چالشهای “مهدویت” و کاسبان “ظهور”
حجتالاسلام هادی سروش، مدرس حوزه علمیه در یادداشتی با عنوان “چالشهای “مهدویت” و کاسبان “ظهور”” در کانال تلگرامی خود نوشت: “امامت” تئوری محکم و غیرقابل انکار شیعه است .
اما هیچ تئوریِ حقی نبوده و نیست مگر اینکه در طول زمان توسط انسان های ناآگاه و یا مغرض مبتلا به چالش و بلکه آسیب های جدی شده و “امامت” هم از این چالش، مستثناء نبوده و نیست.
همانطوریکه امامت در عصر حضور “امام” دچار برخی کج فهمی هائی مانند غلو و یا عدم عصمت و یا عدم ولایت تکوینی و یا تشریعی و.. بوده ، در عصر غیبت امام هم ، مقوله غیبت و مقوله ظهور امام نیز ، دچار بحران های فکری و بلکه اعتقادی است.
برای ایمنی از گزند هر آسیب و چالشی ؛ وظیفه “معرفت” است که امام خمینی از آن چنین یاد میکرد ؛
《سلام بر او و سلام بر منتظران واقعی او، سلام بر غیبت و ظهور او و سلام بر آنان که ظهورش را با حقیقت درک می کنند و از جام هدایت و معرفت او لبریز می شوند》.
بعد از اعتقاد جازم به اینکه “امامت” ملازم با “عصمت” است ، باید باور داشت که وظیفه الهی امامان ؛ “هدایت” است و بس .
و لازمه هدایت ؛ مقام عبودیتِ امام ، ارتباط تنگاتنگ او با خداست، و بعد؛ ارائه الگوی رفتار شایسته و نیک ، و نیز نهادینه نمودن عبادت ، در جوامع بشری میباشد ؛ 《وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا وَأَوْحَيْنَا إِلَيْهِمْ فِعْلَ الْخَيْرَاتِ وَإِقَامَ الصَّلَاةِ وَإِيتَاءَ الزَّكَاةِ ۖ وَكَانُوا لَنَا عَابِدِينَ.》 (انبیاء/۷۳)
مهمترین مصداق “فعل الخیرات” که رفتار نیک و شایسته است ؛ “عدالت” است که در اجرائی کردن عدالت به عنوان وظیفه “امام” تفاوتی بین عصر حضور و یا عصر غیبت نیست .
عدالت مهمترین وظیفه و والاترین خروجی “وجودامام” است.
اگر این نکته نه چندان پنهانِ اعتقادی ، در ابتداء این نوشته تصریح شده بدین جهت است تا بدانیم ؛ هر چیزی غیر از عدالت به امام موعود (عج) نسبت داده شود ، به هیچ عنوان قابل دفاع بشکل دفاع قطعی عقلی نخواهد بود .
“عدالت” است که با حدیث مشهور و معروف بین شیعه و سنی رسیده که ؛ «یَمْلَأُ الأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلًا بَعْدَ ما مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْرا» ، در نتیجه تمام خصوصیاتی که برای “ظهور” شمرده اند اگر راستای عدالت بصورت روشن نباشد ، مانند چگونگی بعضی از شهرها در زمان ظهور ، و یا تعداد افراد مومن از نقاط مختلف جهان ، و یا زمان ظهور و یا … حتما قابل اطمینان صد درصدی نخواهد بود. اگر احادیث و روایاتی که چنین مضامینی را دربردارد ، اگر مبتلا به ضعف سند نباشد که هست ، میتواند در زمان ظهور، بجهت “بداء” مورد تغییر اساسی قرار گیرد.
از این رهگذر هر ادعائی که یکی از خروجی های “ظهور پنداری” باشد ، قویّاً محکوم و مردود است .
متاسفانه در عصر اخیر ، همانطوریکه چالشهای مهدویت موجب کج فهمی میشود، قدرت طلبی ها هم باعث میشود تا بازار “کاسبان ظهور” رونق پیدا کند !
در اینجاست که ، “ظهورپنداری” هائی ، حتا در بین مومنین و بین بعض چهرهای بظاهر انقلابی و یا مهم حوزوی دیده میشود!
برخی از این موارد انحرافی را برای آگاهی و مصون بودن همگان ، خصوصا جوانان عزیز ، برمیشماریم ؛
۱) زمانگرایی در مورد ظهور
تعیین زمان معین و یا نزدیک به معین یکی از دروغ های مربوط به ظهور است.
متاسفانه در این سالها این دروغ بزرگ که حضرت (عج) در فلان سال و یا روزجمعه از فلان ماه ظهور میکند چنان رایج شد که حتا بشکل رسانه ای مانند ؛ سی دی و سایت و دیگر ابزارهائی از این قبیل مورد تبلیغ قرار گرفت که نمونه آن ؛ سی دی “ظهورنزدیک است” بود !
این در حالیست که در روایات ما تعیین هر زمانی برای ظهور قویّا تکذیب شده است.
ما “اصل” مهمی در بحث تعیین زمان ظهور داریم بنام “کذب وتکذیب وقاتون” ، که بمعنای دروغگویی کسانی است که برای ظهور ، زمان تعیین میکنند. حضرات ائمه (ع) در این باب صریحا فرمودند که ؛ 《تعیین کننده گان زمانی خاص برای ظهور دروغگو هستند و ما خاندانی هستیم که وقت ظهور راتعیین نمی کنیم – کذب الموقتون، ما وقتنا فيما مضي و لا نوقت فيما يستقبل》.(ر.ک: الغیبه شیخ طوسی)
در حدیث ، از امام باقر و امام صادق و حتی از خود امام زمان آمده که ؛ 《هر تعیین کننده زمانی خاص را برای ظهور دورغگوست و باید تکذیب شود – یکذب فیها الوقاتون..》 (ر.ک:کافی و کمال الدین)
مهم این است که در این طائفه از روایات آمده ؛《وظیفه شیعه فقط تسلیم امر پروردگار بودن است- ینجو فیها المسّلمون》.
۲)حکومتی را مقدمه ظهور و یا متصل به دولت حضرت (عج) دانستن !
این نیزدروغ دیگری است چهارصد سال پیش درمورددولت صفویه چنین توهم باطلی از زبان برخی بزرگان رواج پیدا کردکه شیخ حر عاملی کتابی با عنوان «الایقاظ من الهجعه» در ردآن نوشت.
متاسفانه این “کلام بی مبنا” یعنی تعیین زمان ظهور ، امروزحتا از برخی تریبون های رسمی مانند نمازجمعه بازهم شنیده میشود !!
ازاین گروه جلوتر گروه بعدی هستند.
۳)رضایت پنداری
از آسیب های جدی جریان “مهدویت” رضایت پنداری است نسبت به شخص و یا دستگاهی است بدین معنا که در مورد “فلانی” نشانه ای از رضایت امام زمان را داریم !!
و این انحراف متاسفانه گاهی از زبان برخی از بزرگان حوزه شنیده میشود !
چندی پیش یکی از اساتید فلسفه حوزه قم در مورد ارتباط “رضایت” یکی مقامات عالیرتبه نظام با رضایت حضرت بقیه الله(عج) بیان داشت :
《رضایت [..] نشانه ای از رضایت امام زمان است》.
به نظر شما خواننده معزز؛ این بیانات احساسی – البته به دید خوشبینانه ، مگرنه اگر از گوینده دیگری شنیده شود سخنان چاپلوسانه و قدرت طلبانه – که هیچ دلیلی آن را همراهی نمیکند ، چقدر میتواند اعتقاد به “مهدویت” را مورد ضربه قرار دهد و قرار داده ؟!
آیا خط فکری مقابل این استاد حوزه ، نمیتواند ادعا کند که فلان مرجع و یا متفکر حوزوی که کاملا با تفکر مقامات نظام زاویه دارد ، رضایتش نشانه رضایت امام زمان است ؟!
مگر نه این است که ورود و دخول در “رضایت” حضرت بقیةالله الاعظم (عج) بر اساس علم اصول، از سه راه کشف میشود و هر سه در این موضوع منتفی است ، یعنی :راه تجربه و حس ، یا راه حدس و تخمین و یا از راه لطف .
۴) خود ظهور پنداری
این نوع خیانت به مهدویت به این است که کسی خود را امام زمان بداند و یاخود را همنشین با حضرت معرفی کند!
ظهور فرقه باطل و سخیف بهائیت از همینجا نشات گرفت و امروزه افراد مجعولی مانند “احمدالحسن” و حامیانش همین مشی و طریق را دنبال میکنند!
متاسفانه در دولت گذشته ، اموری مانند یک صندلی خالی در جلسات قرار دادن برای حضرت (عج) ! اماره و نشانه ای از ادامه چنین جریان انحرافی داشت !
و بازهم متاسفانه ؛ چند سال پیش یکی از مسولین حوزه مدعی شد من اولین کارت دعوت برای فلان جلسه مهم را ، بنام حضرت حجت نوشتم ودر ضریح حضرت معصومه(س) انداختم !!
این انحرافات وقتی از نهادهای فکری حوزوی شنیده شود ، چه گله ای باقی میماند از آدم های متقلبی که بیایند و ادعاهای بزرگتری مانند ادعای امام زمان بودن کنند ! مانند چندی قبل که طبق گزارش برخی خبرگزاری ها بیست نفر که مدعی امام زمان بودند، در جمکران دستگیر شدند!
وبالاخره همه این انحرافات میتواند زمینه های خطرناکی در ادعاهای باطلی در مورد “مهدویت” شود که در نتیجه دین و اعتقاد را مورد آسیب جدی قرار دهد.
۵)مسئولیت توجیهی
چالش دیگر “ظهورگرائی” این شکلی ، شانه خالی کردن از زیر بار مسئولیت است .
حتما ملاحظه نموده اید عده ای در برابر هر حادثه تلخ مدیریتی مانند ظلم و اخاذی و اختلاس و تضییع حقوق شهروندی ، بجای تقبیح و اقدام متناسب با آن آسیب و انحراف ، فوراً از عبارتِ “دعا کنید امام زمان ظهور کند” استفاده میکنند تا هم وِجه مذهبی بودنِ خودرا نمایان ساخته و هم از زیر بار مسئولیت فرار کنند و هم با زبانِ بی زبانی بگویند ؛ کاری از دست کسی ساخته نیست !
نه خیر ؛
اولا ممکن است امام زمان یک میلیون سال دیگر ظهور کند ،
وثانیا مگر میشود از همه مسئولیت هایی که عقل ، وجدان و دین بر ما در برابر همه نابسامانی ها نهاده ، دست روی دست نهاد و اظهار بی مسئولیتی نمود ؟!
لازم به ذکر است که اگر در بین بیان مصادیق ظهور گرایی ، نامی از”انجمن حجتیه” برده نشد ، نه برای است که انجمن حجتیه گرفتار چالش ظهورگرائی نشده ، بلکه بدین جهت بود که در تمام و یااکثر این آسیب ها ؛ ردپای انجمن حجتیه کاملا مشهود است و امروز دیگر انحراف آنان در یک بخش ، خلاصه نمیشود.
قلم بی تابی میکند تا یادی از امام راحل(ره) کنم.
واقعش ؛
وقتی اندیشه امام در رابطه امام عصر و ظهور را ، با اندیشه برخی انقلابی های معاصر مقایسه میکنیم درمی یابیم اندیشه آقایان با اندیشه امام کاملا زاویه دارد !
او اولا ؛
در نام بردن از حضرت(عج) از هر گونه فریبکاری و شگردی که تداعی کننده “کاسب ظهور” باشد مبرا بود ، بلکه نهایت تعبیرش این بود :
《ایشان(عج) را نمی توانیم ما با هیچ تعبیری تعبیر کنیم الّا همین که مهدی موعود است. آنی است که خدا ذخیره کرده است برای بشر. و بایدخود را مهیا کنیم از برای آمدن آن حضرت.》
وثانیا ؛
درپیوند نظام باامام زمان ، بدون هیچ ادعایی فقط حرف از “امیدواری” به تحقق “پیوند” میزدو میگفت:
《امید است که این انقلاب، جرقه و بارقه ای الهی باشد که انفجاری عظیم در توده های زیر ستم ایجاد نماید و به طلوع فجر انقلاب مبارک حضرت بقیّة اللّه ـ ارواحنا لمقدمه الفداء ـ منتهی شود.》
در نتیجه آن عزیزراحل ؛
نه تنهاشخصیت حضرت ولیعصر(ع)را قربانیِ نگاه سیاسی خود نمیکرد تا در نتیجه؛صاحب نظران بزرگ حوزوی که متفاوت می اندیشند رامقهوراندیشه خودسازدومنزوی سازد،
و نه انقلاب ونظامی که خود در راس آن بود را متصف به مهدویت ورضایت حضرت(عج)میکرد.
و مهمتراینکه به ارادتمندان خوداجازه چنین بهره برداری هایی رااز بحث “مهدویت و ظهور” نمیداد.
انتهای پیام
جناب اقای سروش نکته مهمی را نسبتاکم تاکیدکرده ایدواین انست عدالت اولی ترین روشی است که مدعیانش باید روا دارند وبنظر بنده مخاطبان این پرسشش همان مدعیانند………
سخنی دارم با مسئولان انصاف نیوز……بخوبی میدانید نسل جدید حقایق را براساس واقعیت ها میسنجدنا با روییت تصاویردر اقمارسیاره ها…..واما بعد چه اصراریست که از انعکاس پاسخ ونقد وتکمیل سخنان نویسندگان موجه خودداری میکنید ؟مگرنه حضرات برای پیش پاافتاده ترین رفتارهایشان خودراهمسوی امام عصرمیپندارندولی دیگری حق بیان منش ورفتار ان امام همام راندارد مثلا عدالت …..ایا مدعیان را به عمل به شعارهایشان دعوت کردن …هم از خطوط قرمز است؟؟؟؟؟؟؟؟