تریدینگ فایندر

مجلس در تصمیمات دولت احمدی‌نژاد شریک است

به گزارش انصاف نیوز، متن گفتگوی دکتر داوود سلیمانی نماینده ی مردم تهران در مجلس ششم با سایت پویش در پی می آید:

وضعیت امروز اصلاح‌طلبان را چطور ارزیابی می‌کنید؟ تفاوت‌های امروز اصلاح‌طلبان با دوره هشت ساله ریاست جمهوری آقای خاتمی را چه می‌دانید؟
فکرمیکنم امروز اصلاح‌طلبان نسبت به سال‌های گذشته، یعنی در مقایسه با قبل از انتخابات 92 وضعیت بهتری دارند. اولاً تجارب گذشته چه در جریان انتخابات 84 و چه 88 به اصلاح‌طلبان نشان داد که می‌بایست در عرصه عمل سیاسی بیش از گذشته هوشیارانه‌تر عمل کنند و با تکیه بر خرد جمعی و وحدت و انسجام و پذیرش مدیریت سران اصلاحات، پروژه  اصلاحی را در سطح جامعه و با حضور در حاکمیت به پیش ببرند و البته مطالبات خود را به شکلی حداقلی حتی پیگیری کنند. چنانکه این تجربه در عمل و در انتخابات 92 نتیجه داد. امیدوارم در انتخابات مجلس هم شاهد به بار نشستن بهتر آن باشیم.

دیگر آنکه اطلاح‌طلبان امروز از پشتوانه اجتماعی گسترده‌تری برخوردارند. زیرا هشت سال دولت پاک‌دست را مردم تجربه کردند و میان آن و دول گذشته و دولت و مجلس اصلاحات، مقایسه کرده‌اند و چه از نظر سیاسی، اجتماعی و چه اقتصادی دریافتند که در هشت سال دولت احمدی‌نژاد، ملت نتوانست به حداقل‌های مورد انتظار دست یابد، بلکه متاسفانه کشور تا لبه پرتگاه پیش رفت و این باعث شد که رویکرد مردم به اصلاحات و عملکرد آقای خاتمی در دوران ریاست‌جمهوری و عملکرد مجلس ششم، مثبت‌تر ارزیابی شده و به سلامت و صحت راه اصلاح‌طلبی بیش از پیش ایمان و اعتقاد پیدا کنند. انتخاب آقای روحانی که در جریان اعتدال تعریف شد و نزدیک به روش اصلاحی بود، بیانگر این اعتماد مردم است زیرا در جریان انتخابات، ایشان به دلیل نزدیکی بیشتر در طرح شعارها و برنامه‌ها با اصلاح‌طلبان و حمایت گسترده اصلاح‌طلبان از ایشان، به ویژه حمایت آقایان خاتمی و هاشمی، توانست از میان کاندیداهای اصولگرا، بیشترین رای را از آن خود کند. در عمل می‌توان پیروزی روش اعتدالی را همان پیروزی روش اصلاحی دانست زیرا آقای روحانی نیز شعارهایش تقریباً همان شعارهای اصلاحی است. به نظر من هم این شعارها نزدیک‌ترین شعارها به جریان اصلاحی بوده است و مردم هم برای تحقق آن شعارها به ایشان رای داده‌اند. البته در برخی روش‌ها و سلیقه‌ها اصلاح‌طلبان البته در عمل انتظار بیشتری داشته و دارند ولی در عین حال شرایط دولت را مد نظر دارند.

شرایط اصلاح‌طلبان امروز از این جهت هم تفاوت دارد که در سال‌های 76 تا 84 آقای خاتمی رئیس دولت بود و امکان تغییر و اصلاح به لحاظ منطقی نیز باید بیشتر فراهم می‌شد اما به دلایل گوناگون -که ذکر آن فرصت دیگری می‌طلبد- نمی‌توانست پروژه اصلاحی را بدون مزاحمت برخی دستگاه‌ها به پیش ببرد. البته مخالفان اصلاحات گاه وظیفه شرعی خود می‌دانستند که در مقابل برنامه‌های دولت مانع ایجاد کنند چنانکه آقای خاتمی بدین امر در اواخر دوران ریاست جمهوری خود اشاره کرد که ما در هر 9 روز یک بحران داشتیم، ولی امروز این شرایط پدید آمده، که دولت -مانند آقای هاشمی- از ترکیبی از نیروهای اصلاح‌طلب و اصولگرا استفاده کند تا بتواند در پرتو وحدت بیشتری برنامه توسعه کشور را به پیش ببرد. این امر هم برای جریان اصولگرا و هم اصلاح‌طلب گامی به جلو می‌تواند ارزیابی شود. به اعتقاد من پیروزی آقای روحانی اگر چه به معنای شکست افراطیون بود، اما پیروزی برد – برد برای دوجریان اصولگرایان معتدل و اصلاح‌طلب بود. این امر فرصت خوبی را برای دولت فراهم می‌کند تا پروژه خویش را به پیش ببرد. خاصه آن که مردمی که به ایشان رای داده‌اند قاعدتاً مطالبات موجهی را بر اساس شعارهای انتخاباتی آقای روحانی از ایشان داشته و دارند.

به اعتقاد من پیروزی آقای روحانی در عملی کردن و تحقق شعارهایی که داده است، پیروزی تنها دولت یا جریان اصولگرا و اصلاح‌طلب نیست، بلکه پیروزی یک ملت است. بنابراین انتظار می‌رود که کسانی که در گزینش پیوستن به اعتدال هنوز مرددند یا هنوز فکر می‌کنند با زدن آقای روحانی  به انقلاب و نظام و مردم خدمت می‌کنند، در روش خود تجدید نظر جدی داشته باشند. چنانکه می‌بینیم برخی مردم در استان‌ها و شهرستان‌ها، در جریان استیضاح آقای فرجی دانا، کمپین‌هایی را برای رای ندادن به نمایندگانی که در استیضاح نقش داشته‌اند، راه‌اندازی کرده‌اند و برخی از آنها از همین الان مشهود است که دیگر رای نخواهند آورد، این تجدید نظر بسیار مبارک و میمون است زیرا به روند اعتدال در کشور کمک شایانی می‌کند. در عرصه‌های حاکمیتی و در قوای گوناگون نیز لازم است این تجدید نظر صورت گیرد، تا مردم اعتماد بیشتری به نهادهای غیر انتخابی پیدا کنند. با توجه به آنچه گفته شد، اگر جریان تندرو و افراطی موفق شود مانع پیشرفت برنامه‌های دولت شود و روش اعتدالی را بر نتابد، ما باید متاسفانه شاهد تلف شدن منابع و سرمایه‌های این کشور باشیم و این زنگ خطری است که هم اصلاح‌طلبان و هم اصولگرایان و بالاتر از آن کشور و ملت با آن مواجه‌اند.

مشی دولت اعتدال را چقدر منطبق با مسیر اصلاحات می‌دانید؟
مشی اعتدال، بالاخص در حوزه سیاسی در مقابل مشی رادیکال قرار دارد و اساساً در روش‌های اصلاح‌گرایانه تعریف می‌شود زیرا که اعتدال در ماهیت رفتارهای اصلاحی می‌تواند باز تعریف شود. مثلا اگر روش‌های مسالمت‌ آمیز در مواجهه با مشکلات و معضلات سیاسی و اجتماعی و حل آن در چارچوب‌های قانونی از ممیزه‌های حرکت اصلاحی و غیر رادیکال است، روشی در مسیر اعتدال نیز هست و مقابل مشی خشونت و بی‌قانونی است. در حوزه فرهنگ و اندیشه نیز مشی اصلاحی و معتدل رویکردی بر مبنای عقلانیت و قانون است و تضارب افکار و اندیشه را در فضای آزاد و عاری از خشونت مد نظر دارد  و از روش‌های نامعقول و خشن و غیراخلاقی در مقوله فرهنگ و سیاست نمی‌تواند سود ببرد، چون این عرصه‌ها، میدان زورآزمایی بدنی نیست بلکه هماوردی از جنس اندیشه و اخلاق می‌طلبد و پیروزی و شکست پروژه‌های فرهنگی و اجتماعی در گرو میزان اندیشه ‌ورزی و اخلاق و عمل اخلاقی است که عموماً خشونت را برنمی‌تابد.

در حوزه سیاست خارجی نیز دولت حل پروژه هسته‌ای و رفع تحریم‌ها را در دستان دیپلماتیک خود دارد، که بسیار نزدیک به برنامه دوره اصلاحات است و با همان رویکرد پی‌گیری می‌شود. سیاست تنش‌زدایی و حل مسائل منطقه‌ای و تجدید مناسبات برپایه دوستی و احترام متقابل با همه کشورها و دولت‌ها به استثنای رژیم غاصب اسرائیل، از مواردی است که با برنامه اصلاح‌طلبان در سیاست خارجی همخوان است.

در حوزه اقتصادی نیز دولت توانسته با تکیه به روش کارشناسی و نه سلیقه‌ای و فردی، گام‌های موفقی را برای کنترل تورم، رشد اقتصادی و غیره بردارد. این امر با توجه به میراث به جای مانده از دولت احمدی‌نژاد و گستردگی تخریب منابع و گلوگاه‌های تولید در کشور و تعطیلی پروژه‌های مهم تولیدی به ویژه در بخش نفت که ضربات جبران‌ناپذیری را بر پیکر اقتصاد کشور وارد نمود، کاری بسیار دشوار است که تنها می‌توان آن را با تکیه به خرد جمعی و کمک مردمی و بخش خصوصی به معنای واقعی سامان داد و این برنامه چنانکه از کارنامه اقتصادی اصلاح‌طلبان در دولت اصلاحات مشهود است از رئوس برنامه‌های اقتصادی مورد تایید اصلاحات نیز ارزیابی می‌شود.

در حوزه سیاست داخلی اما نباید از ادامه فشار بر جریان اصلاح‌طلبی در کشور غافل بود. امری که اصلاح‌طلبان و جریان اعتدال را به یکدیگر نزدیک کرده است اشتراک دیدگاه‌ها و برنامه‌ها در بسیاری از حوزه‌هاست و افراطیون نیز بر این امر واقف‌اند. از این رو در صدد برآمده‌اند تا با تخریب چهره اصلاح‌طلبان و تداوم فشار و تهدید بر آنها، اولاً دولت را از یک پشتوانه عظیم مردمی محروم سازند تا در ادامه بتوانند پروژه زمین‌گیر کردن دولت را به پیش ببرند؛ ثانیاًبا فشار بر دولت مانع تحقق وعده‌های رئیس جمهور در رفع فضای امنیتی و آزادی محصورین و زندانیان سیاسی شوند تا پشتوانه مردمی رئیس جمهور دچار ریزش شود. امری که خوشبختانه ملت، علت عدم توفیق دولت در آن را به خوبی دریافته و کماکان ضمن پافشاری بر تحقق وعده‌های انتخاباتی رئیس جمهور، آن را به دست فراموشی نمی‌سپارند زیرا که مردم اقتضائات و شرایط دولت را در محدودیت‌هایی که دارد درک می‌کنند، اما کماکان بر خواست خود مبنی بر رفع این فضا تاکید دارند.

هچنین مردم می‌دانند که اگر چه بخشی از خواسته‌های آنان در گرو تغییر رویکرد دستگاه‌هایی نظیر قوه قضاییه و نهادهای اطلاعاتی موازی است، اما بخش دیگر آن نیازمند تلاش و همت دولت و شخص آقای روحانی است. امروز وزارت اطلاعات، وزارت دولت اعتدال و تدبیر و امید است و این دستگاه چنانکه تا کنون متناسب با شعارهای رئیس جمهور نوع نگاه خود را به مقوله مسائل امنیتی، تغییر داده می‌بایست در جهت ایجاد فضای سیاسی و تنفس احزاب و جریان‌های اجتماعی و سازمان‌های مردم نهاد و آزادی بیان و مطبوعات، بیشتر مساعدت کند و اجازه ندهد که برخی جریانات موازی در جهت تضعیف دولت، وظایف دولت را به شکل غیر قانونی به دست گیرند و در پیشبرد اهداف قانونی و به حق دولت مانع تراشی کنند. اصلاح‌طلبان اگر چه رویکرد دولت آقای روحانی را در جهت حل این مشکلات می‌پذیرند اما خواهان تلاش بیشتر در جهت حل این گونه مسائل نیز هستند.

ارزیابی شما از ارتباط دولت یازدهم و مجلس نهم از آغاز تشکیل دولت تا به امروز چیست؟ پیش‌بینی شما از ارتباط بین این دو قوه تا پایان عمر مجلس نهم چیست؟
من البته عملکرد مجلس را مثبت ارزیابی نمی‌کنم. این مجلس اگر نگوییم در تمام برنامه‌های دولت گذشته به دلیل عدم نظارت نقش داشته است، در قریب به اتفاق تصمیمات حیاتی دولت احمدی‌نژاد شریک است که در خصوص نادیده گرفتن برنامه توسعه دستخوش تغییرات غیر کارشناسانه شد. متاسفانه مجلس همکاری کرد و چه در نوع نظارت بر دولت که اگر چه نیازمند نگاه کارشناسی بود ولی با نگاهی سلیقه‌ای و با دیده اغماض بر قانون گریزی‌های دولت نگریست و متاسفانه این عدم نظارت موجب خسارات جدی شد و نهایتاً منجر به دست‌اندازی برخی با اتکا به دولت بر منابع مادی و معنوی کشور شدند که موضوع اختلاس‌هایی نظیر 3000 میلیارد تومان یا پرونده‌های مربوط به برخی معاونان رئیس جمهور و تامین اجتماعی که سوال‌هایی جدی در ذهن مردم ایجاد کرده از این قبیل است. اما متاسفانه علی‌رغم اعلام علنی مردم در انتخابات در قبول نمودن مشی دولت تدبیر و امید، مجلس این پیام را آن چنان که بایسته بود درک نکرد و به جای همراهی با قاطبه ملت  در همکاری با دولت، با استفاده نه چندان درست از ابزار نظارتی در اختیار، متاسفانه اسیر برخی قضاوت‌های نادرست شد؛ بالاخص این امر خود را در جریان استیضاح برادر دانشمند و مدیر موفقی همچون آقای فرجی دانا، نشان داد. هرچند که ایده استیضاح را عده معدودی از تندروها مطرح کردند ولی متاسفانه برخی دیگر به آنان پیوسته و اسیر راهنمایی‌های آنان در برکنار کردن آقای فرجی شدند. آنها نشان دادند که کسانی که ایده و اصول آنان را نمی‌پذیرند و نگاهی معتدل در اداره وزارتخانه دارند تحمل نخواهند کرد. این امر هم در حوزه فرهنگی به چالش کشیده شده یا می‌شود و هم در حوزه سیاسی و دیپلماتیک دارای زمینه برخورد نظارتی است. مگر آن که مدیریت عالی نظام -به دلایل مهم‌تری- جریان تندرو را در برخورد با سیاست خارجی دولت کنترل کند و گرنه این پتانسیل برخورد در مجلس و در حوزه‌های یاد شده بیشتر وجود دارد. به نظر می‌رسد البته و پس از این استیضاح، با توجه به اخباری که از استان‌ها در عدم رای‌آوری نمایندگان استیضاح کننده‌ می‌رسد، نمایندگان برای رای آوردن در فرصت‌های پایانی دوره، سعی در تلطیف برخی مواضع خود داشته باشند.

استیضاح وزیر علوم حامل چه پیامی برای دولت بود؟ گفته می‌شود که پس از استیضاح وزیر علوم، پنج چهره جنجالی این وزارتخانه که مورد مناقشه دولت و مجلس بود، توسط دولت کنار گذاشته شده‌‍‌اند. تحلیل و ارزیابی شما از این اقدام دولت چیست؟

متاسفانه پیام خوبی برای مجلس در متن مردم به ویژه فرهیختگان و تحصیل کرده‌ها و دانشگاهیان اعم از اساتید و دانشجویان نداشت زیرا آنها به علت‌ها نگاه می‌کنند. علت استیضاح چه بود؟ و آن را تحلیل می‌کنند. وزیر به تضییع حقوق دانشجویان در جریان بورسیه‌های غیرقانونی رسیدگی می‌کرد. امری که باید نمایندگان ملت بدان افتخار کنند چنانکه 110 نماینده‌ی مخالف استیضاح بدین عمل وزیر صحه گذاشتند، وزیر در مقابل محرومیت دانشجویان ستاره‌دار که بخشی از آنان مستحق این محرومیت نبودند و در چارچوب همان قواعدی که دستگاه‌های مربوطه اعلام کرده بودند می‌توانستند به تحصیل ادامه دهند، برای احیای حق آنان ایستاد. برگشت برخی دانشجویان برای ادامه تحصیل می‌بایست نمایندگان را از این که حقی احیا شده است خشنود می‌ساخت ولی عده‌ای را بر افروخته کرد. چرا؟ وزیر می‌خواست که به بی‌انضباطی‌های مالی در وزارتخانه پایان دهد. وزیر می‌خواست برای عمل به شعار شایسته‌سالاری، با تکیه به خرد جمعی و مشورت گرفتن از خانواده  دانشگاهی و استادان، مدیران شایسته‌ای را بر مسند عالی‌ترین ارکان آموزشی کشور یعنی دانشگاه‌ها بنشاند. او که خود از عالمان و دانشمندان دانشگاهی و مدیران موفق دانشگاه بود می‌خواست که امانتی که به او سپرده شده، در جهت رشد و اعتلای علمی کشور و توسعه آن به کار گیرد و این را قریب به اتفاق دانشگاهیان باور داشتند و به همین دلیل هم کمپین‌های متعددی در حمایت از وزیر به راه افتاد و نامه‌های متعددی خطاب به نمایندگان مجلس نوشته شد و انتظارشان این بود که نمایندگان این پیام‌ها را دریابند، اما اتفاقی که افتاد آن بود که برخی از نمایندگان مجلس بالاخص جریان تندرو نه تنها علی‌رغم درک پایگاه روش و منش اعتدالی وزیر بر سلائق و خواست‌های غیر منطقی خود پافشاری کردند، بلکه به جای تقدیر از وزیر به دلیل گام‌هایی که در جهت تحقق عدالت آموزشی برداشت، به وی رای عدم اعتماد دادند. البته این به لحاظ قانونی حق مسلم مجلس است و از این زاویه نباید به آنها اعتراضی را روا داشت اما به لحاظ اصولی و با لحاظ کردن خواست دانشگاهیان این امر پیام خوبی را مخابره نکرد.

پیام آن به مردم هم آن بود که باید ترکیب مجلس در دوره پیش رو متناسب با خواست ملت تغییر نماید. پیامی هم برای دولت داشت و آن اینکه  این جریان نمی‌خواهد دولت در این گونه برنامه‌های خود موفق باشد و به هر شکل ممکن با استفاده از تمامی اختیارات و امکاناتی که در اختیار دارند، در صددند که دولت در تحقق شعارهای خود توفیق چندانی نداشته باشد. ولی ما باید بدانیم محیط‌های علمی تنگ نظری‌ها را بر نمی‌تابد زیرا رکود و لاغر شدن علم را سبب می‌شود. نگرانی برخی درباره آقای فرجی دانا بی‌ مورد بود. ایشان هم خود از نقطه نظر علمی یکی از وزرای وزین کابینه بود و هم به لحاظ سوابق مدیریتی در دانشگاه و آموزش عالی دارای سابقه درخشانی است و هم به لحاظ سیاسی آن دغدغه‌هایی که برخی مخالفان ایشان مطرح می‌کردند وجهی نداشت و علی‌رغم اطمینان دادن ایشان به همکاری با مجلس و رفع دغدغه‌های آنان به شکل قانونی، باز هم حضور ایشان را برنتافتند. از آنجا که ایشان فردی معتدل بود و بی‌قانونی و رانت‌های آموزشی و ظلم و تبعیض را برنمی‌تافت، باید درباره استیضاح وی به دنبال علت دیگری گشت. ایشان در مدت کوتاهی که مسئولیت وزارتخانه را به عهده داشت نیز ما شاهد ثبات و آرامش بیشتری در دانشگاه‌ها بودیم و در عین حال نشاط بیشتری را در بین دانشجویان احساس می‌کردیم و از نظر علمی نیز با توجه به نگاهی که وزیر محترم در عرصه‌های علمی دارد، گام‌های خوبی برداشته شده و وزیر آینده نیز اگر مشی گذشته را -چنانکه جناب دکتر نجفی اعلام نمود-  ادامه دهد، می‌توان به آینده دانشگاه امیدوار بود .انتظار از وزیر جدید و محترم آن است که وزارت امکان و فرصت بیشتری را برای فعالیت دانشجویان در حوزه‌های اندیشه ‌ورزی و فعالیت‌های سیاسی به وجود آورد. آقای وزیر نباید از دست برخی افراطی‌ها گام‌های معقولی که باید در دانشگاه برداشته شود به تعویق انداخته و یا فشار جریان راست افراطی موجب دست کشیدن از برنامه‌های معقول ایشان در دانشگاه شود.

ارزیابی شما از عملکرد یک‌ساله دولت اعتدال چیست و دولت تا چه حد توانسته شعارهای انتخاباتی خود را محقق سازد؟
البته شما باید بدانید که دولت سازمان اداری و اجرایی کشور را با چه وضعیتی تحویل گرفته است. من متاسفم که دولت در این زمینه با مردم زیاد سخن نگفته است، یکی از احتمالات نه چندان مطلوب پیش روی دولت آن است که جریان افراطی عنقریب تمامی بی‌تدبیری‌های دولت گذشته را به دلیل عدم اطلاع‌رسانی دولت و بخش رسانه، به حساب دولت اعتدال بنویسد. باید دولت واقعاً برای این فکری بکند، اطلاع رسانی و بخش رسانه‌ای اش را قوی کند و ارتباط بیشتری را به شکل برنامه‌ریزی شده با همه اقشار مردم و به ویژه کارشناسان از هر جریانی توسعه دهد و به دغدغه‌های آنان بپردازد.

 اما در همین یک سال دولت موفقیت‌های چشمگیری داشته است، شما در حوزه سیاست خارجی می‌توانید این امر را مورد ارزیابی قرار دهید و عملکرد دولت را با هشت سال دولت گذشته و با توجه به حجم ویرانی‌ها در سیاست خارجی مورد توجه قرار دهید. هر چند افراطیون بخواهند آن را ناچیز جلوه دهند یا با روش‌های تخریبی دولت را زمین‌گیر کنند ولی دستاورد دولت در همین مدت کوتاه در مساله هسته‌ای و دستیابی به برخی توافق‌ها برای برون‌رفت از فضای تهدید بین‌المللی بسیار ارزشمند است. البته تحقق پیروزی نهایی آینده در این امر و رفع تهدیدها و تحریم‌ها، نیازمند عزمی ملی و پشتیبانی رهبری نظام و سایر قوا نیز هست. در این صورت پیروزی در این پروژه را، به عنوان برگ زرین و پر افتخار نظام و دولت ارزیابی کرد که انشالله محقق خواهد شد، ولی به هر حال ارزیابی منصفانه حاکی از آن است که دولت و دستگاه دیپلماسی آن توانسته گام‌های موثر و تعیین کننده‌ای در این مسیر بردارد. درحوزه اقتصادی نیز می‌توان کنترل رشد تورم و پرداختن دوباره به صنایع کلیدی به ویژه در حوزه نفت و گاز، علی‌رغم محدودیت‌ها و تحریم‌ها را مثبت ارزیابی کرد. صد البته که حجم لطمات وارده بر پیکر اقتصادی کشور آنقدر تکان‌دهنده است که دولت به سختی می‌تواند در کوتاه مدت آن را جبران کند ولی در عین حال در این یک سال گام‌های تمهیدی خوبی برداشته شده است.

نقاط ضعف و قوت دولت در یک‌سال گذشته را چه می‌دانید؟
هنوز برای ارزیابی دقیق‌تر نیاز به زمان بیشتری داریم ولی تا کنون و در عرض این یکسال ما این عزم را در دولت می‌بینیم که اراده‌‌اش بر این قرار دارد که تغییراتی را در سیاست خارجی و داخلی به وجود بیاورد، ولی باید بدانیم که در عرصه عمل بالاخص در حوزه سیاست داخلی دست دولت چندان باز نیست. البته دولت هم باید در جهت باز کردن فضا و تلطیف آن بیشتر بکوشد. من شرایط و اقتضائات دولت را درک می‌کنم ولی در عین حال انتظار جامعه از دولت بیش از این‌ها است و این انتظار به حقی است که بالاخره مردم دیر یا زود آن را مطالبه می‌کنند. رئیس دولت هم نشان داده که در صدد حل این مشکل‌ها است. البته نیروهایی هم نمی‌خواهند که دولت موفق شود. این‌ها به نظر من مانع فقط دولت نیستند بلکه مانع خواست یک ملت‌اند. تاریخ نشان داده که خواست ملت‌ها اگر در مسیر اصلاح باشد خدا هم کمک می‌کند و در این مسیر ملت‌ها هستند که پیروزند.

مهمترین دغدغه‌ها و اولویت‌های امروز اصلاح‌طلبان و شورای هماهنگی جبهه اصلاحات چیست؟
در چند جمله می‌توان گفت، امروز جدا از همه جناح‌بندی‌ها و فراتر از نگاه‌های خطی و جریانی، نجات کشور در حوزه‌های داخلی و خارجی آرزوی ماست، سعادت ملت خواست همه ما باید باشد و اصلاح‌طلبان بر این امر پای فشرده و هر جریان و برنامه و گامی در این جهت را از جانب هر جریان و شخصیتی که برداشته شود، حمایت کرده و خواهند کرد. من فکر می‌کنم جریان اصلاحات برای سعادت ملت و کشور و رشد و توسعه آن با تمامی جریاناتی که قانون اساسی را قبول داشته و در چارچوب نظام فعالیت کنند، اعم از اصول‌گرایان و اصلاح‌طلبان و تحول‌خواهان، حاضر به تعامل و همکاری خواهد بود. امروز باید تمامی ظرفیت‌ها برای پیشبرد فرهنگ و اقتصاد و رفع مشکلات سیاسی و اجتماعی به کار گرفته شود. باید امروز آشتی ملی و وحدت و انسجام در بین ملت و دلسوزان کشور بیش از پیش تحقق یابد. بدین شکل جریان افراطی و تندرو نیز منزوی شده و زمین گیر خواهد شد. البته اصلاح‌طلبان بنا دارند در انتخابات مجلس آینده به وجه تاثیرگذار مشارکت کنند. به نظر می‌رسد اصلاح‌طلبان با تکیه به تجربه انتخابات ریاست جمهوری و وفاق و همدلی پدید آمده بین سران اصلاحات و جریان اعتدال و اصولگرایان معتدل در کشور، در یک انتخاب رقابتی، کرسی‌های بیشتری را به خود اختصاص دهند. در این زمینه قاعدتاً باید کارهایی صورت پذیرد که جبهه اصلاحات به نحوی فعال‌تر و گسترده‌تر حضور داشته باشد. من برای همه دلسوزان به اسلام و ایران و سعادت ملت به سهم خود آرزوی توفیق دارم.

انتهای پیام/

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا