روش فکری دشمنان امام حسین به کدام ذهن دمیده میشود؟
حجتالاسلام هادی سروش، مدرس حوزه علمیه در یادداشتی تلگرامی نوشت:
«دشمنان امام حسین (ع) که عاشورای خونین را رقم زدند ؛ بنی امیه ها ، خوارج ها، جبری گراها، مرجئه ای ها و.. بودند که رفتند و به گورستان تاریخ منتقل شدند.
اما ظاهرا افکار و مرام شان از گورستان تاریخ به ذهن های ناقص و روان های عقده ای و مذهبی نما ، دمیده شده و خواهد شد !
ازاین مهم نباید غفلت کرد.
در این مورد نکاتی تقدیم کنم ؛
توصیف بخش مهمی از دشمنان امام حسین
در مورد دشمنان امام حسین که دارای انحراف فکری و مذهبی شدند ، این جمله امام سجاد (ع) بهت آور است که فرمود :
《 روز عاشورا ؛ با قصد قربت الی الله خون امام حسین را ریختند ؛ – کل یتقرب الی الله بدم الحسین 》(امالی صدوق/۳۴۷)
صاحب این قلم برای تشریح و توصیف حقیقت این بخش از دشمنان امام حسین ، کلامی قوی تر از سخن استادمطهری سراغ ندارم.
ایشان مینویسد :
《دینداران ظاهری ؛خیلی بی دین ودرنده اند. افرادى كه به دين مى گروند و سپس بيرون مى روند از افرادى كه از اول گرايش پيدا نكرده اند خشن تر و ضد انسان ترند. چون ؛ اولا ؛عواطف انسانى شان چون تحت الشعاع عاطفه دينى قرار گرفته ، از تأثير مستقل افتاده است .
ثانیا ؛نيروى دين به حكم اينكه منحرف شده وزائل نشده و به صورت انحرافى كارمىكند وبه همان شکلِ نيروىِ دين ، فعال است. تاريخ نشان مى دهد؛ اینان بى رحمانه ترين جنگها، كشتارها، زجر و شكنجه ها به وسيله خشكه مقدسان صورت گرفته است. و نیز اینان ؛ بزرگترين نمك نشناسى هارا، انجام میدهند زيرا “يَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ يُحْسِنُونَ صُنْعاً “. جنگهاى صليبى، جنگهاى خوارج، حتى فاجعه كربلا ساخته دست اين طبقه است》.(مجموعه آثار شهيد مطهرى ۶۱۸/۱۹)
تشبیه جالبی امیرمومنان على (ع) درباره دیندارِ فاقدِ فهمِ دقیق از دین دارد.
ایشان میفرماید:
《مردمانی که به ظاهر اهل دیانت و به واقع اهل جاهلیت اند مانند تخم افعی در میان باغ پرندگان است ، از طرفی گمان میرود تخم پرنده ای باشد و از طرفی هم جوجه آن شر و زیانبار است》. (نهج البلاغه خ ۱۶۶)
شاخصه این گروه در دو چیز است :
اول؛ در سطحی نگری در رابطه با مفاهیم دینی
امام علی (ع) فرمود:
《و انتم معاشر اخفاء الهام، سفهاء الاحلام ؛ – شما جمیعتی سبک عقل و نابخردید.》(نهج البلاغه خطبه ۳۶)
و دوم ؛ در برخوردهای چکشی
امیرالمومنین (ع) در تند خوئی وافراطی گری ، آنان تشبیه “سگ هار” کرده و فرمود:
«شمشیرها را روی شانه هایتان گذاشتید و به جان همه افتادید و خوب و بد را می کشید و راست و نادرست را از بین می برید».(نهج البلاغه خطبه ۱۲۷)
سوال مهم اینجاست؛ در تاریخ اسلام فقط حضرت امیر (ع) در مواجه ی با این گروه ، سیاست مبارزه و برخورد داشت ولی در حکومت های بعد از آن که این تفکر بازتولید میشد ، قدرتها؛ بشکل تلویحی و پشت پرده از آنان حمایت کردند ! علت این پشتیبانی معنوی و مادی از این عناصر نابخرد در چیست ؟
پاسخ ساده ای مطرح است و آن اینکه وقتی قدرت ها دیدند و میبینند که براحتی میتوانند از پتاسیل بی جیره ومواجب این عناصر افراطی ، در برابر “بایدهای عقلانیت” در حکومت داری ، نهایت بهربرادری را کرده و افکار عمومی را به تندروی های آنان معطوف دارند تا بتوانند به اغراض سیاسی خود دست یابند، چرا حمایت نکنند؟!
واقعیت این است؛ مشکل در برابر چنین خشک مغزهایی چند برابر است؛ چون اینانی که دینداریِ شان سطحی است، چون اظهار دیندارى مىکنند، برخورد با آنان نمیتواند روا باشد ،ولى به سبب نفهمىشان هزارگونه فساد به بارمىآورند.این قماش از آدم های منحرف و سمج در لشگر عمرسعد کم نبودند .
مراقب باشیم و فریب ظاهرالصلاح بودن و تظاهر به معنویت آنان را نخوریم.
چون اولا ؛
اسلام شان “وارونه” است ؛
امام علی (ع) فرمود :
«ولُبسَ الإسلام لُبْسَ الفرو مقلوبًا» پوشش و لباس اسلام مثل پوستین وارونه شده است.
و ثانیا؛
عبادت اینان هم بی ارزش است و در نگاه امام علی(ع) عبادت شان ؛ «حمار الطاحونه» است !
بیان امام علی طبق نقل شیخ مفید چنین است :
《آدمی که بسیار عبادت می کند، اما بدون فهم عمیق، مثل خر آسیاب است، دور آسیاب می گردد، ولی راه به جایی نمی برد ؛ – المُتَعبِّدِ عَلى غَیرِ فِقهٍ کَحِمارِ الطّاحونَةِ ؛ یَدورُ و لا یَبرَحُ 》.(الاختصاص/۲۴۵)
نقطه خطر در “پیدایش” این گروه تندخو و خطرناک و بی ادب که در شیعه و سنی میتوان نشان شان داد، در اینجاست که وقتی تعالیم و آموزه های دینی؛ بشکل ناقص و سطحی عرضه شود؛ وجود عناصر “جاهل و تقدس زده” اجتناب ناپذیر است.
و پرواضح است تاثیر تریبون های رسمی و عالمان بی سواد و سطحی نگر، در این موضوع تاثیر بسزائی دارد.»