خرید تور نوروزی

چرا سیاست‌های روسیه مقابل ایران مبهم است؟

/ گفت وگوی انصاف نیوز با مدیرکل سابق وزارت خارجه /

مدیرکل سابق وزارت امور خارجه و تحلیلگر مسایل بین‌الملل، درباره‌ی سیاست‌های مبهم روسیه در جنوب سوریه و در قبال ایران گفت: نیاز به اسراییل و آمریکا برای روسیه، نیازی ثابت است اما همکاری با ایران تاکتیکی است. بنابراین روسیه ناچار است که به صورت مقطعی مواضعی مبهم بگیرد ولی در درازمدت مواضعش روشن است. در سفر روز ارتش نتانیاهو به مسکو انتخاب روسیه روشن بود و پیامی واضح و ویژه داشت که «مسکو شریک امنیتی و نظامی خودش را اسراییل می‌داند».

قاسم محبعلی«قاسم محبعلی»، به خبرنگار انصاف نیوز درباره‌ی سیاست‌های مبهم روسیه در جنوب سوریه و در قبال ایران گفت: هر کشوری به دنبال منافع خودش است . این یک اصل در روابط بین‌الملل است که هر کشوری به دنبال سه چیز است: یک. امنیت، دو. منافع و سه.دفع نفوذ و یا توسعه‌ی نفوذ خودش. روس‌ها هم به همین ترتیب عمل می‌کنند؛ اول اینکه روس‌ها امنیتشان برایشان مهم است، این امنیت در گرو رابطه با اروپا و آمریکا و همچنین تحولات آسیای مرکزی و خاورمیانه قرار دارد. منافعشان در گرو رابطه با اروپا است، به خصوص اینکه روس‌ها صادر کننده‌ی نفت‌وگاز هستند و بازارشان هم آنجا است و در خاورمیانه نیست. بازار اصلی آنها در اروپا است و برای توسعه‌شان نیازمند رابطه با اروپا و آمریکا هستند. پس امنیت و منافعشان در گرو آنها است و نکته‌ی دوم هم این است که حفظ موقعیت و نفوذشان در گرو حضور و نفوذشان در مناطق حاشیه‌ا‌ی است، مثل قفقاز، اروپای شرقی و خاورمیانه. اینجا نقطه‌ی چالشی است و آنجا نقطه‌ی ارتباطی و جمع بین این دو وضعیت خاصی را ایجاد می‌کند.

وی افزود: در آن دومورد اول روسیه نیاز دارد و در این مورد آخر ابزار دارد. طبیعتا تلاش می‌کند از این ابزار و امکاناتی که در این منطقه و جغرافیای حاشیه‌ای خود دارد، برای کسب منافع و امنیت از آن طرف‌های دیگر، یعنی اروپا و آمریکا، بهره‌برداری کند و ایران و سوریه هم در این معادله قرار می‌گیرند. ما بازیگر خردتر هستیم و روسیه بازیگر بزرگتر و طبیعتا منافع بزرگتری هم دارد. هم به لحاظ نظامی قدرت بزرگتری است، هم به لحاظ جغرافیایی و اقتصادی. طبیعی است.

محبعلی در ادامه گفت: سیاست‌های مبهم روسیه درمورد جنوب سوریه هم از این نشات می‌گیرد. روسیه برای توسعه‌ی خود و حل مشکلات اقتصادی‌اش و حل تحریم‌هایش نیاز به رابطه با آمریکا، به خصوص لابی اسراییل و یهودی‌ها در جامعه‌ی اروپایی و آمریکایی دارد. اسراییل در اینجا نقش مهمی بازی می‌کند، لذا روسیه دچار یک چالشی می‌شود. رابطه و همکاری با ایران و آن نیازی که دارد؛ آن نیاز، نیاز ثابت است و همکاری با ایران تاکتیکی است. بنابراین روسیه ناچار است که به صورت مقطعی مواضعی مبهم بگیرد ولی در درازمدت مواضعش روشن است.

وی تصریح کرد: اتفاقا در سفر روز ارتش نتانیاهو به مسکو انتخاب روسیه روشن بود و پیامی واضح و ویژه داشت که «مسکو شریک امنیتی و نظامی خودش را اسراییل می‌داند»، اما خب در سوریه هم صاحب منافع است و می‌خواهد موقعیتش را حفظ کند و همچنین از ابزار سوریه برای پیشبرد رابطه‌اش با اسراییل و آمریکا استفاده کند.

محبعلی درباره‌ی نقشی که روسیه در تنش‌های میان ایران و اسراییل دارد و یا می‌تواند داشته باشد، گفت: روس‌ها طبیعی است که باید به دنبال کاهش تنش باشند. به‌نوعی هم باید ابزار ایران را حفظ کنند؛ ولی این ابزار ایران نباید باعث شود که رابطه‌ی روسیه و اسراییل شکراب شود. از آنطرف یک دستِ بازی برای عملیات به اسراییل می‌دهند و از طرف دیگر سعی می‌کنند ایران و متحدینش را کنترل کنند که واکنششان باعث نشود اوضاع سوریه به‌هم بریزد و در نهایت با روندی که در سوریه در جریان است، طبیعی است که اگر یک تفاهم و مصالحه‌ای در سوریه صورت بگیرد همانطور که آقای پوتین گفتند باید نیروهای خارجی از سوریه خارج شوند. خب این خروج نیروهای خارجی شامل ایران و متحدینش هم می‌شود.

این تحلیلگر سیاسی درباره‌ی تاثیر مهره‌ی اروپا برای ایران در مناسباتش با روسیه و چین، گفت: رابطه‌ی ما و اروپا در شرایط فعلی، به مناقشه‌ای که میان ما و آمریکا ایجاد شده است ارتباط مستقیمی دارد. طبیعی است که اروپا علاقمند است که برجام را حفظ کند؛ در درجه‌ی اول به دلایل امنیتی و سپس به دلایل اقتصادی و حق حاکمیتی؛ حق حاکمیتی یعنی آن چالشی که بر سر حق تصمیم‌گیری نهایی در دنیا وجود دارد، اینکه چه کسی باید تصمیم نهایی را بگیرد. اروپایی‌ها معتقدند که باید یک همکاری دسته‌جمعی صورت بگیرد، آمریکایی که ترامپ بر آن حاکم است، بر خلاف اوباما، معتقد است که آمریکا تصمیم می‌گیرد و اروپا و بقیه با او همراهی می‌کنند. در این چالش، اروپا تا زمانی‌که ایران در برجام حضور دارد، می‌تواند نقش مثبت و سازنده‌ای هم برای کاهش تشنج میان ایران و آمریکا بازی کند، و هم تلاش کند که به نوعی این مناقشه یک سرانجام دیپلماتیک و سیاسی پیدا کند و نه یک سرانجام نظامی.

وی اضافه کرد: در مورد روسیه و چین نقش این دو با هم متفاوت است. روسیه در عین حال که مدیریت رابطه‌اش با اسراییل، آمریکا و جهان عرب بسیار مهم است ، خروج ایران از این وضعیت را شاید در دراز مدت به نفع خود نبیند؛ یعنی ایرانی که تحریم نباشد، رابطه‌ی خوبی با اروپا و آمریکا داشته باشد و بتواند در بحث انرژی شریک تجاری اروپا باشد، یک رقیب جدی برای روسیه است. بنابراین به‌نظر می‌رسد که منافع روسیه اقتضا می‌کند که وضعیتی که نه جنگ است و نه صلح؛ و همچنین مناقشه میان ایران و آمریکا و به‌طور کلی غرب، همینگونه تداوم پیدا کند.

محبعلی ادامه داد:ولی چینی‌ها، جدا از مقاصد ژئوپلتیکی که در منطقه‌ی آسیای جنوبی و غربی دارند، بیشتر  در حال حاضر منافع اقتصادی برایشان مهم است. چینی‌ها یک رابطه‌ی عظیمی با آمریکا دارند و توسعه و اقتصاد چین کاملا به رابطه با آمریکا گره خورده است. یعنی هیچ جایگزین دیگری برای مناسبات تجاری و توسعه‌ی اقتصادی چینی‌ها وجود ندارد. البته بازار اروپا هم برایشان مهم است اما آن حجم صادراتی که به آمریکا دارند در حال حاضر جایگزین دیگری برایش به چشم نمی‌خورد؛ ضمن اینکه چینی‌ها در حال حاضر بزرگ‌ترین واردکننده‌ی خدمات سرمایه و تکنولوژی  از آمریکا هستند؛ یعنی چینی‌ها برای اینکه بتوانند به تکنولوژی آینده دست پیدا کنند، حتما به رابطه با آمریکا نیازمند هستند و اگر تحریم‌های آمریکایی شامل حالشان شود، از رشد و توسعه باز می‌مانند، بنابراین این یک مرز جدی برای چینی‌ها است؛ اما در عین حال آنها به این دلیل که بزرگ‌ترین صادر کننده‌ی کالا هستند به دنبال بازار ایران، بازار خاورمیانه و سایر بازارها هستند. چون آنها همچنان در حال افزایش تولید کالا هستند و به دنبال بازار می‌گردند. از این نظر شاید علاقمند باشند که در بازار ما نفوذ بیشتری پیدا کنند و نکته اینجا است که چینی‌ها در حالت طبیعی قدرت رقابت با اروپا و آمریکا را ندارند، به خصوص در صنایع کلان مثل نفت، صنایع سنگین، صنایع هواپیمایی، صنایع نظامی و … قدرت رقابت ندارند، ولی اگر اروپایی‌ها و آمریکایی‌ها از بازار ایران خارج شوند، خب جای چینی‌ها باز می‌شود و شاید به همین دلیل چینی‌ها هم علاقمند باشند که به نوعی رابطه‌ی ایران با غرب یک رابطه‌ی سردی باشد تا بتوانند از فرصت بازار ایران حداکثر بهره‌برداری را بکنند.

این کارشناس مسایل بین الملل، درباره‌ی نشست سوچی که قرار بود دور سومش در تهران برگزار شود، گفت: بستگی به شرایط میدانی در سوریه و وضعیت بین‌المللی دارد. همانطور که اشاره کردم روس‌ها علاقمند هستند که در نهایت مساله‌ی سوریه را در یک معادله‌ی روسی آمریکایی حل و فصل کنند؛ حالا شاید برای اروپایی‌ها هم نقشی قایل باشند. مذاکرات آستانه، سوچی و یا استانبول را نه به عنوان یک جایگزین تمام عیار بلکه به عنوان یک مقدمه‌ای برای بالابردن توانایی‌ها و امکانات و پرکردن دست خودشان و تقویت موقعیت خودشان در مذاکرات ژنو مدنظر دارند، نه به عنوان راه حل نهایی؛ چون طبیعی است که راه حل نهایی در مذاکرات بین ایران، روسیه و ترکیه یافت نخواهد شد، چون بالاخره آنچه در سوریه‌ی آینده رخ می‌دهد نه تنها رضایت این سه کشور را بلکه رضایت  کشورهای عربی، آمریکا، اسراییل و کشورهای اروپایی را هم باید فراهم آورد؛ در غیر اینصورت بحران ادامه پیدا می‌کند.

وی در آخر گفت: بنابراین سوریه‌ی آینده باید یک سوریه‌ای باشد که هم در داخل تمام جوامع سنی، علوی، کردی، عربی و… همگی باید در حکومت مشارکت داشته باشند، مثل عراق یا لبنان، و هم اینکه منافع همسایگانش مثل ترکیه، اسراییل، اردن، عراق و کشورهای ذی‌نفوذ عربی مثل عربستان و کشورهای اروپایی و آمریکا هم که صاحب منافعی هستند، باید تماما برآورده شود. روس‌ها هم این چارچوب را کاملا درک می‌کنند؛ اما طبیعی است که از امکانات میدانی ایران، نیروهای داخلی، دولت سوریه و همینطور رابطه با ترکیه، به این دلیل که ترکیه بخاطر همسایگی با سوریه نقش اساسی در آینده‌ی سوریه بازی خواهد کرد، روس‌ها از همه‌ی این امکانات استفاده خواهند کرد.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

پیام

  1. نميدانم چرا بعضي ها دوست دارند سر خود را در برف فرو کنند!!؟ سياست روسيه هيچگاه در مقابل ايران مبهم نبوده، اتفاقا روسيه يکي از کشورهائي بوده که سياستش در مقابل ايران هميشه روشن و مشخص و اظهر من الشمس بوده است. فقط بايستي نگاه کرد و ديد، بعضي ها نگاه نميکنند اما ميخواهند ببينند! طبيعتا نخواهند توانست. متذکر ميشوم که منظورم اصلا کوباندن و يا مخالفت با روسيه نيست که چرا از ايران استفاده ابزاري ميکند. اگر ما درک کنيم که تمامي کشورهاي دنيا در سياست هاي شان، فقط منافع ملي شان برايشان مهم است، برايمان قابل قبول خواهد بود که چرا روسيه ما را ابزاري براي سياست خودش کرده! ايرادي اگر هست، که هست، متوجه مسئولان مملکتمان است که کشورمان را دودستي تقديم روسيه و سياست هايش کرده، وگرنه ايرادي متوجه روسيه نيست.

  2. سلام، ضمن تشکر از کارشناس بین المللی اضافه میکنم در چارچوب تحلیلی ایشان انچه مغفول مانده آن است که ایران در این فضا چه باید انجام دهد؟ یعنی سه مولفه‌ی امنیت، منافع و نفوذش در رویکرد به غرب ایجاد می‌شود و یا با شرق؟ آنچه قدر مسلم است، غرب و در رأس آن آمریکا بیشترین تضاد ومقابله با امنیت، منافع و نفوذ ایران را دارند، شرق و در راس آن روسیه به لحاظ امنیت، منافع مشترک زیادی با ایران دارند که کارشناس محترم اشاره‌ای بدان نداشته و همه‌ی آن را در مولفه‌ی نفوذ و ابزاری بودن ایران خلاصه کرده! البته من هم بعنوان کارشناس مسایل بررسی‌های راهبردی، قایل هستم که منافع روسیه و چین اقتضا می‌کند که با غرب رابطه‌ی اقتصادی داشته باشد اما تا چه حد!؟ حد آن را مولفه‌ی اول که همان امنیت است مشخص می‌کند. یعنی اگر قرار باشد در قبال منافع اقتصادی، امنیت مرزی و داخلی آن لطمه بخورد، هرگز زیر بار آن نخواهد رفت؛ واضح‌تر بگویم اگر نبود مولفه‌ی اول در زمان قدرت گرفتن داعش در منطقه، و نبود اشتراکات امنیتی روسیه و ایران، چچن، روسیه را با چالش بزرگ امنیتی مواجه می‌کرد لذا ایران و روسیه به لحاظ مولفه‌ی امنیت اشترکات قابل توجهی دارند و بر همین اساس رابطه‌ی ایران با روسیه، ابزاری صرف نیست؛ بلکه اساس آن امنیتی است . واین مهم است که علی رغم رای ممتنه روسیه در سازمان امنیت، باعث تحریم و عقب افتادگی اقتصادی ایران شد و … باز ارتباط ما با قدرت‌های شرقی ادامه دارد. البته رابطه با اروپا باید ابزاری باشد در دست ایران تا در بخش منافع خیاط خلوتی برای روسیه نباشم.
    موفق وپیروز باشید. مصطففی بیات

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا