“هاشمی ها و فریاد واتعدیلا!”
اروجعلی محمدی، عضو شورای مرکزی حزب اتحادملت، در یادداشتی با عنوان “هاشمی ها و فریاد واتعدیلا!” برای “راهبرد” نوشت:
یکی از بزرگان نقل کردهاند که در دوران جنگ یک ایرانی ساکن آمریکا به دیدن آقای هاشمیرفسنجانی میآید و به آقای هاشمی میگوید: “آیا شما نمیخواهید پولتان زیاد بشود و در جنگ پیروز بشوید؟”. آقای هاشمی میگوید: “بله”. آن آقا میگوید: “شما قیمت ۷۵ریال دلار را تعدیل کنید و دلار را به چندین برابر بفروشید تا درآمد ریالی شما بخوبی افزایش یابد”.
آقای هاشمی با قبول این موضوع خدمت امام میرسند و به امام میگویند تا شما برای انجام این کار فرمان ندهید؛ من از اینجا نمیروم. امام میفرمایند شما هزار روز هم اینجا بنشینید؛ من چنین فرمانی نمیدهم. ولی یک کار را میکنم و آن این است که این پیشنهاد شما را به دولت میدهم تا بررسی کنند و نتیجه این پیشنهاد با حضور من، در جلسه سران سه قوه جمعبندی بشود.
نخستوزیر علیرغم مخالف بودن، موضوع را برای سران قوا ارسال میکنند و از سازمان برنامه، بانک مرکزی و وزارت اقتصاد نیز مجددا نظرخواهی میکنند و نتیجه کار بعد از بررسیهای همهجانبه در جلسه سران قوا با حضور امام مطرح میشود؛ ولی آقایان رییسجمهور و رییس قوه قضاییه و نخستوزیر با این پیشنهاد مخالفت میکنند و آقای هاشمی بعنوان رییس مجلس دراقلیت قرار میگیرند و موضوع تعدیل اقتصادی و موضوع افزایش قیمت ارز برای تامین درآمد بیشتر برای مخارج حکومتی منتفی میشود.
اما این سیاست بنیانکن بعد از رحلت امام و به قدرت رسیدن آقای هاشمی اجراشد که یکی از نتایج آن، گرانیهای گسترده و نارضایتی مردم و بروز ناآرامی و اعتراضات در شهرهای مشهد، شیراز، اسلامشهر و…. بود.
نمیدانم چرا سیاست تعدیل اقتصادی برای خانم فائزه هاشمی این قدر حیثیتی شده است که اخیرا در مصاحبه با روزنامه “آرمان” از اینکه دو جناح چپ و راست مانع ادامه آن شدند؛ ابراز تاسف کردهاند.
باید از خانم هاشمی پرسید: ملت ایران چه گناهی کردهاند که خداوند در این خاک نفت قرار داده که یک بار با فروش نفت و درآمدهای آن، اقتصاد ایران دچار نفرین منابع و بیماری هلندی میشود و دیگربار هم با افزایش قیمت دلار، جان مردم به لب میآید و بعد از بالا رفتن نرخ دلار هم میفرمایند قیمت انرژی در ایران نسبت به فوب خلیجفارس پایین است و به دلیل ارزانی قاچاق میشود و چارهای جز افزایش قیمت بنزین و انرژی در ایران نیست و بعد هم قیمت انرژی را بالا میبرند و بازهم قیمتها افزایش مییابد.
سوال این است که این سیاست مخرب تعدیل اقتصادی کی تمام میشود؟ ظاهرا این سیاست مشروعیتزدا تا زیمبابوه و ونزوئلا شدن ادامه خواهد یافت.
سیاست تعدیل مورد حمایت
خانم فائزه هاشمی و حزب کارگزاران با تحمیل گرانی و تورم به جامعه، شکاف دولت-ملت را بهشدت افزایش داده و این دوستان آن را به هیچ میشمارند.
یادمان نمیرود که در سالهای قبل از دوم خرداد، تئوریسینهای این جریان مدام گفتند دوسه میلیون نفر هم در زیر چرخهای توسعه کشته شوند، مهم نیست؛ در شرایطی که قرآن کشتن یک نفر را کشتن تمام انسانها میداند.
این رمز سقوط ماست که تابهحال آن را نفهمیدهایم و حتی انتخابات سال۸۴ هم موجب عبرتی نشده است و هنوز هم مرغ حامیان تعدیل یک پا دارد.
نمیدانم چرا عراق، سوریه و یمن سیاست تعدیل اقتصادی را اجرا نمیکنند؟ فرانسه و آلمان که جای خود دارند؛ چرا هند، مصر و الجزایر این سیاست داهیانه را از ما یاد نمیگیرند؟
البته خانم هاشمی باید سر به آسمان بسایند که اگر آقای هاشمی نتوانست سیاست تعدیل را بهخوبی اجرا کند؛ حالا آقای روحانی دقیقا و بهخوبی این پروژه آقای هاشمی را اجرا میکنند و شاید دست ایشان را هم از پشت بستهاند.
حامیان روحانی هم خاموشند؛ با این بهانه که خداینکرده انتقاد به گرانی ارز و سیاست تعدیل اقتصادی دولت ممکن است آب خانه جناح رقیب را گرم کند.
در شرایطی که رقبای اصلاحطلبان و دولت در صداوسیما با تمام قوا همه عواقب تحریم، گرانی، تعدیل اقتصادی و حتی کمبود گوشت و دارو را با بزرگنمایی کمبودها به نام سیاست روحانی و اصلاحطلبان قباله میکنند و آن را به ضمیر ناخودآگاه جامعه پانچ میکنند.
تندروها هم که ۸۰۰میلیارد دلار درآمد نفتی ۸ساله احمدینژاد را در مسیر جاهطلبی و هولوکاستستیزی خود به اقتصاد مصرفی ایران تزریق کردهاند و با به فنا دادن پول اشتغال ۱۳میلیون ایرانی و با خلق بیماری هلندی ارزش پول ملی ایران را به کاه کاهش دادهاند و ملت را به خاک سیاه نشاندهاند؛ حالا با فرار به جلو بازی “کی بود، کی بود؟ من نبودم”؛ راه انداختهاند و تبعات فجایع مالی و پولی خود را با هنر تصویر و رسانه و انحراف افکار عمومی به حساب اصلاحطلبان واریز میکنند.
دراین گیرودار خانم فائزه هاشمی هم بیتوجه به تبعات موضوع تعدیل فریاد “واتعدیلا” و “واسلاما” و “واجناح چپ” سر میدهند.
خانم هاشمی شاید سفره بینان ندیدهاند؛ ولی بسیاری از مردم ما سفره بینان دیدهاند و سیاست تعدیل را هم مثل شعار “آوردن نفت بر سر سفرهها” موجب کوچکتر شدن سفرههای خود میدانند.
من شخصا در همین ایام با تحقیق در عواقب افزایش نرخ ارز به نتایج تلخی رسیدهام که یکی از جداول این تحقیق را ذیلا ارائه میکنم:
جامعه آماری این جدول بیش از ۳۰۰۰نفر کارگر و مهندس یک بنگاه بزرگ تولیدی است که قدرت خرید آنان در سه مقطع ۸۴ و۹۲ و۹۷ بعنوان شاهد مورد تحقیق قرار گرفته است.
بر اساس این تحقیق، در سال ۸۴ حقوق دریافتی یک کارگر این بنگاه، معادل ۱/۲۳ سکه و حقوق دریافتی یک مهندس معادل ۲/۷۹ سکه بوده که در سال۹۲ درآمد یک کارگر به ۵۲صدم یک سکه و حقوق یک مهندس به ۸۸صدم یک سکه کاهش مییابد.
علیرغم افزایش قدرت خرید این حقوقها تا خرداد سال۹۷ در دولت روحانی با بروز تحریمها و اجرای مجدد سیاست تعدیل، بار دیگر در پایان سال۹۷ حقوق یک کارگر آن بنگاه به ۶۰صدم یک سکه و حقوق یک مهندس به۸۵صدم بهای یک سکه بهار آزادی کاهش یافته است.
این فقر ظالمانه نتیجه غارت موسسات غیرمجاز مال و بانکهای رباخواری است که با سوءاستفاده از سرمایههای مردم به خلق نقدینگی وحشتناک دست یازیدند و ملت را غارت کردند.
این فقر ثمره آیندهفروشیها و بیانضباطیهای گستردهای است که از سال۸۸ به بعد دامن نظام مالی و پولی ایران را گرفته است و امروز با همان راهحل دمدستی و آسان تعدیل اقتصادی و افزایش قیمت ارز به جبران غارت آنان اقدام میشود.
راهحلی که هیچ سودی ندارد و سکنجبینی است که صفرا میافزاید؛ در شرایطی که یگانه راهحل اقتصاد کشور کاهش هزینهها و سرمایهگذاری در اشتغال مولد ایران است.
براساس اعلام سازمان بینالمللی کار، چین به خاطر صلاحیتهای بیبدیل علمی در استفاده مولد از نیروی انسانی خود در فاصله سالهای ۱۹۷۸ تا ۱۹۹۶ در کمتر از دو دهه توانست با ۳۱۰میلیارد دلار سرمایهگذاری ۲۲۶میلیون نفر شغل مولد ایجاد کند.
ولی در دولت احمدینژاد در دوره ۱۳۸۵ تا ۱۳۹۰ با تزریق ۶۲۰میلیارد دلار به اقتصاد ایران، فقط ۷۳هزار نفر اشتغال ایجاد شد. چرا و بازهم چرا؟
چرا باید منابع مالی ایران چنین فلاوفنا شود و بعد از آنهم برای تامین مخارج حکومتی با سیاست تعدیل از مردم خراج ستانده شود؟
اینپروژه ثباتزدا و ناعادلانه ریشه اصلی فساد در کشور است و جز شکست و ناکامی برایمان عایدی نداشته و نخواهد داشت.
اگر خانم فائزه هاشمی غصه سیاست تعدیل را میخورند؛ من صادقانه از خدا میخواهم که خانه سیاست تعدیل اقتصادی را بهکل خراب کند که خانه ما را ویران کرد.
انتهای پیام