وقتی شفیعی کدکنی را به دانشگاه تهران راه نمیدهند!
«ایلنا» نوشت: روز گذشته محمدرضا شفیعی کدکنی استاد برجسته دانشکده ادبیات دانشگاه تهران، در اتفاقی نادر، از ورود به دانشگاه بازماند.
روز سهشنبه یازدهم دیماه، بهرغم حضور دانشجویان در کلاس درس، کلاس به علت عدم حضور استاد تشکیل نشد، حال آنکه به مدت بیش از یک ساعت، فاصله استاد از محل تشکیل کلاس فقط ۵ دقیقه بود و استاد کماکان پشت درهای دانشگاه مانده بود. علت این اتفاق، همراه نداشتن کارت پرسنلی توسط دکتر شفیعی کدکنی بود که به همین جهت، انتظامات مانع از ورود وی به دانشگاه شد.
بسیاری از دانشجویان معتقد بودند که این اتفاق به علت بروز حوادث روز قبل از آن در مقابل دانشگاه تهران بود که مقرر شده بود در این روز هیچکس بدون کارت پرسنلی یا کارت دانشجویی وارد دانشگاه نشود. ظاهرا پادرمیانی مدیر گروه ادبیات فارسی و حتی گفته میشود نیلی احمدآبادی (رئیس دانشگاه)، نتوانست کارساز باشد و تلاشها برای ورود دکتر شفیعی کدکنی به دانشگاه به علت به همراه نداشتن کارت پرسنلی بینتیجه ماند.
پس از پیگیریهای ما برای تماس با ریاست دانشگاه و بینتیجه ماندن آن، جستوجو برای فهم چرایی این اتفاق از کانال تماس با مدیریت روابطعمومی دانشگاه دنبال شد ولی این مسئول در پاسخ به پرسشهای ما گفت: اتفاق خاصی نبوده است و این موضوع حل شده! و البته ارتباطی با انتظامات دانشگاه تهران نداشته و تلاشها برای عدم ورود ایشان به دانشگاه، بیشتر معطوف به نیروهایی بیرون از دانشگاه بود.
مدیر مربوطه با اعلام اینکه در جلسه است، از پاسخگویی به سایر پرسشها امتناع ورزید.
گفتوگو با مسئول حراست و انتظامات دانشگاه تهران نیز به نتیجه روشنی منجر نشد و او با بیان اینکه «اتفاق خاصی نبوده و نیازی به خبریشدن ندارد» از گفتوگو در اینباره به دلیل «حضور در جلسه» سر باز زد.
بهنظر میرسد عدم پاسخگویی مسئولان دانشگاه تهران به این دلیل که این مسئله از جانب آنها اتفاق نیفتاده است، نشانه ناخوشایندی از امکان تکرار برخوردهای مشابه با اساتید نامآوری نظیر دکتر شفیعی کدکنی باشد.
انتهای پیام
فلک به مردم نادان دهد زمام امور
تو اهل دانش و فضلی، همین گناهت بس
اون وقت یک نفر شاغلان (ابوالمشاغل) باید در تلویزیون تاریخ و فرهنگ ما رو معرفی کنه و استادی در این حد در خود دانشگاه هم نگذارند راحت باشه !
وقتی ایشون بدون فکر و عجولانه درباره یک اتفاق که ابعادش روشن نشده. اظهار نظر احساسی میکنن، قطعاً به عواقبش فکر کردن.
وقتی ایشون بدون فکر و عجولانه درباره یک اتفاق که ابعادش روشن نشده. اظهار نظر احساسی میکنن، قطعاً به عواقبش فکر کردن.