سواد رسانه ای و شیوه های جلب اعتماد مخاطب
به گزارش دریافتی انصاف نیوز، گفتگوی اخیر یک گروه وایبری درباره ی سواد رسانه ای با مقدمه ی یکی از شرکت کنندگان در پی می آید:
فضای مجازی دربردارنده ی فرصت های زیادی است که خیلی اوقات از آن غفلت می شود. این فضا تنها برای سرگرمی نیست. شاید خیلی از ما ندانیم که در شبکه های اجتماعی هستند گروه هایی که بحث های علمی و تخصصی را به طور جدی پیگیری می کنند. یکی از این گروه ها فرهنگخانه است. گروهی با صد و سه نفر عضو که همگی در حوزه ی فرهنگی کشور مشغول هستند. این گروه هر شب راس ساعت هشت بعد از ظهر جلسات خود را با موضوعات و دغدغه های فرهنگی و رسانه ای برگزار می کند.
الهام دهقان، خبرنگار باشگاه خبرنگاران جوان: در راستای بررسی راه های افزایش اعتماد مخاطبین به رسانه های جمعی با مطالعه ی تطبیقی عملکرد برخی رسانه های خارجی و داخلی باید به این موضوع دقت کنیم که مخاطب امروز، مخاطبی هوشمند است و به رسانه های مختلفی دسترسی دارد. بنابراین لازم است راهکارها و شیوه های جلب اعتماد مخاطبان را با توجه به موضوع سواد رسانه ای مورد توجه قرار دهیم. این موضوع بحثی است که امشب در خدمت دوستان و عزیزان عضو گروه هستیم.
سید محسن میربهرسی (معاون سابق پلیس فتا): اگر درست فهمیده باشم بحث بر سر میزان اعتماد سازی رسانه هاست. اگر دوستان عضو گروه راهنمایی بفرمایند ممنون میشم. سوال من این است که نقش رسانه مجازی و فعالیت خبرنگاران آزاد در این اعتماد سازی کجاست؟ اصولا میتوان به این امکان نوین اعتماد داشت؟
محمد صادق افراسیابی (مدیر گروه رشته ی روابط عمومی دانشکده ی خبر): ما در فضای مجازی مفهوم شهروند خبرنگارها را داریم. دکتر محسنیان راد در کتاب ایران در چهار کهکشان ارتباطی نظریه ی بازار پیام خود را ارائه می کند. بر اساس این نظریه ما از دهکده ی جهانی مک لوهان عبور کرده و وارد فاز جدیدی شده ایم. حقیر در فصل اول کتاب خانواده، سواد رسانه ای و رسانه های دیجیتال به این موضوع پرداخته ام.
سید محسن میربهرسی: بله ملتفتم، اما در خصوص بحث نقش خبرنگاران مستقل در فضای مجازی و اعتماد سازی چگونه است؟ آیا مکانیزمی وجود دارد که اعتماد مردم به اخبار و خبرنگار مستقل در این فضای نوین جلب نمود؟
محمد صادق افراسیابی: بر اساس نظریه بازار پیام در شرایط کنونی در کنار رسانه های حرفه ای با تولیدکنندگان آماتور مواجه هستیم که گاه جایگاه خود را در رقابت با تولیدکنندگان حرفه ای تعریف می کنند. به عنوان مثال وبلاگها و سایتهای خبری که با بهره گیری از حداقل امکانات مخاطبین ثابت و گاه فراوانی برای خود فراهم کرده اند. به هر حال به نظر حقیر شکل گیری این رقابت انبوه و چند ضلعی باعث میشود تا رسانه ها بیشتر به شیوه ی عرضه ی پیام و محتوای پیام بیندیشند. البته پیربودریار معتقد است در عصر حاضر رسانه در خدمت تبلیغ قرار گرفته است و به نوعی رسانه ها برده ی تبلیغات تجاری شده اند. شاید در چنین شرایطی رسانه های آماتور برآمده از دغدغه های اجتماعی فرصتی برای فرار از این آسیب باشد در عین حال گاه با این تهدید هم مواجه هستیم که ممکن است برخی رسانه های آماتور در دراز مدت به ابزار دست مافیای ثروت و قدرت تبدیل شود و یا اینکه در شرایطی که هر کس میتواند خود را به عنوان یک رسانه معرفی کند برخی اغواگران از این شرایط استفاده کنند و به دروغ پیام هایی را تولید کنند. هفته گذشته حقیر شاهد تولید یک خبر بودم که بر اساس آن تنها پنج شرکت خاص از روغن پالم استفاده نمی کنند. بعدا با تحقیق و تجسس در اخبار متوجه شدم این یک خبر جعلی است که در یک شبکه ی اجتماعی تولید شده است. حال در چنین شرایطی راه حل چیست؟ تنها راه مجهز شدن مردم به ابزار سواد رسانه ای است. سواد رسانه ای یک ابزار ضروری برای مواجه شدن با پیام های انبوه در عصر انبوه رسانه ها است. بدون سواد رسانه ای، روبرو شدن مردم با انبوه پیام ها شبیه رانندگی در یک بزرگراه بدون گذراندن دوره ی آموزش رانندگی و داشتن گواهینامه است. به همین دلیل در کانادا، ژاپن و بسیاری دیگر از کشورها سواد رسانه ای در دوران تحصیلی ابتدایی آموزش داده میشود و تا زمان دانشجو شدن افراد هم ادامه دارد. ایکاش یکبار هم که شده نمایندگان ملت و رسانه های جمعی این موضوع را از وزرای آموزش و پرورش و علوم مطالبه میکردند که جایگاه سواد رسانه ای در نظام آموزشی ما چیست؟
دکتر عیسی کشاورز (مدیر کل دفتر برنامه ریزی آموزشی دانشگاه جامع علمی کاربردی): دکتر جان یک تعریف از سواد رسانه ای بدهید.
هانیه ناظری (مدرس دانشکده ی خبر): دقیقا همینطوره. واقعا سواد رسانه ای تنها راه هم نباشد مهم ترین راه هست .
نجمه قنبری(فعال فرهنگی و رسانه ای و مدرس دانشگاه): من در این چند سالی که به طور مشخص در دبیرستانها به تدریس این موضوع می پردازم تفاوت ها را حس کرده ام.
دکتر کشاورز: حجم انبوه اطلاعات فاقد ، مشکل تشخیص اطلاعات مفید و لازم با اطلاعات فاقد ارزش خبری ، خستگی و دلزدگی از اطلاعات تکراری و ناخواسته ، سونامی اخبار و تحلیل ها پس از رویدادها همه و همه می تواند پردازش اطلاعات و سواد رسانه ای را به ما دیکته کند. منتها سوال من این است که بفرمایید همانطوری که برای رفع بی سوادی دلایلی وجود دارد باید برای سواد اموزی رسانه ای هم انگیزه ای وجود داشته باشد؟ می خواهم تعریف سواد رسانه ای را از اقای افراسیابی داشته باشم ، ما باید یک تعریف از سواد رسانه داشته باشیم تا برای بحث بر آن توافق کنیم.
افراسیابی: سواد رسانه ای الگویی است تا بر اساس آن مخاطب و افکار عمومی نه به عنوان یک عنصر منفعل بلکه به عنوان یک پدیده ی فعال و جاری در فرایند شناختی به حساب آید و عمل تفسیر و تحلیل پیام را به انجام رساند.
دکتر کشاورز: اندرسون می گوید سواد رسانه ای مجموعه ای از مهار تهای تفسیر ازمون و کسب اطلاعات بدون توجه برند رسانه با رفتارهای هدفمنداست، با این تعریف موافقید ؟ این تعریف ها از سواد رسانه ای است، روح حاکم بر این تعریف تفکر انتقادی مصرف انتقادی و نوعی سرزنش رسانه هاست . اقا شما هم این مصرف انتقادی را قبول دارید
افراسیابی: بر اساس تعریفی که ارائه کردم، سواد رسانه ای در حقیقت مهارتی است برای درک واقعیتها از طریق دنبال کردن رویکرد انتقادی نسبت به فعالیت رسانه ها. تعریف شما هم تعریف مناسبی است، متشکرم.
دکتر کشاورز: سواد در گذشته به معنی مهارت خواندن و نوشتن بود اما منظور ما از سواد رسانه مهارت پردازش تجزیه و تحلیل و نهایتا داشتن قرائت انتقادی پیام است اگر این تعریف را قبول دارید تمام ارتباط انسانی و ارتباط بصری و گفتمانی انسان نیاز مند تحلیل انتقادی خواهد بود پس چرا ان را محدود به رسانه می کنیم. دوستان تعریف اقای افراسیابی از رسانه متضمن یک سواد رسانه ای مجموعه ای از مهارتهاست دوم نیاز به پردازش و گزینش انتقادی در حجم انبوه اطلاعات دارد با ارزشها و باورها سر و کار دارد و سوم درک واقیعتها این تعریف به نظر من یک مهارت ترکیبی برای زیستن در عصر اطلاعات و ارتباطات است. پس پسوند رسانه ای چرا دارد؟ بهتر است سواد زندگی در عصر اطلاعات و ارتباطات تغییر یابد و یا اینکه اقای افراسیابی تعریف مشخص تر یا استدلال رسانه ای تری ارایه کند. دوستان ما در مصرف انواع داروها غداها تنوع لباس ها و برندها مجلات فیلمها اثار هنری خودروها انواع لوازم زندگی و…. نیاز به شناخت سره از نا سره داریم یا نه درست و یا نادرست سالم از ناسالم و…. به عنوان یک مهارت زندگی در زیستن در جهان مصرفی داریم از جمله در فهم و تجزیه و تحلیل اخبار و اطلاعات مفید و غیر مفید یا راست از دروغ در این تعریف سواد رسانه ای همانند سواد کامپیوتری سواد غذایی سواد ارتباطی سواد هنری قرار گرفته و چیز جدیدی و یا با اهمیت تری به نظر نمی رسد. نه اینکه مهم و با اهمیت نیست بلکه منظورم ویژه ای تر از دیگر سوادها نیست انها هم به همین مقدار مهم و حیاتی اند
ناظری : من فکر میکنم سواد رسانه ای خیلی مختصر و مفید همون یادگیری نحوه استفاده از رسانه ها و انواع کاربردهای اونها و تولید محتوا در کانال های مختلف رسانه ای هست
نجمه قنبری: کلا سواد اطلاعاتی چند بعد دارد که یکیشون سواد رسانه ای و از نیازهای عصر جدیده تا جایی که سواد من اجازه میده و چند ساله که درس میدم این مبحث رو، اتفاقا سواد رسانه ای مشتمل است بر بسیاری از این چیزهایی که گفتید، سواد رسانه ای در حقیقت نوعی مهارت شناختی است که منجر به ایجاد نوعی تفکر پیش از انتخاب در فرد می شود. فردی که به ادعای صاحب نظران سواد رسانه ای به طور مداوم در معرض دریافت پیام های متعدد است پیام هایی که از مارک لباس تا سایر اجزای زندگی اش را در بر می گیرد.
دکتر کشاورز: بسیار خوب منظور این بود که متوجه شویم تعاریف متنوع اما با شالوده محکم به عنوان یک مهارت زیستی در عصر ارتباطات و اطلاعات مورد توافق است حالا سوال بعدی ساختار سواد رسانه ای چگونه باید باشد؟
نجمه قنبری: البته در مورد سواد رسانه ای چند تئوری اصلی وجود دارد. مثلا تئوری انتقادی قدری متفاوت است
۱.با استناد به سایر کشورها یا در مورد ایران؟
۲.در مورد دانش آموزان یا عامه مردم؟
۳.در چارچوب آموزش رسمی یا غیر رسمی؟
به نظرم برای ادامه پاسخ به این پرسش ها ضروری است.
ناظری: دوستان خیلی بهتر میشه اگر بحث رو زودتر به مبحث اعتمادسازی رسانه ها و راهکارهای پیشنهادی مرتبط بفرمایید. وگرنه فقط یک بحث تئوری دانشگاهی خواهیم داشت و فرصت نمیشه امشب به جمع بندی برای راهکارها برسیم. اقای دکتر کشاورز و اقای دکتر افراسیابی! من خواهش میکنم در صورت امکان بفرمایید با بسط موضوع سواد رسانه ای در جامعه چطور میتونیم به راهکارهای افزایش اعتماد سازی در رسانه ها برسیم.
دکتر کشاورز: دوستان سواد رسانه ای یک تفکر انتقادی در برابر پرسش شماست فرض بر این است که این اعتماد سازی در حجم انبوه اطلاعات و رسانه های با اید ء لوژی های متفاوت اعتماد سازی به شکل کامل ان ممکن نیست فرانکفوریتی ها گفتند پس ما به مخاطبان باید سواد رسانه ای بیاموزیم تا به هر رسانه و اطلاعاتی اعتماد نکنند این اعتماد باید در خود مخاطب ایجاد شود از این منظر ما هنوز در حوزه اعتماد سازی داریم بحث می کنیم اما اگر سواد رسانه ای یک راهکار است و راهکارهای دیگر مطرح شود می توانیم از سواد اموزی خارج شویم و شیوه های دیگر اعتماد سازی بررسی شود
افراسیابی: قبل از اینکه نظر خود را در مورد فرمایش خانم ناظری عرض کنم یک مطلبی میخواهم بگویم و آن این است که در هر دو تعریفی که ارائه کردم نسبت به رسانه توجه شده است. در تعریف اول پیام های رسانه ای موضوعیت دارد و در تعریف دوم تفکر انتقادی نسبت به موضوع فعالیت رسانه ها. در عین حال بنده عرض کردم تعریف دکتر کشاورز را هم قبول دارم.
ناظری: اقای دکتر کشاورز یعنی منظور این هست که سواد رسانه ای باعث میشه مخاطب به هر پیام و رسانه ای اعتماد نکنه؟ خب اگه درست متوجه شدم ما راهکارهایی برای رسانه ها می خوایم که باعث شن مردم بیشتر بهشون اعتماد کنن. این دو نوع اگاهی در تضاد با هم هستند؟ طبق تعریف شما اگر البته درست متوجه شده باشم اگاهی مردم باعث عدم اعتماد به پیام رسانه میشه.
افراسیابی: پرسش های خانم قنبری پرسش های به جایی است همچنین نکات سرکار خانم ناظری هم بسیار قابل توجه و ارزشمند است .
ناظری: من فکر میکنم جدا از بحث مخاطب خود رسانه ها هم خیلی وقتها با عملکرد اشتباهشون باعث افزایش این عدم اعتماد میشن. حالا ما چطور باید راهکارهایی رو بدیم که رسانه ها با توجه به اونها بتونن اعتنادسازی کنن؟
افراسیابی: آگاهی باعث عدم اعتماد نمیشه. آگاهی باعث نکته سنجی میشه. خروجی این بحث در عمل این است که برای کشف حقیقت اولا نباید به یک رسانه بسنده کنیم. ثانیا به ابزارهایی مجهز بشیم که بتوانیم از شگردهای رسانه ای عبور کرده و یک مخاطب منفعل و اثرپذیر نباشیم. این ابزارها که همان سواد رسانه ای است شیوه ی کشف حقیقت را از دریچه ی اخبار و اطلاعات گوناگون رسانه ها به ما می آموزد.
مریم خان ابادی(فعال فرهنگی و رسانه ای) : فکرمیکنم راهکار مطرح شده نه تنها به مخاطب کمک میکند بلکه باافزایش انتظار مخاطب رسانه را هم قویتر میکند.
دکتر کشاورز: یکی از مواردی که باعث بی اعتمادی می شود این است که با پرسشی مواجهه می شوند که پاسخ ان را نمی دانند و یا نیاز به تصمیم گیری دارند اما رسانه اطلاعات کافی و کامل ارایه نمی کند و یا با اطلاعات متناقض روبرو می شود و مخاطبان اگر متوجه شوند که رسانه در پایش و گزینش اطلاعات با اهمیت و ضروری کوتاهی می کند بخش دیگری از بی اعتمادی بوجود می اید.
روح الله موحدی(فعال فرهنگی) : شاید یکی از دغدغه ها این باشد در دوره ای که خبرنگار شهروندی به لطف رسانه های اجتماعی هر روز با اقبال جدی تری از سوی مخاطبان وافراد غیر حرفه ای موا جه می شود. آموزش و تربیت رسانه ای الزام آور تر از پیش احساس می شود. به نظر من حتی در طرح حقوق شهروندی تهیه شده از سوی دولت توجه جدی تری نسبت به آن باید در نظر گرفته شود.
افراسیابی: بله. فرمایش آقای موحدی درست است اما در پاسخ به سوال دیگر خانم ناظری، جلب اعتماد مخاطب، نیازمند توجه به نیازهای مخاطب است. مهمترین نیاز مخاطب دستیابی به واقعیات جامعه است. عملکرد رسانه باید طوری باشد که مخاطب احساس کند این رسانه یک نگرش مناسب در اختیار او قرار می دهد. نگرش، ترکیب باورها، احساسات و آمادگی عکس العمل در برابر یک شیء است. نگرش مناسب یعنی نگرشی که به راحتی در برابر سایر پیام ها و رویکردهای رسانه ها، مورد تردید واقع نشود. پیامی، دارای ثبات است که در فرایند استفاده ی مخاطب از سایر رسانه ها مورد تردید جدی قرار نگیرد. این حلقه ی مفقوده ای است که ارتباط بین بحث سواد رسانه ای و موضوع اعتماد را روشن می کند. سواد رسانه ای، ضرورت توجه به انواع رسانه ها را توضیح میدهد و اعتماد سازی بیان می کند که پیام شما در معرض قضاوت قرار خواهد گرفت. پس پیامی ارائه کنید که در فرایند استفاده عموم از سایر رسانه ها با تردید جدی مواجه نشود.
دکتر کشاورز: بخشی از عوامل اعتماد ساز به نظرم عبارتست از 1میزان ناسازگاری خبر با نیازهای مخاطب پایین باید باشد 2 گزینش اطلاعات با طی کردن فرایند شناخت و انعکاس خبر همراه باشد3 صداقت در تهیه خبر و سو گیری ان قابل فهم و درک باشد4 قابلیت استدلال و درک فهم عقلی برای مخاطب معلوم باشد 5 خبر در رسانه های دیگر تایید شود 6 پیشتازی خبر در رسانه همواره رعایت شود 7با ارزشها و باورهای مخاطب سنخیت داشته باشد 8 و…
برای ایجاد رابطه بین سواد رسانه ای و اعتماد سازی رسانه ای یک مدل تقویت کننده پیشنهاد می کنم 1 رویارویی جستجو گر 2 رویارویی تشریفاتی 3 رویارویی بی ارزش 4 رویارویی کاهنده ناسازگاری
افراسیابی: سخنان دکتر کشاورز، بسیار قابل تامل است. دکتر پیمان جبلی مقاله ای دارد با عنوان اخلاق اسلامی و مسئولیتهای اجتماعی رسانه ها. در آن مقاله مواردی مطرح شده است که باعث جلب اعتماد مشروع مخاطب میشود. برخی از آن موارد در سخنان دکتر کشاورز ذکر شد که جای تقدیر دارد.
دکتر کشاورز: یکی دیگر از عوامل اعتماد ساز این است که رسانه باید ساختار دانشی و اطلاعاتی مخاطبان را با کمترین هزینه ممکن توانمند کنند.
رویایی بی ارزش یعنی رسانه دولتی و یا خصوصی اهداف و رسالت های خاص خودش را دارد و انان را انعکاس می دهد مخاطب هم بر اساس عادت با ان تعامل دارد مثلا تلویزیون بر حسب وظیفه خبر تولید و ننتشر می کند مخاطب هم بر اساس عادت همه شب ساعت نه شب خبر می بیند 2 رویارویی تشریفاتی مثل خبرهای هنر موسیقی پیامهای عمومی کوپن اعلام می شود ترافیک جاده ها و…. 3 رویارویی جستجو گر در این رویارویی مخاطب و رسانه هم رسانه به دنبال واکاوی و اطلاعات مهم مناسب با اهداف خودش را منتشر می کند و هم مخاطب به دنبال یافتن خبر درست و کامل به چند رسانه مراجعه می کند و رسانه های همسو هم اخبار را به انواع مختلف در رسانه های یکدیگر پوشش می دهند 4 رویارویی کاهنده ناسازگازی در این فرایند هم رسانه و هم مخاطب به دنبال رسیدن به ارزشهای مشترک و تعامل برای درک یکدیگر به عنوان مشتریان پرو پا قرص تلاش می کنند در این نطقه هم سواد رسانه ای و هم اعتماد سازی رسانه ها در تلاقی هم، هم افزا می شوند
ناظری : واقعا اقای دکتر کشاورز عالی و کامل بود این مطلب و این دسته بندی. من فکر میکنم ما بیشترین ضعف رو در مورد چهارم داریم. درسته؟ و تا حدودی مورد سوم
دکتر کشاورز : در بعد چهارم چند چالش اساسی داریم چالش در ساختار بینشی 2 چالش مهارتی 3 چالش معناسازی 4 چالش فناوری 5 چالش ساختاری 6 چالش ارزشیابی 7 چالش علت یابی 8 چالش سوگیری 9 چالش ناسازگاری و…….
ناظری : من فکر میکنم مباحث امشب با حضور دوستان بخصوص دسته بندی ها و پاسخهای اساتید عزیز دکتر کشاورز و دکتر افراسیابی بسیار عالی بود و می تونه در واقع جمع بندی از این بحث دو شب ما هم باشه. در بحث امشب ما اول به یک تعریف کامل از مفهوم سواد رسانه ای و لزوم دستیابی به اون برای افزایش اعتمادسازی رسیدیم و بعد از توضیح این حلقه اتصال به اشکال مختلف کارکردهای اطلاع رسانی رسانه در تعامل با مخاطب با تشخیص ابعاد مختلف رویارویی رسانه ها و فهمیدن اینکه ما در کجای این ابعاد هستیم در جامعه مون خیلی بهتر میشه نقاط ضعف رو پیدا کرد و اونها رو پوشش داد. از دوستانی که در بحث امشب مشارکت کردند صمیمانه تشکر می کنم.
مناظره دوم:
راه های افزایش اعتماد مخاطبین به رسانه های جمعی
فضای مجازی دربردارنده ی فرصت های زیادی است که خیلی اوقات از آن غفلت می شود. این فضا تنها برای سرگرمی نیست. شاید خیلی از ما ندانیم که در شبکه های اجتماعی هستند گروه هایی که بحث های علمی و تخصصی را به طور جدی پیگیری می کنند. یکی از این گروه ها فرهنگخانه است. گروهی با صد و سه نفر عضو که همگی از چهره های شناخته شده ی فرهنگی کشور هستند.
الهام دهقان، خبرنگار باشگاه خبرنگاران جوان: سیمین بهبهانی بامداد (سهشنبه) بر اثر ایست قلبی و تنفسی دار فانی را وداع گفت…. وباز هم اخبار ساعت 14 چیزی از فوت سیمین بهبهانی نگفت … این نکته بهانه ای شد تا اعضای گروه مجازی فرهنگخانه به سراغ یکی از اسیب های فرهنگی بروند که به نظر سرکار خانم هانیه ناظری؛ مدرس دانشکده ی خبر پرداخت گزینشی رسانه ها به موضوعات فرهنگی، هنری و سیاسی است.
محمد صادق افراسیابی؛ مدیر گروه علمی رشته ی روابط عمومی دانشکده ی خبر با اشاره به اینکه بهتر است در خصوص مسائل اصلی وارد بحث شویم گفت: آنچه که در این گروه تخصصی می تواند به بحث گذاشته شود راه های افزایش اعتماد مخاطبان به رسانه های جمعی است. فکر می کنم اگر این موضوع به عنوان مطلع بحث تعیین شود بسیاری از مسائل زیر مجموعه را هم پوشش خواهد داد و احتمالا مسئله ی مد نظر خانم ناظری هم پوشش داده خواهد شد. ضمن آنکه شاید در خصوص خانم بهبهانی سلایق و دیدگاه های افراد متفاوت باشد و به نظرم نباید خیلی وارد مباحث سیاسی شویم.
هانیه ناظری: بنابراین به پیشنهاد مدیر محترم گروه روابط عمومی دانشکده ی خبر، راه های افزایش اعتماد مخاطبین به رسانه های جمعی با مطالعه ی تطبیقی عملکرد برخی رسانه های خارجی و داخلی انتخاب شده و هدف این بحث هم باید دستیابی به راه حل هایی برای افزایش میزان اعتماد مخاطبان به رسانه های جمعی باشد.
آناهیتا برزویی (نویسنده و تهیه کننده ی برنامه های رادیویی): در خصوص موضوع فوت سیمین بهبهانی رسانه های کشور به دو دسته تقسیم می شوند: یکی صدا و سیما و دیگری بقیه رسانه ها .
هانیه ناظری: به نظرم برای شروع بحث نباید بین رسانه ها تفکیک قائل شویم. اینکه رسانه ها اگر با تفکری مخالف هستن حتی خبر صرف هم از اون موضوع یا شخص نمیدن، و این رو یک سیاست خبری میدونن، این یکی از اسیبهای مهم در رسانه های ماست . البته دلیل عدم اعتماد مردم به رسانه ها قطعا این نیست که رسانه ها حامی برخی جریانات فکری نیستند ، به هر حال در عالم حرفه ای رسانه ها این امر طبیعی هست. یک رسانه اگر حرفه ای عمل کند میتواند هر خبر مهمی رو اعلام کند ، لزوما بدون اینکه بخواهد ازاون حمایت کند.
صدیقه آجودانی(نویسنده و تهیه کننده برنامه های رادیویی): به نظرم دوستانی که این طور اظهار نظر می کنند، اصلا رادیو گوش نمی کنند. از صبح برنامه های مختلفی از رادیو پخش شد که در آن اعلام شد بانوی غزل، غزل خداحافظی را بامداد سرود. حتی آقای رضا خضرایی یکی از غزل های خانم بهبهانی را خواند.
ناظری: ولی عدم اطلاع رسانی از تلوزیون جای خودش را دارد اما خوب، با توجه به اینکه موضوع بحث ما راهکارهای اعتمادسازی رسانه هاست مسئله اینجاست که واقعا رسانه ها بخصوص رسانه ملی باید چه جوری در این موارد عمل کند که اعتماد مردم رو از دست ندهد.
صدیقه آجودانی: تا جایی که من میدونم احساس ارغوانی قرار بود یه بخش برای این موضوع امروز اختصاص بده. نبودم که برنامه رو ببینم. البته این موضوع فراموش نشه که توجه به این موضوع به خاطر برخی جهت گیری های سیاسی در شرایط فعلی حساسیتهای خاص خود را دارد.
ناظری: من فکر میکنم اگر رسانه ها در تنظیم و اعلام اخبار اصول حرفه ای خبری رو رعایت کنندحتی اگر مشکلات سیاسی وجود داشته باشه باز هم میتوانند حداقل خبر رو اعلام کنند. به هرحال خبری که اتفاق می افتد با توجه به حجم سریع انتقال اطلاعات همه با خبر می شوند و این عدم اطلاع رسانی توسظ رسانه ملی حساسیت مردم را بیشتر و یا حتی موجب بد بینی می شود.
محمد رضا نوایی لواسانی(عضو هیئت امناء مرکز تشکلهای بنیاد شهید): اجازه بدین در خصوص بحث یه خاطره از مقام معظم رهبری ذکر کنم. یه روز چندتا از فرماندهان سپاه رفته بودند خدمت آقا. جلسه خصوصی بود و همه از اوضاع فرهنگی فرزندان خودشون به آقا مشکلاتی رو گفتند و ابراز کردند ما به دلیل جنگ و الان هم کار نتونستیم بچه هامون رو اونجور که میخوایم بار بیاریم. از آقا راهنمایی خواستند که چه کنیم. مقام رهبری یک توصیه کوتاه کردند و گفتند: شما لازم نیست اقدامی کنید ، فقط خودتونو اصلاح کنید . اونها خودبخود اصلاح میشند. این مثال هم شبیه بحث ماست . اگر رسانه از درون درست و اصلاح بشه حتما اعتماد مردم خودبه خود بوجود میاد. یک رسانه باید خودش منبع نور باشه تا به بقیه هم نور بده.
ناظری: حرف شما درست است اما برای اصلاح رسانه رعایت یکسری اصول اولیه خبری حرفه ای لازم است که حداقل اگر رعایت نمیشود، آنها را میشود اموزش داد تا با رعایت این اصول اگر رسانه ها خطوط قرمز زیادی هم داشته باشند باز هم میتوانند بدون از دست دادن اعتماد مردم به سیاست های خودشون هم جامه ی عمل بپوشانند.
رضا نامی (عضو گروه مشاوران ماهنامه ی مدیریت ارتباطات): در تکمیل فرمایش خانم ناظری، مخاطب باید رسانه را متعلق به خود بداند. منعکس کننده نگرانی ها، شادیها و …… و خودش هم بتوند نظراتش رو بگوید. به عنوان مثال در صفحه 2 روزنامه خراسان ستون حرف مردم وجود دارد بصورت روزانه که مردم حرف دلشان را در آن منعکس میکنند. و طبیعتا زبان تندی هم هست.این نوع ارتباط باعث میشه رسانه ای مثل خراسان در طی 66 سال بخشی از فرهنگ عامه مردم استان خراسان باشه.
ناظری: درسته. اگر ما دقت کنیم سایر رسانه های دنیا هم کدام جناح بندی خاص خود را دارند و از تفکر خاصی حمایت می کنند اما این موضوع به اصل رسالت خبری رسانه ها نباید خدشه وارد کند. خبر مهم برای مردم مهم هست رسانه ها باید اون رو بازگو کنند ولی بعد هر کسی از زاویه سیاستهای خودش به فرعیات موضوع بپردازد.
دکتر عیسی کشاورز (مدیر کل دفتر برنامه ریزی آموزشی دانشگاه جامع علمی کاربردی): مارکس عقیده دارد که تولید، زیر بنای جامعه است و این تولید در دست نظام سرمایه داری قرار دارد که با بهره کشی کشورهای دارای منابع و نیروی کارگر به استثمار می پردازد نئومارکسیستهای و فرانکفورتی ها معتقد اند که مارکس راست می گوید اما شیوه تولید عوض شده است امروز زیر بنا تولید دست سرمایه دارانی است که تولید فکر جامعه را برعهددارند و کارخانه انان رسانه هستند.
علی اصغر مینایی (قائم مقام سابق معاونت سیاسی سازمان صدا و سیما): در عصر حاضر دیگر مجال و امکان برای عدم انعکاس خبر وجود ندارد پس در این شرایط چگونگی انعکاس خبر مهم است.
دکتر کشاورز: در اساسنامه کشور های بیگانه نیز کتمان خبر ممکن نیست و فقط چگونگی تنظیم ان مهم است .
ناظری: همین اشتباهات در چگونگی هست که ما خیلی از مخاطبین رسانه هامون رو از دست میدیم و در واقع نمیتوانیم برایشان اعتمادسازی کنیم.واین اشتباهات در چگونگی هست که ما نمیتونیم انعکاس خبر رو از جانبداری از واقعه تفکیک کنیم.
مینایی: جگونگی، عدم حذف خبر علیرغم مغایرت با سیاست های یک رسانه است. شما مطمئن باشید ممکن است رسانه ای مدعی باشد که بیطرف است ، ولی هیچ رسانه ای بی تفاوت نیست .. لکن هنر رسانه در جگونگی است که متهم به جانبداری نشود …
خسرو شاه محمدی (مشاور فرهنگی ایرانسل): آسیب اعتمادسازی بیشتر وقتی رخ میده که مخاطبان احساس می کنند سانسور یا دروغ یا کنترل خبر مداوم و همیشگی است.
ناظری: بله اتفاقا من میگم اصلا نباید بی طرف باشه همه جای دنیا هم همینه ولی باید بین انعکاس خبر و جانبداری تفاوت قائل شود. رسانه باید بتواند این مهارت رو داشته باشد، تا این دو را از هم تمییز بدهد.
شاه محمدی: مخاطب پذیرفته گاهی شرایط رسانه را وادار می کنه که یک سیاست داشته باشه خصوصا در کشورهایی که ظاهرا ایدئولوژیک هستند. به علاوه کمتر رسانه ای هست که نسبت به چیزی موضع نداشته باشه. به نظرم ذات خبر با انتقال حس و هیجان و عاطفه همراه است و این جز با موضع داشتن به سوژه خبر حاصل نمی شود. مهم این است که در عین موضع، انصاف در انتقال خبر رعایت شود تا مخاطب دچار قضاوت غیر واقع نشود. وقتی خبر تیتر و لید می خوره خالی از موضع و جانبداری نیست خبر رو به من بدید یه جور لید میزنم همین خبر رو به یکی دیگه بدید یه جور دیگه لید می زنه.
دکترکشاورز: هیچ رسانه بدون ایدئولوژی در جهان وجود ندارد. مارکس معتقد است فکر هم کالای مادی است ودر میان ذهینت ها تولید می شود و همواره نظرات طبقه حاکم نظرات حاکم بر جامعه است و تفکر جامعه تابع تولید افکاری است که در کارخانه رسانه ها تولید میشود این اگاهی انسانها نیست که موجودیت انان را تعیین می کند بلکه بر عکس موجودیت اجتماعی انها، اگاهی انها را تعیین می کند و فشارها و تهدیدهای لازم را برای محدود کردن انتخابها در دایره انچه که رسانه می خواهند هدایت می کند در این دیدگاه هیچ خبری قابل کتمان نیست اما تنظیم خبر در ساختار طبقاتی جامعه بسیار مهم است.
ناظری: جانبداری هم میتواند باشه چه اشکالی دارد؟ ولی حداقل خبر عنوان شود خواه با تیتر مثبت یا منفی!
نامی: ضمن موافقت با بحث خانم ناظری میخواهم بپرسم موجودیت اجتماعی چیست؟
کشاورز: مورکس می گوید در نظام سرمایه داری خبر هم کالاست این کالای برای سود دهی باید توسط پیام گیران بیشتری مصرف شود این اگاهی و دانایی که ما مطرح می کنیم در فرد شکل نمی گیرد معتقد است اگاهی در موجودیت افراد در زندگی اجتماعی مبادله تجزیه تحلیل و در قالب یک جمعی افراد به اگاهی دست پیدا می کنند یعنی در مناسبات این گفتگوست که من یا شما به اگاهی دست می یابیم ان را نقد اصلاح و قوت و رد می کنیم. نامی جان انچه که ما به عنوان عقیده مرام و مسلک اجتماعی الان پذیرفته ایم و شما عملکرد رسانه ای را رد و همان را مثلا مینایی عزیز رد می کند این صف بندی های عقیدتی در دنیای واقعی و با فهم حقایق ذاتی کشف و درک نشده است بلکه در رابطه با بازتابهای دنیای واقعی و تعاملات و تفسیر رویدادها برخی را پذیرفته ایم این یعنی موجودیت اجتماعی اگاهی های ما.
سید محسن میربهرسی (معاون سابق پلیس فتا): معنای دیگری از اطلاع رسانی را در دنیای امروز با وجود شبکه های مجازی میشود بیان کرد. در این فضا محاسبات و پیش بینی ها بی معنی شده اند، پیش از این خبر مخفی میشد، جانبدارانه تفسیر میشد و یا تغییر می کرد، اما امروزه با امکانات جدید خبری پنهان نمی ماند و می توان اخبار صحیح را از نا صحیح تشخیص داد، خبر نگاران مستقل عرصه ای برای خودنمایی یافتند و …
شاه محمدی کمترین حرف صاحبان رسانه های جدید را بیان حرفی متفاوت اعلام کرد و افزود : چون در خلاء حرف نمیزنند پس حرف متفاوت یعنی دید گاه و یا نگرش متفاوت و دراین صورت از اون دفاع می کنه پس موضع دارند و جانبدارانه است .
دکتر کشاورز: برتری یک رسانه از دو طریق ممکن است یک تسلط و دوم رهبری عقلانی مخاطب وقتی رسانه ای ایدئولوژی اش را اعمال می کند در واقع به بخشی از اگاهی جامعه تسلط پیدا می کند اما با کاهش قدرت رسانه مخاطب از این اگاهی دروغین فرار می کند اما در رهبری عقلانی رسانه، رسانه های بخشی از سلایق و عقاید مخاطب به رسیمیت شناخته می شود این موازنه که نوعی هارمونی است رابطه دوسویه و قوی تری را شکل می دهد یعنی بین تولید خبر و مصرف خبر رضایت طرفینی برقرار می شود
نامی: این میتونه درست باشه. با توجه به اینکه واژه “آزادی در انتخاب” امروز به واقعیت تبدیل شده، مخاطب خودش مختار خواهد بود تا درگاههای ورود اطلاعات به سمت خودش را مدیریت کنه. اینجا یه نکته مهم میشه. ” یادگیری انتخاب ” یعنی یاد بگیریم درست انتخاب کنیم. که این نکته با آزمون خطا بدست میاد.
افراسیابی: بنابراین با توجه به نتایج بحث مشخص می شود که ما باید در رسانه های طوری عمل کنیم که مخاطب احساس لذت کند از برقراری ارتباط با رسانه. این لذت خیلی مهم است. اگر احساس لذت کرد، دوباره به رسانه مراجعه خواهد کرد. اما اگر از سرناچاری و عدم دسترسی به سایر رسانه ها به رسانه ی ما مراجعه کند در اولین فرصت مهاجرت می کند و از رسانه ای دیگر استفاده می کند. نکاتی که دوستان مطرح کردند بسیار مفید بود و نشان می دهد که چه خصوصیاتی باعث ایجاد لذت در مخاطب می شود. فکر می کنم بحث بعدی ما باید راجع به این باشد که در دنیایی که این همه رسانه های جمعی وجود دارند چه طور می شود اعتماد مخاطب را بیش از گذشته جلب کرد و در این خصوص سواد رسانه ای چه نقشی دارد؟
انتهای پیام




