خرید تور تابستان ایران بوم گردی

از همراهی تا اعتراض

جمال رحمتی در شرق نوشت: چندماهی است که کلمه اعتراض و اعتراضات را زیاد می‌شنویم. هر یک از ما در مقاطع مختلف و به شکل‌های گوناگون اعتراض کرده‌ایم، مطالبات و سطح آنها نیز با یکدیگر متفاوت بوده است. اصولا اعتراض از بدو تولد همراه انسان است و مراد از این اعتراض‌ها هم چیزی جز مطالبه وضع مطلوب در موضوعات مورد اعتراض نیست. من نه جامعه‌شناسم و نه آسیب‌شناس اجتماعی، اما می‌توانم به تجربیات خودم که منجر به اعتراض شده مراجعه کنم. در این جا به‌جای پرداختن به موارد جامع در این ارتباط، به یک نمونه موردی که خود در آن دخیل بودم، می‌پردازم. موضوع به بیش از یک‌سال‌و‌نیم پیش برمی‌گردد؛ زمانی که هنوز پشت دستم را داغ نکرده بودم و در کنار شهرداری تهران به برگزاری دورهمی‌های کارتونیست‌ها و هنرمندان تجسمی کمک می‌کردم. نتیجه این همکاری، برگزاری هفت دوره عصرانه کارتون، یک دوره تهران‌کارتون، یک دوره جشنواره مترومیشن، دو دوره رویداد هنری زنان، نمایشگاه بزرگ آثار هنری شهری در خانه هنرمندان، نمایشگاه آثار هنری زنان و تعداد قابل توجهی ورک‌شاپ بود. بی‌شک جایی مثل شهرداری تهران و زیرمجموعه‌هایی مانند مترو نیازمند فعالیت‌های هنری برای برقراری ارتباط با جامعه‌اند؛ زیرا ماهیت کار آنها در ارتباط مستقیم با مردم است. در این میان هنرمندان حلقه واسط بین مدیریت شهری و مردم هستند. در واقع وقتی شما به سمت معاونت فرهنگی و هنری جایی منصوب می‌شوید، مراد از این انتصاب، احتمالا باید ایجاد ارتباط مؤثر با جامعه هنری و خلق آثار در ارتباط با حوزه فعالیت و انتشار آنها در جهت تأثیرگذاری بر مخاطبان باشد. در این میان، سیاست ایجاب می‌کند که اگر توانایی برقراری این ارتباط را ندارید، هنرمندان را منتقد و معترض خود نکنید و بدتر از آن، توانایی تأثیرگذاری هنرمندان را دست‌کم نگیرید. اگر چنین کردید، برخلاف آنچه به شما محول شده اقدام کرده‌اید. حال شرح مختصری از آنچه را گذشت، بازگو می‌کنم تا بدانید چگونه می‌شود از همراهان جدی خود، معترضانی جدی‌تر و شاکی‌تر بسازیم. با توجه به برگزاری رویداد بزرگ فرهنگی و هنری برای شهرداری و بازخورد مطلوب آن، بنده توسط معاونت فرهنگی وقت مترو دعوت به برگزاری رویداد فرهنگی و هنری مترو شدم با این پیش‌شرط که شرکت‌کنندگان از شاخص‌ترین‌های رشته‌های تجسمی باشند. همین هم شد. با دعوت من، هفت نفر از برجستگان حوزه تجسمی که برخی از آنها فاصله معناداری را با دولت حفظ می‌کردند، به احترام من این مسئولیت را پذیرفتند. با دعوت آنها، مجموع شرکت‌کنندگان در این رویداد به 118 نفر رسید. قول داده بودند که در عرض کمتر از یک ماه با هنرمندان شرکت‌کننده تسویه مالی صورت گیرد. رویداد برگزار شد. بهره‌برداری گسترده تبلیغاتی از آن صورت گرفت. به فاصله یک ماه بعد از آن و با آمدن آقای زاکانی، مدیران شهری یک به یک عوض شدند. همه هم می‌دانیم در این سال‌ها هر مدیر جدیدی که پست و مقامی می‌گیرد، اصرار دارد که بگوید که مدیر قبلی اشتباه کرده. این دامان رویداد مترو را هم گرفت. مدیران جدید منکر برگزاری چنین رویدادی شدند. با وجود قرارداد، دستمان به جایی بند نبود. هنرمندان به اعتبار نام معتبر دبیران و آنها نیز با تکیه بر اسم من، این مسئولیت را پذیرفته بودند. بسیاری با هزینه شخصی، مواد و مصالح خریدند چراکه به آنها گفته شده بود تسویه به یک ماه هم نمی‌کشد. در این مدت طولانی و پیگیری‌های مستمر من و دوستان دیگر، کارشکنی‌های بسیاری صورت گرفت؛ از انکار برگزاری تا ادعای نبود قرارداد و ندادن درخواست از طرف مترو به شرکت پیام‌رسان شهرداری، تا موارد بسیاری که قصد ندارم به آنها بپردازم. با پیگیری‌های من و دوست حسابدار حرفه‌ای، نامه درخواست مترو، قرارداد و مدارک دیگری که انکار می‌شد، یکی پس از دیگری یافت شد. با پیگیری‌های فراوان و نامه‌های متعدد من و همکاران دیگر، سرانجام به پرداخت بخشی از این مبلغ رضایت دادند اما ما معترض و در دالان‌های مترو سرگردان شدیم. در این مقطع یک سال از برگزاری رویداد مترو گذشته بود. دوباره پیگیر شدیم و با ده‌ها ترفند، بالاخره دوستان مترو را راضی به پرداخت کردیم. اما حالا ماه‌ها از این مجوز پرداخت می‌گذرد و کماکان ریالی پرداخت نشده است. فشار روحی و روانی مقروض‌بودن به 118 نفر از معتبرترین اسامی هنری کشور، باعث شد تا برخی از ما از جیب خودمان و برخی دیگر با قرض‌گرفتن مبالغی، پول تعدادی از شرکت‌کننده‌ها را پرداخت کردیم. ارزش پولی که نزدیک به دو سال پیش باید به هنرمندان پرداخت می‌کردیم، با گذشت این زمان طولانی به بیش از نصف و شاید هم کمتر کاهش پیدا کرده است و هر روز هم از ارزش آن کاسته می‌شود. ضربه‌ای که مترو به رابطه شهرداری با هنرمندان طراز اول کشور زد، هیچ جای دیگری نمی‌توانست بزند. بدین‌سان این تعداد قابل توجه هنرمندان با دنبال‌کننده‌هایی که تحت تأثیر آنها هستند برای همیشه به هر آنچه شهرداری قصد انجامش را دارد و خواهد داشت بدبین شدند. لطمه بزرگی به اعتبار من و هفت دبیر دعوت‌شده از جانب من زده شد. به دلیل برخورد نسنجیده افراد دخیل در این ارتباط، همه ضرر کردیم. می‌دانیم و می‌دانید که در این ساختار مدیریتی نه‌تنها این لطمات دیده نمی‌شود، چه‌بسا که مورد تشویق هم قرار بگیرد. در این چرخه بی‌نتیجه صدایتان هم به جایی نمی‌رسد و بعد از این همه دوندگی و بی‌نتیجه‌‌بودن، شما اگر آرام‌ترین و صلح‌طلب‌ترین آدم روی زمین هم باشید، به یک معترض تمام‌عیار تبدیل می‌شوید. واکاوی جزئیات برخورد با هنرمندان در این مورد مشخص را به موارد دیگر بسط دهید و ببینید که چگونه می‌شود با بی‌تدبیری، این همه مخالف برای خودمان بتراشیم و آب هم از آب تکان نخورد. بدتر از همه هم اینکه بدانیم حداقل در ظاهر هم که شده وانمود می‌کنید که حق و ناحق برایتان مهم است اما در عمل در جهت تضییع آن از هیچ تلاشی فروگذار نیستید.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا