«در دولت روحانی پولیسازی آموزش شتاب گرفت»
عضو کانون صنفی معلمان با بیان اینکه مطالبات معلمها به چند دسته تقسیم میشود، گفت: اگر بخواهیم اولویت بندی کنیم، مهمترین آنها مطالبات معشیتی معلمها است و این اعتراضهای صنفی از دورهی دولت اصلاحات آغاز شده است و جدید نیست.
مهمترین مطالبات معلمان مشکلات معیشتی است
محمدرضا نیکنژاد در گفتوگو با خبرنگار انصاف نیوز گفت: سال گذشته هم روز معلم و روز جهانی معلم در زمان تصویب بودجهی معلمان به صورت فیزیکی جلوی مجلس، سازمان برنامه و بودجه و ادرات کل استانها اعتراض کردند. دیدار با نمایندهها و مسوولان نیز در دستور فعالان صنفی معلمها بوده است.
او افزود: با توجه به دیدگاه دولت آن زمان که به دنبال اقتصاد آزاد بود و بعد از آنکه فشارهای اقتصادی کارمندان دولت را تحت فشار قرار داد، اولین حرکت اعتراضی صنفی معلمها در سال 81 اتفاق افتاد. اعتراضات صنفی را در هر دورهای داشتهایم. مسالهای که بیشتر مورد اعتراض قرار گرفت مسایل معشیتی بود. همواره افزایش حقوقهایی که هر ساله از طریق بودجه به آموزش و پرورش تزریق شده است آنها را راضی نکرده است. این شکافها آنقدر زیاده شده است که در ده سال گذشته یکی از اعتراضهای معلمان به تبعیض بوده است، یعنی شکاف حقوقی بسیار زیادی میان معلمها و کارمندان دیگر از جمله شرکت نفت و بیمه و… وجود دارد.
علی ماند و حوضش
او افزود: در زمان دولت اصلاحات که معلمان اعتراض کردند. دولت لایحهای به نام خدمات کشوری را به مجلس ارائه داد تا کارمندان دولت حقوقهای یکسان دریافت کنند و معلمها نسبت به بقیهی کارمندان با توجه به حساسیت شغلی که دارند یک درصد حق بیشتری بگیرند، اما دولت احمدی نژاد این را از دستور خارج کرد. اعتراضهایی در سال 85 شکل گرفت و دولت عقبنشینی کرد تا اینکه لایحه تصویب شد، اما یکسری از کارمندان از این قاعده مستثنی شدند و علی ماند و حوزضش.
عضو کانون صنفی معلمان گفت: چند روز پیش میزان خط فقر در تهران و کلان شهرها را حدودا 5 میلیون تومان در نظر گرفتند، الان نهایتا بالاترین حقوق معلم سه میلیون و دویست هزار تومان است. اختلاف حقوق باعث میشود معلمان به اضافه کاری روی بیاورند و از آنجایی که کمبود نیرو وجود دارد به آنها فشار هم میآید. به شغلهای دوم و سوم مثل بنگاهداری روی میآورند و حتی رانندهی سرویس دانشآموزان خود میشوند که خیلی دردآور است. البته راننده سرویس بودن شغل بدی نیست اما از آنجایی که معلم باید اقتدار داشته باشد این درست نیست که رانندهی دانش آموزان خود باشد.
نیک نژاد ادامه داد: آموزش و پرورش یک نهاد عمومی است و اصولا نباید درآمدزایی داشته باشد. اگر به دانش آموزان آموزش درست داده شود به سود کل جامعه است. البته نباید انتظار درآمدزایی داشته باشیم بلکه باید بودجهی درخور بدهیم تا معلمها از شغل خود راضی باشند و انگیزه داشته باشند.
او اضافه کرد: در چند سال گذشته یک سری خواستهی صنفی به معلمها اضافه شده است. یکی از آنها رایگان بودن حق تحصیل است. به عنوان کسی که فرزندان خود را میبینیم که در حال تحصیل هستند و در جای دیگر پیاده نظام اموزش و پرورش هستیم، میتوانیم تضاد طبقاتی را در کلاسهای درس احساس کنیم که در دولت آقای روحانی شتاب بیشتری گرفته است و ایشان برای گسترش پولیسازی آموزش و پرورش هدفگذاری کرده است.
این عضو کانون صنفی عنوان کرد: این مسایل به دلیل کمبود بودجه است و دولت همیشه نسبت به آموزش و پرورش خسیس بوده است. مدرسههای دولتی بدون کمک مردمی قادر به ادامهی کار نیستند. در حال حاضر تفاوت مدارس مختلف در چیست؟ همهی آنها پول میگیرند، در واقع فرق آنها این است که یکی تا آرنج دستش را و یکی دیگر نوک انگشت خود را در جیب مردم میکند. نظام آموزشی به پول مردم اعتیاد پیدا کرده و مسوولین در گوشی میگویند پول بگیرید اما مراقب باشید اعتراض نشود.
او ادامه داد: همین که از خانوادهها پول دریافت میکنند اصل سی قانون اساسی را زیر پا میگذارند. زیرا در اصل سی قانون اساسی به صراحت آمده است که آموزش تا پایان دورهی دبیرستان رایگان است و همچنین نوشته اگر شرایط و امکانات لازم فراهم بود در دانشگاه نیز رایگان باشد. الان حتی در روستاها نیز به شکلهای مختلف و با مقدار کم در حد دو تومان ، پنج تومان و ده تومان از دانش آموزان پول میگیرند. اگرچه آقای روحانی گفته بود که مدارس نباید غیرانتفاعی باشد و براساس شعارهای قشنگی که داد ما معلمها به او رای دادیم، اما متاسفانه هرچه از دولتش گذشت هدف او به سمت خصوصیسازی رفت.
جان 30 درصد از دانش آموزان و معلمان در خطر است
محمدرضا نیکنژاد با بیان اینکه 30 درصد از مدارس کل کشور فرسوده و خطرخیز است، گفت: این سی درصد هم از صد هزار مدرسهای است که وجود دارد و باید تحریب شوند. یعنی سی درصد از معلمها و دانشآموزان در خطر فرسودگی مدارس هستند. هزاران مدرسهی خشتی درمناطق محرومی مثل سیستان و بلوچستان وجود دارد.
او گفت: از پیامدهای دیگر خصوصیسازی این است که در مناطق محروم بویژه در میان دختران، افراد بازمانده از تحصیل وجود دارد. اینها مسایل معلمها است که در یک پکیج آماده شدهاند و اگر بخواهم اولویتبندی کنم به این دلیل که آسیبش به دانش آموزان میرسد اولویت ما در واقع معشیت معلمها است. با آقای بطحایی دیداری داشتهایم و مسایل را مطرح کردیم. اما عدم انفعال زمانی است که این اعتراضها پاسخی بگیرند و وزیر باید بجنگد و حق خود را از بودجه بگیرد.
او در پایان گفت: یک بحشی از معاونان آموزش و پرورش از سازمان برنامه و بودجه آمدهاند و همین باعث شده است که سازمان را به شکل عدد و رقم ببینند. این یک میلیون معلم، 14 میلیون دانشآموزان و 110 هزار تا مدرسه اینها فقط عدد نیستند اما آنها این 15 میلیون را به عنوان کالا میبینند. آموزش و پرورش در اولویت دولت نیست. خود وزیر آموزش و پرورش در صدا و سیما هم گفته است که در واقع معلمها اگر شغل دوم و سوم نداشته باشند زندگی آن ها نمیچرخد.
انتهای پیام
جامعه ای که آموزش وپرورش و معلم آن در اولویت آخرباشد وضع بهتری نخواهد داشت.زیرا تمام ارکان و تمام انسانها از اینجا تحصیل و تربیت میگیرند.اگرمسؤولان یک کمی فکر داشتند تمام امکانات دولتی را صرف این نهاد انسان ساز میکردند نه اینکه حتی به فکرش هم نباشند.دریافتی یک معلم از درآمد یک دست فروش خیلی کمتراست…