تحلیل رفتار مایکل و محمد در گاندو
محمد آقازاده، روزنامهنگار قدیمی، در یادداشتی تلگرامی دربارهی سریال گاندو که به انصاف نیوز ارسال کرده است، نوشت:
مایکل و محمد در گاندو دو چهره اصلی ماجرایند. هر دو به کاری که انجام میدهند وفادارند. اولی شوخ، پرتحرک و به موقع خشن و پرخاشگر، دومی بسیار جدی و مدام درگیر مسایل کاری. گویی هیچ لحظه خصوصی نمیتواند او را از ماموریتاش جدا کند. حتی زمانی که با نامزد، مادر، خواهر و بچههای خواهرش روبهرو میشود، نمیتواند از نقش حقوقیاش جدا شود تا ما با شخصیتی حقیقی آشنا شویم و بتوانیم با او به نوعی همذات پنداری کنیم.
تنها یک جا برای همکارش هدیه تولد میخرد و در همانجا هم یک نیش حرفهای میزند. یک جا که میفهمد نفوذیای در مجموعه وجود دارد شخصیتاش گرفتار از هم وارفتگی میشود و تلواسههای روحیاش عیان میشوند. فیلمنامهنویس و کارگردان از این تلواسه بهره دراماتیک نمیبرند تا نشان دهند او چرا طاقت شکست را ندارد. این بیطاقتی آیا به او انگیز پایدار میدهد؟ و اگر او واقعا شکست بخورد چه اتفاقی میتواند رخ دهد؟
مایکل در برخورد با مادر و پدرش دارای شخصیتی حقیقی است و احساساتاش را خوب بروز میدهد. او در آخر قصه در برابر محمد عاطفیتر برخورد میکند ولی با دیوار جدیت محمد برخورد میکند. این مواجه با غفلت سازندگان گاندو به نفع مایکل تمام میشود. تو گویی همان جریان نفوذی داخل اثر بر روایتسازی از دو شخصیت، تاثیر دلخواهش را گذاشته است.
این دو شخصیتپردازی مهم است، چرا که معرف چرایی نفوذ و درگیریهای بیپایان در الگوهای زیستی جمعی و فردی است. زندگی حرفهای جدی، مقاوم و متعهد به هدفها نباید چهرهای عبوس، خشن و بیانعطاف بگیرد، چرا که به نفع مایکل فرضیای میشود که با جشنهای متعدد میخواهد از طریق شادی و خنده، تور ماهیگیریاش را بر سر همه پهن کند و صیدش را بگیرد.
درگیری نوع شخصیت مایکل و محمد معرف جدالی وسیعتری است که به عنوان تهاجم فرهنگی از آن یاد میشود، که هر روز در خطوط اصطکاکی نیرویش را فرسوده میکند بدون آن که به نتیجه دلخواه برسد. آیا اگر چهره عبوس و جدی محمد در شغلی که او دارد بتواند به صورت فردی جواب دهد، در کلیت جامعه می تواند الگوی مناسبی باشد؟ مردم گرفتار معیشت نیاز به شادی و پرهیز از نگرش عبوس ندارند؟ آیا اگر به این نیاز پاسخ داده نشود، مایکلها نمیتوانند در زمینه بسیار مناسب ماهی مراد را هر طور که بخواهند صید کنند؟ اتفاقا بازیگرانی که نقش محمد و مایکل را بازی میکنند خوب از پس کارشان برآمدند و همین نکته پرسشی انضمامی را مطرح میکند. آیا نوع برخورد محمدها که با نفوذ میجنگند در عمل آن را تسهیل نمیکند؟ جامعه امروز ما سخت نیاز دارد به این پرسش بیاندیشد و پاسخ لازم را بیابد، چرا که وقتی با تردید به همه نگاه کنی آنها را ناخواسته شبیه تردیدهایت میکنی و بعد احساس میکنی در جهان دشمن کیش به دام افتادهای. …
انتهای پیام