برای «حمایت از تولید ملی»، عزمی فراتر از شعار لازم است
«محسن دانش»، عضو بخش تحلیلی انصاف نیوز، در یادداشتی دربارهی چگونگی تحقق شعار «حمایت از تولید ملی»، نوشت:
معیارهای متفاوتی روی کره خاکی برای انتخاب یک محصول دلخواه وجود دارد اما شخصاً برای اینکه نسبت به خرید یک محصول ترغیب شوم سه ویژگی اساسی در کالای مورد نظر برایم بسیار مهم است:
1. طرح محصول که به حضور انسانهای خلاق و نوآور در صنایع تولید کننده محصول بستگی دارد
2. کیفیت محصول که به دسترسی تولیدگران به ماشین آلات، تکنولوژیهای نوین و موادخام اعلاء وابسته است
3. قیمت مناسب که با فضای رقابتی سالم تضمین میشود.
اکو سیستم تولید ملی باید به گونهای عمل کند که یک کار آفرین خلاق زمینه را برای ترسیم چشمانداز کسب و کار ایده آل خود مثبت و قابل پیش بینی بداند و از طریق تسهیلات مناسب مالی و تکنیکی بتواند با کمترین مشقت به ماشین آلات و موادخام درجه یک دسترسی یابد تا محصول نهایی تولید شده، واجد ویژگیهای طرح خوب و کیفیت عالی باشد و در این وضعیت در بازار عرضه قرار گرفته و با قیمت مناسبی که در بازار بدست میآورد، پایداری تمامی مراحل قبل را تضمین نماید و آخرین حلقه اتصال زنجیره تولید تا مصرف باشد.
برای شفافتر شدن نحوه دستیابی به شعار سال «حمایت از تولید ملی» شاید خالی از لطف نباشد تجربیات قابل مشاهدهی یک الگوی موفق در این زمینه را مرور کنیم. کشور ترکیه پس از یک دورهی ده ساله با فراهم سازی زیرساختهای لازم برای تحقق دو ویژگی اول- طرح و کیفیت- توانسته اولاً کارآفرینان خلاق را ترغیب به فعالیت در کشورش کند و در ثانی فضایی رقابتی را ایجاد کند که محصولات با کیفیت و نسبتاً ارزانش در مسیر تسخیر بازارهای جهانی قرار گیرند. اولین درس آموخته از تجربه کشور ترکیه این است که برای رسیدن به هدف حمایت از تولید ملی، باید خیزش و جهت گیری برای تسخیر بازارهای بین المللی باشد.
بگذارید یک تجربهی شخصی را نقل کنم. چند سال قبل یک کمربند خریدم به مبلغ بیست هزار تومان. دو هفته مانده به عید پس از قریب به سه سال کار؛ کمربندم پاره شده و به ناچار به دنبال خرید یک کمربند با کیفیت و ساده به چند فروشگاه در حوالی میدان فردوسی سرزدم. قیمتهای بالای صد هزارتومان باعث شد مدتی بدون کمربند سرکنم تا اینکه چند روز قبل در زمان همراهی همسرم برای خرید، در یکی از فروشگاههای زنجیرهای پوشاک که متعلق به کشور ترکیه است و مثل قارچ در ایران شعبه راه اندازی میکند! یک ستون کمربند دیدم. نا امید جلو رفتم تا قیمت را ببینم که به یکباره برق از چشمانم پرید! کمربند تمام چرم در حراج پایان سال از قیمت 56 هزار تومان به 26 هزار تومان رسیده بود. معطلش نکردم و سریع یک کمربند قهواهای و یک کمربند مشکی خریدم. در کنار هر یک از کمربندها هم یک جاسوئیچی از جنس چرم بکار رفته در کمر بند قرار داشت. خیلی خوشحال بودم که از این وضع درآمدهام ولی بعدها برایم سؤال بزرگی ایجاد شد؛ اینکه چطور یک تولید کنندهی ترک میتواند ضمن حفظ حاشیه سود خودش برای ادامهی کسب و کار، محصولی را به بازار ایران بفرستد که تقریباً یک ششم محصول مشابه ایرانی قیمت داشته باشد و از لحاظ کیفیت نیز بهتر باشد. به عبارت سادهتر کمربند 26 هزارتومانیام؛ مأموریت فتح بازار و سود آوری برای تولید کنندهاش را هم زمان با موفقیت به انجام رسانده بود.
بر اساس مطالعات محدودی که در این زمینه دارم معتقدم حفظ و ترغیب کارآفرینان بسیار کار سختی است. کوچ و مهاجرت کارآفرینان بدترین اتفاق برای صنعت یک کشور محسوب میشود. فراهم نکردن فضای امن برای فعالیت آنها باعث میشود کارگاههای کوچک شکل نگیرد، بیکاری در تمام سطوح افزایش یابد و محصولی در بازارهای داخلی برای رقابت با کالاهای وارداتی قابل عرضه نباشد. حفظ کارآفرینان در گروی ترغیب صحیحشان است. اگر فضای مناسبی برای تحرک پیدا کنند ترغیب به فعالیت میشوند و این رغبت زمانی حفظ و پایدار میشود که به آنها فرصت داده شود تا به عنوان سرمایهی اجتماعی معرفی شوند. متاسفانه در حال حاضر، سرمایه داران و صاحبان صنایع از قدم گذاشتن در پلههای ابتدایی تبدیل شدن به سرمایهی اجتماعی هراس دارند. زمانی با چند تولید کنندهی موفق صحبت میکردم و از آنها سوال کردم که چرا تبلیغات تلویزیونی گسترده انجام نمیدهید تا به این واسطه کسب و کارتان بزرگتر شود؟ در پاسخ اغلب آنها شنیدم که «سرت درد میکنهها! هرکی تبلیغات کنه سریع تو صدر لیست مالیاته»
اینکه قطب نمای انسانی در اقتصاد و تولید ملی نداریم و آنها که هستند تقریباً گمناماند و از شناخته شدن بیم دارند، یعنی در تولید سرمایهی اجتماعی بازار عقب ماندهایم. موضوعی که در کشور اسلامیِ همسایه، تحت عنوان خانوادههای مطرح و سرشناس بسیار عالی به آن پرداخته شده است و امروزه یکی از آرزوهای یک جوان صنعتگر نه فقط تسخیر بازار که سرپرست یک خانوادهی سرشناس بودن است.
اینکه امروزه شهر قیصریه در کشور ترکیه که تا همین ده پانزده سال گذشته ساکنین آن شهرستانی محسوب میشدند، تبدیل به قطب گردشگری شده اتفاقی نیست. اینکه نام این شهر در کتاب رکوردهای جهان به خاطر راه اندازی 139 کارخانه در یک روز ثبت شده است هم اتفاقی نیست. اینکه امروزه شاهراه تولید مبل در جهان نام گرفته و یک میلیارد دلار در سالهای ابتدایی فعالیت کارگاههای تولید مبلمان برای ساکنیناش ارز آوری داشته هم اتفاقی نیست. اینکه مرکز تولید شلوار جین شده و درحال ربودن گوی رقابت از چین، ویتنام و اندونزی است هم نه تنها اتفاقی نیست بلکه قابل بررسی است. جالب اینکه تمام این موفقیتهای اقتصادی در حالی طی 15 سال گذشته برای استان قیصریه رقم خورده است که این استان مرکزی ترکیه از نظر موقعیت جغرافیایی وضعیتی شبیه به استانهای یزد، کرمان و لرستان دارد.
برای اینکه استانهایی مثل یزد، کرمان و لرستان ثبت کتاب رکوردهای گینس شوند و جایگاه شهر قیصریه را بگیرند نیاز به عزم واقعی حاکمیت و دولت است – حاکمیت جریانی است که شاید الزما در اختیار دولت نباشد و بخشی از حکومت اطلاق میشود که نفوذ دارد ولی الزما میز و مناصب دولتی و اجرایی را در اختیار ندارد-. اگر عزمی فراتر از درج شعار سال در راهروی ادارات بین این دو نهاد شروع شود و سیگنالهای مثبت آن به جامعه صادر شود یقیناً عزم ملی را همراه خود خواهد دید.
انتهای پیام
با زور و بستن مرز نمیشه از تولید ملی حمایت کرد. مردم باید حق انتخاب داشته باشند، نه مانند خودرو فقط ارابه مرگ بتوانند بخرند. تولیدکنندگان داخلی محصولات با کیفیت تولید کنند شخصا تولیدات داخلی را در اولیت خرید قرار میدم. حمایت از تولید ملی باید همراه با حمایت از حقوق مصرف کننده باشه.
زمانی که بنا به اراده هر قاضی میشود تولید کننده ای را تحت عنوان کشدار ” مفسد اقتصادی” تحت تعقیب قرار داد ، انتظار گسترش تولید ناشی از ساده اندیشی است !
سلام-وقتی مسیر سنگلاخ باشد سرعت با سریعترین خودرو هم امکان ندارد و در صورت اصرار چپ می شود اول باید مسیر را هموار کرد ترکیه و کره و هند و تایوان مالزی برزیل و….به استانهای خود اختیار اقتصادی کامل دادند (سیاسی وفرهنگی پیشکش) تقریبا در تمامی این کشورها استاندار وفرماندار به استانها از مرکز صادر نمی شود بلکه توسط مجلس محلی و یا شورا یا انتخابات مستقیم برگزیده می شود با معیاری های خودشان استانها بین خودش رقابتی هم دارند یعنی اینگونه نیست که مثلا استان تهران و اصفهان بدون هرگونه مالیات اجناس خودشان را به استان سیستان یا خوزستان و بلعکس تملق سالاری حداقل در اقتصاد آنها به علت نظارت دقیق به شایسته سالاری مبدل شده و….لذا باید گفت ای متحیر شده در کار خویش راست بنه بر خط پرگار خویش—–