بغض میرحسین، بهانهی تخریب با شهید آیت
انصاف نیوز: در پی انتشار یک «عکس نوشته» در یک جمع محدود در شبکههای اجتماعی، که در آن اتهاماتی به میرحسین موسوی از سوی شهید آیت و نویسندهی متن زده شده، یکی از اعضا توضیحات جالبی را در رد اتهامات منتسب نوشده و و تاکید کرده است: این امر خوبی نیست که هدف وسیله را توجیه کند و بغض میرحسین باعث شود که کسانی مطالب خلاف منتشر کنند.
در آن عکس نوشته، به نقل از شهید آیت نقل شده که «با سابقه ای که من از میرحسین و همسرش سراغ دارم می بینم که دیر یا زود در مقابل این انقلاب بایستد». همچنین نوشته شده است: «در زمان رییس جمهوری بنی صدر، میرحسین موسوی از طرف بنی صدر به عنوان وزیر امور خارجه جهت دریافت رای اعتماد به مجلس معرفی میشود اما شهید آیت با قاطعیت در مخالفت با میرحسین اعلام میکند که میرحسین عضو رسمی لژ فراماسونری است و در این رابطه مدارک محکمی هم در اختیار دارد. در روز 14 تیر 60 روزی که قرار بود کابینه از مجلس رای اعتماد بگیرد شهید آیت هنگام خروج از منزل و عزیمت به مجلس ترور میشود و کیف حاوی مدارک به سرقت میرود».
به گزارش انصاف نیوز، متن نوشتهی سید یاسین علوی، دانشجوی دکترای حقوق در واکنش به این عکس نوشته در پی میآید:
چند روز پیش عکس و نوشتهای را یکی از دوستان جوان در گروهی به اشتراک گذاشته بود. لازم دانستم توضیحاتی بدهم. یکی از آسیبهای شبکههای اجتماعی انتشار مطالب سست و کذب درسطح گسترده است که این عکس هم یکی از مصادیق آن است. این امر خوبی نیست که هدف وسیله را توجیه کند و بغض میرحسین باعث شود که کسانی مطالب خلاف منتشر کنند.
1 – در عکس چنین به خواننده القا میشود که میرحسین نامزد بنی صدر برای وزارت خارجه بوده است. این مطلب کذب محض است. طبق اصل 122 قانون اساسی وزرا را نخست وزیر پیشنهاد میکند و رئیسجمهور تصویب میکند و برای رای اعتماد به مجلس معرفی میشوند. بنی صدر شهیدرجایی را نخست وزیر تحمیلی میدانست و با وی اختلاف داشت.
شهید رجایی، میرحسین را به عنوان وزیرخارجه به بنی صدرمعرفی کرد اما بنی صدر مخالفت کرد و دو بار هم نامهی رسمی به بنی صدر نوشت اما وی از تایید میرحسین سر باز میزد. شهید رجایی سرپرستی وزارت خارجه را شخصا برعهده گرفت و بعد از عزل بنی صدر در تاریخ 31 خرداد 60 توانست میرحسین را بعد از تصویب شورای موقت ریاستجمهوری برای تصدی وزارت خارجه به مجلس معرفی کند.
پس میرحسین جزو 5 وزیر پیشنهادی بوده است که بنی صدر هرگز حاضر به تایید آنها نشد.
2 – جلسهی رای اعتماد به میرحسین درتاریخ 14تیر60 برگزار میشود. شهیدآیت و سیداحمد کاشانی به عنوان مخالف صحبت میکنند و دلیل مخالفتشان را هم گرایش موسوی به مصدق عنوان میکنند و هیچ صحبتی از عضویت در فراماسونری یا تهدید به افشاگری نمیشود.
در ابتدای جلسه شهیدرجایی میگوید من برای وزارت خارجه به دلیل حساسیت آن بسیار دقت و مشورت کردم و دنبال کسی بودم که بتواند پیام انقلاب را به دنیا برساند و نهایتا به برادر موسوی رسیدم و انتخابم را با شهید بهشتی مطرح کردم و برای ایشان از دست دادن موسوی در حزب بسیار سخت بود و… و نهایتا موسوی با 8 رای مخالف آیت، کاشانی، رشیدیان، کریمی و… وزیر خارجه میشود.
3 – بعد از این رای اعتماد، انتخابات ریاستجمهوری برگزار میشود و شهید رجایی به ریاستجمهوری انتخاب میشوند و شهید باهنر را به عنوان نخست وزیر به مجلس معرفی میکنند. جلسهی رای اعتماد به نخست وزیری باهنر در تاریخ 14 مرداد 60 برگزار میشود و در صبح همین روز شهید آیت ترور میشود. مجلس بدون ایراد مخالفت به شهید باهنر رای میدهد.
لذا طراح بیانصاف این عکس در صدد بوده تا با تحریف تاریخ، ترور آیت را 14تیر یعنی روز رای اعتماد به وزارت خارجهی میرحسین القا کند ولی واقعیت اینست که در 14مرداد که موعد رای اعتماد به نخست وزیری باهنر است آیت ترور میشود.
4 – تا اینجا در بیانات علنی و رسمی شهیدآیت دربارهی فراماسونی بودن اشخاص خاصی مطلبی موجود نیست. در روز 15 مرداد یعنی یک روز پس از ترور آیت، آقای فواد کریمی در نطق پیش از دستور میگوید که آیت ضدآمریکایی و ضدفراماسونی بوده و گروههایی چون جبههی ملی، جاما، جنبش مسلمانان مبارز و… را در خط فراماسونری آمریکایی میدانسته است و معتقد بوده است که نمایندگان همراه با بنی صدر فراماسونری آمریکاییاند و وصیتش این بوده که مجلس باید از حضور خط فراماسونری آمریکایی پاک شود.
5 – در تاریخ 22 مرداد یعنی 8 روز پس از ترور آیت، باهنر نخست وزیر اسامی وزرای پیشنهادی را که به تایید رجایی رییسجمهور رسیده است به مجلس تقدیم میکند که میرحسین برای پست وزارت خارجه معرفی شده است.
6 – در تاریخ 25 مرداد مجلس بررسی کابینه را شروع میکند. آقای فواد کریمی در مخالفت با میرحسین صحبت میکند. ایشان میگوید که میرحسین مصدقی است و گرایش به مصدق دارد و ما وزیر خارجهای ضدمصدقی میخواهیم چون سیاست مصدق سیاست فراماسونری بوده است. آقای بشارت نیز در مخالفت با موسوی، ملی گرایی و مصدقی بودن را مطرح میکند.
شهید باهنر در جواب مخالفت با میرحسین میگوید که دربارهی مهندس موسوی با بیانصافی صحبت شده و ایشان ملیگرا نیست و منتقد ملیگرایی است و سرمقالات روزنامهی جمهوری اسلامی را شاهدمثال میآورد و میگوید جالب است که کوبندهی ملیگرایی، ملیگرا معرفی میشود!
بعد از شهید باهنر، رهبری معظم در موافقت با کابینه شروع به صحبت میکنند و دفاع محکمی از میرحسین میکنند و اتهام ملیگرا بودن یا مصدقی بودن را بیاساس و اشتباه میدانند. متن این سخنان در پایان تقدیم خواهد شد.
مجلس در 26 مرداد به کابینهی باهنر رای اعتماد میدهد.
7 – رجایی و باهنر در 8 شهریور شهید میشوند و مرحوم مهدوی کنی نخست وزیر موقت میشوند. ایشان مجددا میرحسین را برای وزارت خارجه به مجلس معرفی میکند.
مجلس در 12 شهریور به کابینهی مهدوی کنی رای اعتماد میدهد و هیچ مخالفتی با میرحسین صورت نمیگیرد.
سخنان آیتالله خامنهای در موافقت با تصدی وزارت خارجه موسوی و در جواب به مخالفتها:
«راجع به آقای موسوی به قول آن گویندهی راستگو که گفت «ما کنت احسب ان یعیر مثل ذات الاجمل» دربارهی همه خیال میکردیم انتقاد بشود، دربارهی مهندس موسوی من واقعاً تصور نمیکردم کسی زبان به انتقاد از ایشان باز کند. اولاً بنده ایشان را خیلی خوب میشناسم، از همهی کسانی که نسبت به ایشان تعریف کردهاند یا انتقاد کردهاند بنده ایشان را بیشتر و بهتر و با مدت زمان بیشتری میشناسم. آنچه دربارهی ایشان از گرایشها گفته شده است دروغ محض است و شاهد بر همهی اینها روزنامهی جمهوری اسلامی است.
شما کدام ارگان مطبوعاتی را در این کشور سراغ دارید که از روز اول این انقلاب یعنی از روز انتشارش که اندکی بعد از پیروزی انقلاب بوده تا این ساعت در خط مستقیمی که شما اسمش را خط امام میگذارید و درست هم هست حرکت کرده باشد و به این جامعه و به اندیشهها و به ذهنیت عظیم این ملت خط داده باشد و به ویژه مقالاتی که خود ایشان نوشته است، شما ایشان را به مصدقگرایی متهم میکنید. این بزرگترین بهتانی است که شما به ایشان میزنید. ایشان کسی است که خط ملیگرایی را به صورت یک تز، به صورت یک نظریهی مطرح قابل قبول در این زمان، با قاطعیت و بهطور مستدل در روزنامه رد کرد.
این مقالات روزنامه است و بروید نگاه کنید. متهم میکنند ایشان را به علاقهمندی و گرایش به فلان یا بهمان گروهک، کذب محض است این معنا، من با ایشان معاشرت نزدیک داشتهام. من ایشان را میشناسم، من از ذهنیت ایشان مطلعم و من شهادت میدهم امروز و روز قیامت که تمام این ادعاها دروغ است. و من واقعاًتصور نمیکردم که کسی راجع به آقای مهندس موسوی با این سابقهی درخشان یک چنین مطلبی را بیان کند. البته باز هم حرف در این زمینه زیاد است که چون وقت کم است… ».
و اما نتیجه:
در مخالفت با وزارت میرحسین به صورت علنی و رسمی آقایان آیت، کاشانی، کریمی و بشارت صحبت کردهاند. آنچه به عنوان مخالفت بیان شده هم اتهام مصدقی بودن و ملی گرایی موسوی بوده است و هیچ صحبتی مبنی بر عضویت وی در فراماسونری مطرح نبوده است. فقط آقای کریمی میگوید چون سیاست مصدق سیاست ماسونی بوده پس وزیر خارجه باید ضدمصدقی باشد و ایشان هم اتهامی به موسوی از این حیث وارد نکرده. البته ایشان یکروز پس از ترور آیت وی را ضدماسونی میداند و مباحثی دیگر که شرح آن آمد. به نظر میرسد حرفهایی که اینروزها دربارهی موضع آیت نسبت به ماسونی خواندن موسوی گفته میشود الهام گرفته از سخنان کریمی باشد و اگر شهیدآیت اعتقاد به فراماسونی بودن موسوی داشت در مخالفتهایش یا در نطقهایش اسمی از فراماسون میبرد.
بزرگ کردن شهیدآیت در سنوات اخیر با نیت خیر نیست بلکه عدهای دنبال تسویه حسابهای سیاسی خود و عقده گشایی بابت اتفاقات زمان حیات امام هستند. بیایید در زمین اینها بازی نکنیم.
ضمن اینکه قائل شدن به این خزعبلات و در نتیجه بصیر نامیدن شهیدآیت، نتیجهای جز قائل شدن به بیبصیرتی رجایی، باهنر و خامنهای و از همه بالاتر حضرت امام ندارد. همان امامی که در سال 64 و خطاب به مرحوم مهدوی کنی، موسوی را انسانی متدین و متعهد نامید.
لذا قائل شدن به اتهامات بیپایهای که حتی با سخنان شهیدآیت هم قابل اثبات نیست و آمارهای خلاف آن هم در گفتار بزرگان دیگر و در راس آن امام وجود دارد، ظلم به آیت، موسوی، تاریخ انقلاب، خمینی، خامنهای، رجایی و باهنر است.
تقوا ایجاب میکند که قبل از انتشار مطالبی که مواردی را به اشخاصی منتسب میکند از صحت و سقم آن مطلع شویم. دوست جوان عزیزمان مطلبی را منتشر کرده که بنی صدری بودن، فراماسون بودن، دست داشتن احتمالی در ترور آیت را به میرحسین نسبت میدهد و اینها اتهامات بزرگیست. اگر این عکس در جاهای دیگر نیز منتشر شود و عدهای این اتهامات را باور کنند که قطعا چنین میشود، منتشرکنندهی این عکس چگونه میتواند از میرحسین حلالیت بخواهد؟
ما بحث کیفیت استخدام وسیلهی مطهری را خواندهایم، اما به آن عامل نیستیم. البته حرجی به دوست جوانمان که احتمالا متولد دههی هفتاد هستند، نیست، چون از موقعی که حافظهشان یاری میدهد تریبونها فضای سیاسی و جریانات سیاسی را جنگ حق و باطل نشان دادهاند و گفتهاند هرکسی چپی یا اصلاحطلب است بد و خائن است و مقابلش خوب است. و نمیدانم مسببین این امر در قیامت چگونه پاسخ خواهند داد.
نیت از طرح این مباحث، فقط و فقط جلوگیری از تحریف تاریخ انقلاب بود و بس، قصد حمایت از شخص خاصی را هم ندارم، فقط برای روشن شدن موضوع بود.
والسلام
انتهای پیام



