استفادهی ابزاری صنعت تبلیغات از فقر
نسترن فرخه، خبرنگار انصاف نیوز: فقر گاهی به ابزاری در صنعت تبلیغات تبدیل میشود که در این شرایط نه تنها کمک کننده نیست، بلکه به شکل دیگر عامل افزایش آسیب در جامعه نیز خواهد بود. در بعضی تبلیغات حضور کودک کار به شکلی مشهود است که تنها حس ترحم مخاطب را بر میانگیزد بدون آنکه برای این معضل راه کاری ارائه شود.
شرکت کاله در پیج اینستاگرامی خود با نام “کاله پمینا” چند هفته پیش مسابقهای برگزار کرد. در این پیج یک ویدئوی چند دقیقهای برای شب یلدا گرفته شده بود که در آن افراد قصد داشتند با مواد اولیهی این شرکت پیتزا درست کنند و به کودکان کار بدهند و در آخرهم از این کودکان عکس بگیرند. در کپشن این پست ذکر شده بود که عکس برتر برنده خواهد شد. اما چند روز بعد کلیپ پاک شد و موضوع مسابقه تغییر کرد.
این اتفاق بهانهای شد تا خبرنگار انصاف نیوز به موضوع استفاده از فقر و کودکان در صنعت تبلیغات و اثرات آن بر جامعه بپردازد.
خبرنگار انصاف نیوز ضمن گفتوگو با طراوت مظفریان، انسانشناس و فعال اجتماعی با قاسم حسنی، عضو مرجع ملی حقوق کودک نیز در اینباره گفت وگویی کرده است که در ادامه میخوانید:
نباید افراد درگیر با فقر را در جایگاه قربانی در نظر گرفت
طراوت مظفریان انسان شناس و فعال اجتماعی در مورد موضوع فقر در تبلیغات گفت: «سال 1980 تا 84 یک خیریه عکسهای عریان از بچههای آفریقایی را در رسانهها منتشر میکند وبرای این کار 23 میلیون دلار برای اتیوپی پول جمع میکند، بعد از آن بسیاری از انجیاوها به این کار او که باعث جلب ترحم شده بود اعتراض کرده و آن را زیر سوال بردند.
انتقادی که وارد شد این بود که آدمهایی که در فقر هستند لزوما آدمهای بدبختی نیستند که منفعلانه منتظر کمک نشسته باشند و تصویری که از آنها منتشر شد نباید این مردم را در جایگاه یک قربانی در نظر میگرفت. باید صورت مساله دیده شود و به عنوان یک فاعل به آن پرداخت، یعنی فرد فقیر و در معضل بتواند برای نجات خودش اثر گذار باشد. بعد از آنکه این مساله مطرح شد انجیاوها سعی کردند تا تصویرهای مثبتتری از کودکان وا فراد درگیر فقر نشان دهند.
اما در سالهای اخیر این روش دوباره باب شده است تا برای جمع آوری پول استفاده شود. سال 2014 بحث تبلیغات ترحمآمیز مطرح شد و یکسری از عکاسان، انجیاوها و افراد دیگر شروع به آگاهیسازی در این مورد کردند تا یک اخلاقی را در این کار رعایت کنند.
انجیاوها همیشه منتقد به کار خیریهها هستند و خیریهها هم معمولا دیدگاه کلینگر ندارند؛ مثلا وقتی کودک گرسنه را میبینند به هر تصویر و هر کار توسل میکنند تا فقط آن کودک را سیر کنند.
بعد از آن یکسری انجیاوها تصاویر به شدت مثبت از مناطق یا کشورهایی که خیلی درگیر فقر هستند منتشر کردند، مثلا مناظر فوق العاده طبیعی آفریقا را پوستر کردند و روی آن نوشته شده بود: “بیایید کمک کنیم آفریقا با زیباییهایش شناخته شود و نه با گرسنگیهایش” و این باعث آن شد تا مردم بیشتر به فکر ساختن وبررسی آفریقا باشند.»
تبلیغات باید ایجاد سوال کند
این انسانشناس براین باور است که در تبلیغات باید به بررسی موضوع فقر پرداخت و در مورد تبلیغاتی که تنها ترحمآمیز است ادامه داد: «این تبلیغات افراد را به این سمت نمیبرد که چرا چنین فقری وجود دارد، با وجود آنکه میدانیم مجموع مواد غذایی که در دنیا وجود دارد بیشتر از نیاز افراد است. چنین تبلیغاتی وقتی این سوال را مطرح نمیکنند که چرا مردم درگیر فقر هستند، باعث میشوند که قلب افراد سریعا بشکند و با احساس ترحم مبلغی را اهدا کنند به این قصد که یک آدم را سیر کردند، وجدان خودشان را راحت کنند. این شکل کمک باعث میشود چرخهی فقر سرجای خود بماند و افراد فقیر تنها ابژههایی باشند که نیاز کمک کردن خیرین را برطرف کنند.
این تبلیغات باید به گونهای باشد که فقط صرف کمک کردن و دادن یک وعدهی غذایی نشود، بلکه باعث کمکهای زیرساختیتر شوند و به نحوی زندگی فرد را تغییر دهند که خودش را فاعل ایجاد شرایط مناسب کند.»
باید برای کودکان دیدهبان وجود داشته باشد
قاسم حسنی عضو مرجع ملی حقوق کودک به خبرنگار انصاف نیوز گفت: «همهی ما پدر ومادرها، مسوولین، کارشناسها و غیره میگوییم که کودکان اصلیترین سرمایههای ما هستند، نفت ما، انرژی ما، تمامیت ارزی ما، دست آوردهای دفاع مقدس، ارزشهای انسانی و فرهنگی را قرار است کودکان در آینده اداره کنند.
اگر یک روز نفت نداشته باشیم ولی انسانهای رشد یافته و تحصیل کرده داشته باشیم از بی نفتی نمیمیریم کمااینکه دیگر کشورها نمردهاند.
وجود این کودکان از هر سرمایهای مهمتر است و حفظ و بقای هر سرمایهی دیگر بسته به توجه به کودکان است. در حالیکه بین گفتار و رفتار در تناقض هستیم، زیرا زمانی که صحبت از انرژی نفت و گاز میکنیم در موردش برنامهریزی عریض وطویل داریم اما در مورد کودکان حتی یک زیرپله نداریم که به طور کامل و جامع مدافع حقوق کودکان و دیدبان آنها باشد.
باید مرجعی به عنوان دیدبان حقوق کودک، فرا قوهای و ملی وجود داشته باشد که با داشتن یک نهاد استراتژیک در حوزه حقوق کودک، تمام کودکان را تحت پوشش قرار دهد.
نهاد متولی باید یک نهاد فرا قوهای در قد و قامت سازمان بازرسی کل کشور باشد که بتواند استراتژی تعریف کند و برای دستگاههای زیربط شرح وظیفه کند و در نهایت پرسشگری کند و الزامآور باشد؛ زیرا در این صورت نهادها مجبور به پاسخگویی میشوند که ما در حال حاضر این را نداریم و بنابراین شاهد معضلاتی هستیم که کودکان را درگیر کرده است. حتی مثال میتواند تبلیغاتی باشد که از کودکان کار در آن استفاده میشود.
اولین بار توسط ما در انجمن حمایت از حقوق کودکان بود که از واژهی کودک کار استفاده شد، زیرا آن زمان به این کودکان، کودک خیابانی میگفتند که به معنی ولگردی بود و ما تصمیم گرفتیم که کودک کار بگوییم زیرا نباید واژهی ول گردی را برای بچهای به کار برد که به اجبار کار میکند. اما متاسفانه این واژه [کودکان کار] تبدیل به یک واژهی زیبای شیک شده که برای فروش بیشتر محصولات از آن استفاده میکنند.»
کلیپ شرکت کاله فقط یک سهل انگاری بود
قاسم حسنی با اشاره به اینکه شرکت کاله جزو شرکتهای دغدغهمند است و در گذشته حمایتهای بسیاری از انجیاوها کرده است، گفت: «این کلیپ فقط یک سهلانگاری است که در آن خبطی صورت گرفته است و به نظرم به دلیل داشتن شناخت کافی به موضوع در تیم تبلیغاتش بوده است. شرکت مسوول و دغدغهمندی مثل کاله، ای کاش در کلیپ به پروژههایی میپرداخت که بتواند شرایط کودکان را تغییر دهد و کمی عمیقتر موضوع را بررسی کند.»
انتهای پیام
اشخاص فقیر لزوما بدبخت نیستند ، نمونه اش خود ما که خیلی هم خوشبختیم و دعاگو !