خنثی شدن دولتها در اقتصاد
رکورد شکاف طبقاتی در 16 سال اخیر شکسته شد
حسین سخنور، عضو بخش تحلیلی انصاف نیوز در تحلیلی دربارهی علت شکاف طبقاتی در ایران نوشت:
این درد را کی درمانی پیدا میشود؟ هرچه باشد، تفاوتی نمیکند. هر سیاستی که میآید، نتیجه اقتصادیاش یکسان است. راست متصل به بازار میآید، همان است، نسخه اقتصاد اسلامی پیچیده میشود، باز فرقی نمیکند، اقتصادچپگرا مدعی میشود، ادعایش زود برملا میشود و ره به جایی نمیبرد و باز «ریچ کیدز»ها هستند و بچههای شینآباد.
ای کاش همین بود و میماند، از این هم بد و بدتر میشود. برخی یک شعبه از چاههای نفت سر سفرههایشان هست و برخی تنها سهمشان از نفت کشور، همان 45500 تومان است. مشخص است که صحبت از شکاف طبقاتی است. شکافی که فقرا را درون خود میبلعد و ظاهرا روز به روز بیشتر دهن باز میکند.
خبر کوتاه بود: ایران در شاخص ضریب جینی رتبه ۶۳ جهان را بدست آورد. شاخصی که نشاندهنده اختلاف طبقاتی در یک کشور است. به گزارش «نود اقتصادی» ضریب جینی سال ۹۶ ایران ۰.۴۰۰۸ بوده که بنا به اظهارات وزارت اقتصاد در سال ۹۷ نیز این شاخص ۳.۱ درصد بدتر شده یعنی ضریب جینی ایران در سال گذشته به شاخص ۰.۴۱۳۱ رسیده که در این صورت رتبه ایران در جهان به رده ۷۵ سقوط میکند. همچنین شاخص ضریب جینی ۰.۴۱۳۱ سال ۹۷ بدترین شاخص در طول ۱۶ سال اخیر است.
این همان نکتهای است که در ابتدا آمد. انگار فرقی نمیکند دولت روحانی سر کار باشد یا دولت احمدینژاد، جهانگیری و نهاوندیان و نوبخت سکانداران اقتصادی کشور باشند یا سعیدلو و شمسالدین حسینی، این اختلاف همواره در حال بیشتر شدن است و تفاوت استانهای مرزی با مرکز و در خود مرکز نیز تفاوت پایینشهر و بالاشهر به طور چشمگیری بیشتر شده است و محرومان را بیشتر اذیت میکند.
اختلاف طبقاتی رنج مضاعف است و دردی مزید بر درد فقر. قشر آسیبپذیر جامعه اگر بتواند فقر را تحمل کند، با اختلاف طبقاتی به سادگی کنار نمیآید. منطق و سوالشان هم روشن است، میگویند اگر پول نیست، منابع محدود است، درآمد کشور کمتر شده، پس چرا برخی پولدارتر شدهاند و ما این چنین هستیم و وضعمان بدتر هم شده است؟ به این سوال و به این قشر چه پاسخی میتوان داد؟
در توجیه فقرشان میتوان گفت چون تحریم هستیم، مشکلات زیاد است، این و آن در داخل و خارج نمیگذارند، اما در توجیه نابرابری، این پاسخها افاقه نمیکند. میگویند اگر نیست، پس چرا برای عدهای همچنان هست؟ به مرکز که میآییم یا از خانه که بیرون میآییم، ماشینهایی میبینیم که هیچ نشانی از وضع اقتصادی بد کشور ندارد. مغازههایی هستند که انگار تحریم به آنجا نرسیده است.
پس مشکل کجاست؟ این حلقه مفقوده اقتصاد ایران چیست که هر که بیاید و برود، وضع همان است. ظاهرا تمامی تصمیمها و جهتگیریهای اقتصادی به یک سو ختم میشوند: شکاف طبقاتی و تولید فقر و… اینجاست که میتوان با نهادگرایان همآوایی کرد که گویا مشکلات اقتصادی ما هم سیاسی است و به همین دلیل است که میتوان صحه گذاشت بر این حکم که «راهحلهای اقتصاد متعارف، پاسخگوی مسائل اقتصادی ایران نیست، با اقتصاد سیاسی آنها قابل حلاند». (حجتالله میرزایی در یکصد و پانزدهمین نشست تخصصی ماهانهی بنیاد باران)
اگر سیاسی بودن مشکلات اقتصادی ایران را بپذیریم، آنگاه متوجه میشویم چه میشود که شکاف طبقاتی – به عنوان یکی از جدیترین مشکلات اقتصادی کشور – نسبت به آمدن روحانی و احمدینژاد بیتفاوت است؛ چرا که خیلی از مناسبات سیاسی ایران، بیتفاوت از رفتوآمد دولتهای مختلف است و همانها هم باعث و بانی این بحرانهای اصلی و بزرگ اقتصاد ایران هستند.
انتهای پیام