روزی که مهدی بازرگان استعفا داد
«تاریخ ایرانی» نوشت: «روز ۱۴ آبان ۱۳۵۸ یک روز پس از تسخیر سفارت آمریکا در تهران، دولت موقت به نخستوزیری مهندس مهدی بازرگان استعفای خود را تقدیم امام (ره) کرد.
روزنامه کیهان فردای آن روز در خبری نوشت: «مهندس مهدی بازرگان نخستوزیر استعفای خود را تقدیم امام کرد. به دنبال استعفای دولت امروز اعلام شد که این استعفا دیروز در قم تقدیم امام شده است. صادق طباطبایی معاون سیاسی نخستوزیر و سخنگوی دولت در گفتوگوی کوتاهی درباره تکلیف کارهای جاری مملکت تا تعیین تکلیف دولت جدید اعلام کرد: تا تعیین تکلیف قطعی پذیرش استعفای دولت بازرگان و تعیین دولت جدید، مهندس بازرگان و اعضای هیات دولت ایشان کارهای جاری مملکت را انجام خواهند داد. طباطبایی گفت: اعضای کابینه که در هیات حسن نیت مذاکرات کردستان عضویت دارند همچنان کارهای مربوطه و مذاکرات خود را دنبال خواهند کرد. طباطبایی در مورد اینکه آیا استعفای دولت از سوی امام پذیرفته شده است یا خیر، سکوت کرد.»
متن استعفای مهندس بازرگان که در روز ۱۴ آبان ۵۸ در قم تقدیم امام شد، بدین شرح است: «بسماللهالرحمنالرحیم. حضور محترم حضرت آیتاللهالعظمی امام روحالله الموسوی الخمینی دامة برکاته. با کمال احترام معروض میدارد پیرو توضیحات مکرر و نظر به اینکه دخالتها، مزاحمتها، مخالفتها و اختلاف نظرها، انجام وظایف محوله و ادامه مسئولیت را برای همکاران و اینجانب مدتی است غیرممکن ساخته و در شرایط تاریخی حساس حاضر نجات مملکت و به ثمر رساندن انقلاب بدون وحدت کلمه و وحدت مدیریت میسر نمیباشد، بدین وسیله استعفای خود را تقدیم میدارد تا به نحوی که مقتضی میدانند کلیه امور را در فرمان رهبری بگیرند یا داوطلبانی را که با آنها هماهنگی وجود داشته باشد مامور تشکیل دولت فرمایند. با عرض سلام و دعای توفیق. مهدی بازرگان،۵۸/۸/۱۴»
یکی از مهمترین انتقادات به دولت بازرگان این بود که این دولت مبتنی بر شرایط انقلابی عمل نمیکند. وی در پاسخ به این انتقادات گفت: «اگر مقصود از انقلابی عمل کردن، زدن و ریختن و کشتن و پاشیدن و پا روی همه اصول و قانون و مقررات گذاشتن باشد البته دولت و شخص بنده انقلابی نیستیم. اما اگر بنا باشد که نظم و اصول و سیستم و تغییر عمیق باشد ما انقلابی بودیم و هستیم. اما اینکه میگویند دولت قاطع نیست، فکر کنید کسی را چاقویی دستش میدهند اما تیغه چاقو را به کس دیگری میدهند دستش چاقویی است که اصلا تیغه ندارد.»
بازرگان در متن استعفای خود از «دخالتها، مزاحمتها، مخالفتها و …» میگوید، مواردی که به گفته او وحدت کلمه لازم برای پیشبرد اهداف انقلاب را تهدید میکند. همین مسائل بود که باعث شد دولت موقت در طول دوران زمامداری ۳ بار استعفا کند اما هر بار بنا به دلایلی ناچار به ادامه کار شد. اما واقعه گروگانگیری در سفارت امریکا عزم دولت موقت به کنارهگیری را جزم کرد و آخرین استعفای دولت مهندس بازرگان مورد قبول واقع و پایان کار این دولت ۹ ماهه اعلام شد.
بازرگان در پیام پایانی رادیو تلویزیونی تحت عنوان خداحافظی با ملت گفت: «اول حلالیت میطلبم از مردم به خاطر خطاها، زیانها، خسارتهایی که مرتکب شدیم و حتما مرتکب شدیم. هر جا که بودیم چه در دوران مبارزه و چه در خدمات اداری گام به گام و سنگر به سنگر جلو رفتیم و غیر از این راهی و وسیلهای بلد نبودیم، حالا دیگر متاسفیم و عذر میخواهیم چون بشر بودیم و راهی جز این بلد نبودیم. این چیزی بود که مردم از ما میخواستند.» بازرگان با شکایت از دخالتهای بیجا در کار دولت موقت، در پاسخ حمله منتقدان به دیدار بدون اجازه وزرا با نمایندگان کشورهای خارجی میگوید: «آن نخستوزیری که بخواهد برای ملاقات با وزرا اجازه بگیرد برای لای جرز خوب است.»
یک روز پس از استعفای دولت موقت، امام خمینی رهبر انقلاب اسلامی طی حکمی شورای انقلاب را مامور اداره کشور کرد. متن فرمان امام بدین شرح است: «بسماللهالرحمنالرحیم. شورای انقلاب جمهوری اسلامی. چون جناب آقای مهندس بازرگان با ذکر دلایلی برای معذور بودن از ادامه خدمت در تاریخ ۵۸/۸/۱۴ از مقام نخستوزیری استعفا نمودند ضمن قدردانی از زحمات و خدمات طاقتفرسای ایشان در دوره انتقال و با اعتماد به دیانت و امانت و حسننیت مشارالیه استعفا را قبول نمودم. شورای انقلاب را مامور نمودم برای رسیدگی و اداره امور کشور در حال انتقال و نیز شورا ماموریت در اجرای امور زیر را بدون مجال دارد: ۱- تهیه مقدمات قانون همهپرسی قانون اساسی، ۲- تهیه مقدمات انتخابات مجلس شورای ملی، ۳- تهیه مقدمات تعیین رییسجمهور. لازم به تذکر است که با اتکال به خداوند متعال و اعتماد به قدرت ملت عظیمالشأن باید امور محوله را خصوصا آنچه مربوط است به پاکسازی دستگاههای اداری و رفاه حال طبقات مستضعف بیخانمان به طور انقلابی و قاطع عمل نمایند. ۵۸/۸/۱۵، روحالله الموسوی الخمینی»
فردای آن روز شورای انقلاب با صدور بیانیهای رئوس طرح ضربتی خود برای اداره کشور را اعلام کرد. همزمان دکتر بهشتی نایب رییس مجلس خبرگان و عضو شورای انقلاب در گفتوگویی اعلام کرد: «از این پس تا انتخابات ریاستجمهوری آینده و تعیین رییسجمهوری، ایران به وسیله شورای انقلاب و بدون نخستوزیر اداره خواهد شد.» وی گفت: «اداره یک کشور انقلابی به وسیله شورای انقلاب امری عادی بوده و در سایر نقاط دنیا نیز در چنین مواردی کشور به وسیله شورای انقلاب اداره شده است.»
آیتالله بهشتی پیرامون وظایف جدید شورای انقلاب گفت: «وظیفه کلی دولت یعنی اجرا به عهده شورای انقلاب گذاشته میشود و مانند همه شوراهای انقلاب دنیا اجرا میکند و تا حالا ترجیح میدادیم یک شیوه نویی را برویم، شورای انقلاب داشته باشیم و دولت انقلاب و چون آن هماهنگی و همفکری لازم همانطور که آقای مهندس بازرگان هم در استعفای خودشان گفتهاند به وجود نیامده است در حقیقت یا باید دولت انقلاب طبق موضعگیری و برداشت خودش عمل میکرد و یا شورای انقلاب و انتخاب با امت بود و امام، یعنی هم امت و هم امام تصمیم گرفتند رویهای را که شورای انقلاب در برخورد با مسائل توصیه میکرد انتخاب کنند.»»
انتهای پیام
کار عاقلانه ای کرد و امروز بدنامی رو با خودش همراه نکرد.
خشت اول چون نهد معمار کج — تا ثریا می رود دیوار کج!!
عاش سعیدا ومات سعیدا……..ماندیم ودیدیم……….
بازرگان که با گیوه و ردا کلاه نمدی در زمان رضاشاه تحصیلات متوسطه را تمام کرده به همت دولت رضاشاه و پول ملت ایران راهی فرانسه شد. او پس از بازگشت در قبال بهرهای که برده بود کمترین خدمت را به مملکت کرد اما در عوض با اعمالش باعث زحمت دولتهای وقت شد. گر منجر به حبث خودش شد.
وقتی رییس دولت شد بجز از اعضاء نهضت آزادی هیچکس در کابینهاش نبود. (رحمت به پهلویها)
این رویه که جز جفا به کشور و ملت نیست مخصوص بازرگان نیست. الاحمد، شریعتی، ابراهیم یزدی و …. عینا.
اینکه اگر کاندید ریاست جمهوری میشد رای هم میآورد ناشی از فقدان سواد سیاسی انروز ملت است. (چرا نظارت استصوابی و شورای نگهبان شکل گرفت). نقش بازرگان و همقطارانش در قبال اعدامهای خلخالی چه بود؟ (دست کم سکوت).
در مورد خیانت این مثلا روشنفکران سالها سخن است.