یک رییسجمهور به فروش میرسد! / یادداشت
حسین علیپور، تحلیلگر سیاسی، در یادداشتی در کانال تلگرامی راهبرد نوشت:
هر چیزی در این جهان به دردی میخورد، حتی یک روزنامه کذاب به درد برق انداختن شیشهها در هفتههای آخر سال میخورد… (یغما گلرویی)
روزگاری نه چندان دور عبای قهوهای شیخ دیپلماتی که حالا رییسجمهور شده بود را دو طرف میکشیدند.
یکی از راست میکشید و رحمانی فضلی و پورمحمدی را زیر آن، جا میکرد و یکی از چپ میکشید و حجتی و ابتکار را به آن گره میزد و البته کارگزارانیها با حضور پررنگ جهانگیری غمی به دل راه نمیدادند. سهم گرفتن نکتهای بود و روحانی را از آن خود دانستن نکتهای دیگر…
چپها حمایت سیدمحمد خاتمی و نقش او در کنارهگیری عارف را عامل اصلی پیروزی روحانی میدانستند و از سویی راستها به سرکردگی حسین شریعتمداری انگار وظیفه تلخ شدن کام پیروزی بر جناح مقابل را برعهده داشتند.
به طوری که بعد از هیاهوی چپها این روزنامه کیهان بود که با اشاره به سوابق حسن روحانی و عضویت ایشان در جامعه روحانیت که از پایگاههای سنتی اصولگرایان بود؛ وی را ذاتا راست معرفی میکرد.
در این بین، محمدرضا باهنر، از کهنهکاران جریان راست، معتقد بود در اصولگرا بودن حسن روحانی تردیدی نیست و صرف حمایت چپها که نشانه اصلاحطلب بودن روحانی نمیتواند باشد.
آنها نایبرییسی مجلس اصولگرای چهارم و پنجم و دبیری شورایعالی امنیت ملی و همچنین مواضع حسن روحانی در اعتراضات کوی دانشگاه سال ۷۸ را نشانه هویت اصولگرایی وی میدانستند.
چپها اما اعتقاد داشتند روحانی را نه گذشته اصولگرایی که شعارهای اصلاحطلبانه و حمایت یکپارچه چپها به قدرت رسانده و او حالا اصلاحطلب شده و باید دین خود را بپردازد.
درهرحال، جدال راست و چپ ادامه داشت و در این میان وزنه چپها در اذهان میچربید.
پنج سالی گذشت؛ بیشتر عمر ریاستجمهوری هشت ساله رفت و کمترش باقی ماند. حالا دو طرف دریافتند حال و روز اقتصاد و فرهنگ و سیاست خوب نیست و وعدههای انتخاباتی به ثمر ننشسته است.
در این میان، هر دو جناح به فکر ۱۴۰۰ هستند و میدانند شرط لازم پیروزی نقد وضع موجود است؛ نه حمایت از آن.
تجارب تاریخی نشان داده سیدمحمد خاتمی، محمود احمدی نژاد و حسن روحانی با همین استراتژی و وعده «تغییر وضع موجود» رأی مردم را از آن خود کردند و به پاستور رسیدند.
نتیجه آنکه ذائقه مردم تنوع را دوست دارد و نامزدهای انتخاباتی و البته حاکمیت به این اصل توجه دارند و نتیجه هم گرفتهاند!
امروز شاهد آنیم که چپ و راست نگاهشان را از روحانی دور کرده و به ۱۴۰۰ دوختهاند. دیگر نه اصولگرایان به ریشههای هویتی او میپردازند و نه اصلاحطلبان سنگش را به سینه میزنند.
همانهایی که عبای شیخ را از دو طرف میکشیدند؛ حالا حتی حاضر نیستند سایه روحانی با سایههایشان تلاقی پیدا کند.
در این بین، چپها که شعر یغما گلرویی را دوباره میخوانند؛ برای اولین بار دوست دارند، مردم حرف قدیمی روزنامه کیهان را باور کنند که میگفت روحانی یک اصولگراست.
بازی رو به اتمام است و دور شدن از روحانی و نقد وضع موجود و وعده تغییر از شروط پیروزی است.
چپها حالا میخواهند بر سردرِ بازار خود تنها این جمله را بنویسند تا شاید، به کارشان آید؛ «یک رییسجمهور به فروش میرسد!»
انتهای پیام