حجاب آری ولی از نوع اختیاری | زهرا ربانی املشی
«زهرا ربانی املشی»، فرزند آیت الله ربانی املشی و عروس آیت الله منتظری، در یادداشتی ارسالی به انصاف نیوز در تاریخ 18 بهمنماه، به موضوع حجاب اجباری پرداخته که با کمی تلخیص در پی میآید:
باسمه تعالی
حجاب بخشی از احکام دینی زنان مسلمان است، و هرکس دین اسلام را پذیرفته باید قوانین و احکام آن را هم رعایت کند. پس به حکم مسلمانی، حجاب بر زن مسلمان واجب است. ولی در همین حال مفهوم وجوب و ضرورت با مفهوم اجبار تفاوت دارد، اجبار در مقابل اختیار است و هر تکلیف و واجب شرعی بدون اختیار معنا پیدا نمیکند. تمام واجبات شرعی ضرورت قطعی دارند و بر یک مسلمان واجب است که با اختیار خودش آنها را انجام دهد ولی اجباری نیست، یعنی کسی نمیتواند به عنوان تکلیف شرعی دیگران را ملزم به انجام آنها کند. پس حجاب هم در عین حال که وجوب شرعی دارد اختیاری است.
از نظر عقل و شرع و حقوق بشر، اجبار امری نادرست است. وقتی اجبار در اصل دین حرام است حتماً در فروع و مسایلی نظیر حجاب نمیشود اجبار وجود داشته باشد از این جهت است که هرگز کسی نمیتواند این الزام را به شرع و دین نسبت دهد. البته در حکومت اسلامی مراجع قانونگذار یک ضرورت دینی و در عین حال اجتماعی را میتوانند در قالب قانون قرار دهند که در این صورت یک حکم شرعی تبدیل به قانون میشود، و علاوه بر وجوب شرعی، وجوب حقوقی هم پیدا میکند. در مورد حجاب نیز چنین است؛ یعنی حجاب یک ضرورت دینی است که از نظر قانون هم لازم الاجرا است لذا باید گفت حجاب از نظر قانون باید اجرا شود ولی نمیتوان اجبار آن را به دین نسبت داد و گفت از نظر دینی اجبار است و هرگز نمیتوان در آن تغییر و تحولی ایجاد کرد بلکه قانونگذار در صورت تشخیص میتواند در آن قانون تجدید نظر کرده یا قانون دیگری وضع کند. و نیز اگر از نظر قانونی وجوب و الزام پیدا کند، چنانچه کسی آن را نقد کند، قانون را نقد کرده و این دیگر نقد شریعت و نقد دین نخواهد بود.
وقتی از حجاب اجباری سخن میگوییم، یعنی تمام زنان اعم از مسلمان و غیرمسلمان، مجبورند محجبه باشند و در انتخاب غیر آن، اختیاری ندارند و این اجبار تحکّم و خشونت دینی و اعتبار قایل نبودن برای کرامت و اختیار انسانی را به همراه دارد در حالی که اساساً دعوت دین و هدایت الهی، حول محور اختیار انسانها است و هرگز نمیتوانیم از دین سخن بگوییم، در حالی که انسانها را موجوداتی مجبور و غیرمختار بدانیم. از این رو «حجاب اجباری» در حقیقت حاوی نفی اختیار انسان است.
تجربهی آزادی حجاب در قبل از انقلاب و نیز در سایر کشورهای اسلامی نشان میدهد که حجاب زنان به مراتب بهتر از حجاب اجباری امروز ایران است. اگر تعداد کمتری از زنان ما با اعتقاد محجبه باشند بهتر و با ارزشتر از آن است که همگی و بدون اعتقاد روسری بر سر کنند. از طرف دیگر، اگر بپذیریم که حجاب یک ضرورت شرعی است پس ضرورت شرعی یک دعوت است؛ یعنی میگوید تو اگر میخواهی دین دار باشی، لازمهی این دینداری رعایت این حدود از حجاب است.
در تأیید اختیاری و غیر اجباری بودن حجاب، پس از پیروزی انقلاب، نظرات فقهی بعضی از مر جع و علما را از نظر میگذرانیم:
آیت الله منتظری:
وقتی از ایشان سؤال میشود که آیا دولت اسلامی مجاز است حجاب را اجباری و به مردم تحمیل کند؟ آیا مسلمانها در انتخاب نوع پوشش
خود آزاد هستند یا خیر؟ میگویند: «اصل حجاب و پوشش زن از احکام ضروری اسلام است و این هم در رابطه با ظرافت زن و ارزش والای اوست که مورد طمع و تجاوز ناپاکان قرار نگیرد. البته چادر خصوصیت ندارد بلکه نوع و شکل پوشش به اختیار و انتخاب خود زن وابسته است و کسی حق ندارد شکل خاصی را به او تحمیل نماید. و دولت اسلامی باید نسبت به کسانی که حجاب را رعایت نمیکنند با تبلیغات صحیح و اقدامات فرهنگی، آنها را به رعایت حجاب اسلامی ترغیب نماید و اقدامات خشونت آمیز و رفتارهای پلیسی در این گونه موارد معمولاً اثر معکوس داشته است». (کتاب پاسخ به پرسشهای دینی ص 364)
ایشان همچنین در پاسخ به پرسشی در مورد برخورد حکومت دینی با تکالیف فردی از قبیل ترک نماز، روزه و حتی امور فرهنگی و اجتماعی همچون حجاب، چگونه باید باشد؟ گفتند: «همان طور که اجبار در عقیده و استفاده از زور برای پذیرش عقیده ممکن و جایز نیست، اگر کسی بخواهد جامعهای را متدین و مقید به تکالیف دینی کند نمیتواند مردم را به زور و اجبار متدین کند و ارزشی ندارد. حکومت دینی میتواند برنامهریزی کند تا مردم با اشتیاق به عبادت و دعا بپردازند، نماز بخوانند و روزه بگیرند، اما حق اجبار و اکراه آنان را ندارد».
ایشان با استناد به آیهی ۲۵ سورهی «حدید» که در رابطه با هدف از ارسال رسل و انزال کتب است، توضیح میدهد: «(لیقوم الناس بالقسط) تا خود مردم در اثر هدایت انبیا و کار فرهنگی و فکری آنان، عدالت را به پا دارند. قرآن نفرموده است: تا پیامبران عدالت را به پا دارند، تا شائبهی اجرای شریعت و عدالت با اجبار و زور در بین نباشد». به عبارتی دیگر، پیامبران نیامدهاند تا قسط برپا کنند بلکه آمدهاند تا مردم را به سوی برپایی قسط، سوق دهند، یعنی زمینههای عدالت را فراهم کنند تا مردم به آن سو حرکت کنند، نه این که مردم را مجبور به آن کنند».
آیت الله منتظری در صفحهی 78 جلد دوم دیدگاهها چنین گفتهاند: «اصل حجاب زن در مقابل نامحرم از احکام قطعی اسلام است؛ اما شکل و نوع آن در اسلام مطرح نیست و در اختیار زن میباشد، و او در انتخاب نوع حجاب آزاد است و کسی نمیتواند نوع و شکل خاصی از حجاب را به زن تحمیل نماید». و در ذیل آن میفرمایند: «دین – اعم از اصول، فروع و اخلاق – قابل تحمیل نیست و اصولاً دین تحمیلی در هر یک از امور ذکر شده ارزشی ندارد؛ بلکه باید با منطق و استدلال و موعظهی حسنه و عمل صحیح، دین را تبلیغ نمود تا افراد از روی اعتماد و رغبت به دین روی آورند».
آیت الله طالقانی:
(مصاحبه با آیتالله طالقانی، روزنامهی اطلاعات ۲۰ اسفند ۱۳۵۷): «حتی برای زنهای مسلمان هم در حجاب اجباری نیست چه برسد به اقلیتهای مذهبی… . اسلام و قرآن و مراجع دین میخواهند شخصیت زن حفظ شود. هیچ اجباری هم در کار نیست. مگر در دهات ما از صدر اسلام تا کنون زنان ما چگونه زندگی میکردند؟ مگر چادر میپوشیدند؟…کی در این راهپیماییها زنان ما را مجبور کرده که با حجاب یا بی حجاب بیایند؟ اینها خودشان احساس مسوولیت کردند. اما حالا اینکه روسری سر کنند یا نکنند باز هم هیچکس در آن اجباری نکرده است».
آیت الله مطهری:
استاد «محمدرضا حکیمی» خاطرهای را از شهید مطهری دربارهی حجاب اجباری نقل میکنند: «در منزلم در تهران بودم که به وسیلهی یکی از دوستان متوجه سخن امام در خصوص اجباری شدن حجاب شدم و از آنجا که این اقدام را در آن زمان خیلی به صلاح نمیدانستم، به شهید مطهری که ایشان را بسیار نزدیک به امام میدانستم، تماس گرفتم و گفتم: این اقدام در این زمان و قبل از اینکه شعارهای اصلی انقلاب محقق شود، صلاح نیست و نکند حجاب اجباری نسبت به عدالت و مسایل اصلی انقلاب پیشی بگیرد».
شهید مطهری با تعجب گفتند: «حکیمی تو هم مخالفی؟ اتفاقاً من هم نسبت به این دستورالعمل در این موقعیت زمانی انتقاداتی دارم و اگر تو هم مخالفی، بیا فردا به قم پیش امام برویم و اگر هر دو نظراتمان را به امام بگوییم و استدلال کنیم، بهتر است».
حکیمی میگوید: «صبح روز بعد، قبل از اینکه به منزل امام برویم، برای من کاری پیش آمد که نتوانستم به همراه شهید مطهری به منزل امام بروم و به تهران بازگشتم و شهید مطهری خودشان به تنهایی نزد امام رفتند و موضوع را مطرح کردند و بعد به من گفتند، وقتی موضوع را خدمت ایشان شرح دادم و استدلال کردم و گفتم برخی مانند شما هم مخالف بودید امام فرمودند: اینها آمدند از من نظر اسلام را پرسیدند و من هم نظر اسلام را گفتم که حجاب در اسلام واجب است. حالا میخواهند اجرا کنند، نمیخواهند اجرا نکنند».
اخیرا نیز دکتر «علی مطهری» فرزند شهید مطهری در پاسخ به سوالی دربارهی نظر شهید مطهری با اجباری شدن حجاب گفت: «وقتی ایشان شهید شدند، کاغذی از جیبشان بیرون آوردند که در آن، کارهایی را که با امام داشتند نوشته بودند از جمله اینکه نوشته بودند”موقوف شدن مسالهی حجاب به استقرار نظامات اسلامی” که این جمله که ایشان بر روی کاغذی نوشته و قصد مطرح کردن آن را نزد امام داشت، مصداق همین خاطرهی استاد حکیمی است. (نقل از سایت انتخاب)
آیت الله ایازی:
در آیات و روایات، نکات فراوانی دربارهی رعایت پوشش و عفاف زنان آمده است، اما هرگز نکتهای که دلالت بر الزام و اجبار حجاب و مجازات بدحجاب، هرچند که صورت تعزیری داشته باشد، وجود ندارد؛ …. بنابراین، اجرای احکام و تبدیل آن به قانون باید به گونهای باشد که برای عموم جامعه تبدیل به هنجار اجتماعی شود و نباید فلسفهی آن مبهم و تردیدآمیز تلقی شود، در غیر این صورت با مقاومت و گریز گسترده، اقتدار دولت زیر سوال میرود و در گذر زمان، مقاومت به نقطهای میرسد که تزلزل اقتدار دولت نامیده میشود و مسوولان ترجیح میدهند که از کنار آن بگذرند و به دنبال اجرای آن نباشند. در چنین موقعیتی قدرت به ضد خود تبدیل شده و زمینهی هرج و مرج فراهم میگردد. (نقل از شبکه اجتهاد)
استاد احمد قابل:
«حکم اسلام (در مورد حجاب) این است که واجب است اما مجبوری نیست، مثل نماز که واجب است و نباید اجباری باشد». (قسمتی از سخنرانی)
استاد محسن کدیور:
حجاب اجباری را خلاف شرع دانسته و میگویند: «پوشش شرعی یک انتخاب آگاهانه از موضع ایمان دینی است. انتخاب زمانی معنی دارد که امکان اختیار گزینهی مقابل نیز میسر بوده و فرد آگاهانه و آزادانه گزینهی ایمانی را برگزیده است … در اسلام «اجباری» به حجاب نیست و همانطور که نمیتوان کسی را به نماز خواندن مجبور کرد، نمیتوان به حجاب هم مجبور نمود… اجباری کردن حجاب شرعی، تهی کردن این مجموعهی منسجم از رکن آن، و تبدیلش به یک جسد بی جان است….. ترویج حجاب شرعی تنها یک راه دارد و آن ارتقای ایمان دینی است تا بانوی مؤمن آزادانه و آگاهانه آنرا اختیار کند. با زور و اجبار قانونی نه ایمان تولید میشود نه اخلاق نجابت و عفاف؛ بلکه با تهی کردن این حکم دینی از درون مایهی آن، حجاب شرعی به یک ضدِّ ارزش تبدیل میشود. حجاب شرعی اگرچه حکم خداست، اما مگر میشود حکم
خداوند را با زور و مجازات اقامه کرد؟ پیامبر (ص) از راه قلوب مردم در آنها نفوذ کرد، نه با زور شمشیر و قدرت نظامی». (نقل از سایت شخصی ایشان)
آیت الله محمد صادقی تهرانی:
«بی حجابی و بدحجابی برخلاف اسلام است، ولی اجبار در کار نیست». (نقل از سایت رادیو فردا و اطلاعات نت)
مسوولین قضایی ما که احیاناً دست پروردهی حوزههای علمیه هستند میدانند که تمام واجبات شرعی ضرورت قطعی دارند و بر یک مسلمان واجب است که با اختیار خودش آنها را انجام دهد ولی اجباری نیست، یعنی کسی نمیتواند به عنوان تکلیف شرعی دیگران را ملزم به انجام آنها بکند. بنابراین حجاب هم در عین حال که وجوب شرعی دارد اختیاری است.
آیا دست اندر کاران حجاب اجباری تصور نمیکنندکه بیحجابی و بدحجابی امروز دستآورد همان حجاب اجباری است؟ هیچگاه در هیچ کاری و در هیچ زمانی «اجبار» مؤثر واقع نشده و نمیشود و اینکه بگوییم اسلام گفته و یا مصلحت جامعه است باز هم دلیل بر اجباری بودن چیزی نمیشود.
همچنین تجربه نشان داده است دین در فضای آزادی بیشتر رشد میکند، اما در اجبار و استبداد، نه تنها رشدی صورت نمیگیرد بلکه موجب شیوع فرهنگ نفاق و دورویی میشود و به زیانآورترین امور برای زندگی بشر تبدیل میشود.
من به عنوان یک زن محجبهی ایرانی، تهران و دانشگاه تهران زمان شاه را دیدهام و شهادت میدهم که وضعیت بدحجابی اکنون بسیار زنندهتر از آن زمان است. استفاده از لوازم آرایش و میزان عمل جراحی صورت در میان زنان ما در دنیا، رتبههای نخست را به خود اختصاص داده است که علت اصلی آن اجباری بودن حجاب است.
انسان ذاتاا عاشق آزادی است و میخواهد به دست خود و با فکر و انتخاب خود، خودش را بسازد. خدا حتی به پیغمبر اکرم هم اجازه نمیدهد که عقیده را بر انسانها تحمیل کند: «وَلَوْ شَاءَ رَبُّک لَآمَنَ مَنْ فِی الْأَرْضِ کلُّهُمْ جَمِیعًا أَفَأَنْتَ تُکرِهُ النَّاسَ حَتَّی یکونُوا مُؤْمِنِینَ» «و اگر پروردگار تو میخواست قطعاا هر که در زمین است همهی آنها یکسر ایمان میآوردند، پس آیا تو مردم را ناگزیر میکنی که بگروند». (سوره یونس آیه 99)
مسوولین محترم… کشور عزیزمان ایران، این حقیقت را بدانند که اجبار شاید چند صباحی جواب دهد ولی حاصل آن خشم و آتش زیر خاکستر است یعنی همان چیزی که امروز شاهد آن هستیم…
انتهای پیام
سر کار خانم املشی، ضمن تشکر از گرد آوریتان ،وقتی لباس جراح بر تن اینترن کنید نتیجه به احتمال زیاد صحیح نخواهد بود .آن که شما می فرمایید آخوند است ،طلبه مانند دانشجو سر پر شوری دارد ،این می پسندد زورش هست این می کند…چهل سال به عقب برگردید عرایض حقیر معنا می یابد ،اما این با فرض تشخیص آن بیماری در جامعه است ، اگر تشخیص غیر دقیق بوده باشد چه؟ برقه پوشان خلیج را دیده اید که هفتاد قلم آرایش خرج همان یک چشم پیدا کرده اند؟ آرایش غلیظ دختران ما را در روز روشن دیده اید که قاعدتا مال مهمانی شب است گاها چادری؟ از عوارض تشخیص ناصحیح است یا بنده هم به تکرار غلط قضاوت دیگران افتادم…..
طبعاً اجباری بودن حجاب، ربطی به اسلام ندارد. حتی در اسلام اجباری بودن پوشش هم نداریم. آیا خانم املشی می فرمایند که مردم مجازند لخت مادرزاد در خیابان بیایند چون در اسلام پوشش اجباری نیست؟ طبیعتاً خیر. پس ما علاوه بر اسلام، چیزی به نام قانون هم داریم. و چه چیزی بهتر از اینکه قانون، بر اساس اسلام نوشته باشد؟ به هر حال وقتی قرار است برای پوشش حدی را قانونی کنیم که همه ملزم به رعایت آن باشند و کسی لخت در خیابان نیاید، نظر چه کسی را به عنوان قانون کنیم؟ از نظر ایشان شاید اگر یک وجب زیر زانو پوشیده باشد بقیه بلا اشکال باشد. از نظر بنده یک وجب بالای زانو هم ایرادی نداشته باشد. از نظر دیگری دقیقاً باید تا روی زانو پوشیده شود. بالاخره کدام؟ طبیعتاً نظر خدا از همه بهتر است.
پس اجباری بودن حجاب هم عقلی است و هم قانونی.
جاب هراکلیوس ۱.گفتند انگشت بزن از بازو بریدی که صدق کند ۲.آن که شرعی نباشد لاجرم عرفی است ( که گاه قابل تمییز هم نیست) قانون مجازات عرفی ابتدا باید هنجاری مسئله باشد بعد قانونی برای آن بگذارند که شرایط پوشش در زمان گذاشتن قانون منع پوشش اختیاری عرفا مسئله نبوده.۳. با استدلال شما عدم شرکت در نماز جمعه به هزار دلیل می تواند تعقیب قضایی داشته باشد ۴.شارع حکم جزای شرعی اصلا نداده که حالا فقه در چند چونش به نسبت زمان ورود کند.۵.به اجماع نرسیدیم دوباره رجوع کردیم مصادره به مطلوب کردیم[!]
هموطن عزیز
جسارتاَ چرا مغالطه می کنیم خانم املشی نظرات جمعی از اساتید بزرگواررا در خصوص حجاب ارائه نموده است هیچ جا هم اشاره ننموده که خدای نا کرده زنان مسلمان لخت باشند ضمناَ اگز من اشتباه نکنم قبل از انقلاب در کتاب مسئله حجاب شهید مطهری خوانده ام که حجاب یک اصل اسلامی است ولی چادر سنت است
همه ما می دانیم که اجبار کار ساز نیست بهترین روش راهنمایی و ارشادهست آنهم توسط افراد اهل فن و آشنا به مسایل اسلامی
ضمناَ بدون تعارف حجاب خواهران ما قبل از انقلاب خوب بود یا الان
با سلام منظورتان از آیت الله ایازی که آوردید کدام آیت الله می باشد؟عکسی که آوردید مرحوم آیت الله ایازی شهرستان بهشهر می باشد که بعید میدانم این نظر را قائل بوده باشند.
دوستان هنوز نفهمیده اند که زننده ترین پوشش ها در بین جوانان ایران است. زور گویی کار را بدتر میکند. باور ندارید ادامه دهید و همه چیز روز به روز بدتر خواهد شد.
حرف حقی که با زور تفهیم شود تبدیل به ظلم میگردد
اینکه میفرمایند ، حجاب بر زن مسلمان واجب است ، ایا این وجوب و حد و حدود آن را زن مسلمان خود باید احراز کند یا تقلیدی است ؟!
جمهوری اسلامی یک نظام سیاسی است و برای ادامه حاکمیت به همه امور وجوه شرعی میدهد مثلا طب سنتی را طب اسلامی اعلام میکند