انتقادها به سریال بوی باران
نگاهی به سریال ٧٥ قسمتی بوی باران سیما که ضعفهای فاحشش صدای خیلیهارا درآورد
چرا “بوی باران” صدای اعتراض منتقدان را درآورده است؟
شهروند نوشت: بیراه نیست اگر سریال بوی باران را یکی از پرانتقادترین سریالهای تلویزیون ایران در چندسال اخیر بنامیم. سریالی که از همان نخستین روزی که روی آنتن رفت، به نحو طعنهآمیزی با انواع و اقسام انتقادات مواجه شد. انتقاداتی که البته در روزهای اول موضوعی بیسابقه چون تغییر نام یک سریال درحال پخش را نشانه رفته بود و بعد هم تقریبا در هر دو سه قسمت به بهانهای نام این سریال را بر سر زبان انداخت.
در روزهای اخیر، البته روند انتقادات از سریال بوی باران حتی در قیاس با هفتههای قبل هم شدت بیشتری گرفته است. انتقاداتی که بهخصوص در فضای مجازی جو سنگینی برای عوامل اصلی سریال بهوجود آورده، تا حدیکه برخی از عوامل سریال را هم همگام با منتقدان به انتقاد و اعتراض از «بوی باران» واداشته است؛ ازجمله شهاب شادابی، بازیگری که با این سریال معرفی شده، ولی حالا آن را مبتلا به «خلأ فیلمنامهای» خوانده و میپرسد: «پرسشی که درباره فیلمنامه بوی باران مطرح است، این نکته منطقی است که چرا شخصیتها و رفتارهاشان منطق روایی ندارد؟ مثلا کاراکتری مثل سهیل با توجه به طبقه و خانوادهاش چرا باید سراغ دختری چون ترانه برود؟ چه شده که عاشق او شده؟ چرا سراغ فردی همسطح خودش نرفته؟ من بهعنوان بازیگر نقش سهیل خیلی دوست داشتم که دلیل دوستی و آشنایی این دو، نمایش داده میشد، چرا که این دو، حتی همصنف یا همدانشکدهای هم نیستند و بنابراین باید این رابطه برای مخاطبان توجیه میشد!» شهاب شادابی البته توجیهی برای این کمبودها دارد و میگوید که «بخشهایی از این سریال حذف شده است، چون سکانسی نوشته شده بود که توجیهپذیر نبود»، اما تماشاگری که مثل او دسترسی به سناریو نداشته که بداند چه بخشهایی حذف شده و این حذف توجیهپذیر بوده یا نه، این بهانهها را از عوامل سریال قبول نمیکند، حتی اگر بازیگر منتقد قبلا با انتقاد از سریال خودش را همسنگر مخاطبان نمایانده باشد.
عروس تاریکی
نخستین قسمتهای بوی باران که با نام «عروس تاریکی» روی آنتن رفت و در اتفاقی بیسابقه که بهقول یکی از تماشاگران «مرزهای سریالسازی رو فرسنگها جابهجا کرد» تغییر نام داد که بهعقیده کارگردان «این نام جدید با کلیت اثر سازگاری بیشتری داشت» این سریال درامی اجتماعی است به کارگردانی محمود معظمی و تهیهکنندگی محمدرضا تختکشیان. سریالی که اولش گفته شد در ٦٠ قسمت ساخته شده، ولی دیروز در خبری به بهانه معرفی سریالهای ماه محرم ١٥ قسمت رشد کرد و تبدیل به سریالی ٧٥ قسمتی شد.
«بوی باران» داستان ازدواج یک دختر از طبقه پایین جامعه با پسری با اوضاع مالی خوب را روایت میکند که از همان ابتدا با بحرانی آغاز میشود که فرجامش قتل عروس است. وقتی بعد از قتل، نامزد سابق مقتول دستگیر میشود، خواهر متهم تلاش میکند بیگناهی برادرش را اثبات کند؛ که این خط داستانی در کنار خُردهداستانهای موازی که روایت میشود، آغاز دومینوی قتل و جنایت در این سریال است که انتقادهای بیشماری را موجب شده و مخاطبان تلویزیون در فضای مجازی حسابی از خجالت سریال درآمدهاند؛ تا آنجا که شماری از تماشاگران سریال توییت کنایهآمیز «ميترسم كارگردان بوی باران آخرش بياد بيرون ما رو هم بكشه» را بازنشر کردهاند و با راهاندازی هشتگی، کمپینی علیه این سریال ایجاد کرده و خواستار جلوگیری از ادامه پخش این سریال شدهاند. عدهای هم دل به همین توییتها و پستهای طعنهآمیز بستهاند که «بله، حتی همه حق دارن فیلم بسازن. ولی شما حق ندارید با یک علامت منهای ۱۸سال مضحک ناگهانی میانه سریال از شبکه ملی پخشش کنید»!
خانواده نمونه!
کارگردان سریال البته خشونت زیاد و حواشی پرشماری از این جنس را رد میکند. محمود معظمی که بیشتر با سریال «شاید برای شما هم اتفاق افتاده باشد» شناخته میشود، میگوید: «در بوی باران ما مبحث آسیبهای اجتماعی را دنبال میکنیم، بهخصوص مباحثی درباره حاشیهنشینی، طلاق و اعتیاد.» کارگردان «بوی باران» درباره تلخی و تاریکی و خشونت فراوان بوی باران هم توجیهی مقبول در آستین دارد: «حالا اگر ما یک جامعه یا خانواده بیمشکل، عالی و درجه یکی را نشان دهیم که هیچ مشکل و غمی در عالم ندارند، درام و کشمکشی شکل نمیگیرد که برای مخاطبان جذاب باشد. در نتیجه ما با بحران قصه خود را شروع کرده و خانوادههایی که دچار معضل هستند را نشان میدهیم.» محمود معظمی هدف اصلی سریال را هم اینگونه خلاصه میکند: «بنیان یک اجتماع از خانواده شروع میشود. وقتی خانواده دچار بحران میشود، زندگی و تربیت افراد آن خانواده تحتتأثیر این بحران قرار میگیرد.»
شهر بیقانون
یکی از جنبههای بحرانساز «بوی باران» نوع پرداخت این سریال به موارد حقوقی است. این چیزی است که مخاطب از سریالی که داستانی جنایی را روایت میکند، توقع ندارد. برای همین هم خیلیها به این موضوع اشاره کردهاند: «کاری به مزخرف بودن داستان سریال بوی باران ندارم که از مسلمات هست، بحث اینه که چرا اطلاعات غلط حقوقی مردم رو غلطتر میکنید؟! فاجعه اونجاست که عجایب حقوقی این فیلم رو نویسندگان سریالهای دیگه میبینن و میشه مبنای فیلمنامههای دیگه. چرا اینقدر فیلمها ایراد حقوقی دارند؟!» این موضوعی است که محمود معظمی آن را نمیپذیرد: «ما چه هنگام نگارش متن و چه زمان تولید سریال از مشاورانی در زمینههای مورد نظر استفاده میکنیم که تمام قسمتهای سریال توسط آنها خوانده و تأیید میشود.» این یعنی که کارگردان ادعا میکند ایرادی هم وجود داشته باشد، گردن مشاورانی است که باید گوشزد میکردند و این کار را نکردهاند.
بوی خون
با اینکه محمود معظمی ادعا دارد که «ما تمام اصول کار کردن در تلویزیون را میدانیم و با توجه به آنها کار را آماده میکنیم» اما مروری بر بازتابهای رسانهای و مجازی سریال نشان میدهد که ظاهرا خیلی چیزها را هم نمیدانستهاند که چنین سریالی حاصل آمده است. سریالی که به باور بسیاری از منتقدان «ترکیبی از بالیوود، سریال ترکیهای، ژانر وحشت، ژانر معمایی و آببستنهای متداول سریالهای ایرانی» است. شماری از مخاطبان هم «بوی باران» را یک اثر مازوخیستی نامیدهاند و البته عدهای هم آن را بهانه کردهاند برای طنازیهای همیشگیشان: «میگن تو بهشت زهرا یه قطعه جدید زدن، اسمش رو گذاشتن بوی باران.» یا: «نگران کشتههای سریال بوی باران نباشید، اینا وایت واکر میشن فصل بعد برمیگردن.» و این یکی: «اول عروس تاریکی بود، بعد شد بوی باران، بعید نیست آخرش هم بشود بوی خون!»
ناظر کیفی
در تمام سریالها و فیلمهای تلویزیونی کسی وجود و حضور دارد به نام ناظر کیفی. آیا اینکه انتظار داشته باشیم این ناظران علاوه بر نظارت بر پوشش بازیگران روی چنین مواردی هم دقت داشته باشند، توقع بیش از اندازهای است؟ قصد بر این بود این را از یکی از مدیران گروه فیلم و سریال بپرسیم. اما ظاهرا در این آب و خاک با پاسخگویان برخی از رسانهها روابط خصوصی با پاسخگویان برقرار کردهاند!
روزنامه جوان: جمع کنید سریال «بوی باران» را
روزنامه جوان نوشت:سریال ۶۰ قسمتی بوی باران که در ساعت پیک بیننده شبکه یک سیما از تلویزیون پخش میشود، به خاطر ضعفهای آشکار و گافهای متعدد با انتقادهای زیادی از سوی بینندگان روبهرو شده است.
به دلیل بیتوجهی مدیران شبکه یک سیما به اصلاح این سریال، اکنون کاربران فضای مجازی خود دست به کار شدهاند تا با اعتراض به این سریال، مدیریت شبکه را وادار به قطع پخش «بوی باران» کنند.
این سریال که هنوز قسمتهای پایانی آن در حال فیلمبرداری است، داستان یک دختر جوان است که تلاش میکند بیگناهی برادرش را که به جرم قتل در انتظار حکم اعدام است ثابت کند. در این مسیر که همراه با خردهداستانهای موازی است، وکیل مدافع برادر این دختر او را وادار به انجام انواع و اقسام اعمال غیرقانونی و حتی غیراخلاقی میکند. حضور کمرنگ پلیس و قوه قضائیه که باید نشان از هوشیاری و هوشمندی نظام باشند، باعث شده تا با وهن عملکرد قوه قضائیه، عملاً تصویری مخدوش از فعالیت قضایی در «بوی باران» به نمایش گذاشته شود.
سـریال بوی باران عمـلا یکی از بهترین سـاعتهای پخش تلـویزیـون را اشغـال و به بدتـرین نوع ممکـن از آن استفـاده مـیکند. با کشدار شدن داستان این سریال که عملا باعث فرسایش علاقه بیننده برای دنبال کردن «بوی باران» شده بر ضعفهای ساختاری و داستانی آن افزوده شده است. بخشی از مطالب انتقادی که کمتر از ۴۸ ساعت گذشته درباره این سریال در فضای مجازی منتشر شده به این شرح است:
«در سریال بوی باران شاهد ترکیبی از بالیوود، سریال ترکیهای، ژانر وحشت، ژانر معمایی و آب بستنهای متداول سریالهای ایرانی هستیم که خب این ترکیب تا حالا سابقه نداشته و در نوع خودش یک اثر مازوخیستی بینظیر ساخته!»، «این سریال بوی باران چرا انقدر پلیس رو ابله بازنمایی کرده؟! آخه انقدر ماست؟ انقدر هردمبیل؟! بازپرس چاق هر چند قسمت یه بار میاد یه هارت و پورتی میکنه که تو کار ما دخالت نکنید خطرناکه و میذاره میره»، «۴۱قسمت از سریال بوی باران میگذره و تا الان جز قتل و غارت و فقر و دروغ چیزی نداشته. در مضحکی سناریو همین بس که دو تا خواهروبرادر زدن نامزداشون رو کشتن و دستگیر شدن، میلیونها تومان هزینه بیتالمال صرف چی شده؟ هیچ!»، «پیام بوی باران، پلیس انقدر بیعرضهست که حتی به یکی از نشانههایی که خواهر قاتل بهش رسیده هم نمیتونسته برسه و انقدر کم حافظهست که با اینکه نبش قبر کرده بازم یادش میره مقتول اول اونی نیست که فکر میکرده!»، «من نمیدونم این فیلم بوی باران چیو میخواد بفهمونه! تکلیف فیلم با خودش مشخص نیست، اون از اولش که اسم فیلمو عوض کردن، الان هم این نرگس محمدی شده اوشین… مامان ما هم که مثل قرص هر روز چند دفعه نگاه میکنه حرص میده مارو…» و «تلویزیون در آستانه اعیاد ذیالحجه، برنامههای دهه اول محرم رو معرفی کرد تا مخاطبهاش بدونن دوره سریالهای شاد و مفرح و امیدبخشی مثل بوی باران میگذره و فضای سنگین محرم، فضای سریالهای تلویزیونی رو هم تحت تاثیر قرار میده..!»
شبکه یک سیما به دلیل گستردگی جغرافیایی از نظر پخش شعار «شبکه یک شبکه هر ایرانی» را برای خود انتخاب کرده است. این شبکه گویا نتوانسته است در انتخاب یک سریال مناسب برای بینندگان میلیونیاش، برای شبهای تابستان که زمان دور هم جمع شدن خانوادههاست سریال مناسبی را تولید و پخش کند.
انتهای پیام
واقعا سریال داغونیه
اون قسمتی که سهیلو کشتن , فهمیدیم دختره حامله است….انگار داشتیم ستایش میدیدیم!
جمع کنید!