چرا حنای قالیباف رنگی ندارد؟
24آنلاین نوشت:
زمان زیادی از انتخابات ریاست جمهوری گذشته است اما هنوز عدهای نتوانستند شکست در انتخابات را فراموش کنند و هر فرصت و تریبونی را غنیمت میشمارند و خود را در همان حال و هوای مناظرههای انتخاباتی سال ۹۲ یا ۹۶ میبینند که صحبتهایشان خریدار پیدا نکرد و در نهایت هم اقبالی در پای صندوقهای رأی به دست نیاورد.
محمدباقر قالیباف از آن دست افرادی است که نه تنها تجربه متعدد حضورش در انتخابات نشان داد از بدنه اجتماعی قابل توجهی برخودار نیست، بلکه حالا از هممسلکان خودش در اردوگاه اصولگرایی هم بریده و ساز نواصولگرایی را کوک کرده است که به زعم اصولگرایان چیز جدیدی از آن در نمیآید.
قالیباف این بار سخنرانی مراسم بزرگداشت دانشجو را بهانه کرد تا دوباره سوار بر طیاره آرزوهایش شود و سودای پاستور را در سر بپروراند و باب تخریب دولت را بگشاید.
درست در روزهایی که ایالات متحده به تایید مقامات آن کشور و بسیاری از تحلیلگران اقتصادی و سیاسی، سختترین تحریمها را علیه ایران اعمال کرده است و همراه با همپیمانانش در منطقه از هیچ کوششی برای به زانو درآوردن کشور دریغ نمیکند، قالیباف هم پشت تریبون میرود تا خواسته یا ناخواسته همین خط تخریب و تضعیف حاکمیت را پیش ببرد و مردم را از بهبود اوضاع و مقابله در برابر فشارهای ظالمانه آمریکا، ناامید کند.
قالیباف در دانشگاه تهران و در جمع دانشجویان این سوال را مطرح میکند که ریشه اصلی چالش اقتصادی در کجاست؟ بعد خودش با استفهام انکاری میگوید: «آیا تحریم ریشه این چالش اقتصادی است؟»
هر چند انکار تاثیر تحریمها را از دو بابت میتوان تفسیر کرد: اول آنکه قالیباف نیز مانند احمدینژاد ترجیح میدهد با ژستی پوپولیستی تحریمها را کاغذپاره بخواند اما فراموش کند که در همان دوره چگونه تحریمها فرصتی را برای بابک زنجانیها فراهم کرد تا سرمایههای این مردم را از خزانه کشور خارج کنند.
دوم آنکه قالیباف حق دارد که اثر تحریمهای بیسابقه را چندان لمس نکرده باشد چرا که عملکرد دستگاه دیپلماسی دولت به گونهای بود که با وجود اعمال تحریمهای سنگین از سوی آمریکا، کشورهای دیگر نه تنها از در همراهی با شریک بزرگ تجاریشان وارد نشدند بلکه همه تلاش خود را به کار بستند تا تن به تبعیت از این تحریمها ندهند. اگر زمان تصدیگری هممسلکان قالیباف، تحریمها توانسته بود درهای همه کشورها را بر روی ایران ببندد، قالیباف و دوستانش نمیتوانند باور کنند که در این دوره، همپیمانان دیرینه آمریکا در اروپا به دنبال ساز و کار مالی مستقلی برای تعامل با ایران هستند.
هر چند نمیتوان منکر شد که تحریمها همچنان ظالمانه بخشی از اقتصاد کشور را تحت تاثیر قرار داده است، اما مدیریت اقتصادی کشور، بر خلاف آنچه آمریکا انتظار داشت، بعد از ۱۳ آبان و اعمال سختترین نوع تحریمها، شرایط را کنترل کرد و برای ادامه راه نیز برنامههایی ارائه داده است.
محمدباقر قالیباف در بخش دیگری از صحبتهای اخیرش در دانشگاه، گفته است: «برخی مسئولان نهتنها مشکل را بهصورت ریشهای حل نمیکنند، بلکه آن را سیاسی هم میکنند و طوری وانمود میکنند که انگار رقیب سیاسی آنها نمیخواهد مشکل مردم حل شود.»
این صحبتهای قالیباف را شاید اگر فرد دیگری مطرح میکرد میشد به حساب ناآگاهیاش از تاثیر برخی سیاسیکاریها و اقدامات هدفدار بر شرایط عمومی کشور گذاشت؛ اما قالیباف احتمالا خوب به یاد دارد در روزهایی که عربستان سعودی به دلیل فاجعه منا و بعد از آن اعدام مخالفانش از جمله شیخ نمر، در انزوای بینالمللی به سر میبرد و دولت ایران در مناسبات منطقهای و بینالمللی دست بالا را داشت، چگونه عدهای با حمله به سفارت عربستان در تهران و به آتش کشیدن آنجا، ورق را به نفع حاکمان سعودی برگرداندند.
احتمالا نیازی نیست به قالیباف یادآوری کرد کسانی که پشت پرده نیروهای خودسر و حملهکننده به سفارت عربستان قرار داشتند عکسهایشان با قالیباف همچنان موجود است، حضورشان در ستاد انتخاباتی او مستند است و احتمالا نیازی به گفتن ندارد که یکی از سولههای مدیریت بحران شهرداری در دوره شهردار بودن قالیباف، برای برگزاری کلاس جودو در اختیار همان افراد قرار گرفته بود.
قالیباف اگر راهی برای اداره کشور دارد، ابتدا پاسخ پرونده واگذاری املاک میلیاردی شهرداری را در دوره شهردار بودنش بدهد؛ پاسخ بدهکاریهای کلان شهرداری تهران را بدهد که برای شهرداران بعدی به ارث گذاشت، پاسخ افتتاح عجولانه خط مترویی را بدهد که ناایمن بودنش میتوانست جان شهروندان زیادی را به خطر بیندازد و پاسخ دهها پرسش دیگر درباره ناکارآمدیهایش را بدهد.
مطرح کردن برخی صحبتهای بیپایه و دست گرفتن تیغ تخریب و تضعیف دولت از یک سوی، و خود را حامی فرودستان نشان دادن از سوی دیگر، حنایی است که مردم بارها در انتخابات به قالیباف گفتهاند دیگر رنگی ندارد.
انتهای پیام