«رسانه ملی ضد سنت و هویت ما است»
جواد نظری مقدم- عضو هیأت علمی دانشگاه گیلان، در یادداشتی با عنوان «رسانه ملی ضد سنت و هویت ما است» نوشت:
مدتی است مدیران رسانه ملی تصمیم گرفتند تا برای حل بحران مالی و اقتصادی این دستگاه عریض و طویل از سلبریتیها و بازیگران تلویزیون و سینما مدد بگیرند. استفاده از ستارهها، ضمن افزایش مخاطبان رسانه ظاهراً ملی موجب بالارفتن درآمد آن خواهد شد چرا که سلبریتیها و ستارهها یا خود اسپانسرند یا با اسپانسرها ارتباط خوبی دارند در هر دوحالت رسانه سود میبرد و وقتی مسئله رسانه میشود پول و کسب سود این میشود که رسانه باید باب طبع صاحبان سرمایه و سلبریتیها باشد. آن طور باشد که بالاشهریها و طبقات مرفه جامعه دوست دارند و نه مردم.
اگر در فرهنگ سنتی، داشتن حریم میشد ارزش در این رسانه همه حریمهای میان زن و مرد و فاصلهها برداشته میشود و رکیکترین حرفها و جوکها در قالب برنامه خندوانه از زبان زنان و مردانی در قامت استنداپ کمدی بیان میشود. اگر در فرهنگ سنتی پدران و مادران در مقابل بچهها هر حرفی را نمیزدند یا عشق ورزی در ملأ عام متعارف نبود امروز علی ضیاء در پخش زنده برنامه تلویزیونی از طلبه جوانی که به همراه همسرش در برنامه حضور دارد میخواهد که در مقابل دوربین به همسرش بگوید «دوست دارم عزیزم» و آن روحانی جوان پس از کمی تا قسمتی مقاومت بالاخره تسلیم مجری میشود و با اصرار او همان کاری را میکند از او خواسته شده است. یا در کودک شو زن و شوهر هِرهِر و کِر کِر کنان دست در دست هم همان کاری را میکنند که مجری برنامه از او میخواهد. در اینجا هم هم آغوشی و هر شوخی و شیطنتی رواست همچنانکه در دورهمی شوخی جنسی و همجنس بازی فردوسی پور و مهران مدیری حتی در یک برنامه غیر زنده که قابلیت ممیزی را دارد. وقتی استراتژیها و برنامهریزیهای صداسیما تحت الشعاع حضور ستارهها و بازیگران سینما و تلویزیون قرار میگیرد وضع همین میشود که میبینیم. و امروز صداوسیما در سیطره سلبریتیهایی است که قصد دارند سبک زندگی خود را بر جامعه تحمیل کنند و مدیران رسانه ضد ملی ما تمام قامت تسلیم این جریان پر قدرت و سرمایه دار شده است.
در این منطق سنت مذموم است و حریمهایی را که سنت برای جامعه تعریف کرده باید از بین برد. در این منطق، حیا به ویژه حیای زن مذموم است. در این منطق ما هم اکنون در عصر جدیدی زندگی میکنیم عصر خلاقیتها و عصر شکوفایی استعدادها و تواناییها. سنت از این نگاه خلاقیت کش است. در این رویکرد مسلط ما باید قواعد زندگی جدید و مدرن را بپذیریم.
در این نگاه شکستن حریم ها و از بین بردن فاصله میان زنان و مردان و احترامات و ملاحظات و حریمهای اجتماعی میان افراد و اساساً فاصله گرفتن از سنت یعنی عین عقلانیت. پس باید از الگوهای عصر جدید تقلید کرد تا جامعهای شکوفا داشته باشیم. البته مسئله فقط در خندوانه و کودک شو و دورهمی و عصرجدید و شب کوک و امثالهم خلاصه نمیشود. بلکه اوج خلاقیت این سیستم رسانهای مقلد و بی مایه در حوزه خبررسانی این میشود که مثلاً گوینده اخبار، گزارشگر یا خبرنگار را به سنت بی بی سی و دیگر رسانههای غربی به اسم کوچک صدا بزند و نه به نام خانوادگیاش. و این همه به این خاطر است که باید الگوهای مسلط در نظام جهانی را در همه ابعادش پذیرفت.
اشتباه نکنید من نمی خواهم فریاد وااسلاما سر دهم یا بگویم هر آنچه طعم و بوی غرب می دهد مذموم است و هر آنچه در سنت است زیباست. بلکه درد من اینجا درد خاک و تاریخ و هویتم است. تاریخ نجابتم تاریخ حیا و حریم و حرمتم. تاریخ مردم و سنتم. وقتی از پنجره مردمشناسی به مسئله نگاه میکنیم حقیقتاً متأثر میشویم. چون نمی توان انکار کرد که رسانه ملی ما غالباً رو به غرب و به دنبال سنت زدایی از جامعه است. باور کنید روزی میرسد که همه ما دلمان برای سنتهامان تنگ میشود. برای آن حیای دختران روستایی و نجیبمان تنگ میشود. دلمان لک خواهد زد برای آن از خودگذشتگی و خستگی ناپذیری مادران بی ادعا و عاشقمان که دوست داشتند همیشه زن باشند تا اینکه رفتارهای مردانه داشته باشند . روزی خواهد رسید مرد بودن خاطره خواهد شد. دلمان برای آن تعارفات و حریمها و احترامات برخاسته از سنتمان تنگ خواهد شد. دلمان برای خیلی از قشنگیها و شیرینیهای زندگی سنتیمان تنگ خواهد شد. اگر و اگر و اگر وضع به همین منوال پیش برود و ما روز به روز از سنتهامان فاصله بگریم. به هر حال جامعه ایران جامعهای است که سنتهایش را دوست دارد و من امیدوارم که جامعه ایرانی در برابر این از خودباختگیها مقاومت کند.
انتهای پیام