نسناس کیست؟
امیر ترکاشوند، نویسندهی کتب دینی در یادداشتی تلگرامی با عنوان «نسناس کیست؟» نوشت:
نظریه داروین بیش از هر کس، ما مذهبیها را رنجاند چه وی (و پیشتر لامارک) بر اساس تحقیقات و یافتههای علمی به این نتیجه رسید که انسان (انسان اولیه) خلقالساعه و دفعةً واحده آفریده نشده بلکه پیدایش گونهی انسان حاصل تطور و تحول و تکامل تدریجی انواع دیگر میباشد و بدتر از آن این گفته است که گونه و نسل ماقبل انسان که نهایتا به تبدل به انسان انجامید “میمون/نسناس” بود.
این رنجش بعدها با برخی نوپژوهیهای قرآنی (از جمله در کتاب خلقت انسان / خلقت انسان در قرآن از یداله سحابی و کتاب تکامل در قرآن از علی مشکینی و…) که نظریهی تکامل را قطعاً یا محتملاً دارای مطابقت با آیات قرآن دانستند تا حدودی التیام یافت اما هنوز زخم نیای میمونیمان برجاست و به این زودیها رفع نمیشود.
القصه تا اینکه دیروز پریروز هنگام جستجوهای اینترنتی در لابهلای کتابخانهای دیجیتال به این جمله از معاویه و سیاست وی برخوردم:
«در نظر بنی امیه مردم سه دسته میشدند: اول فرمانروایان که خودِ عربها بودند، دوم موالی یعنی بندگان (مسلمانان آزاد شدۀ) آنان، سوم ذمیها؛ چنانکه معاویه راجع به مردم مصر میگوید: اهل آن کشور سه دسته: ناس، شبیه ناس، نسناس و یا لا ناس (جانور) [میباشند.] طبقه اول عربها و دوم موالی و سوم ذمیان یعنی قبطیان هستند» (جرجی زیدان ج چهارم “تمدن اسلام” ص ۱۳۱ به نقل از حماسه حسینی مرتضی مطهری ج ۱ ص ۷۸).
نگاه حیوانشماری (نسناس) و شِبهِآدمپنداریِ (اشباهالناسِ) خلیفهی مسلمین نسبت به مردم، محدود به جمعیت مصر نمیشد و چنانکه آمد این سیاست امویان در مورد همهی جمعیت جهان بود: اگر خودِ مایید (یعنی عرب و قریش) که در این صورت ناس (مردم) هستید، اگر جزو ممالک مفتوحهاید و به اسارتمان در آمدید و با اسلامآوردن آزاد شدید (موالی) در این صورت شِبهِناس هستید و اگر جزو ممالک مفتوحهاید و به اسارتمان در آمدید ولی با پرداختِ جریمهی مستمر به فاتحان بر دین خود و تحت حکومت اسلامی باقی ماندید در این صورت نسناس/حیوان/میمون هستید.
این نگاه با کمی غلظت بیشتر در روایات ما شیعیان نیز وجود دارد و مطابق این روایاتِ مردود ولی متأسفانه اثرگذاشته، ناس و مردم فقط ائمه (و پیامبر) بوده و شیعیان أشباهالناس نامیده شده و انبوه جمعیتِ مابقی نسناس/ حیوان/میمون میباشند:
١٥١٥٤ / ٣٣٩. سمعت علي بن الحسين (ع) يقول: «إن رجلا جاء إلى أمير المؤمنين (ع) فقال: أخبرني ـ إن كنت عالما ـ عن الناس وعن أشباه الناس وعن النسناس فقال أميرالمؤمنين: يا حسين أجب الرجل فقال الحسين: أما قولك: أخبرني عن الناس فنحن الناس ولذلك قال الله ـ تعالى ذكره ـ في كتابه: (ثُمَّ أَفيضوا من حيْث أَفاض الناس) فرسولالله الذي أَفاض بالناسِ و أَما قولك أَشْباه النَّاس فهم شيعتُنا و هم مَوالينا و همْ منَّا ، ولذلك قال إِبراهِيم (ع): (فمَن تَبِعني فإِنَّه منّي) و أَما قولك النَّسناس، فَهُم السَّواد الْأَعظم وَأَشار بيدهِ إِلى جماعة النَّاس ثُمَّ قال: (إِنْ هُم إِلَّا كالْأَنْعام بل هم أَضلُّ سبيلاً)» (كافي كليني دارالحدیث ج ۱۵ ص ۵۵۷)
سُئل الحسن بن علی (ع) مَن الناس؟ فقال: نحن الناس، و أشیاعُنا أشباه الناس، و أعداؤنا النسناس؛ فقبّله علي (ع) بين عينيه و قال: الله أعلم حيث يجعل رسالته (تفسیر فخر رازی ج 32 ص 339)
《میان ناسِ ما تا ناسِ ایشان تفاوت از زمین تا آسمان است》
گمان ما تودۀ عوام این بوده و هست که مراد از ناس، مردم میباشد اما در مواریث فریقین کاشف به عمل آمد که نخیر، آنها که ما عوامِ بیخبر ازهمهجا، مردم میخوانیم همگیشان (جز معدودی خودیها یا خیلی خودیها مابقی کلهم اجمعین) حیوان و جانورند و به قول احمد جنتی فقیه ارشد حکومت دینیمان «بشر غیر از اسلام همان “حیواناتی” هستند که روی زمین میچرخند و فساد میکنند».
اگر بخواهید میزان رسوب این تفکر و نگاه در میان متولیان دینیِ جامعه را بسنجید کافی است به عدم اظهار مخالفت متولیان با سخن فقیه یادشده و عدم واکنش و موضعگیری در قبال آن بنگرید وگرنه مواریث مکتوب به وفور گواه است که اختلافی در حیوانپنداریِ اغیار نیست؛ حال آنکه اگر قرار باشد کسانی از مردم را سزاوار حیوانیت بنامیم امویانِ موصوف و سازندگان آن روایات، که به راحتی خیل آدمیان را نسناس مینامند بیش از هرکس خود مستحق آناند.
تا نگاه حیوانپنداری، نجسشماری و محترم نبودنِ (=حلال بودنِ) جان و مال و عِرضِ اغیار از بین نرود نباید چندان انتظار روابط عادی با جهان در حکومتِ دلداده به این نوع مواریث را داشت. خوشبختانه نواندیشان دینی، اسلام و قرآن و تشیع راستین را از این روایات و انتسابات بری دانسته و به مرور گزارشات دلپذیری از متون اسلامی در حقوق برابرِ انسانها و لزوم روابط عادی میان ملل ارائه میکنند.
حال خود داوری کنید: سخن داروین توهین و رنجآور است یا منسوبات دینیِ ما؟
توضیح انصاف نیوز در ساعت ۱۱ شب، پنجشنبه ۲۰ آبان ماه: جملهی آخر توسط آقای ترکاشوند به یادداشت اضافه شد.
انتهای پیام
نسناس حیوان نیست. موجودی بین گیاه و حیوان است که حیوان و انسان هر دو از او زاده شده اند. این سخن را نمی توان با سخن داروین یکی کرد و تحت عنوان حیوان پنداری مورد نقد قرار داد. لطفا مقاله بنده را در مجله نامه انسان شناسی سال 1384 شماره 8 با عنوان رهیافتی برای تجدید نظر در نظریه های حاکم بر علوم تجربی وانسانی مطالعه بفرمایید. دکتر محمدعلی محمدی م.ریحان
جنابترکاشونداگرروایاتراباعقلناقصتاننفی
کردیدآیاتقرآنراچهمیکنید”اولئککالانعامبل هماضل…؟؟