تحلیل عجیب یک اصولگرا از ماجرای آبان ۹۸
محسن مهدیان، معاون اصولگرای خبرگزاری فارس در یادداشتی تلگرامی با عنوان «روایت خناسان در ماجرای پناهی و شورش آمریکایی» نوشت:
غرض تحلیل حوادث نیست. درین متن کوتاه یک نکته سواد رسانه را با تاکید بر رفتارشناسی خبائث رسانهای تحلیل میکنیم تا مدلی برای تمیز موارد مشابه باشد.
ماجرای پیرزن کرمانشاهی در یک خط چه بود؟ رفتار زشت و غیرانسانی مأمور شهرداری. هم باید برکنار شوند و هم محاکمه. اعمال قانون نیز باید قانونی و انسانی و اخلاقی باشد؛ بگذریم. طبیعی است که دلسوزان داخلی نسبت به موضوع حساس و اعتراض کنند. ضدانقلاب از اعتراض خودیها عصبی میشود. لذا مأموریت میگیرند آنرا منحرف کنند.
چه کردند؟
ما در جنگ روایتها یک “قرینه سازی” داریم و یک “انتقال و تسری”. ایندو کارکردشان اینست که ذهن را از یک مصداق به کل تسری دهند؛ بدون اینکه مخاطب متوجه شود.
مرور کنیم؛
مخاطب از مصداق پناهی عصبی است. کافیست همین مصداق را با قرینه سازی کنار یک عکس مشابه از رفتار رژیم سراسر پلشت صهیونیستی قرار دهند. انتقال پیام و تسری باعث میشود که ذهن مخاطب درگیر این سؤال شود: ” این که یکی است. پس ما چه فرقی با رجاله های صهیونیستی داریم؟” همین سؤال کافی است تا تکرار شود. تکرار کمک میکند ابرروایت همسان پنداری یک مصداق با یک ساختار در ذهن شکل بگیرد.
همین پروژه بهصورت معکوس در شورش آمریکایی شکل گرفت. ضدانقلاب ابتدا تلاش کرد با سفیدنمایی دولت امریکا را معتقد به آزادی و تحمل اعتراضات نشان دهد. اما وقتی فیلم وحشیگری پلیس در برخورد با زنان وکودکان منتشر شد پروژه قرینه سازی و تسری را مجدد کلید زدند.
اینبار سراغ ماجرای آبان 98 رفتند و با تقلیل رفتار ساختاری از اوباش آمریکایی به مصداق آبان ایرانی، ذهن مخاطب را درگیر یک سؤال جدید کردند:” اینکه همانست که ماهم داشتیم. پس آنها چه فرقی با ما دارند؟”
حال آنکه در ماجرای آبان 98 ما بجای اعتراض مردمی با یک عملیات تروریستی بی سابقه مواجه بودیم. تمام سطوح ضدانقلاب، مسلحانه در خیابان ظاهر شدند. از سلطنت طلب ها تا منافقین و اراذل اجیر و…
فراموش نکنیم که روز جمعه بعد از گرانی بنزین در وکیل آباد مشهد هزاران نفر شعار میدادند: رضاشاه روحت شاد” و “مرگ بر دیکتاتور” و بااین حال ناجا از امنیت همین شعاردهندگان مراقبت میکرد. تا اینکه کشتار بی رحمانه تروریستها و حمله سازمانی اوباش به کلانتریها و بانکها و آتش زدن پمپ بنزینها کلید خورد….
خلاصه روش ضدانقلاب و مزدورهای نقاب زده در مواجهه با حوادث اخیر چنین است؛ توسعه و تسری مصداق ایرانی به کل و تشابه سازی با ساختار فاسد آمریکایی و اسرائیلی. دوم تقلیل مصداقهای آمریکایی و تسری آن به نمونههای مشابه ایرانی.
انتهای پیام
سلام-کاری به این تحلیلها ی انقلابی وضد انقلابی نداشته باشیم آنها همیشه هستند وخواهند بود وبدانیم خطر اصلی آز آن ناحیه انقلاب را تهدید نمی کند واقعیات میدانی را مد نظرمان باشد وجواب دهیم فاصله طبقاتی در کشور در چه حد است توزیع عادلانه تجمیع بیت المال از انواع مختلف رانتی دولتی بورسی بنیادی محسوس ونامحسوس تا چه حد دقیق است وبا ترازو انجام می شود یا دیمی احساسی ومتفرقه ودستوری و….-مدیریت چگونه است چقدر ضعف سیستم مدیریتی باعث اتلاف وتکرار وراکد شدن منابع می شود -سیستم مدیریتی واداری پاسخگو وشایسته سالار است نژاد پرست یا حق مدار یا رابطه مزاج وابن الوقت ودچار روزمرگی شده و….باید به تحقیق در این موارد بپردازیم (گور پدر تحلیل دشمن وضد انقلاب )
وتنها باتحقیق تخصصی و اصیل مشخص می گردد اگر نتیجه وکارنامه خوب بود حرف وتحلیل شما درست است واگرنه هراسمی بگذاریم تروریست وضد انقلاب می اید وزخم خوردگان ناحق از انقلاب اسلامی هم بدان کاروان می پیوندند
با سلام ، این تحلیل بود یا توجیح ، مگر در شهر های امریکا ساختمان ها را اتش نمی زنند ، این همه ماشین پلیس سوخته ، حجم خرابی ها و آتش سوزی ها در شهر های امریکا خیلی بیشتر از ایران و غیر قابل مقایسه است .و شما تعداد تلفات انسانی را فقط مقایسه کنید ! اگر تنش ها در ایران به یک هفته میرسید ، احتمالا تلفات انسانی ما به هزاران میرسید . انسان تاسف می خوره که چنین اشخاصی با این سطح سواد تحلیلی در خبر گزاری های دولتی اطراق کردن .
اساسا پاسخ به این لاطائلات ..اتلاف وقت است….اینهم از همان روییدههاست…
همین تحلیل ها و تحلیلگران برای نظام خطرناکند.
[بیراه] نگو!
خوشم ممیا از این انص————————————اف نیوز…