روزی که در حلبچه بوی خردل پیچید
شهر کرد نشین حلبچه در تاریخ 25 اسفند 1366، در جریان جنگ ایران و عراق، به فرمان صدام مورد حملهی شمیایی قرار گرفت. این حمله بخشی از عملیات انفال بود که طی این عملیات حدود 180 هزار نفر از کودکان، زنان و سالخوردگان مناطق کردنشین قتل عام شدند. در بمباران شیمیایی حلبچه نزدیک به 3200 تا 5 هزارنفر کشته و 7 هزار تا ده هزار نفر که اکثراً از غیر نظامیان بودند زخمی شدند.
سی و یک سال پیش در چنین روزی ساکنین شهر کردنشین حلبچه مورد حملهی شیمیایی رژیم بعث عراق قرار گرفتند. این حمله به فرماندهی «علی حسن المجید» معروف به «علی شیمیایی» به دستور صدام حسین شکل گرفت. پیش از حملهی شیمیایی این شهر به مدت دو روز با بمبهای متعارف به دلیل این که مقاومت شیشههای ساختمان شهر در برآر گازهای رسمی به حداقل برسد بمباران شد.
این حمله در ساعت دو بعد از ظهر روز 25 اسفند 1366 آغاز شد و تا پنج ساعت بعد ادامه یافت. این بمباران شیمیایی بخشی از عملیات انفال ارتش صدام بود که در استانهای کردنشین کرکوک، دیاله، نینوا و صلاح الدین عراق و تحت فرماندهی علی حسن مجید پسرعموی صدام صورت گرفت.
در حملهی شیمیایی به حلبچه نزدیک به 3200 تا 5 هزار نفر کشته و نزدیک به 7 تا ده هزار نفر زخمی شدند و صدها تن دیگر بر اثر عواقب بیماریها و نقص عضو در هنگام تولد یا سالهای پس از حمله کشته شدند. شمار بسیاری از آنان تا امروز هم از تاثیرات گازهای سمی در رنج هستند.
گازهای خردل، سارین، تابون و وی اکس، گازهای سمی بود که دولت عراق در این حمله از آنها استفاده کرد.
فاجعهی شیمیایی حلبچه در حالی رخ داد که در پی عملیات والفجر 10 رزمندگان ایرانی بسیاری از مناطق کردنشین از جمله حلبچه را از نیروهای بعثی آزادسازی کردند. پس از ورود نیروهای ایرانی به این شهر، مردم شهر و روستاهای اطراف نه تنها در برابر آنها مقاومت نکردند حتی به استقبال آنها شتافتند. این استقبال برای حزب بعث غیر قابل باور بود و حزب بعث برای مجازات ساکنان کرد نشین حلبچه این شهر را مورد حملهی شیمیایی قرار داد.
روزنامهی گاردین دو انگیزه را باعث بمباران شیمیایی حلبچه میدانست و نوشت: «دو انگیزه باعث این عمل وقیحانه شد، یکی ضربه زدن به نیروهای ایرانی در حال پپیشروی و دیگری سرکوبی اقلیت مورد غضب کُرد.»
کتاب «عراق از جنگ تا جنگ؛ صدام از اینجا عبور کرد» که توسط غسان شریل، روزنامه نگار و نویسندهی لبنانی نوشته شده است؛ که این نویسنده میکوشد در خلال مصاحبه با چهار فرماندهی عالیرتبهی حزب بعث به گوشهای از پرسشها و ابهامات در مورد حزب بعث و تاریخ معاصر عراق پاسخی بیابد.
این نویسنده برای پاسخ به این سؤال که چرا صدام حلبچه را بمباران کرد با نزار خزرجی، یکی از فرماندهان مهم ارتش عراق در جبههی شمالی، در جنگ ایران و عراق که از سال 1988 تا 1990 ریاست ستاد ارتش عراق را بر عهده داشت، مصاحبه کرد.
نزار خزرجی در این مصاحبه گفت: «حلبچه به دستور فرماندهی کل قوا مورد هجوم قرار گرفت. واقعیت این است که نتیجهی آن حمله هم بسیار شگفت انگیز بود. علی حسن المجید مسوول شمال بود و به او اختیارات استثنایی کاملی داده شده بود. در انجا ایرانیها هم حملاتی را به منطقه انجام میدادند. عناصر امنیتی و حزبی به علی حسن المجید اطلاع دادند که حلبچه سقوط کرده است و او هم فوراً صدام را در جریان گذاشت. دران موقع صدام دستور حمله ویژه به حلبچه را داد با این تصور که میتواند خسارت سنگینی را بر ایرانیها تحمیل کند. حملهی هوایی صورت گرفت؛ عجیب اینکه حلبچه در لحظهی حمله دست ایرانیها نیفتاده بود و همچنان شماری از سربازان عراقی در آن حضور داشتند.» [تاریخ ایرانی]
احمد ناطقی، سعید صادقی و سعید جان بزرگی (که به دلیل استنشاق گازهای شیمیایی بعدها جانش را از دست داد) عکاسانی بودند که همزمان با بمباران شیمیایی، در حلبچه بودند. انتشار عکسهای قربانیان حلبچه توسط عکاسان ایرانی به دلیل اینکه در لحظهی مرگ آنان گرفته شده بود بسیار تکاندهنده بود و بازتاب و تأثیر فراوانی بر افکار عمومی جهان گذاشت. از میان این همه تصاویر عکس، عمر خاور، مرد کردی که کودک یک سالهاش را در آستانهی در خانهاش به آغوش داشت به عنوان نماد فاجعهی حلبچه شناخته شده است.
میشل لوکلرک، خبرنگار خبرگزاری فرانسه، چند روز پس از حملهی شیمیایی به حلبچه نوشت: «در حالیکه در دور دست، توپها در حال غرش هستند، در اینجا کوچکترین صدایی به گوش نمیرسد، نه فریادی هست، نه حرکتی. حلبچه در سکون به سر میبرد و در خوابی عمیق فرو رفته است.»
لوکلرک نوشت: «خانهها هنوز سرپا هستند، قفسههای دکانها پر هستند، اما از زمانی که هواپیماهای عراقی سم کشندهشان را فرو ریختهاند، هیچ تنابندهای در اینجا زندگی نمیکند.» [دویچه وله]
کیهان کلهر قطعهی نخست آلبوم «شهر خاموش» را به یاد قربانیان حلبچه نواخت که نام این آلبوم هم اشاره به همین فاجعه دارد.
خانوادهی کامکار هم اثری به نام «پوئم سمفونی حلبچه و خرمشهر» را به یادبود آن ساختند.
حملهی شیمیایی به حلبچه بدون مجازات باقی نماند؛ علی حسن المجید فرماندهی این فاجعه در سال 2010 به جرم جنایت جنگی در حلبچه اعدام شد. صدام حسین، دیکتاتور مخلوع عراق نیز به خاطر نسل کشی موسوم به انفال متهم به قوم کشی شد و در سال 2006 به اتهام جنایات دیگر اعدام شد.
انتهای پیام