تبدیل توالت ایرانی به فرنگی، چکیدهی تغییرات شش ساله!
«محمدرضا جلاییپور»، دانشجوی دکترای جامعه شناسی، در یادداشتی تلگرامی با عنوان «تبدیل توالت ایرانی به فرنگی: چکیدهی تغییراتی که بعد از ششسالونیم دوری در تهران دیدم» نوشت:
بعضی تغییراتی که به نسبت سال ۹۰ که از ایران رفتم بعد از برگشت به چشمم آمد:
افزایش چشمگیر توالت فرنگی، کمی بهبود در رانندگی تهرانیها (از جمله بین خطوطرانی بیشتر رانندهها)، گشایش نسبی در شرایط عینی فرهنگ و سیاست و اقتصاد در عینِ بدتر شدن شرایط ذهنی و عاطفی دوستان و افزایش نسبی نارضایتی و ناامیدی عمومی، افزایش اتوبانها و زیرگذرها و پلهایی که با افزودن مطلوبیت رانندگی عملا نتیجه عکس داشته و ترافیک تهران رو بیشتر کرده، کاهش چشمگیر جای پارک، عملی و راحت و شایعتر شدن سفر شهری با مترو و بیآرتی، استفاده از کارت قابل شارژ تردد برای همهی سفرهای شهری (از جمله مترو و بیآرتی و اتوبوس)، راحتی و سرعت قابل توجه بروکراسیِ صدور کارت ملی و گواهینامه و اینترنت ایدیاسال و بازگشایی حساب بانکی (حتی سریعتر از اروپای غربی و آمریکا)، افزایش چشمگیر تعداد شعبههای بانکهای خصوصی و کافهها و گالریها و مالها در خیابانهای تهران، بزرگتر شدن تابلوهای مغازهها، اینکه دستفروشها هم کارتخوان دارن، جلسات کاری و سیاسی بهتر از قبل اداره میشن، دوستان کمی وقتشناستر شدهاند، دیگه پیکان در خیابونها دیده نمیشه، استفاده از اسنپ و تپسی در تهران تقریبا به اندازه اوبر و لیفت در آمریکا و اروپا شایع شده، همه در همهی طبقات اجتماعی به وضوح خوشپوشتر شدهاند (شاید به خاطر البسهی بهتر و ارزانتر فروشگاههای زنجیرهای ترکی مثل السیواکیکی)، بهبود چشمگیر دکوراسیون داخلی خانهها و فضاهای اداری و تجاری، افزایش قابل توجه تعداد سالنهای تئاتر و اجراها (هر شب بیش از ۱۰۰ تئاتر روی صحنه در تهران)، اینکه تئاتر رفتن به وضوح بین شبکهی دوستان بیشتر شده، بازتر شدنِ فضای تئاترها و کنایههای پرشمارتر جنسی و نقد بیشتر دین و دولت در تئاترها، افزایش چشمگیر کنسرتها و کنسرت رفتن، افزایش چندصددرصدی پردیسهای سینمایی (به ویژه در طبقات فوقانی مالها) و سینما رفتن، بهبود سرویسدهی در رستورانها و کافهها و خدمات مشتری و پس از فروش در اکثر تجارتها، افزایش رفقای سیگاری، تمیز و مرتبتر شدن سر و شکل تهران، افزایش مصرف گُل در مهمانیها، اینکه بعضی گربهها دیگه از تهرانیها نمیترسن، افزایش گربههای خانگی و کافهای، کاهش تابلوها و نقشهای ایدئولوژیک بر در و دیوار شهر و مترو و افزایش همه نوع تبلیغات و پیامهای مرتبط با فرهنگ شهروندی، تمیزتر شدن دستشویی مساجد و کلا مرتب و پولدارتر شدن مساجد، افزایش توالتهای ایستادهی مردانه، راحتتر شدن روابط زن و مرد در فضاهای عمومی و خصوصی، افزایش حلقههای دوستی و گعدههای فراجنسیتی، راحتتر و مرئی و پذیرفتهتر شدن روابط جنسی خارج از ازدواج و دوستیهای پیش از ازدواج، منفعتِ شخصیگراتر شدن آشنایان، مصرفِ نمایشیِ بیشتر، افزایش مسافرت تفریحی و سیاحتی داخلی و خارجی بین آشنایان، افزایش فشار و احساس استیصال اقتصادی بین دوستان کمدرآمدتر یا بیکار، گذران وقت بیشتر در فضای شخصی اتاق خوابها (به ویژه فرزندان) به جای فضاهای مشترک (اتاق نشیمن و آشپزخانه) خانهها، افزایش سریالبینیِ آمریکایی و ترکی، تقریبا فراگیر شدن ماهواره و گوشیِ هوشمند، افزایش مهمانیها و جمعهایی که بیحجاب و باحجاب در کنار هم حضور دارند، راحتتر شدن گفتگو و صحبت گشوده و بیسانسور دربارهی خدا و دین و سیاست و روابط نزدیک، افزایش قدرت حقیقی زنان در خانوادهها و مرئیتر شدنشون در همهی فضاهای عمومی شهر.
در یک کلام چیزی که به چشم من میاد اینه که به نسبت سال ۹۰ تهران مدرنتر، تمیزتر، زیباتر و پرتنشتر شده و تهرانیها مصرفیتر، رقابتجوتر، ناامیدتر، تلختر و متکثرتر.
انتهای پیام