خرید تور تابستان

«خدا لعنت کند دشمنان واقعی انقلاب و رانت خواران داخلی را»

/ بیانیه‌ی انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی شیراز /

انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی شیراز درباره‌ی وضعیت جاری کشور بیانیه‌ای صادر کرد که در پی می‌آید:

با گذشت نزدیک به چهاردهه از عمر شکوهمند انقلاب اسلامی، امید می‌رفت که جایگاه این جریان اصیل در حد و اندازه‌های یک حکومت مردم سالار دینی باشد. جریانی که به دست معمار کبیر انقلاب اسلامی، امام خمینی (ره) رقم خورد و با رهبری آیت الله خامنه‌ای همچون نهالی رشد یافت. دغدغه و سوالی امروزه مطرح است که چرا در حدود دو دهه‌ی اخیر، تدریجاً به سمت زوال اقتصادی و معیشتی پیش رفتیم و آزادی‌های مردم را دستخوش نظرات فراقانونی خود کردیم.

به نظر می‌آید در بسیاری از تصمیمات امروز کشور چه در نهادهای حکومتی و چه دولتی خواست اصلی مردم نادیده گرفته می‌شود و مدیران به سمت برنامه‌های ویترینی پیش می‌روند. گویی مسیرسازی و آینده نگری رو به فراموشی رفته است. بارها در دولت اسبق به اصطلاح عدالت طلب بیان کردیم که رویکرد اقتصادی در پیش گرفته شده به دلیل ضایع نمودن سرمایه‌های کشور، باید به سرعت اصلاح شود. طبیعی بود که مدیران بی سواد آن زمان در دولت، گوش شنوایی نداشته باشند اما چرا سایر نهادهای حکومتی در برابر این اقدامات سکوت کردند. همان بود که این سکوت‌ها شرایط را برای به تاراج بردن سرمایه‌های ملی فراهم کرد و کشور را به چاهی انداخت که بیرون آمدن از آن به همین راحتی نباشد.

دولت فعلی نیز آنگونه که انتظار می‌رود در جهت تحکم اقتصاد و معیشت مردم قدم بر نداشته است. ایراد ما به دولت نه در صداقت بلکه در جریانی است که مدیریت جاری کشور را بدست گرفته و هدایت می‌کند. به دلیل حضور چنین مسوولانی در سطوح مختلف مدیریتی کشور، امروز نه شاهد گردش نخبگان هستیم و نه اجازه می‌دهند متخصصان و کارشناسان به عرصه‌های اجرایی و مدیریتی وارد شوند. اکثریت مطلق مدیران کشور فقط در حال جابه جایی هستند و گویی نه بازنشسته می‌شوند و نه رغبتی به کاهش شغل‌های خود دارند. این مدیران نه بر اساس شایسته سالاری و تخصص وارد مجموعه‌های دولتی و حکومتی شده‌اند و نه بر اساس ضوابط قانونی، بلکه ملاک حضورآنها فقط روابط و سیاسی کاری ایشان و هم پیمانانشان بوده است. آیا می‌توان از اینگونه مدیران سیاسی نالایق انتظار اصلاح امور، آن هم در چنین شرایط اقتصادی و اجتماعی داشت؟ برخی مدیران فعلی کشور دروغ می گویند که برای رضای خدا و خدمت به مردم پا به عرصه مدیریتی گذاشته‌اند. کذب بودن ادعای برخی مدیران مبنی بر خدمت به مردم برای رضای خدا اینگونه نمایان می‌شود که باوجود ناکارآمدی ایشان در اداره و هدایت امور، همچنان مسوولیت را با قدرت حفظ می‌کنند و اتلاف وقت مردم و هزینه‌های بیت المال و آسیب شدید وارده به جامعه را مورد توجه قرار نمی‌دهند. در بدترین حالت که ایشان ناچار به پاسخگویی آن هم برای حفظ ظاهر شوند، در واقع خبری از کناره گیری مدیریتی در آنها نیست و صرفاً اقدام به جابه جایی در سایر ارگان‌ها می‌کنند. قطعاً اصرار به ادامه‌ی حضورشان کسب منفعت بیشتر خواهد بود که سکوت مجموعه‌های بالادستی سوءظن روابط پشت پرده‌ی سیاسی را ایجاد می‌کند. این مدیران دولتی و حکومتی نه فقط به مردم بلکه به انقلاب و رهبری نیز خیانت می‌کنند زیرا ادامه‌ی روند فعلی به واسطه‌ی حضور آنها، دردی بر دردهای قبل مردم افزوده خواهد کرد.

اصرار بر روند غلط گذشته چاره‌ای جز این نداشت که مردم خودشان مشکلات اقتصادی را علناً فریاد زنند. خدا لعنت کند دشمنان واقعی انقلاب و رانت خواران داخلی را که باعث شدند این اعتراض به حق مردم به نتیجه‌ی مثبتی نرسد. گمان ما این است که مسوولان و مدیران نظام درد مردم را واضح شنیده باشند و چاره‌ای بیندیشند. آقایان باید بدانند ادامه‌ی این وضعیت به صلاح کشور نیست و بهتر است خانه تکانی وسیعی در مجموعه‌های تحت امر خود ایجاد کنند. متذکر می‌شویم برخی از مسوولان که عدم کارایی خود را می‌بینند از صندلی‌های غصب شده بلند شوند و میزهای مدیریتی را ترک نمایند وگرنه در سال‌های آتی مورد غضب و لعن مردم واقع خواهند شد. باید گفت اصلاح مجموعه‌ها به خصوص ارگان‌های اجرایی و تصمیم ساز و تغییرات گسترده در بدنه‌ی دولتی و حکومتی کشور همراه با تغییر مدیران ناکارآمد، نالایق، چند شغله، بازنشسته و غیرمتخصص می‌تواند شروعی بر اصلاح وضعیت جاری کشور در زمینه‌های مختلف به خصوص اقتصاد باشد. تمامی ارگان‌های فعال در زمینه‌های اقتصادی به اندازه‌ی دولت مسوول وضعیت فعلی کشور هستند و اصرار همگی آنها برهمین روند اجرایی و مدیریتی کشور نشان از ناثوابی حضور آنها در کشور خواهد بود.

طرح جامع نظام سلامت که می‌توانست از افتخارات نظام اسلامی باشد با سیاسی کاری همین مدیران نالایق، به سمتی رفته است که شاید در آینده‌ی نزدیک به معضلی در کشور تبدیل شود. چرا باید ارکان وزارت بهداشت به دلیل عدم همراهی سایر نهادهای دولتی و حکومتی، امکان تغییر یا اصلاح وضعیت نابسامان سلامت مردم را نداشته باشند ولی در مقام پاسخگویی به مشکلات امروزه‌ی این طرح قرار بگیرند. آیا سلامت جامعه حداقل ارزشی برای فداکاری سیاسی در بدنه‌ی مدیریتی کشور را ندارد؟ نکند آقایان بعد از فروپاشی اقتصاد، به سراغ فروپاشی سلامت کشور رفته‌اند.

شاهد بودیم که در دهه‌ی 60، برخوردهای ضربتی نسبت به دستگاه‌های پخش فیلم‌های ویدیویی نتوانست دردی از فرهنگ جامعه دوا کند. هم اکنون نیز فیلترینگ شبکه‌های اجتماعی همان راه را خواهد رفت و قطعاً محکوم به شکست است. آیا وقت آن نرسیده که آزادی‌های اجتماعی محترم شمرده شود و به واسطه‌ی صداو سیما خطوط قرمز خیالی برای مردم ترسیم نشود؟ رویکرد فعلی نتیجه‌ای جز انزوای صدا و سیما و تبدیل شدن آن به یک طرف قطبیت سیاسی نخواهد داشت که مردم را قطعاً به نقطه‌ی مقابل خود خواهد برد. بهتر این است به فکر اعتلای فرهنگ جامعه باشیم که حداقل بعد از اقتصاد و سلامت در این مورد که افتخار تمدن ایران زمین بوده است، شکست نخوریم و با دست خودمان آرمان‌های انقلاب را پشت سر هم یکی پس از دیگری خراب نکنیم. شکست در فرهنگ ضربه‌ای برما خواهد زد که حتی دشمنان قسم خوره‌ی انقلاب نیز نخواهند توانست بر ما وارد کنند.

به نظر می‌رسد دلسوزان انقلاب باید هرچه سریع‌تر در مقابل جریانات نامشروع و سیاسی کاری‌ها قرار بگیرند و نگذارند برخی درکشور در راستای اهداف دشمنان قسم خورده‌ی انقلاب و مردم قدم بردارند که امید است قدم اول به واسطه‌ی شخص اول دولت، محکم برداشته شود.

ومن الله توفیق

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

پیام

  1. احسنت بر دانشجویان این چشمان بیدار نظام
    به هزاران دلیل نظام باید بساط رانت را بدون تعارف جمع کند. تجربه بحران مالی اخیر نشان داد رانتخواران به رانت دهنده ها مدبونند و در یک بحران اساسی نظام را تنها می گذارند.

  2. آنها که بیش از لیاقتشان نان می برند کاری به کشور و دین ندارند و دست از مفت خوری بر نخاهند داشت.حالا ببین.

  3. سلام. شما اگر بدانید که دشمن کیست ، نامش را هم ببرید
    اگر هم نمیدانید ،پس خودتان و خواسته خودتان را سانسور کرده اید یعنی دشمنی وجود ندارد و خواسته شما ابتر می ماند.
    به خدا پناه ببرید.

  4. یکی از اشنایان نام مرا به عنوان معرف در درخواست استخدام خود ذکر کرده بود ، روزی دونفر جهت تحقیق مراجعه فرمودند و سئوالاتی در مورد حجاب و شرکت در نمازهای حمعه و جماعات متقاضی استخدام و بستگان نسبی و سببی او و میزان اعتقاد انان به اصل مترقی ولایت فقیه پرسیدند ، طبعا جوابها به صورتی بود که ضربه ای به درخواست استخدام او نزند ، در پایان به برادران مراجعه کننده گفتم که ، من منتظر دو سئوال از طرف شما بودم . یکی اینکه این فرد قابل اطمینان هست یا خیر و دیگر اینکه توان انجام وظایف خود را در شغل مربوطه دارد یا خیر که ظاهرا مورد توجه شما نیست ، سکوت کردند و راهی شدند .

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا