بر سر آیتالله لاهوتی چه آمد؟ (بخش چهارم)
بهکوشش ناصر غضنفری، انصاف نیوز:
لاهوتی اما میانه خوبی با رییس جمهور وقت داشت. او در نامهای به ابوالحسن بنی صدر از او تمجید کرد و نوشت:
“شما و ملت ایران به خوبی واقفید که علت پیروزی قاطع شما، شخص خودتان بودید که روحانیت مبارز هم در سراسر مملکت شما را تایید کرد. خوشبختانه چهرههای فرصتطلب ماهیت خود را به خوبی نشان دادند و برای ملت ایران بیشتر آفتابی شدند. شاید فهمیدهاند در میان ملت، پایگاه قوی و استوار ندارند. فقط امام امت را پیشاپیش خود سپر کرده و خاصه خرجی میکنند و خود را بیش از هر گروه به امام نزدیکتر نشان میدهند و مرتکب هزاران اشتباه غیرقابل بخشش میگردند، اباء و امتناعی هم ندارند چرا که فرصتطلب غیر از این نمیتواند باشد… من به همه ملت ایران اعلام میکنم که با انتخاب شما کار را تمام شده ندانسته و در انتخابات مجلس شورای ملی – چرا که دولت شما پس از انتخابات تشکیل میشود – به ارشادات و تذکرات شما توجه کافی مبذول نمایند و همه جا با شما و همراه شما باشند.”
قبل از نخستین انتخابات مجلس شورای ملی که بعدها مجلس شورای اسلامی خوانده شد، انتخابات ریاست جمهوری به آوردگاهی دیگر بین نیروهای انقلاب مبدل شد. حزب جمهوری اسلامی از حسن حبیبی و جامعه روحانیت مبارز و مجاهدین خلق و بسیاری دیگر گروهها از بنی صدر حمایت کردند. بنی صدر با کسب 10.7 میلیون یعنی نزدیک 16 برابر آرای حسن حبیبی که بعد از احمد مدنی با 2.200 میلیون رای در جایگاه سوم ایستاده بود نخستین رییس جمهور تاریخ ایران شد. ماه عسل بنی صدر اما طولی نکشید و حدود یک ماه بعد حزب جمهوری اسلامی که کرسی رییس جمهوری را حداقل تا اطلاع ثانوی از دست رفته میدید تلاش مضاعفی برای فتح اکثریت مجلس شورای ملی کرد.
در واپسین روزهای سال 58، در انتخاباتی که از سوی طرفداران بنی صدر و برخی دیگر ناسالم خوانده شد، بدترین اتفاق برای رییس جمهور منتخب افتاد و حزب جمهوری اسلامی اکثریت را به دست آورد که این به تنشی مداوم بین قوه مجریه و مقننه منجر شد.
سیداحمد خمینی 11 ماه بعد به تاریخ 27 بهمن 1359به همین مجلس نامه نوشت و در آن به سکوت مجلس درباره حمله “چماق به دستها” به تجمعاتی چون سخنرانی لاهوتی در کوچصفهان( شهری بین رشت و لولمان) اعتراض کرد: عزیرانم دعایی و خاتمی چه مرگتان شده؟ چرا ساکتید؟… آیا در جمهوری اسلامی باید با افراد این گونه رفتار شود؟ آیا شما که فریاد جمهوری اسلامی را میزدید مقصودتان این جمهوری بود که عده ای این گونه حیثیت افراد را لجن مال کنند و تمام افراد مسوول این مملکت از بالا تا پایین ساکت باشند؟ چرا در چند دقیقه هر کسی یا گروهی را بخواهند دستگیر میکنند ولی این چماقداران بی آبرو، آزادانه به اسم اسلام و امام هر کاری را بخواهند میکنند؟ … نمایندگان شریف و محترم اگر تا زود است جریان چماقداری را از ریشه نکنید فردا خیلی دیر است و شما خود قربانی این نوع تفکر میشوید. چماقداری یک بینش سیاسی است که اگر دیر بجنبید بر تمام جریانات سیاسی غلبه میکنند… شما را به خدا بیایید در مقابل این نوع برخوردهای غیرمنطقی عکسالعمل مطلوب نشان دهید و از شهربانی و بسیج و سپاه سوال کنید و ببینید که یک نفر هم اصلا دستگیر شده است یا خیر؟ اگر دستگیر شده است همان گونه که برای کشف کودتا عمل کردند و بیش از هزار نفر را دستگیر کردند در این عمل که کودتایی است واقعی علیه انقلاب و اصالت ما، علیه ارززشهای عالی انسانیت، علیه عدالت اجتماعی از همان یک نفر شروع کنید و سرنخها را پیدا کنید و بدون کوچکترین رودربایستی علنا آنها را محاکمه نموده و حکم اسلام را که محکومیت است درباره آنها جاری نمایید. آخر این نشد که کسی در این مملکت مصونیت نداشته باشد.
انتهای پیام