نگرانی از موازیکاری در دستگاه دیپلماسی کشور
/ تحلیلی از عملکرد دستگاههای موازی با وزارت خارجه /
«قاسم محبعلی»، تحلیلگر مسایل خاورمیانه در گفتوگو با انصاف نیوز دربارهی موازی کاری در دستگاه دیپلماسی کشور تاکید کرد: دیپلماسی موفق، نتیجهی فصلالخطاب بودن دولت در سیاست خارجی است.
محبعلی دربارهی موازیکاری در دستگاه دیپلماسی کشور به خبرنگار انصاف نیوز گفت: دستگاهای موازی با دستگاه دیپلماسی کشور را همگی آشنایی داریم و مشخص هستند؛ در همهی کشورهای دنیا که دیپلماسی موفقی دارند قاعده بر این است که دولتی که با رای مردم انتخاب شده، هم در امور داخلی پاسخگو است و هم در امور خارجی و طبیعتا مسوولیت اداره و مدیریت سیاست خارجی و روابط با سایر کشورها هم باید در اختیار او باشد. این سایر دستگاهها هستند که باید با دولت و وزارت خارجهی آن هماهنگ شوند. دولت در کشورهایی که دیپلماسی موفقی دارند فصل الخطاب سیاست خارجی است.
وی افزود: در این صورت است که کشورهای دیگر، سخنانی که وزیر امور خارجه، رییس جمهور و سفرا و دیپلماتهای ما میزنند را مبنا قرار داده و آن را باورپذیر میدانند. در حالیکه در مورد ایران کشورهای خارجی، خصوصا کشورهای همسایه برداشتشان این است که سیاست خاورمیانهی ایران در اختیار وزارت خارجه نیست. دستگاههای نظامی، امنیتی و حتی مذهبی دیگری در کشور هستند که نقش و تاثیر آنها در ادارهی سیاست خارجی در ارتباط با آن کشورها قویتر از وزارت خارجه است و وزارت خارجه عملا تحت تاثیر آنها قرار دارد و یا آنها اقداماتی میکنند و بعد وزارت خارجه ناچار است که آن را یا ترمیم کند و یا دنبالهروی آن سیاست باشد. سیاست خارجهی ما در مورد عراق، سوریه، لبنان، یمن، افغانستان، عربستان، بحرین، به این صورت است که نه سفرای ما مستقیما توسط وزارت خارجه انتخاب میشوند و نه وزارت خارجه مدیریت روابط با این کشورها را در اختیار دارد. مشکلات ما با این کشورها هم بیشتر ناشی از همین موضوع است؛ یعنی جدای از اینکه سیاست ما در مقابل این کشورها چه هست، اینها معمولا دو موضع از سوی کشور ما دریافت میکنند؛ یعنی یک موضع از سفرا، مقامات دیپلماتیک و رییس جمهور ما میشنوند ولی احساس میکنند که روند دیگری هم در جریان هست که تطابقی با آن موضع دیپلماتیک ندارد. این باعث میشود نوعی بی اعتمادی میان ما و این کشورها ایجاد شود.
وی دربارهی سابقهی فعالیت دستگاههای موازی با وزارت خارجه گفت: از ابتدای انقلاب این مساله بوده. حرکتهای متعددی ایجاد شد. مثلا در حج سیاستی ایجاد شد که با سیاست رسمی ما تفاوت داشت. منتها از دوران اصلاحات به بعد به دلیل تحولاتی که در منطقه به وجود آمده و همچنین تغییرات در داخل ایران، عملا نقش وزارت خارجه تضعیف شده است. پیش از آن، نقش دولت و وزارت خارجه قویتر بود و سعی میکرد که این موازیکاریها را مدیریت کند. اما همانطور که اشاره کردم پس از دولت اصلاحات نقش وزارت خارجه تضعیف شده است. پس از بهار عربی دستگاههای دیگر بر روابط ما با کشورهای دیگر مسلط شدند و وزارت خارجه نقش درجه دوم و حتی درجه سوم در این مورد را پیدا کرده است. بنابراین این وضعیت همیشه بوده است ولی پس از دولت اصلاحات به مرور تشدید شده است.
محبعلی در پاسخ به اینکه اشخاصی مثل «حسین امیرعبداللهیان» که اکنون مدیرکل بین الملل مجلس شورای اسلامی است و فعالیتهایی در بخش عربی آفریقایی دارد، آیا فعالیتهایش هماهنگ با دستگاه دیپلماسی کشور است یا خیر گفت: من در این مورد اطلاعی ندارم و باید این سوال از نهاد رسمی وزارت خارجه پیگیری شود که آیا ایشان فعالیتهایشان را با وزارت خارجه هماهنگ میکند یا نمیکند. اما قاعدهی بین المللی و قاعدهی جهانی این است که در سیاست خارجی هر شخصی، چه مسوول و چه غیر مسوول، وقتی میخواهد با یک مقام خارجی تماس بگیرد یا دیداری کند، حتما باید با بخش مربوطهی وزارت خارجهاش هماهنگ شود. مثلا اگر قرار است با عراق دیداری صورت گیرد، با بخش مربوطه در وزارت باید هماهنگ شده باشد و صحبتهایی که انتقال میدهد حتما صحبتهایی باشد که وزارت خارجه آن را قبلا تصویب و تایید کرده باشد. در همه جای دنیا اینگونه است. آن اتهامی که اکنون به آقای ترامپ میزنند این است که ایشان بدون اطلاع مقامات رسمی با مقامات روسی صحبت کرده است.
«بهرام قاسمی»، سخنگوی وزارت امور خارجه چندی پس از انجام این گفتوگو در نشست خبری سخنگو با خبرنگاران، در پاسخ به سوال خبرنگار انصاف نیوز در این باره گفته بود که موازی کاری درکار نیست و تمامی دیدارها و مذاکرات در تمامی نهادها هماهنگ با وزارت خارجه هستند.
وی افزود: البته برداشت این است که در داخل معمولا این دوستان این کار را انجام نمیدهند. سابقه دارد که وزارتخانههای دیگر، مجلس و حتی وزارتخانههای اقتصادی ما برای خودشان یک شان مجزایی به این لحاظ قائل هستند و تصور میکنند که خودشان میتوانند در سیاست خارجی راسا سیاستگذاری کنند. این نمونهای را که شما مثال زدید یکی از این نمونهها است.
این تحلیلگر تاکید کرد: این مسوولیت آقای ظریف است. وزیر خارجه باید اعمال سیاست کند؛ حال یا خودش اعمال سیاست کند و یا از طریق رییس جمهور و یا شورایعالی امنیت ملی، که هرکه را که خارج از چارچوب سیاستهای رسمی وزارت امور خارجه صحبت کند تذکر دهند و در صورتی که این تذکر کارساز نبود از طریق مراجع ناظر این موضوع را پیگیری کند و یا رسما اعلام کند که سخنان فلان شخص، موضع رسمی جمهوری اسلامی ایران نیست. متاسفانه این ضعف در وزارت خارجه وجود دارد. آقای وزیر و دستگاه وزارت خارجه، به هر دلیلی که هست، به خودشان اینقدر شهامت و جرات نمیدهند که از مواضع رسمی کشور در داخل دفاع کنند.
وی دربارهی تیرگی روابط ایران و عربستان در زمان تصدی امیرعبداللهیان بر معاونت عربی آفریقایی وزارت خارجه، گفت: آن قضایایی که برای سفارت عربستان در تهران اتفاق افتاد و مواضعی که اینجا گرفته شد نقیض واقعیتهایی که اتفاق افتاد، بود. یعنی ورات خارجه از جانب دولت، مسوول حفظ امنیت دیپلماتها و سفارتخانهها است و باید مدافع آن باشد؛ نه اینکه خودش آتش بیار معرکه شود.
این تحلیلگر مسایل منطقه دربارهی اختلالاتی که ممکن است این موازیکاریها در دستگاه دیپلماسی کشور ایجاد کند، گفت: اولین مسالهای که ایجاد میکند بی اعتمادی است؛ روابط بینالملل بر اساس اعتماد متقابل است. وقتی کشوری در سیاست خارجی خود مواضع چندگانه و یا رفتار چندگانه و متناقض داشته باشد، کشور مقابل به گفتههای دیپلماتها و مقامات رسمی اعتماد نخواهند کرد. طبیعتا روابط بین الملل هم بر اساس اقدام متقابل است. یعنی هرچه شما انجام دهید متقابلا پاسخ میگیرید. اگر احترام بگذارید متقابلا احترام میبینید، اگر تهدید انجام دهید، تهدید میشوید؛ یعنی روابط دیپلماتیک بر اساس اصل برابری دو کشور است. لذا وقتی کشوری در مقابل کشور مستقل دیگری که دارای حق حاکمیت، درست مثل ما است، اگر ما یک حرف و یا اقدامی را در قبال او انجام دهیم او هم برای خودش این حق را قائل است که عین همین را در مواجهه با ما اعمال کند.
وی در ادامه گفت: اگر علیه رییس کشوری سخن بگوییم، آن کشور هم همین حق را متقابلا برای خود محفوظ میداند. وقتی ما همسایگان خود را یا تهدید نظامی میکنیم و یا تهدید به براندازی میکنیم طبیعتا آنهاهم شروع به اقدام متقابل میکنند. البته اگر کشوری باشد که در موضع ضعف قرار داشته باشد، مثل عراق و افغانستان، اینها ممکن است در شرایط فعلی خود صحبت و یا اقدام مستقیمی نکنند اما وقتی که قوی میشوند و یا با کشورهای بزرگتری مثل آمریکا هم پیمان میشوند، آن وقت است که شروع میکنند به برخورد مستقیم و حتی ممکن است تهدید امنیتی، نظامی هم بکنند. لذا هرکسی در سیاست خارجی سخنی میگوید باید توجه داشته باشد که عین همین اقدامی که او انجام میدهد و یا ادبیاتی که به کار میبرد، ممکن است که در کشور خارجی هم علیه ما انجام شود؛ یعنی مثلا اگر ما میرویم در کشوری خارجی از گروهی حمایت میکنیم، حال آن گروه چه خوب چه بد بححثی جدا است، ولی آن هم میتواند عین همین کار را در داخل کشور ما انجام دهد. اگر ما از مخالفین او حمایت میکنیم این را باید انتظار داشته باشیم که او هم از مخالفین ما حمایت کند. اگر برای او مشکلی در موضوعی ایجاد میکنیم، طبیعی است که او میگردد که ما کجا نقطهضعف داریم تا از همانجا برای ما ایجاد مشکل کند.
محبعلی افزود: لذا اینکه بعضی از اشخاص چنین مسایلی را رعایت نمیکنند بازخوردش به منافع ملی و امنیت ملی است. در کشور خارجی نگاه نمیکنند که این شخص کیست، آنها این شخص را پای یک کشور میگذارند. در نتیجه آثار تحریمها را مردم تحمل کردند و درحالی که اطلاعی از سیاست خارجی و هستهای نداشتند، ولی آثار تحریمها رفاه مردم را تحت تاثیر قرار داد. هرکسی به نحوی صحبت کند که باعث هزینهها و تهدیدات بین المللی شود عملا منافع ملی و امنیت ملی را مخدوش کرده است.
وی تصریح کرد: در ایران دولت هنوز جایگاه واقعی خود را پیدا نکرده است و کسانی داخل کشور تصور میکنند که آنها جایگاه مهمتری در منافع و امنیت کشور دارند. به دلیل ضعف دولت، بخشینگری در کشور ما رشد کرده و هر دستگاهی برای خودش فکر میکند که آنجا مرکز کشور است و میتواند آنجا سیاستگذاری کند و مستقیما دست به اجرای آن بزند. به خصوص دستگاههایی که پول دارند و امکانات دارند و یا دستگاههای امنیتی و نظامی که بدون اطلاع وزارت خارجه و دولت میتوانند به کشورهای همسایه رفتوآمد و سفر داشته باشند و وزارت خارجه قادر نیست که در مقابل آنها اعمال سیاست کند که هر شخص و مقام و شخصیتی اگر میخواهد با کشوری خارجی ارتباط برقرار کند باید از طریق وزارت خارجه اقدام کند. در هیچ کجای دنیا هیچ مقامی حق ندارد که بدون اطلاع وزارت خارجه برود عراق، افغانستان، روسیه و یا هر کشور دیگری و با مقامات یا اتباع آن کشور تماسی بگیرد.
وی در پاسخ به اینکه چشم انداز وضعیت منطقه در سال 97 را چگونه میبیند، گفت: مجموعهای از بحرانها در خاورمیانه وجود دارد و همچنان هم آبستن بحرانهای جدید است. به همین دلیل وضعیت خاورمیانه در سال آینده خیلی روشن نیست و وضعیت سیال است. بحران سوریه میتواند تزاید پیدا کند، انتخابات عراق میتواند سرنوشت تلخی داشته باشد؛ یمن وضعیت خوبی ندارد، صلح خاورمیانه و مناسبات اعراب و اسرائیل وضعیت جدیدی پیدا کرده است. مسالهی انتقال سفارت آمریکا به بیت المقدس ممکن است باعث بحرانهای جدید شود؛ بنابراین خیلی نمیتوان نسبت به سال آینده در زمینهی وضعیت منطقه خوشبین بود. همچنین روابط ایران با کشورهای منطقه هم همین وضعیت را دارد. اوضاع روابط ایران با عربستان پیچیده است و از نظر من چشمانداز روشنی ندارد.
محبعلی در پاسخ به اینکه پس از برجام چقدر رسیدن به توافقات دیگر را محتمل میداند، گفت: راهحل هر منازعه و مناقشهای حتی اگر به جنگ برسد در آخر مذاکره است. بنابراین عقل حکم میکند پیش از اینکه این بحران اوج بگیرد ما مذاکره کنیم. به اروپاییها بر سر اختلافاتی که داریم اطمینان بخشی کنیم، فارغ از اینکه حق با آنها هست یا نیست؛ بالاخره هر دعوایی دوطرف دارد و اینکه حق با چه کسی است در مناسبات بین المللی خیلی قابل احراز نیست. بنابراین ما باید به این سمت حرکت کنیم که با اروپاییها اطمینان بخشی کنیم و با آمریکاییها تشنج زدایی. من فکر میکنم توافق یک اقدام عقلانی است و برداشت من از دولت این است که به دنبال چنین چیزی است؛ یعنی منافع و امنیت ملی ایران اقتضا میکند که ایران به حل و فصل این مسایل بپردازد. مثل قضیهی هستهای است و گمان میکنم که نهایتا جمهوری اسلامی تصمیم میگیرد که این مسایل را از طریق مذاکره حل و فصل کند. به این دلیل که ما به توسعهی اقتصادی نیاز داریم و توسعهی اقتصادی هم جز از طریق حل مشکلات و اختلافات با غرب ممکن نیست.
انتهای پیام
عالی وتاثیر گذار البته روی ادمای منطقی نهکسانی که با بی منطقیشونباعث بوجود امدن اینسخناناز زباناقای محبعلی شدند