خرید تور نوروزی

آقای سلیمی نمین! گرفتار آهِ آیت‌الله منتظری شده‌اید!

محمد امین فرج‌اللهی، پژوهشگر مستند قائم‌مقام در یادداشتی با عنوان “آقای سلیمی نمین! گرفتار آهِ آیت‌الله منتظری شده‌اید!” نوشت:

مقدمه: بلافاصله پس از انتشار صوت دوساعت و چهل و هشت دقیقه‌ای مناظره آقایان سلیمی نمین و مجتبی لطفی، آن را کامل گوش دادم. بدون تعارف پیروز قطعی میدان، آقای لطفی بود. اما این پیروزی بیش از آن که مدیون اطلاعات تاریخی و بیان آقای لطفی باشد، مدیون ضعف اطلاعات و تحلیلهای تاریخی و سادگی آقای سلیمی نمین بود.

اول: حقیقتش چند سالی است یک مساله رنجم می‌دهد و آن هم نگاه تاریخی غلط برخی دوستان حامی انقلاب-از جمله آقای سلیمی نمین- در بررسی و تحلیل آیت‌الله متظری است. متاسفانه مدتی است به این نتیجه رسیده‌ام که آقای سلیمی نمین از همان ایامی که همراه با آقای مسعود رضایی کتاب «پاسداشت حقیقت» را در نقد خاطرات آیت‌الله منتظری نوشته‌اند، دیگر مراجعه دقیقی به اسناد این موضوع نداشته‌اند و هر آنچه در صحبتها و آثار قلمیشان منتشر می‌شود، کلیات و بعضی جزئیات تکراری تاریخی است که همان هم بر اساسا یک خط غلط تحلیلی بیان می‌شود. آن خط غلط «تحلیل تمام موضوع آیت‌الله منتظری با سیدمهدی هاشمی» است. تحلیلی که چون بر خلاف واقعیات تاریخ است، به ناکجاآباد ختم می‌شود. تحلیل غلطی که متاسفانه آنقدر در سالهای اخیر توسط آقای سلیمی نمین و دوستان حامی انقلاب تکرار شده، که «حرف نظام و انقلاب» تلقی شده است. خدا را شاکرم که در مستند قائم‌مقام، روی این خط تخیلی و غلط جلو نرفتیم و واقع‌بینانه و تحلیلی به بررسی موضوع پرداختیم.

دوم: آقای سلیمی نمین همواره در تحلیل آیت‌الله منتظری فقط از «سید مهدی هاشمی» می‌گوید. ای کاش اطلاعاتشان از سیدمهدی درست و کامل بود، اما متاسفانه از چند تحلیل سطحی کلی و چند مصداق جزئی تکراری فراتر نیست. صراحتا باید اعتراف کرد که آقای سلیمی نمین اساسا نه تحلیل جامعی از قبل و بعد از انقلاب سیدمهدی دارد و نه اطلاعات تاریخی درستی از اقدامات و پرونده او. ایشان نه می‌داند هدفی‌ها چه بوده‌اند، نه می‌داند نسبت آنها با طیف سیدجواد غروی چیست، نه می‌داند نسبت آنها با ساواک چه بوده و نه می‌داند ماجرای همکاری سیدمهدی با ساواک از چه سالی و چه مقطعی و به چه کیفیتی بوده است. نه می‌داند ماجرای قتلهای سیدمهدی قبل از انقلاب چیست. کسی که در مناظره می‌گوید ساواک سیدمهدی را می‌برده در پادگانها به نفع رژیم صحبت کند یعنی اساسا نمیداند ماجرای آن تک نوار سخنرانی سیدمهدی در پادگان و دعا برای شاه چیست، یعنی نه پرونده قبل ازانقلاب را درست و دقیق دیده، نه نامه پدر سیدمهدی که آن نوار را ضمیمه کرده دیده، نه اعترافات سیدمهدی درباره این ماجرا پس از انقلاب را دیده. یعنی یک بار یک چیزی شنیده و در ذهنش ثبت شده و اگر از ایشان بپرسید این ماجرا را توضیح دهید، از پاسخ درمیماند.  این یعنی شک نکنید ایشان نمیداند اعترافات سیدمهدی تا اواخر سال 65 و کشف جنازه‌ها هم خیلی قابل اعتنا نیست، چون سعی در فریب بازجو دارد. و اضافه کنید که این یعنی ایشان نه می‌داند خط سه دقیقا چیست، نه ماجرای انشعابش چیست، نه بر اختلاف جپهای خط امامی با جریان آیت‌الله منتظری مسلط است و نه علت همگراییشان در دهه‌های بعد را تحلیل کرده است. متاسفانه و شوربختانه آقای سلیمی نمین یک قاضی بی‌انصاف است که  ناشیانه می‌خواهد بر خلاف مسلمات تاریخی، همه کاسه کوزه‌ها را سر مقصری به نام سیدمهدی بشکند. یعنی دقیقا همان کاری را بکند که سیدمهدی در نامه‌اش به آیت‌‌الله منتظری به انقلابیون نسبت می‌دهد.

سوم: با طرفداران آقای منتظری کم بحث نکرده و کم کلنجار نرفته‌ام. مطالب و مباحثشان را سالهاست مو به مو دنبال می‌کنم. آنها بر خلاف آقای سلیمی نمین، در کارشان که تحریف تاریخ است استادند. برخی از آنها هرچند در دهه شصت منتقدان طیف سیدمهدی و حتی از قربانیان سیاسی او بوده‌اند، اما سالهاست اختلافات را کنار گذاشته و در دفاع از آقای منتظری ائتلاف کرده‌اند. بر خلاف اقای سلیمی نمین دست و ذهنشان پر از دیتا است، تا سه جواب بعد از شبهه شما را در ذهن دارند، یعنی میدانند این حرف شما جوابش چیست، جوابِ جوابش چیست و در کدام منبع تاریخی است، نقطه ضعف آن جواب چیست و چطور باید از کنارش رد شد و… . بهترین خوراکی که می‌تواند جلویشان قرار بگیرد هم آدمی است که اطلاعاتش دقیق نباشد و تحلیل درستی از قضایا نداشته باشد و همان حرفهای ابتدایی را که آنها تا چند جواب بعدش را بلدند بزند و آنها هم خوب او را بپیچانند. یعنی آقای سلیمی نمین. مثال بارزش کجا بود؟ وقتی که از آقای سلیمی پرسیدند کتاب «انتقاد از خود» را خوانده‌اید؟ گفت نه. گفتند فایلش را دیده‌اید؟ گفت نه! یعنی اساسا آقای سلیمی نمین نمیدانست کتابی به این نام از طرف جریان آقای منتظری منتشر شده است، چه برسد به اینکه آن را خوانده باشد، تحلیل کرده باشد، تناقضاتش با حرفهای قبلی را درآورده باشد و … .

چهارم: چند سال است روی بحث آیت‌الله منتظری متمرکز شده‌ام. خدا را شکر به لطف بحثهای تاریخی پس از مستند قائم‌مقام همه می‌دانند که بیت امامی‌ها و بیت منتظری‌ها مدتهاست با هم خوب شده‌اند. خصوصا بیت امامی‌ها تاکید دارند بر خلاف دهه شصت و هفتاد، علیه آیت‌الله منتظری سخنی نگویند. به این مساله تفصیلا در گزارشهای مختلفی پرداخته‌ام. اما متاسفانه آقای سلیمی نمین این مساله را هم نمی‌داند. نمی‌دانم رابطه و رابط ایشان با سایت جماران و موسسه تنظیم و نشر آثار امام چیست که آقای سلیمی نمین تا بحال یکبار حساس نشده که درباره جریان تحریف امام و سانسور نگاه امام درباره آیت‌الله منتظری در آن مجموعه سخن بگوید. نمیدانم ایشان هیچ وقت برایش سوال پیش نیامده که چرا از صدر تا ذیل موسسه تنظیم و نشر آثار امام یک کلام علیه جریان نهضت آزادی و آیت‌الله منتظری منتشر نمی‌شود؟ چرا رنجنامه مرحوم حاج‌احمدآقا سالهاست مستقلا منتشر نمی‌شود؟ اساسا در سالهای اخیر که رهبرانقلاب ماجرای تحریف امام را مطرح کردند، فهم آقای سلیمی نمین از این مساله و نقش حسن خمینی و موسسه تنظیم و نشر در آن چه بوده؟ هشتگ اسم ایشان در سایت جماران را جستجو کنید و تیترها را ببینید! از گفتگوی ملی که مورد تاکید خاتمی بوده از ایشان تیتر گرفته‌اند تا هزار موضوع دیگر درباره احمدی نژاد و سفر روحانی به سازمان ملل و تتلو و عاقلانه نبودن فشار بر دولت و امثالهم. گویا آقای سلیمی نمین که همیشه آیت‌الله منتظری را به یک شیخ ساده لوح آلت دست سیدمهدی هاشمی تقلیل می‌دهد، خود گرفتار همان آفت شده و ساده‌لوحانه در اختیار موسسه تنظیم و نشر و سایت جماران است.

پنجم: موضوع کمک آیت‌الله منتظری به بهائیان که پس از مناظره توسط آقای سلیمی نمین بولد شد، مانوری برای پوشاندن شکست مناظره و البته مصداق طوفان در فنجان چای بود. قطعا یکی از مهمترین آفتهای جریان آیت‌الله منتظری که مورد انتقاد انقلابیون است، «سیاسی‌کاری» است. کاش سیاسیکار نمی‌شدیم… . یادم است سال گذشته در روزهای اوج اکران قائم‌مقام، توسط یک موسسه محترم به اکرانی دعوت شدم که سخنرانش آقای سلیمی نمین بود. همین حرفهای همیشگی را تکرار کرد. پس از جلسه وقتی همه رفتند، در خیابان چند دقیقه‌ای مختصرا این نقدها را خدمتشان گفتم و میخواستم فتح بابی باشد که بعدتر تفصیلا خدمتشان برسم و در اینباره صحبت کنیم. اما ایشان تلویحا گفت حواست باشد مغرور نشوی! نمیدانم مغرور شدن مصداق آن انتقاد خصوصی بود یا دست خالی به میدان مناظره با رقیب رفتن… . شاید برخی نوشتن این مطلب با این قلم تند را بازی در زمین رقیب و خلاف مصلحت بدانند، اما صاحب این قلم، سکوت بیشتر در برابر این خط غلط تاریخی که نام انقلاب را بر پیشانی خود دارد، خیانت به انقلاب می‌داند و به قول امام راحل در نامه شش فروردین خطاب به آیت‌الله منتظری: «من کار به تاریخ و آنچه اتفاق می‌افتد ندارم؛ من تنها باید به وظیفه شرعی خود عمل کنم.»

پ.ن: سال گذشته و در روزهای داغ اکرانهای قائم‌مقام، دوستداران آیت‌الله منتظری جوسازی سنگینی کردند تا «مستند» به حاشیه برود. مهمترینش درخواستهای مکرر «مناظره» بود. حقیقتش چون با روحیه آن بزرگواران آشنا بودیم، عزم کردیم برای به حاشیه نرفتن «مستند»، ترک «مناظره» کنیم. امسال درآستانه هشتمین سالگرد درگذشت آیت‌الله منتظری و اولین سالگرد انتشار مستند «قائم‌مقام»، آمادگی مناظره با آقایان مجتبی لطفی یا مصطفی ایزدی در حضور رسانه‌ها را دارم.
والسلام؛

محمد امین فرج‌اللهی
پژوهشگر مستند قائم‌مقام”

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

پیام

  1. به مدد رسانه های دوپینگی باید که این گونه سخن بگوید! آیت الله منتظری بی رحمانه نقد می شود، دفتر امام و اعضایش همین طور، مرحوم امام را گاهی خداحفظش کند شیرعلی، گوشه یی را به نقد نشسته و… این دوستان را منشان چه کسی باید به نقد بنشیند، تا برای همه چیز و همه کس یک طرفه، نسخه نپیچند و به اسم خط انقلاب تقابل پیشه کنند؟!!!

    1
    2
  2. جناب فرج اللهي، خوشبختانه در عصر اطلاعات و سهولت دسترسي به آن، بازي با کلمات و ننه من غريبم بازي در آوردن جواب نميدهد! الانه دسترسي سريع و بسيار سهل و آسان مردم به حقايق و واقعيت هاي اخبار و اطلاعات را نميتوان با هيچ پاک کننده اي کم رنگ و يا بدون رنگ و حذف کرد. مردم، هم شما و خط و طيف سياسي شما را بخوبي ميشناسند، هم آيت الله منتظري فقيد و خط و طيف سياسي ايشان را. لذا بنظرم دست و پا نزنيد که در غيراينصورت، هرچه بيشتر در باتلاقي که خودتان بوجود آورده ايد، فرو خواهيد رفت.

    2
    5

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا