در غریبی و فراق و غم دل پیر شدم …
آن سفرکرده که صد قافله دل همره اوست هر…
دیدن روی تو را دیده جان بین باید وین کجا مرتبه چشم…
در دایره قسمت ما نقطه تسلیمیم لطف آن چه تو…
صنما با غم عشق تو چه تدبیر کنم …