خرید تور تابستان

«وقتی سریالی مسخره می‌شود، حتما یک جای کار غلط است»

یک منتقد نسبت به آشفتگی سریال‌های تلویزیون انتقاد کرد و در عین حال اشکال بزرگ سریالی مثل «پدر» را این‌گونه عنوان کرد که روایت‌گر اقلیت جامعه است و گفت: تلویزیون به رغم گستردگی و بی در و پیکر بودنش، اثربخشی‌اش مثل شمعی در حال آب شدن است و دیگر مخاطب را اغنا نمی‌کند.

رضا درستکار در گفت‌وگویی با ایسنا درباره آشفتگی سریال‌های تلویزیون و ضعف آنها که کاهش مخاطبان را موجب شده است، اظهار کرد: سریال‌سازی در تلویزیون ایران ادامه دارد اما طبیعتا مثل سابق آن جذابیت‌ها را ندارد و انگار مثل یک خواب و رویا شده است. همه داستان‌ها تبدیل به داستان‌های داخل خانه و روابط سطحی و گذرا شده است. اگر طنزی ساخته می‌شود معمولا در نمی‌آید و اگر هم در می‌آید یک بار مصرف است. یا سریال‌هایی درام ساخته می‌شود از جمله سریال پدر، که کمی پا را فراتر از خطوط قرمز می‌گذارد اما در نهایت سریال‌سازی در تلویزیون ایران به دلیل گرفتاری‌های بسیار زیادی که بر مدیریت کلان در تلویزیون حاکم است و این مدیریت‌ها راهی هم ندارند، در یک کوچه بن‌بست حرکت می‌کنند.

«پدر» رفتارهای ساختگی را مهندسی می‌کند

این منقد سینما و تلویزیون درباره‌ی سریال «پدر» که این روزها از شبکه دو سیما پخش می‌شود و حاشیه‌هایی که به دنبال داشت، اظهار کرد: «پدر» سریالی است که تلاش می‌کند مجددا از طریق مهندسی کردن رفتارهای مذهبی و ساختگی به قشر محدودتری از جامعه توجه کند نه قشر وسیع. در واقع در این سریال بدنه جامعه رها شده است و به یک اقلیت پرداخته شده است. اشکال بزرگ این سریال این است که روایت گر جامعه اقلیت است. علت اینکه سریال‌هایی چون «پایتخت» و «رهایم نکن» خوب بودند، این بود که عمق و بدنه جامعه را در نظر گرفته بودند و وسعت حجم پیدا می‌کرد.

او تاکید کرد: سریال‌هایی مانند «پدر» که به قشری خاص می‌پردازند، نمی‌توانند مخاطب را جذب کنند. به طور کلی تلویزیون یک دقیقه فرصت دارد تا بیننده را پای گیرنده نگه دارد اگر نتواند مخاطب کانال را عوض می‌کند. بدون جذابیت و بدون به کار گرفتن المان‌های موثر نمی‌توان مخاطب را نگه داشت. وقتی سریال «پدر» این جذابیت‌ها را ندارد و مورد تمسخر قرار می‌گیرد، معلوم است که یک جای کار اشتباه است.

او به نتایج نظرسنجی که صداوسیما از آمار ۸۰ درصدی مخاطبانش ارائه می‌دهد، انتقاد کرد و گفت: تلویزیون با این شرایطی که دارد نمی‌دانم این آمار مخاطب ۸۰ درصدی را از کجا می‌آورد و این نظرسنجی‌ها از کجا می‌آید.

درستکار یکی از مشکلات بزرگ برنامه‌های تلویزیونی را استفاده غلط از هنرمندان عنوان کرد و گفت: یکی از مشکلات بزرگ این است که کستینگ (انتخاب بازیگران) بر اثر نیاز درام بسته نمی‌شود، بلکه بر اثر صلاحدید مدیران یا سازندگان این انتخاب صورت می‌گیرد و در واقع یک چیزی خارج از شایسته‌سالاری است و همه این موارد در خروجی آثار دیده می‌شود.

قراردادهایی که تلویزیون ایران با خودش بسته

او با بیان اینکه سریال‌های تلویزیون همیشه دستشان از پیش برای مخاطب خوانده شده است،‌ اظهار کرد: مخاطب زمانی که سریال پخش می‌شود، انتهای آن را متوجه می‌شود و حدس می‌زند که قرار است چه اتفاقاتی بیفتد. کلیشه‌ای وجود دارد و تعریفی درست کرده‌اند که افرادی که محجبه هستند، جزو دسته‌های خوب هستند اما آن دسته از افرادی که پوشش عرف اجتماع را دارند آدم‌های منفی با گرایش منفی هستند. این قراردادهایی که تلویزیون ایران، خودش با خودش بسته است و آن را به سریال‌سازها تحمیل می‌کند باعث شده است تمام رویدادهای سریال‌ها برای مخاطبان پیش‌بینی شده باشد.

این منتقد با اشاره به اینکه غالبا سریال‌ها و هنرمندانی که در آن ایفای نقش می‌کنند تکراری هستند، گفت: درست است که حالا کمی وضعیت بهتر شده است اما در سال‌های پیش می‌دیدیم که برخی هنرمندان در همه شبکه‌های تلویزیونی حضور داشتند؛ بنابراین نتیجه وضعیتی که ایجاد شده این است که اعتمادسازی در تلویزیون از بین رفته و کمتر مخاطبان به تلویزیون ایران مراجعه و به آن اعتماد می‌کنند. در عین حال وجه اثربخشی و همچنین سرگرم‌کنندگی بسیار کمتر شده است. در حالی که تلویزیون به رغم گستردگی و بی در و پیکر بودنش اثربخشی‌اش مثل شمعی در حال آب شدن است و دیگر مخاطب را اقناع نمی‌کند.

سریال‌های بزن دررویی و فوری فوتی

درستکار در ادامه به ایسنا گفت: سریال‌های تلویزیون در حال حاضر نه سرگرم‌کننده هستند و نه بر روی مخاطب آن پیام و اثری که خواسته را می‌تواند بگذارد. تلویزیون در همه نقاط دنیا به سمت به‌روز شدن و هزینه بیشتر کردن و همچنین نزدیک شدن به سینما می‌رود اما تلویزیون ایران برعکس شده است. فکر کنید بخشی از مسابقه گلدن‌گلوب به بررسی برنامه‌ها و سریال‌های تلویزیون اختصاص دارد و با چه عظمتی برگزار می‌شود و چگونه ارزش پیدا می‌کند اما متاسفانه در تلویزیون ایران به این شکل نیست و اگر هم جشنواره‌ای مثل جام جم برگزار می‌کند یک شب دوام دارد که در آن خودشان، خودشان را ارنج و آثار خودشان را مهندسی می‌کنند.

او در ادامه این گفت‌وگو به برخی سریال‌ها اشاره کرد که در طول این مدت استثنا بوده‌اند و گفت: در طول این مدت برخی سریال‌ها مثل مجموعه «پایتخت» و مجموعه «رهایم نکن» کار آقای عسگرپور در این زمینه مستثنی بوده‌اند و به دلایل متعدد سریال‌های بهتری شدند اما به طور کلی ساختار سریال‌های تلویزیونی بر همان مدار قبل می‌چرخد.

درستکار یکی از مهمترین معیارهای ارزش گذاری هنری بر روی آثار تلویزیونی و سینمایی را «زمان» عنوان کرد و توضیح داد: زمان مشخص می‌کند که فیلم‌ها و آثار تلویزیونی تا چه میزان دارای ارزش هستند و بر روی مخاطب اثر گذاشته‌اند.

او به سریال‌های «هزاردستان» و «دایی جان ناپلئون» که سال‌ها پیش ساخته شده و همچنان اثرگذاری خود را دارند، اشاره و اظهار کرد: این سازندگان ارزش‌هایی را در این آثار داشتند و مواردی را رعایت کردند که در سریال‌های دیگر این اتفاق نمی‌افتد. چرا تلویزیون ایران نباید یک بار دیگر چنین آثاری را خلق کند و متاسفانه سریال‌هایی بزن دررویی و فوری فوتی را پشت سر هم بسازد و پخش کند؟

چرا مدیر فرهنگی از خارج نیاوریم؟!

درستکار درباره ساختار مدیریت تلویزیون یک راهکار ارائه داد و بیان کرد: ما برای فوتبالمان از آقای کی‌روش و از مربیان خارجی استفاده می‌کنیم. برای والیبال هم از مربیان خارجی استفاده می‌کنیم چرا وقتی مدیران فرهنگی‌مان توان لازم را ندارند، مدیر فرهنگی از خارج نیاوریم؟!

او در پایان گفت: زمانی که ما توان مدیریت در حوزه‌های کلان را نداریم بهتر است یک جاهایی دست به کارهای بهتری بزنیم اگر سرزمینمان را دوست داریم.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

یک پیام

  1. سریال دائی جان ناپلئون زمانی ساخته شد که شخصیتی چون دائی جان برای مردم تازگی داشت ، امروز کشور ما پر از دائی جان ناپلئون است !

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا