زیباکلام: براندازی ایران را وارد جنگهای داخلی میکند
صادق زیباکلام با بیان اینکه هرآسیبی که به نظام وارد شود، مسالهی ثبات، امنیت، یکپارچگی ایران را مورد تهدید قرار میدهد، گفت: در داستان دی ماه 96 موجی از بگیر و ببندها در میان دانشجویان به راه افتاد، اما منظور من آزادی به صورت کلی است و فضای کلی بازتر شده است.
این استاد دانشگاه در گفتوگو با خبرنگار انصاف نیوز دربارهی شرایط کنونی کشور گفت: متاسفانه به دلیل ضعف جامعهی مدنی و اینکه خواستههای مدنی تحقق پیدا نکرده است توسعهی سیاسی آنطور که باید و شاید در کشور اتفاق نیفتاده است. اگر خدایی ناکرده حکومت مرکزی در تهران سقوط کند، ما اینبار فقط خلق کرد را نداریم؛ در آذربایجان قطعاً دچار مشکل میشویم زیرا مسایل ملیتی و قومیتی در آن رشد پیدا کرده است، یا مثلاً سنیها در سال 57 با تمام وجود در انقلاب شرکت کردند اما در نتیجهی سیاستهای غلط و متاسفانه نگاه امنیتی متاسفانه باعث بغض و کینه در مناطق سنینشین شده است؛ مانند سیستان و بلوچستان و خوزستان.
زیباکلام با ابراز نگرانی از وضعیت فعلی ادامه داد: این مسایل من را به شدت ترسانده است از اینکه اوضاع بی ثبات شود و بهم بریزد، همین نکات باعث میشود من بگویم اگر خدایی ناکرده اتفاقی بیافتد، ما پیشرفت نمیکنیم و وضع خرابتر میشود. مسالهی دیگری که خیلیها به آن بی توجه هستند سال 57 است حالا به غلط یا درست به هر حال وقتی که مبارزه علیه رژیم شاه اتفاق افتاد یک وحدت و انسجام بی نظیری میان ایرانیان وجود داشت همه علیه شاه بودند و رهبری آیت الله خمینی را قبول کردند، یعنی چریک فدایی خلق، حزب توده، جبههی ملی، نهضت آزادی و روشن فکران، مهرانگیزکار، شیرین عبادی، عبدالکریم لاهیجی همه از آیت الله خمینی حمایت و پشتیبانی میکردند، به قول معروف وحدت کلمه داشت و هیچکس نمیآمد که بگوید بیایید برویم ببینیم بختیار چه میگوید؟ و یا شاه در آخرین پیامی که فرستاده است چه گفته است؟ و یا شهربانو فرح چه میگوید؟ و یا هوشنگ نهاوندی چه میگوید؟ همه چشم و نگاهشان به آیت الله خمینی بود.
وی افزود: براندازی ایران را وارد جنگهای داخلی میکند و وضعیت به مراتب بدتر از سوریه و افغانستان میشود. وقتی که انقلاب 57 رخ داد ما با یک نارضایتی، قومیتی و ملیتی روبهرو بودهایم، به اسم دموکرات کردستان. شیخ عزالدین حسینی بود که بحث خودمختاری خلق کرد را مطرح کرد، و درگیریهای بسیاری به وجود آمد. بخشهای عمده ای از استان کردستان و آذربایجان غربی توسط پیش مرگهای حزب دموکرات اشغال شده بود. از ارومیه که سمت نقده، اسلام آباد، نقده و بوکان، اشنویه عملاً در دست پیش مرگهای کرد بود.
آقای زیباکلام تاکید کرد: ازخانمهای بیحجاب تحصیل کرده گرفته تا محجبههای غیر تحصیل کرده همه در مخالفت با شاه و رهبری آیت الله خمینی متفق بودند. زمان شاه اگر در راهپیمایی ها از پانصد نفر میپرسیدی چه باید کرد؟ میگفتند همانی که آیت الله خمینی در نوفل لوشاتو میگوید، اما اگر شما الان از 5 نفرکه اکنون علیه نظام شعار میدهند بپرسید که لیدر شما کیست؟ و چه میخواهید؟ از این پنج نفر پنج تا نظر بیرون نمیآید بلکه پنجاه تا نظر بیرون میآید، دو نفر را الان در تهران پیدا نمیکنید که چه باید کرد آنها باهم یکسان باشد این مسایل باعث میشود من تردید جدی داشته باشم که اگر خدایی ناکرده نظام به هر طریقی دچار مشکل شود یا آمریکا حمله کند یا مردم شورش کنند به هیچ وجه پیشرفت نخواهیم کرد.
صادق زیباکلام دربارهی اینکه بعضی از افراد مانند مسیح علینژاد چرا توانستهاند مخاطبانی جذب کنند، گفت: زمانی که انقلاب 57 اتفاق افتاد یک خبرنگاری در بیبیسی بود به نام «اندرو ویتلی» که برای ایرانیها یک شخصیت شناختهشده بود مانند همین مسیح علینژاد، و مردم همیشه آخرین تحولات مملکت را از رادیو بیبیسی پیگیری میکردند، اما در سالهای بعد از انقلاب مردم دیگر برای کسب خبر به بیبیسی مراجعه نمیکردند، برای اینکه تا حدود زیادی صدا و سیما اخبار واقعی را منعکس میکرد، به طور واقعی آزادی مطبوعات، تشکلهای سیاسی، اجتماعات، در ایران بعد از انقلاب چیزی دست کم از اروپا و آمریکا نداشت.
این استاد دانشگاه تهران گفت: شاید این برای دهه شصتی و هفتادیها خیلی قابل درک نباشد، اما در اولین انتخابات مجلس دورهی اول، نه خبری از شورای نگهبان، نه شورای استصوابی و نه خبری از رد صلاحیتها بود، مردم میتوانستند خیلی راحت رأی بدهند. اما آن شرایط از بین رفت و به تدریج ظرفیت برای تحمل مخالفین کمتر و کمتر شد و به جایی رسیدیم که دیگر نمیتوانستیم انتقاد کنیم و همه میبایستی سمعا و طاعتا اطاعت میکردند، و کسانی که حاضر به اطاعت نبودند، از کشور خارج شدند و یا سر از زندان اوین در آوردند و بقیه نیز مجبور به سکوت بودند. اما صد درصد این آزادیها از بین نرفت، همچنان یک روزنههایی وجود دارد.
زیباکلام ادامه داد: 10 – 15 درصد این آزادیها باقی ماند و با توجه به شرایط کشور آن ده، پانزده درصد میتوانست بازتر شود مثلاً در دورهی اصلاحات از سال 76 تا 84 ما شاهد گشایش فضا بودهایم و انتخابات مجلس ششم نسبتاً آزاد بود، اما در دوران حاکمیت اصولگراها در فاصلهی سال 84 تا 92 بازهم اقتدارگرایی ادامه پیدا کرد. در 5 سال اخیر هم فضا بازتر شده است بویژه در دانشگاهها و مطبوعات یک مقداری آزادی بیشتری وجود دارد.
این استاد دانشگاه با اشاره به حوادث دیماه گفت: مثلاً در داستان دی ماه 96 موجی از بگیر و ببندها در میان دانشجویان به راه افتاد، اما منظور من آزادی به صورت کلی است و فضای کلی بازتر شده است. درواقع فضای مجازی فضا را باز کرده است. مثلاً همان مسیح علی نژاد، شبکهی فارسی زبان بیبیسی، شبکهی فارسی زبان من و تو و… و بهطور کلی شبکههای ماهوارهای فارسی زبان، فضا را باز کردهاند. به هر حال صدا و سیما را صد درصد کنترل میکنند و یک کلام نمیگذارد چیزی برخلاف باورهایی خاص ابراز کند اما این را شبکههای ماهوارهای جبران میکنند!
او ادامه داد: توجه داشته باشید مشکل اصلی در جامعهی ما از بین رفتن اعتماد میان نخبگان، روشنفکران و فریختگان جامعه نیست، در واقع میخواهند جا بیندازند که اینگونه شده است اما مسالهی اصلی این است که اعتماد مردم به مسوولان خدشهدار شده است، در اصطلاح جامعهشناسی سیاسی در واقع شکاف میان مردم و مسوولین است. آنچه که مسوولان در زمینهی داخلی و عرصهی خارجی میگویند اگر مورد تأیید مردم نباشد، در بهترین حالت مردم به دیدهی شک و تردید به آن نگاه میکنند و به طورجدی نگاه حکومتی را باور نمیکنند، اگر دقت کنید همواره عدهای به قشر فریختگان به عنوان گروه مرجع نگاه میکردند و نگاه سیاسی و اجتماعی آنها مقدار زیادی ملهم و متاثر از این قشر میشد.
زیباکلام افزود: اما مشکل اساسی هنوز وجود دارد. میان بسیاری از مردم بویژه اقشار تحصیل کردهتر جامعه و جوانهای بعد از انقلاب به ویژه دههی هفتادیها بیاعتمادی نسبت به عادات و باورهای مسوولان وجود دارد؛ اگر دقت کنید علی رغم همهی تبلیغاتی که برای سوریه شد، مردم ایران این سیاستها را تأیید و پیگیری میکنند و حمایت از حزب الله، حماس و دشمنی با آمریکا را تأیید میکنند؟
مجلس در امور اجرایی ممکت از یک دبستان در یک دهات نیز کمتر است
زیباکلام در ادامه با تاکید بر تقویت دموکراسی به عنوان یکی از راههای پیشرفت ایران گفت: تنها راه پیشرفت در ایران تقویت دموکراسی است و مشکلهای ما به دلیل ضعف بنیان دموکراسی در ایران است، چرا مجلس در امور اجرایی ممکت از یک دبستان در یک دهات نیز کمتر است؟ دلیل آن این است که شورای نگهبان بر خلاف قانون اجازهی انتخابات آزاد را نمیدهد. آیا سیاستهای ایران در سوریه، لبنان، یمن و در دشمنی با آمریکا درست است؟ آیا مردم آنها را تایید میکنند؟
او در پایان اضافه کرد: نکتهی دیگر این است که اقتصاد ما یک اقتصاد فاسد و ناکارآمد دولتی (به معنای عام) است و همه چیز آن در دست حکومت است. اگر آزادی وجود داشته باشد، اگر بخش خصوصی بتواند فعال باشد آنقدر فساد در جامعه موج نمیزند. من معتقد هستم تنها گزینهای که ما را از چاله در میآورد و با سر به درون چاه دیگری نمی اندازد، فقط تقویت بنیانهایی است که منجر به دموکراسی شود و باید برای آزادی مطبوعات و آزادی در شبکههای مجازی تلاش کنیم که کسی نتواند از طریق فیلترینگ و غیره فضا را تنگتر کند. باید کمپین به راه بنیدازیم که وقتی فلان قوه پاسخگو نیست و مطابق قانون عمل نمیکند و مثلاً به دانشجویان حبسهای سنگین داده میشود، اعتراض کنیم تا وادار به عقب نشینی شودند. این موارد راههای فراروی ما هستند و هر مسیر دیگری جامعه را به سمت هرجومرج میبرد و اگر نظام سقوط کند همین مختصر فضای بازی که وجود دارد نیز از بین خواهد رفت.
انتهای پیام
برادران عرب زبان ما در خوزستان اکثریت مطلق شیعه هستند و اهل تسنن هم برادر ما هستند ، آقای زیبا کلام
ظاهرا بی اطلاع تشریف دارید ………
سلام،
به عنوان یک شهروند که در جریان ریز اخبار و وقایع کشورم میباشم – تنها راه برون رفت از این وضعیت دشوار و بحرانی را تشکیل یک هیئت 5 نفره یا ( 7 نفره ) از طرف مقام رهبری و دادن اختیارات تام در تمامی امور اقتصادی – نظامی – سیاسی و فرهنگی بمدت (مثلآ ) 6 ماه به این هیئت میدانم – اعضاء این هیئت باید به ریاست رئیس جمهور و معتمدین مردم از قبیل آقای خاتمی – آقای میرحسین موسوی و … با حکم حکومتی مقام رهبری و نظارت ایشان باشد و هر حکمی از طرف این هیئت به منزله قانون و لازم الاجرا باشد. این مهم میتواند از بسیاری آشفتگی ها جلوگیری کرده و این کشتی کج و معوج را احیانآ به ساحلی برساند-تمام…
شما چطور اسم موسوی و خاتمی رو جزو معتمدین میارین و بعد می گین با نظارت رهبری ؟ اگر آنها مطیع رهبری بودند که کارشان به اینجا نمی کشید .
سلام،
توجه کنید – گفته ام معتمدین مردم …
کاش امثال زیبا کلام که ورد جنگ داخلی گرفته اند ، توضیح میدادند که جنگ بین چه کسانی با چه کسانی و بر سر چی !
ظاهرا بی اطلاعید……
سلام-آذربایجان با مشت آهنین دشمنان انقلاب اسلامی را از هرنوع آن نابود خواهد کرد هویت طللبی آذربایجان در مسیر طولی انقلاب اسلامی وجهت جلوگیری از لغزش دوباره آن توسط عناصر شونیزم طرفدار رژیم سابق حرکت می کند انقلاب اسلامی و اسلام ناب محمدی (ص) و تمامیت ارضی ایران خط قرمز آذربایجان است
علت گرفتاریهای کشور ومردم اعم از نارساییهای اقتصادی سیاسی اجتماعی وفرهنگی عدم رعایت دستورات دینی است که مردم ومسئولین را نامید وبی اعتماد نسبت بهمدیگر میکند. اگر نمازمان با حضور قلب باشد همه مشکلات فردی واجتماعیمان حل میشود ولی اینطور نیستیم. بجای استعانت از خدا به کد خدا روی میاوریم. ناچاریم تسلیم حق شویم اگر میخواهیم کارها سروسامان گیرد. اتحاد وایمانمانمان در اول انقلاب شنهای طبس را مامور شکست اهریمن کرد. ولی الان چون راه را عوضی میرویم باید درمقابل تشر یک کاباره دار تاجر مسلک تعظیم کنیم.
برسریر قدرت ویا اسب سرکش قدرت بودن توان دیدن و شنیدن را از ادمی سلب می کند……….
آقای زیبا کلام !توهم زدین. متعچبم از این تحلیل شما ! ایرانی که با استراتژی هاش عراق و سوریه را به وحدت رساند و از تجزیه شان جلو گیری کرد حالا دچار جنگ داخلی شده و وضعش از سوریه و عراق و افغانستان بدتر شود ؟ شما یا نیاز به درمان دارید و یا مطمئنا از واقعیت ها دورین! آقا جان ما ایرانی هستیم !
منظور جناب زیبا کلام صریحا اینه دیگی که برای ما نجوشه باهر ترفندیه نمیزاریم برای ایران وایرانی بجوشه
وحدت در عراق؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
در سوریه ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
معنی وحدت اینه ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
تنها راه برون رفت از این بحران؛ 1- برخورد با فساد و انواع مظاهر آن در تمامی سطوح 2- آشتی ملی واقعی و فراخوان مردم به مشارکت حقیقی در اداره کشور
من فکر می کنم که نظام در نهایت با آمریکا مذاکره خواهد کرد و با توجه به اینکه برگ های برنده خود را تاحدودی سوزانده، برگ برنده واقعی، دو حرکت بالا هستند.
کاش مسئولان تراز اول مملکت ، به مردم خودشان اعتماد ميکردند! کاش بجاي اعتماد صد در صدي به […] ، فقط 10 درصد به مردم ايران اطمينان ميکردند. وقتي تمامي امکانات متعلق به مردمت را را از آنها بگيري و به هر دليل و بهانه اي دو دستي تقديم ديگران بکني، دير يا زود بازخوردي خواهد داشت و تبعاتي، بدتر از آن اصراري است که به مواضع عجيب و غريب خودت داشته باشي، همين ميشود روغن داغش. مردم از ايجاد تغييرات توسط مسئوليني که تمام و کمال قدرت و امکانات را در اختيار دارند ، نااميد شده و لذا خودشان دست بکار شده اند.
زیباکلام افزود: اما مشکل اساسی هنوز وجود دارد. میان بسیاری از مردم بویژه اقشار تحصیل کردهتر جامعه و جوانهای بعد از انقلاب به ویژه دههی هفتادیها بیاعتمادی نسبت به عادات و باورهای مسوولان وجود دارد؛ اگر دقت کنید علی رغم همهی تبلیغاتی که برای سوریه شد، مردم ایران این سیاستها را تأیید و پیگیری میکنند و حمایت از حزب الله، حماس و دشمنی با آمریکا را تأیید میکنند؟
نقدی فقط در چند جمله فوق
1-اقشار تحصیل کرده و جوان های دهه هفتاد را از مردم ایران جدا دانسته ای(بد نیست اگر شکیله جمیتی 22 بهمن و تمام فراخوانهای حمایتی از انقلاب اسلامی ببینی)
2-تحصیل کرده های کذایی را عاقل و بقیه مردم ایران را نادان فرض کردی(بد نیست امار تحصیل کردگان کذایی که خائنین به کشور و جاسوس و خود فروخته اجانب بودند ببینی)
3-واقعیت گروهای ضد امنیت مثل داعش و منافقین خود فروخته ها…. تبلیغات فرض کردی(بد نیست عاقل باشی)
4-علت واقعی امنیت داخلی کشور را نادیده گرفتی و دلیل امنیت حال حاضرکشور را در منطقه پور اشوب بی جواب گذاشتی(بد نیست صادق باشی)
5-به اذعان خودشان امریکا مصدق را سرنگون کرد و کردستان و گنبد در اوایل انقلاب بر علیه نظام شوراند و صدام راعلیه ما روانه جنگ کرد و دارای کشورمان رامسدود کرد و ما راتحریم
اقتصادی کرد هواپیمایی مسافری ما را سر نگون کرد ووو… باتمام تمام نشدنی دشمنی های امریکا می گویی مردم نادان دشمنی با امریکا را تایید می کنند (بد نیست شرم کنی)
و مشکل اساسی از انجا شروع شد که حمعی از مردم به همین تحصیل کردگان کذایی و چهره شده های بی سواد اعتماد کردند و گروهی را راس امور اجرایی کشور گذاشتند که به دشمنان
قسم خورده کشورمان اعتماد کردندند که ان شد که می بینیم