گروکشی تلخ روزنامه نگاری
پوریا عالمی، روزنامه نگار و عضو علیالبدل هیات مدیره انجمن صنفی روزنامهنگاران استان تهران در یادداشتی با عنوان «گروکشی تلخ روزنامه نگاری» در روزنامهی شرق نوشت:
سلام آقای سلطانیفر گرامی
معاون محترم وزیر محترم ارشاد دولت محترم آقای حسن روحانی محترم.
وقتی انجمن صنفی روزنامهنگاران ایران چوب لای چرخش گذاشته شد و هیچ تلاشی از طرف وزارت کار و وزارت ارشاد انجام نشد که تنها انجمن صنفی روزنامهنگاران مسائل سیاسیاش از مسائل صنفیاش جدا بررسی شود، یک معنی بیشتر نداشت و آن این بود که تعیین تکلیف و وضعیت روزنامهنگاران عضو انجمن صنفی هیچ اهمیتی ندارد. اینکه انجمنهای دولتساخته دیگری هر روز معرفی شد هم سویه طنز ماجرا بود چرا که انجمن صنفی و سندیکا اساسا نباید در دل دولت شکل بگیرد یا باشد تا بتواند از وضعیت حقوق صنفی و کارگری اعضای خود مقابل مصوبات دولتی، تصمیمات کارفرمایی و دیگر مسايل حمایت کند. البته این بلا، بلایی فراگیر بوده و هست که دامن بیشتر انجمنهای کارگری را گرفته است. از اولین حقوق اولیه صنفی بیمه است. شاید اطلاع نداشته باشید که تمام اعضای انجمن صنفی روزنامهنگاران ایران که بیمه بودند یکسویه و بدون اطلاع به آنان، از فروردین ۱۳۹۴ بیمهشان را وزارت فخیمه ارشاد قطع کرده و آنان دست کم بعد از شش ماه متوجه شدند که جا تر است و بچه نیست. گروکشی کردن اینکه یک روزنامهنگار به شرطی میتواند از امکانات صنفی حداقلی مثل بیمه استفاده کند به شرطی که به جای عضویت در انجمن صنفی باید اعتبار و هویتش را به آن نهاد معظم اثبات کند آخرین تیر به بدنه ناتوان مطبوعات مستقل است.
تلاش وزارت ارشاد برای برقرار کردن نظام جامع رسانه – که این قلم و دیگر منتقدان بارها در نقد آن نوشتهاند – و همچنین ساختن «پروانه خبرنگاری» که هویت یک خبرنگار را موکول به تایید آن وزارتخانه میکند نه اشتغال حرفهای یک نفر در مطبوعات و یا عضویت در انجمن صنفی، تلاشی است که جز در راه تحدید و تنگکردن فضای کار روزنامهنگاری هیچ عایدی نخواهد داشت.
با این حال پدید آوردن وضعیتی که هر روزنامهنگاری هر کاری بخواهد بکند نیاز به این است که ابتدا آن نظام برهمزننده نظم استقلال روزنامهنگار و مطبوعات را بپذیرد؛ مهمترین دستاورد معاونت شما و وزارت ارشاد در دولت و دورانی است که برقرار شدنش بیشتر به همت و حمایت روزنامهنگاران مستقل و مطبوعات غیروابسته شکل گرفته است. همان کسانی که گویا تنها نگرانی آن معاونت، استقلالشان است.
بلوکهکردن نامههای اداری ساده و بیهزینه روزنامهنگارانی که نپذیرفتهاند در آن سامانه بیسر و سامان ورود کنند یا انتقاداتی را برشمردهاند به آنچه که آن معاونت اصولا به عنوان سر و سامان دادن و نمرهگذاری و پروانهدهی و اضافه کردن یک ساختار معیوب به همین هلک و پلک کردن گاری شکسته مطبوعات آزاد و فعالیت کمجان روزنامهنگاری، مطرح میکند – آن هم با مثال زدن از الگوهایی مثل نظام پزشکی و وکالت و مهندسی که هیچ مابهازای حرفهای در شاکله روزنامهنگاری ندارند – از دیگر دستاوردهای این دوران طلایی است.
حتما به عنوان معاونت مطبوعاتی بد نیست نگاهی بیندازید به فهرست آن روزنامهنگارانی که از فرودین ۱۳۹۴ که یکباره به مرحمت وزارت معزز ارشاد و وزارت مکرر کار، اعتبارشان هوا شد و بدون اطلاع قبلی، بی بیمه و سنوات حداقلی شدند. همانها که دعاگوی شما و لطفهای وزارت کار هستند و ملزوم به اینکه با تمهیداتی که شما در نظر گرفتهاید به جای انجمن صنفی، دربهدر درهای بیپایان ادارهجات وزارت ارشاد بشوند. آیا به انجام و سرانجام تصمیمات و مصوبات نگاه میکنید؟
آقای سلطانیفر عزیز
همه دولتها دولت مستعجل هستند اما دولت شما برقرار. خوشبختانه هر دو دوره بیشتر مطبوعات مستقل تصورشان این بود که دولت تدبیر و امید بیشتر به درد جامعه میخورد و امیدوارانه به تزریق امید در جامعه کوشیدند. چیزی که مشخص است اتومبیل دولت از پل گذشته است و دیگر نگران پلهای پشت سرش که بر پایههای جامعه، اصناف، مطبوعات مستقل و مردم امیدوار قرار داشت نیست. موفق و برقرار باشید.
انتهای پیام