دست مریزاد به سحوری و ساعد باقری!
افشین علا، شاعر، در کانال تلگرامی خود یادداشتی نوشتهی سید محسن خاتمی را با عنوان «دست مریزاد به سحوری و ساعد باقری!» منتشرکرده است که در پی میآید:
به بهانهی انتساب سرودهای به ساعد باقری که خود نیز از سرودن آن بی خبر است.
امسال، سحرهای مبارک رمضان برای مردم علاقمند به فرهنگ و ادب ایران اسلامی، حال و هوای دلنشین تری دارد!
«سحوری» برنامهای است که امسال زینت بخش سحرهای رمضانی شبکه چهار سیما شده است… اجرای ادیبانه استاد ساعد باقری و نفس گرم او، مجالی ست که بتوانی در آستانه روز، سیری در گلستان متون نیایشی و ادبی داشته باشی، با خویش خلوت کنی و به محاسبه و ملامت نفس بپردازی، دل را در پیمان ازلی خویش با حق قویتر گردانی، گاهی نیز با گریزهای به موقع، یادی از مظلومیت اهل بیت (ع) کنی و گوشه چشمیتر…
فراوانی خوشحالیهای ابرازشده و مطالب نوشته شده در تحسین برنامه “سحوری” و اقدام شایسته بازگرداندن ساعد باقری -که الحق سرمایهای ملی ست- به سیمای ملی، گواه توفیق این برنامه سحرگاهی است. چه دلنشین تر از این که این خوشحالی، وجه مشترک افراد مختلفی است از عام و خاص مردم و با سلایق گوناگون سیاسی! درود بر حسن تدبیر مسببان این اتفاق که در این ماه رحمت الهی، زمینه این یکدلی و مهر را در بین مردم مسلمان فراهم آوردهاند!
اما در این میان، متأسفانه انگار این توفیق و یکدلی، خوشایند یکی دو رسانه نیامده است و باز با نگاهی سیاست زده به این برنامه فاخر و معنوی نگریستهاند و بذر تفرقه و دشمنی پراکندهاند! دیروز یادداشتی را در فضای مجازی دیدم که در پایگاه اینترنتی رجانیوز منتشر شده بود و البته نام و نشانی از نویسنده آن نیافتم!!… این یادداشت بدون نویسنده چنان پارههایی ناهمگون را به هم وصله کرده بود که در عین ناراحتی از مضمون آن، با خواندن بعضی سطرهایش خندهای از سر حیرت نیز بر لبانم می نشست که موجب شد چند نکتهای را سیاهه کنم:
یک. اولاً نمیدانم چرا در دو سه جای متن، استاد ساعد باقری را “ساعدی” خطاب کرده است؟!… احتمالاً خطایی نگارشی است که البته چندبار تکرار شده و شاید هم تبادر نام “غلامحسین ساعدی” (نویسنده، متوفی ۱۳۶۴) موجب این اشتباه شده است!…. الله اعلم
دو. در همان ابتدای یادداشت به نامهای اشاره شده است که چند سال پیش خطاب به ساعد باقری و برخی شاعران دیگر انقلاب نوشته شد. خوب است بدانید نگارنده آن نامه به دلیل افتراء و نشر اکاذیب در دادگاه تجدید نظر محکوم شد و البته با گذشت و مهر همین عزیزان رو به رو شد. جالب این جاست که نویسنده در استناد به همان نامه هم برداشتهایی مغایر با متن آن کرده است!!
سه. آقای رجانیوز، عباراتی را نیز که گویا فرازهایی از یک شعر است، بیان کرده و با منتسب دانستن آن شعر به ساعد باقری، ایشان را متهم به سعی در القای تقلب کرده است! شعری که تا به حال هیچ کس از ساعد باقری نشنیده و حتی خود ایشان نیز از سرودن آن بی خبرند! و این یعنی دروغ و افترای مسلّم!
چهار. وقتی ده سال از ماجرایی گذشته و نظام قضایی حکومت اسلامی نیز تکلیف پروندهها و اتهامات مربوط به آن رویداد را روشن کرده است، این گونه اتهام زنیها به کسانی که دل در گرو اسلام و انقلاب دارند و کوبیدن بر طبل تفرقه چه معنایی دارد؟! اینها نه آموزه اسلام عزیز است نه سنت رهبر فرزانه انقلاب که بارها بر این مفهوم تأکید کردهاند که سلایق سیاسی هر کس محترم است و این اختلافها نباید موجب بدرفتاری و برخوردهای حذفی شود.
بگذریم…، این روزها مجال خوبی است برای زدودن زنگار از دل و گسترش مهر.
“سحوری” برنامه فاخری ست که با رویکردی اصیل و فرهنگی برای روشنی بیشتر سحر روزه داران آمده است، حضور ساعد باقری نیز که هم یکی از شاعران برجسته جمهوری اسلامی ایران است و هم به فضل خدا صفای باطن و نفسی گرم دارد، به توفیق این برنامه افزوده است. ساعد عزیز است، خدایش عزیزتر دارد! و دست مریزاد به مدیران شبکه چهار و دست اندرکارانی که واسطه این خیر عام شدهاند!
انتهای پیام
حالا اگر شعری هم در موضوع تقلب داشتند مگر جرم بود؟ ما انتخاباتی یادمان نمی آید که اصولگرایان حذف شده دم از تقلب نزده باشند. فقط چون برخوردی از بالا و اعتنایی از پایین (نه بر عکس) به این حرف آنها نشده ، ماجرا ادامه پیدا نکرده. همین