پرویز فتاح اصولگراست یا عملگرا؟
بهراد مهرجو در یادداشتی به بهانهی انتصاب فتاح بهعنوان رییس بنیاد مستضعفان در روزنامهی سازندگی نوشت: کمی مانده به امامزاده داوود در حاشیه تهران گروهی کارگر شبانه روز دل کوه را میکاوند تا به مسیرهای اصلی برسند. چند صد متر بالاتر یکی از عظیمترین پلهای جادهای ایران ساخته شده و در بخشهای بلند جاده پایههای پل تا سقف ماشینها تنها کمتر از ۵ متر فاصله دارند. طی سه دهه گذشته این مسیر روزهایی پررونق و بیفروغ بسیاری داشتهاست. زمانهایی که تعداد کارگرها به کمتر از ۱۰ نفر میرسیده و دوره زمانی که کارگرها به چند صد نفر میرسیدند. آزادراه تهران به شمال یکی از عظیمترین پروژههای عمرانی سالهای بعد از انقلاب است. مسیر پیچیدهای که طول مسافرت به شمال را به کمتر از سه ساعت میرساند. مجری این طرح، بنیاد مستضعفان انقلاب اسلامی است. نهادی که در سالهای اول انقلاب برای اداره اموال برجای مانده از خاندان سلطنتی و مدتی بعد برای مدیریت کارخانههای مصادره شده از سرمایهداران عصر پهلوی تاسیس شد. بنیاد مستضعفان در روزهای ابتدایی کارش قرار بود مدیریت منابع برجای مانده را به شکلی در دست گیرد که نفعی هم به طبقات محروم برسد ولی عملکردش طی چهار دهه گذشته ارتباط مستقیمی با این طیف نداشته است. انتصاب پرویز فتاح به ریاست بنیاد مستضعفان اتفاقی جدید در این نهاد پرحاشیه است.
چرا فتاح به بنیاد رفت؟
پیش از این گفته میشد محمد باقر قالیباف به بنیاد میرود. او امیدوار بود در این نهاد انقلابی-اقتصادی یکی از عظیمترین پروژههای عمرانی مانند آزادراه تهران به شمال را به نتیجه برساند و پس از آن با خیالی آسوده از ارائه تصویری اجرایی از خود به سمت تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری برود ولی حضور ناگهانی فتاح هم معادلات را برهم زد و هم اینکه آینده را به شکلی دیگر ترسیم میکند. پرویز فتاح در کمیته امداد امام خمینی تصویری متفاوت از خود ارائه داد. او نظام تبلیغاتی این نهاد سنتی را به طور کامل دگرگون کرد. از نیروهای جوان و ایدههای جدید استفاده کرد و درنهایت کمیته امداد امام خمینی دست به ساخت فیلمهای تبلیغاتی زد که مدتها در شبکههای اجتماعی میچرخید ولی کسی نمیدانست پشت این تبلیغات کدام نهاد ایستاده است. این روند باز هم ادامه پیدا کرد به طوری که کمیته امداد اقدام به تاسیس چندین سایت مدرن کرد تا از طریق راهاندازی پویشهای متفاوت طیف گستردهای از مخاطبان را به خود جذب کند. زمانی که ایده فتاح یا همراهان نزدیک او درست از آب درآمد، آنها دامنه کارشان را وسعت دادند و تفاهم نامههای جدید با نهادهایی بستند که پیش از این راهشان هم به سمت کمیته امداد نمیافتاد. اما مهم ترین اقدام فتاح تغییر ساختمان مرکزی کمیته امداد از خیابان سوهانک تهران به خیابان آزادی بود. فتاح حاضر نشد در ساختمانی که گروه سنتی سابق حاکم بر کمیته در منطقه خوش آب و هوای تهران ساخته بودند، ساکن شود. او چندین بار اعلام کرد این ساختمان با ذات فعالیتهای کمیته امداد در تعارض است و درنتیجه راهش را به سمت مناطق مرکزی و جنوبی کج کرد. فروش سوهانک یکی از نقاط عطف ولی پرحاشیه دوران حضور فتاح در کمیته امداد امام خمینی بود.
فتاح کیست؟ لیبرال یا محافظهکار؟
او به طبقه تکنوکراتهای انقلابی تعلق خاطر دارد. دو سال قبل در سخنرانی هیات نمایندگان اتاق بازرگانی تهران اظهارنظرهایی داشت که گرایش اقتصادیش را روشن میکرد. تغییر شیوه فعلی توزیع یارانهها و توصیه به دولت برای تغییر قیمت بنزین نشان داد که او برخلاف پایگاه سیاسیاش طور دیگری فکر میکند. پیش از این در وزارت نیرو از خود چهرهای اجرایی نشان داده بود که مشخص شد خیلی هم با احمدی نژاد سازگاری ندارد. اطرافیان و نزدیکانش میگویند فتاح بهشدت علاقهمند به اقدامات عملیاتی است. به مناطق محروم میرود، ساعتها در میان اهالی میچرخد و برای بدنه اداری مستهلک نهادهای قدیمی، کارهای جدید میتراشد. احتمالا پرویز فتاح را نمیتوان در قالب گرایشهای موجود اقتصادی کشور در دسته مشخصی قرار دارد. او رئیس یک نهاد حمایتی مانند کمیته امداد بوده ولی گفته بود که روحانی باید یارانهها را حذف کند و در تکمیل صحبت هایش هم افزوده بود: «به ایشان گفتم یارانههای نقدی را حذف کنید و همه هزینه سیاسی آن را هم من میپردازم. اصلا بگوید همه اینها تقصیر فتاح بود.» مدتی بعد هم گفته بود: «اگر با پیشنهاد کمیته امداد موافقت شود سالانه ۲۲ هزار میلیارد و ۵۰۰ میلیون تومان برای دولت درآمد ایجاد خواهد شد. هدفمندی یارانهها و پرداخت مستقیم یارانه با هدف رفع بیکاری و رونق اشتغال تصویب شد اما در عمل با نرفتن این منابع به سمت تولید خلاف اصل هدفمندی یارانهها عمل شد. سوال ما این است که چرا قانون هدفمندی یارانهها اجرا نمیشود و جواب دولت هم این است که منابعی که حاصل میشود کفاف پرداخت نقدی یارانه را میدهد.» او در گفتوگویی که با ایران آنلاین داشته، چنین توضیح داده بود: «این موضوع را کمیته امداد پیگیری نمیکند. من پرویز فتاح گفتهام چون با دولت آشنا هستم.» وقتی از او سوال کردند چرا رئیس یک نهاد حمایتی باید حامی حذف یارانهها باشد هم توضیح داد: «در جلسه اخیر هیئت دولت جلسه داشتیم و بسیاری از وزرا موافق هستند و جزئیات این روند را هم قبول دارند اما جسارت اجرائی و تبعات اجتماعی این موضوع مهم است که باقی مانده است. من میدانم که مجلس هم همراه است و میتوانند قانونی را تصویب کنند تا شناسایی نیازمندان و حمایت از افرادی که بضاعت مالی ندارند در روندی قانونی انجام شود. ما هم در کنار و کمک دولت هستیم و نمیگذاریم افراد رها شوند. مسئله این است که ما در این موضوع ذینفع نیستیم و نمیخواهیم مجری باشیم و پول را به ما بدهند. ما میخواهیم به دولت کمک کنیم تا این روند بالاخره شروع شود چراکه میدانیم تبعاتی دارد و میخواهیم بخشی از این تبعات را به دوش بگیریم. درباره احصای این آسیبها و فشارها ما وظیفهای نداریم و فقط میخواهیم کمک کنیم.» با وجود این صراحت در اظهارنظرهای اقتصادی، حلقه اطرافیان نزدیک او در کمیته امداد نیروهای نزدیک به جریان پایداری بودند که گرایش اقتصادی آنها نیز قابل تشخیص نیست. نیروهایی مانند کاظم جلالی، رئیس مرکز پژوهشهای مجلس از چهرههای نزدیک به فتاح هستند. این روابط خط فکری اقتصادی او را تا حدود بیشتری روشن میکند. فتاح در دولت احمدی نژاد هم سازگاری با ایدههای اقتصادی رئیسجمهور وقت نداشته تا جایی که او و دانش جعفری وزیر اقتصاد مستعفی همان دولت را در یک خط فکری دستهبندی میکردند. سایت مشرقنیوز که وابسته به جریان تندروی اصولگراست، فتاح را مدیری انقلابی و با اخلاق میداند. اما او در بنیاد مستضعفان به ابزارهای دیگری نیاز دارد.
او رئیس کجا شده است؟
بنیاد مستضعفان نماد یکی از نهادهای حاکمیتی ثروتمند در اقتصاد ایران است که دامنه فعالیتهایش هیچ نقطه توقفی ندارد. از کارخانه سیمان گرفته تا اداره صنایع غذایی همگی در زیرمجموعههای بنیاد مستضعفان قرار دارند. یکی از بزرگترین املاک تهران در منطقه تپههای عباس آباد در اختیار بنیاد مستضعفان و ساختمانهای عظیم آنهاست. فتاح اگر در کمیته امداد میتوانست با رویکرد سادهزیستی و حمایت از محرومان پیش برود در بنیاد مستضعفان عملا رئیس تعداد زیادی کارخانه و داراییهای پراکنده شده است. او قرار است میراث چهار دهه مبارزه اقتصاد ایران با نمادهای سرمایهداری حکومت گذشته در اختیار بگیرد و پیش برود. بنیاد مستضعفان همان روزهای ابتدای انقلاب تاسیس شد؛ درواقع تنها ده روز بعد از پیروزی انقلاب و به تاریخ ۹ اسفند سال ۵۷. وظیفهاش هم این بود که اموال مصادره شده خانواده محمدرضا پهلوی، خانواده، وابستگان آنها و برخی کارخانهداران و بازرگانان را تحت مدیریت قرار دهد و به فقرا و نیازمندان کمک کند.
نام بنیاد مستضعفان بر سر زبانها افتاد
احتمالا در گفتوگویهای روزمره مردم، نام بنیاد مستضعفان خیلی کاربردی ندارد. البته این ماجرا تا زمانی مصداق داشت که آوار آتش گرفته ساختمان پلاسکو بر سر آتش نشانان خراب نشده بود. بعد از آتش سوزی نماد مدرنیته پایتخت که بعد از انقلاب نصیب بنیاد مستضعفان شده بود، نام این بنیاد بیشتر در گفتوگوهای روزمره مطرح شد. البته فقط کشته شدن آتش نشانها نبود که چشمها را به صاحب این ساختمان دوخت. ۲ هزار و ۲۰۰ کارگر پس از آتش سوزی ساختمان پلاسکو شغل خود را از دست داده بودند. پس از فروریختن آوار پلاسکو ۴۰۰ واحد صنفی فعال در این ساختمان، رسانهها و مردم چشم به دهان مالک دوختند تا به سوالاتی مثل چرایی عدم رعایت استانداردهای لازم در پلاسکو، عدم تجهیز ساختمان به امکانات اطفای حریق، فرسودگی سیم کشی و تجهیزات ساختمان و آینده پلاسکو و تدابیر مربوط به آن پاسخ دهد. البته قبل از اینکه پرویز فتاح بر صندلی ریاست این بنیاد تکیه زند، محمد سعیدی کیا رئیس بود و او باید پاسخگو میبود. اما از حادثه پلاسکو دو سال و نیم میگذرد و جای نماد مدرنیته پایتخت همچنان خالی است و از دیروز دیگر پرویز فتاح باید پاسخگو باشد.
یکی از بازیگران اصلی اقتصاد کشور
آذرماه سال ۹۶، برای اولین بار پس از تشکیل بنیاد مستضعفان در سال ۱۳۵۷، صورتهای مالی حسابرسی شده این مجموعه منتشر شد و متعاقبا صورتهای مالی ۱۵ سال ۱۳۸۰-۱۳۹۵ این مجموعه روی سایت اینترنتی آن قرار گرفت. البته با نگاهی به لیست هلدینگها و شرکتهای بنیاد میتوان حدس است که گردش مالی این بنیاد چقدر خواهد بود. گردش مالی به اندازهای که حتی گفته میشد، بنیاد مستضعفان یک درصد از اقتصاد کشور را در اختیار دارد. البته سعیدی کیا، رئیس قبلی بنیاد مستضعفان در گفت وگویی از این خبر داده بود که برخلاف تبلیغات، این بنیاد حتی یک درصد از اقتصاد کشور را هم دردست ندارد. به گفته او گردش مالی بنیاد از فروش ۱۵ هزار میلیارد تومان است یعنی رقمی که ۷ دهم درصد از تولید داخلی کشور به حساب میآید. در سال ۹۵ بنیاد مستضعفان انقلاب اسلامی ۲۸ هزار میلیارد تومان درآمد حاصل از فروش کسب کرده است. سهم بنیاد از ۱۶۰ شرکت فعال از ۱ تا ۱۰۰ درصد است و وزن متوسط بنیاد در سهام این شرکتها به ۵۵ درصد میرسد، این یعنی تقریبا سهم بنیاد از ۲۸ هزار میلیارد تومان چیزی حدود ۱۵۰۰۰ میلیارد تومان است و سود بنیاد هم به چیزی حدود ۱۲ درصد یعنی هزار و ۶۰۰ میلیارد تومان میرسد. علاوه بر این بنیاد مستضعفان انقلاب اسلامی ۱۶۰ شرکت را اداره میکند که در مجموع ۴۰ هزار نفر را به استخدام درآورده است. بر اساس اطلاعات منتشر شده در صورتهای مالی و سایت اینترنتی این بنیاد، عمده فعالیتهای اقتصادی این گروه در حوزههای خدمات (عمدتا در حوزههای مالی و فناوری اطلاعات)، صنعت و معدن، انرژی، ساختمان و کشاورزی و در یازده هلدینگ تخصصی و ۱۸۹ شرکت و موسسه با سهام مدیریتی متمرکز شده است. از شرکتهای شناخته شده تحت پوشش بنیاد در حوزههای مختلف میتوان به شرکت ایرانسل در حوزه فناوری اطلاعات، شرکت نفت بهران در حوزه نفت و انرژی، آزادراه تهران-شمال و برج علوی نیویورک در حوزه عمران و ساختمان و بانک سینا در حوزه خدمات مالی اشاره کرد. بر اساس اطلاعات مندرج در صورت های مالی سال ۱۳۹۵ بنیاد، بیش از ۶۰ شرکت از شرکت های تابعه این نهاد به دلایل مختلف مانند ماهیت غیراقتصادی، پروژه در حال تاسیس یا سوءعملکرد با مشکل زیان سنواتی یا زیان جاری مواجهند که راهکارهای مختلفی مانند فروش سهام یا تغییر رویه عملکرد به منظور اصلاح این وضعیت پیش بینی شده است. البته بنیاد دستی هم در عرصه هنر دارد. موسسه سینمایی نورتابان از شرکتهای زیر مجموعه بنیاد مستضعفان انقلاب اسلامی است که تهیه کنندگی فیلمهایی مثل «امروز» به کارگردانی رضا میرکریمی، «پنج ستاره» به کارگردان مهشید افشارزاده، «با دیگران» به کارگردان ناصر ضمیری و «محمدرسول الله» آخرین ساخته مجید مجیدی را بر عهده داشته که آخرین مورد در کشورهایی مثل ترکیه در ۴۰۰ سینما هم به نمایش درآمده است. برآوردها نشان میدهد که موسسه نور تابان وابسته به بنیاد مستضعفان بیش از ۶۰۰ میلیارد ریال برای ساخت آخرین اثر مجید مجیدی هزینه کرده است. موزههای بنیاد مستضعفان هم مجموعه دیگری است که در مالکیت بنیاد مستضعفان قرار دارد. مجموعه ورزشی فرهنگی شهید چمران، تله کابین توچال، هتل عالی قاپو، مجتمع تفریحی ورزشی ارم سبز، باشگاه ایرانیان دبی، زمزم اصفهان، زمزم شرق تهران و تهران، قند اصفهان و چهارمحال بختیاری از دیگر شرکتهای نام آشنای بنیاد هستند و خانه ثابت پاسال، ارزشمندترین خانه پایتخت هم در اختیار بنیاد بود که اکنون آن را واگذار کرده است.
انتهای پیام