روایت محمد سرافراز از هویت، ۸۸، ممنوعالتصویرها و تتلو
محمد سرافراز رییس سابق صداوسیما که پایان کار او جنجالی شد، روز چهارشنبه کتاب خاطراتش را در اینترنت منتشر کرده است که بخشهایی از آن را به انتخاب خبرنگار انصاف نیوز در پی میخوانید:
سؤال: حال که به بحثهای سیاسی اشاره کردید، ما پخش برنامه هویت و چراغ و کنفرانس برلین را در دوره آقای لاریجانی داشتیم. شما در همان دوره معاون برونمرزی بودید و احتمالا در جلسات شورای معاونین درباره این برنامهها صحبتهایی شده بود. واکنش شما به پخش چنین برنامه هایی چه بود دقیقا؟
جواب: بعد از پخش این برنامهها در شورای معاونین صحبت شد و نظرات مختلفی ابراز شد. اغلب این برنامهها در بیرون تهیه شده بود و ما هم در مورد پخش آنها سؤال داشتیم. آقای پورنجاتی معاون وقت سیما بعدها اعلام کرد پیشنهاد ساخت یک برنامه تلویزیونی در نقد جریان روشنفکری مخالف نظام توسط سعید امامی در جلسهی مشترک با رئیس سازمان داده شد ولی ایشان با پخش برنامه هویت مخالف بود. دو سال پس از پخش این برنامه بود که ماجرای قتل روشنفکران توسط سعید امامی و همکارانش بوقوع پیوست و برنامه چراغ آدرس غلط در مورد عاملین قتلهای زنجیرهای داد
سؤال: شما در جریان پخش آن نبودید؟
جواب: خیر، از قبل نبودم.
سؤال: در مجموع آیا فضای دوم خرداد تاثیری روی برونمرزی و اداره آنجا داشت؟
جواب: وقتی دولت آقای خاتمی مستقر شد، متوجه شدند علی لاریجانی را نمیتوانند عوض کنند. شرط گذاشته بودند سه نفر از معاونها باید عوض شوند و یکی هم من بودم و از طریق وزارت اطلاعات هم برای من پروندهسازی کردند؛ اما از طریق رهبری جلوی آن کار گرفته شد.
سؤال: خوب چرا با شما ”بد“ بودند؟
جواب: باید از خودشان بپرسید. شاید فکر میکردند چون من از روزنامه رسالت آمدهام و در سایت ” یه خبر” فعال هستم، مثالا جناح راست محسوب میشدم و چنین آدمی نباید در شورای تصمیمگیری سازمان صداوسیما باشد؛ اما واقعیت این است که من هیچگاه تفکر حزبی و تعصب جناحی نداشتم.
سؤال: احتمال داردکه شما به آقای خاتمی رأی داده باشید؟
جواب: خیر.
=========
اتفاقات سال ۸۸
سؤال: چه چیزی باعث شد شما تصاویر اعتراضهای ۸۸ را پخش کنید در حالی که این رویهی مسلط تلویزیون در آن زمان نبود؟
جواب: برای اینکه معتقد بودم رسانه نمیتواند یکسویه اطلاعرسانی کند. همیشه این ایراد را به پخش اخبار در داخل کشور داشتم. این مثال را میزدم اگر در جنگ ایران و عراق ما این اشتباه را داشتیم و همواره پیشرویهای خودمان را اعلام میکردیم و بهندرت از پیشرویهای طرف مقابل خبر میدادیم اما میگفتم در جنگ سوریه و یمن صداوسیما نمیتواند اینگونه عمل کند. درزمانی که بیش از نیمی از خاک سوریه در اختیار داعش و سایر گروههایِ معارضِ دولت سوریه قرار گرفته بود، حجم قابل توجهی از اخبار داخلی مربوط به پیشرویهای نظامیان دولت سوریه بود.
سؤال: با همین رویکرد شما اعتراضات را پخش کردید؟
جواب: بله ما این کار را کردیم. رسانه باید اعتماد ساز باشد. باید واقعیتها را منعکس کند.
سؤال: گروهی به این تصمیم رسیده بودید یا تصمیم شخص شما بود؟
جواب: من مدیر شبکه بودم و تشخیصم این بود که ما درصحنه پیچیده موضع گیریهای پس از انتخابات نمیتوانیم یکطرفه خبر پخش کنیم. شبکه ای که پوشش گسترده برای کاندیداها و میتینگهای تبلیغاتی فراهم کرده، نمیتواند یکدفعه خاموش شود و نسبت به اعتراضات مردمی و حوادث بعدی آن سکوت کند. در اینجا من کاری بهحق یا ناحق بودن آنها نداشتم.
سؤال: بعد چه کسانی به شما فشار آوردند؟
جواب: از رئیس سازمان و بیرون سازمان باهم، از دستگاههای امنیتی آمدند و جلوی دستگاه SNG شبکه برای پخش زنده خیابانی را گرفتند.
سؤال: بالاخره باید قبول کرد که با توجه به اکوسیستم سیاست در ایران تصمیم شما خیلی با عرف همراه نبوده است.
جواب: کسانیکه اینطور تصمیم میگرفتند، با اصول کار رسانه آشنا نبودند. اگر شبکهای بخواهد اعتماد ساز بشود، باید اصول کارش را رعایت کند. نباید با حُقنه کردن و سیاسی کاری اعتماد مخاطب بین المللی را از دست داد.
سوال: این به این ربطی نداشت که در ۸۸ شما به آقای میرحسین موسوی رأی داده باشید؟
جواب: نه من به ایشان رأی ندادم و نسبت به مواضع ایشان پس از برگزاری انتخابات و اعلام پیروزی زودهنگام و برخی موضعگیریهای دیگر ایشان منتقد بودم.
====================
ممنوعالتصویرها
سؤال :اینکه چند مورد از مجریان سازمان و کارشناسان که ممنوع التصویر بودند زمان شما اجازه پیدا کردند به آنتن برگردند اتفاق خیلی مهمی بود. چه عواملی دست به دست هم داد برای اینکه اینها از ممنوعیت خارج بشوند و انگیزه اصلی چه بود؟
جواب: آقای مروتی مدیرکل حراست پرسنلی که نماینده وزارت اطلاعات بود افرادی را ممنوع الورود به سازمان یا غیرقابل پخش اعلام میکرد. وقتی درخواستها، خودمختار و اعتراضها از شبکههای مختلف رادیوئی و تلویزیونی زیاد شد به حراست اعلام کردم اسامی کسانی که ممنوع هستند را برایم ارسال کنید. تا مدتها مشخص بود لیست منسجمی ندارند و اسامی را کم و زیاد میکردند تا بتوانند به یک لیست قابل ارائه برسند. وقتی لیست دادند شامل چند هزار نفر از اساتید دانشگاه، هنرمندها، مجریها و افراد متفرقه میشد. معلوم بود چنین فهرست طولانی اصلاً قابل اجرا نیست. برخی از افراد این لیست فوت شده بودند، برخیها یک خطای مربوط به سالهای دور مرتکب شده بودند و بدون دلیل تمدید شده یا در لیست مانده بودند. برای اساتید دانشگاه که اصولاً توجیهی نداشتند. این اقدامشان قابل درک نبود. برخی مثل آقای مهران مدیری بودند که هم خودش و هم کلیهی سریالهایش غیرقابل پخش بودند و من برای ساخت سریال جدیدش به نام “درحاشیه” به دفتر رهبری رفتم و صحبت کردم تا ساخته شود. برای آقای رشیدپور شخصاً به آقای پورمحمدی مجوز دادم برنامه بسازد.
یکی از کارهای من تشویق هنرمندانی بود که آثار برجستهای تولید کرده بودند و مورد توجه مخاطبان قرار گرفته بود. به هنرمندانی هم که گرفتار بیماری میشدند سر میزدم از فرجالله سلحشور گرفته تا محمدعلی کشاورز.
سؤال : آن لیست بلند بالا کوتاه شد؟
جواب: بله آن لیست توسط خود ما و با صحبت آقای سردار زهرایی با عدهای از آنها و پیگیریهای دیگر کوتاه و کوتاهتر میشد تا رسیدیم به ماجرای پذیرش استعفای من.
سؤال: ولی خانم نامداری نشد؟
جواب: آقای تاجیک اصرار داشت ایشان را در برنامهای بهکارگیری کند اما به خاطر حضور همزمان همسر سابق ایشان در برنامهای دیگر و برخی از ملاحظات گفتم تأخیر ایجاد شود. البته اسم ایشان در لیست ممنوع الکارها هم بود. ما یک سپهر فرهنگی در کل کشور داریم و قابل پذیرش نیست صداوسیما اینقدر سختگیری کند و افراد به کوچکترین دلیلی ممنوع الکار و ممنوع الورود شوند ولی در سینما و شبکههای نمایش خانگی و فضای مجازی فعالیت کنند؛ و یا اگر در سینما و فضای مجازی سختگیری شود سر از شبکههای ماهوارهای خارج کشور درآورند.
سؤال: من یادم هست در مورد برنامهای با حضور یک استاد فلسفه در برنامه جیوگی منشی شما به من زنگ زد و وصل کرد و شما ایراد گرفتید که چرا چنین شخصی دعوت شده و من گفتم شما برنامه را دیدید؟ گفتید نه. گفتم احتمالا گزارشی آنجاست که شما به آن استناد میکنید و لذا نگران نباشید. من گفتم ما داریم درست، حرفهای و برای آگاهی عمومی و بسط دیالوگ کار میکنیم و من به شما گفتم که این باید سیاست ما در رسانه باشد. بعد یادم هست که شما نرم شدید و قبول کردید.
جواب: در مواردی که تصمیم من به عدم پخش برنامه ختم میشد بر اساس گزارشها قضاوت نمیکردم. از طرفین ماجرا سؤال میکردم و اگر به قضاوت دقیق نمیرسیدم خودم برنامه را میدیدم تا به نتیجه برسم. در مورد آن برنامهی خاص جیوگی هم از آقای جعفری جلوه و هم از شما سؤال کردم و برنامه را دیدم و برای آن راهحل اعلام کردم.
سؤال: تتلو هم در لیست ممنوع التصویرها بود؟
جواب: ماجرای مقصودلو (تتلو) تقریباً برعکس بود. آقای رمضانی نژاد مدیر شبکه افق معمولاً برای اجرای طرحهای جدید با من مشورت میکرد. یک روز کلیپی آورد و گفت این کلیپ توسط موسسه اوج ساخته شده و آقای تتلو در مورد انرژی هستهای خوانده آیا پخش کنیم یا نه؟ هزینهی زیادی برای تولید آن پرداخت شده بود. خواننده روی عرشه کشتی در خلیج فارس شعرش را میخواند. در مورد امیرحسین تتلو از دفتر گزارش خواستم فهمیدم خوش سابقه و خوشنام نیست و مجوز پخش ندادم. وقتی در تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری به ملاقات آقای رئیسی رفت و عکس آن منتشر شد تعجب کردم اما وقتی خبرگزاری فارس با کمک شخصیتهای سیاسی و فرهنگی مراسم تجلیل و قدردانی برایش گذاشت خیلی بیشتر متحیّر شدم. میدانید که گفتار و رفتار او در ترکیه و گرجستان به هیچ وجه قابل دفاع نیست و نمیدانم چرا یک بخش خاص از سپاه اینقدر برای او سرمایه گزاری کرده است.
انتهای پیام