انتقاد گاردین از “رفتار کنترلناپذیر” ترامپ
شفقنا نوشت: دونالد ترامپ از همان روزی که روی کار آمده؛ مجبور به تحمل انتقادهای تندوتیز مطبوعات و رسانههای آمریکا بوده- و رسانهها دلیل این بدنامی را تصمیمات عجیبوغریب او بهعنوان یک سیاستمدار میدانند.
به گزارش گاردین؛ بدنامی ترامپ اما در ماههای اخیر بیشتر شده و شدت و حجم انتقاداتی که از او میشود بهمراتب افزایش یافته است. دلیل این نیز این است که او با بیمسئولیتی تمام دنیا را دارد گام بهگام از صلح دور میکند.
در مقالهای که در ادامه میآید، گاردین به رفتارها و اعمال رئیسجمهور آمریکا پرداخته و با ارائه شواهدی عنوان کرده که دونالد ترامپ در تمامی زمینه ها باعث نگرانی دنیا شده است. گاردین مینویسد:
اگر دونالد ترامپ به منتقدینش توهین میکند، کاری که این چند وقت اخیر کرده، یا به فرماندار یک ایالت یا یکی از اعضای کنگره دستور می دهد که خفه شود، کاری که چند ماه پیش کرد، این امر در نهایت مشکل آمریکایی هاست. وقتی مورد اتهام مالی یا فعالیتهای غیرقانونی واقع میشود، این هم به رایدهندگان آمریکایی مربوط میشود که بنشینند و نتیجه آرایشان را ببینند و از تکرار چنین فاجعهای جلوگیری کنند. در کل این که آیا رئیس دولت ایالات متحده به معشوقههای سابقش حقالسکوت می پردازد یا نه، گناهکار است یا بیگناه، به خانوادهاش خیانت کرده است یا نه، چیزی است که باید در دادگاههای آمریکا در موردش تصمیم گرفته شود و به بقیه مردم جهان ربطی ندارد.
اما وقتی دونالد ترامپ توافقنامه مهمی را زیر پا میگذارد یا به ارتشش در خلیجفارس میگوید آرایش جنگی بگیرد یا جنگ علیه تروریستهای داعش را نیمهکاره رها می کند و مثلا کردستان و شاید هم دیگر متحدینش را درگیر ریسکهای امنیتی و نظامی میکند، که از این کارها کم نکرده، یا وقتی قراردادهای همکاری با دیکتاتورهایی که کمترین ارزشی برای ارزشهای دموکراتیک قایل نیستند منعقد میکند اما همزمان با این قراردادها کشوری را که حداقل در قیاس با آنها کارنامه سفیدتری دارد مورد سختگیرانهترین تحریمها قرار میدهد، یا وقتی تعرفه های ویرانکنندهای روی واردات کالاها بسته و با جنگ تعرفهای و اقتصادی به رکود بازار بورس و سهام و تهدید اقتصاد و رفاه جهانی کمک میکند، دیگر تنها مربوط به امریکاییها نیست و میتوان گفت که این رفتارهای بیپروا و بیمسئولیتیهای همیشگی دونالد ترامپ به همه دنیا ربط دارد.
اکنون، حدود دو سال از ریاستجمهوری ترامپ گذشته، رییسجمهور ایالات متحده توانسته مخالفت و نارضایتی تقریبا هر کسی یا هر کشوری در دنیا را که زمانی آمریکا را بهعنوان رهبر دنیای آزاد قبول داشته، برانگیزد. بله؛ آمریکاییها حق دارند هر کسی را که دوست دارند به عنوان رئیسجمهور انتخاب کنند، ولی ما هم حق داریم که توقع داشته باشیم رئیسجمهوری که آنها انتخاب میکنند، به متحدینش و البته قراردادها و تعهدنامهها ومسئولیتهایی که جایگاه ریاست دولت و نیز مقامات گذشته ایالات متحده بر عهده گرفتهاند، احترام بگذارد و متعهد باشد؛ و گرنه آمریکا توانایی و اعتبار و شایستگی و رهبریش را در دنیا از دست خواهد داد.
اگر نامه استعفای جیمز متیس وزیر دفاع آمریکا را که درست بعد از تصمیم ترامپ به اتمام حضور آمریکا در سوریه رسانهای شد، فراموش نکرده باشیم؛ باید گفت که این نامه استعفا نمونه کلاسیکی از دلاییل و مثالهای بیپروایی و بیمسئولیتی ترامپ را در اختیار میدهد. او در نامهاش این موضوع را به روشنی بیان کرده که قدرت جهانی آمریکا به همکاریهای بینالمللیاش با کشورهای دیگر به خصوص با متحدان نزدیکش در ناتو ارتباط دارد. ترامپ اما همواره از زمانی که روی صندلی ریاست جمهوری نشسته ناتو را به عنوان بخشی از جنگ چندگانهاش مورد انتقاد قرار داده و باعث آزار کشورهای عضو پیمان آتلانتیک شمالی شده است. این انتقادات وقتی از جانب مقامی با این اهمیت و اعتبار ابراز میشوند، غیر قابل تحمل و آزاردهندهتر هم میشوند.
این که چرا ترامپ بدینگونه رفتار میکند دلایلی دارد که با دانستن آنها میتوان رفتار او را ارزیابی و قضاوت کرد. روزنامه نیویورک تایمز در یکی از سرمقالههایش که به نحو ترسناکی تاثیرگذار بود، رفتار رئیسجمهور را شبیه رفتار پتیر بالیش عنوان کرد، شخصیتی عجیب و غریب در سریال محبوب بازی تاجوتخت که تنها در آشفتگی و بحران سیر میکرد. در آن مقاله آمده بود: «برای بسیاری از مردم پیشبینی ناپذیری و اختلال اموری ترسناک هستند و باید از بیثباتی اجتناب کرد. اما برای آقای ترامپ بیثباتی و پیشبینی ناپذیری دوستانی نزدیک و همکارانی استراتژیک محسوب میشوند. رئیسجمهور به روشنی باور دارد که بر هم زدن توازن و بالانس هر چیز و هر کسی به او فرصت موفقیت میدهد».
توضیح و تعریف جالب نیویورک تایمز البته به تنهایی نه می تواند اعمال اخیر ترامپ را توجیه کند، نه او را به هیچ وجهی در اعمالش تبرئه کند و نه این که معنای اعمال او را روشن سازد. جالب این که تحلیلهای کسانی هم که عقیده دارند «ترامپ این رفتارهای پیشبینی ناپذیر را از خود نشان میدهد تا چنین نشان دهد که به وعدههای انتخاباتیش پایبند است، و مثلا با اصرار دیوانهوارش بر دیوارکشی بین آمریکا و مکزیک قصد دارد قولی را که در زمان انتخابات به هوادارانش داده بود عملی سازد» نیز نمیتواند تمام جوانب ماجرا را برای مخاطبان روشن سازد. این نوع نگاه به رفتارهای دونالد ترامپ مشکلاتی بنیانی دارد و حداقل در این زمینه که جوانبی مهم را نادیده می گیرد، نمیتواند در حد انتظار روشنگر باشد. مثلا این واقعیت بنیادین و اثباتشده که «یک شخص– هر شخصی– را از طریق دوستانی که انتخاب میکند و اعمالی که به انجام میرساند میتوان تعریف کرد» در این تحلیلها نادیده گرفته شده است. از زمانی که ترامپ به کاخ سفید راه یافته از مشاوره افرادی آگاه و توانا و با حسن نیت که جیمز متیس هم یکی از آنهاست بهرهمند بوده. او اما هم زمان، با دیکتاتورهای غیرانتخابی، خودکامهها و مردان قدرتمندی چون رجب طیب اردوغان رئیسجمهور ترکیه هم– که گفته میشود باعث اصلی تصمیم عجیب و غریب و توجیهناپذیر ترامپ در بیرون کشیدن سربازان آمریکایی از سوریه بوده- روابطی حسنه برقرار کرده است.
ترامپ با تصمیمهای اخیرش نشان میدهد در سیاست خارجی یک شریک غیرقابلاعتماد و غیرقابل اتکا است که دنیا را از نظر امنیتی میتواند با ریسکهای غیر لازمی مواجه کند. اما بدتر از تمام این چیزها، این نکته که با بی تفاوتی به قولوقرارهای مقامات سابق آمریکا، ترامپ عمق تعهد خود به دموکراسی و قانون را با تردیدهای عظیمی مواجه کرده، ترسناکترین موضوعی است که تحلیلگران سیاسی در مورد رئیسجمهور ایالات متحده آمریکا بر زبان میآورند. این پرسش که اگر مدت زمان باقیمانده از دوره ریاستجمهوری ترامپ اوضاع در آمریکا به هم بریزد و شرایط این کشور بد شود، آیا ترامپ به قانون و دموکراسی پایبند خواهد ماند؟ این بزرگ ترین نگرانی است که درباره ترامپ وجود دارد.
انتهای پیام