خرید تور نوروزی

دو تئوری برای حضور منطقه‌ای ایران: تحریک کننده یا بازدارنده

/ حسن بهشتی‌پور و امیر موسوی در گفت‌وگو با انصاف نیوز /

عطیه هوشمند، انصاف نیوز: پس از خروج آمریکا از برجام بسیاری دیگر نگاه خوش‌بینانه‌ای به آینده‌ی رابطه‌ی ایران با آمریکا و هم‌پیمانان منطقه‌ای‌اش نداشتند و به نظر می‌رسید پس از کم شدن تنش‌های چندین ساله‌ی جنگ سوریه ممکن است جنگ قدرت‌ها در خاورمیانه شکل جدیدی پیدا کند. این نشانه‌ها البته به‌وضوح ظهور کرده و پس از گذشت چندین سال از اختلافات و شکاف عمیق میان ایران و آمریکا و دیگران مانند اسرائیل که قدمتی طولانی دارد و همچنین تشدید اختلاف با عربستان در سال‌های اخیر، حالا ایران پهپاد آمریکایی را در محدوده‌ی آبی خود هدف قرار داد و صراحتاً آن را برعهده گرفت.

پس از آن بود که ترامپ در دوراهی جنگی مستقیم با ایران و یا تلاش برای به کرسی نشاندن سیاست‌هایش در خاورمیانه، باید دست به انتخاب می‌زد. اما او به صراحت از حمله‌ی نظامی مستقیم که خواسته‌ی طرف‎های اسرائیلی و سعودی بوده عدول کرده و حال صحبت از مذاکره چیزی است که بیش از همه در گفتار رییس جمهور آمریکا مشاهده می‌شود و البته ایران آن را رد کرده مگر به شرط عقب نشینی از تحریم‌ها. یکی از مسایلی که آمریکا بر سر دست یافتن حداکثری به آن تمایل به چانه‌زنی دارد، قطع حضور منطقه‌ای ایران است. اما آیا پس از سقوط پهپاد آمریکایی، این کشور و همینطور عربستان در حال تغییر مناسبات خود با ایران هستند؟ و آیا این خواسته که ایران پایش را از گلیم حضور منطقه‌ای بیرون بکشد – چیزی که آمریکا تمایل دارد – برای پایان تخاصم این دو مخالف قدیمی کافی و منطقی است؟
حسین بهشتی پور، تحلیلگر مسایل بین الملل می‌گوید آمریکا و عربستان تنها در حال تغییر تاکتیک هستند و نه استراتژی و حضور ایران در منطقه را با دو تئوری می‌توان مورد بررسی قرار داد که هر کدام طرفدارانی دارد.

از طرفی امیر موسوی، مشاور وزیر دفاع سابق و تحلیلگر مسایل خاورمیانه در مواجهه با این سوال که «آیا شاهد تغییر مناسبات آمریکا و عربستان با ایران پس از حمله‌ی پهباد آمریکایی هستیم؟» می‌گوید این حمله آمریکا را بر سر جایش نشانده. اما او در واکنش به عقیده‌ی برخی مبنی بر اینکه ممکن است حضور منطقه‌ای ایران باعث تحریک طرف مقابل برای افزایش حضور منطقه‌ای و به خطر انداختن امنیت داخلی ایران شود، می‌گوید: «مگر ایران در زمان آغاز جنگ تحمیلی مداخله‌ای کرده بود که از قبل آن درگیر تنش‌های منطقه‌ای جدی مانند حمله‌ی عراق به ایران نشود؟»

گفت‌وگوی آن‌ها با انصاف نیوز را در ادامه می‌خوانید.

بهشتی پور: زمان خوبی است که ایران مشکلاتش را با عربستان سعودی حل کند

حسن بهشتی پور، تحلیلگر مسائل بین الملل در پاسخ به این سؤال که: «به نظرم می‌رسد پس از سرنگون کردن پهپاد آمریکایی از سوی ایران تغییری در مناسبات منطقه‌ای ایران با کشورهایی که به دنبال افزایش تنش در منطقه هستند یعنی آمریکا و عربستان به وجود آمده. نظرتان درباره این تحلیل چیست و آیا این مساله می‌تواند عاملی بازدارنده در جلوگیری از وخیم‌ شدن تنش‌های منطقه‌ای باشد؟» به انصاف نیوز گفت: زدن پهپاد آمریکایی، بدون شک نشان دهنده‌ی قدرت ایران بوده است. به هرحال در مناسبات بین المللی، قدرت و اینکه چگونه و کجا از این قدرت استفاده شود بسیار اهمیت دارد. ایران با زدن پهپاد آمریکایی قدرت خودش را و اینکه قادر است از امنیت خودش در برابر هرگونه نفوذ پهپادهای آمریکایی دفاع کند را نشان داد. به ویژه اینکه پهپادهای مدرن برای جاسوسی بودند و به هرحال آن‌ها باور نمی‌کردند ایران با آن سقف پروازی و با شگردهایی که آن پهپادها دارند و رادارگریز هستند، به دام بیافتد. بنابراین اصل زدن این پهپادها بدون شک قدرت است که ایران هم آن را نشان داد.

اما اینکه طرف آمریکایی به خاطر چنین قدرتی کل استراتژی‌شان را در منطقه تغییر بدهند، بعید است. حداکثر اینکه تاکتیک‌های خودشان را تغییر می‌دهند و نه استراتژی‌شان را. موضوع حضور آمریکا در منطقه اولاً به خاطر فروش سلاح بیشتر است و به هرحال آمریکا به کشورهای منطقه مانند عربستان سعودی، کویت، بحرین، امارات و قطر در این چندسال میلیاردها دلار سلاح فروخته است. دلیل دوم این است که در این کشورها پایگاه ایجاد می‌کند. آمریکا دو پایگاه مهم در قطر دارد. یک پایگاه در بحرین. در کویت پایگاه بزرگی دارد و در عربستان سعودی هم دو پایگاه مهم دارد و همچنین در عمان. بنابراین هدف دومش ایجاد پایگاه و حضور در منطقه برای این است که بتواند منافع خودش را تأمین کند. آمریکایی‌ها از هزاران کیلومتر آن‌سوتر، منافع خودشان را در خلیج فارس تعریف کردند و شاخص‌هایی را هم برایش معرفی کردند. بنابراین با زدن یک پهپاد این استراتژی تغییر نمی‌کند. منتهی نحوه‌ی برخودشان با ایران بله، به عنوان یک تاکتیک ممکن است تغییر کند و تاکتیک دیگری را اتخاذ کنند. اما تا جایی که من اطلاع دارم، آمریکایی‌ها اختلافی با عربستان سعودی ندارند. راجع به بحث امنیت در خلیج فارس آمریکایی‌ها همچنان دنبال تشکیل یک ناتوی عربی هستند. منتها مؤلفه‌های لازم برای تشکیل چنین ناتوی عربی در منطقه فراهم نشده و در عمل نتوانستند چنین کاری را انجام دهند، اما همچنان کنار گذاشته نشده و تلاش می‌کنند که این کار را انجام دهند.

بهشتی پور ادامه داد: در حال حاضر عربستان از یک طرف انتظار دارد که آمریکا با ایران درگیر جنگ شود زیرا هرنوع درگیر شدن با ایران موجب تضعیف موقعیت ایران می‌شود. طبیعی است که ایران و عربستان دو قدرت منطقه‌ای خلیج فارس هستند و این دو قدرت بر سر مسایل مختلف با هم رقابت دارند، اعم از ایدئولوژی و قدرت در منطقه و سایر مؤلفه‌ها. اینکه بعد از حمله به پهپاد آمریکایی، برخلاف انتظار عربستان آمریکا به ایران حمله نکرد و فرض اینکه عربستان به این دلیل مناسبات خودش را با آمریکا تغییر بدهد، اشتباه است. چون مناسبات آمریکا با عربستان عمیق‌تر از این حرف‌هاست که بر سر این موضوع بخواهد یک دفعه چرخش 180 درجه‌ای بکند. ممکن است در تاکتیک موضع گیری‌ها و حرفهایی مطرح شود اما در عمل همچنان عربستان سعودی متحد آمریکا در خلیج فارس و همچنان روابطشان با هم بسیار نزدیک است.

زمان حل مشکلات ایران با عربستان فرا رسیده؟

او افزود: حال آینده‌ی روابط ایران با عربستان خودش بحث دیگری است. دو قدرت منطقه‌ای با یکدیگر برسر یک‌سری حوزه‌ها‌ی نفوذ اختلاف دارند و این اختلافات هم بسیار علنی است؛ یکی در ارتباط با یمن، یکی درباره‌ی مساله‌ی عراق و یکی درباره‌ی مساله‌ی سوریه و مساله‌ی بحرین است. بنابراین این موضوعاتی است که در روابط دو جانبه‌ی بین ایران و عربستان قابل حل و فصل است. عربستان سعودی وقتی که دید آمریکا عملاً در مورد ایران حرکتی نکرد و برعکس حتی ترامپ بارها درخواست مذاکره با ایران را مطرح کرد، به سمت این رفتند که ببینند از طریق راه‌های دیگر می‌توانند به راه حل مشترکی با ایران برسند یا نه. به نظر من در حال حاضر زمان خوبی است که ایران بیاید و مشکلاتش را با طرف عربستان سعودی حل کند و این هم امکان پذیر است و شرایط هم اقتضا می‌کند. اما باید ملاحظات عربستان را هم در نظر گرفت. مساله‌ی یمن برای عربستان به دلیل مرز مشترک جنوبی و قدرتی که در برابر او در صنعا وجود دارد، بسیار مهم است. ایران باید به دنبال راه حلی برای یمن باشد که هم منافع مردم یمن حفظ شود و هم تهدیدی علیه عربستان سعودی از طرف یمن نباشد. از طرف دیگر هم موقعیت گروه‌هایی که در یمن پشتیبانی مردمی دارند که توانستند چهار سال دربرابر تجاوز خارجی مقاومت کنند، و اینکه در آینده‌ی یمن و در قدرت مشارکت داشته باشند هم بسیار مهم است. این‌ها موضوعاتی است که باید بین ایران و عربستان حل شود و به نظر می‌رسد قابل حل است. در مرحله اول باید مساله‌ی یمن را روی میز گذاشت و ایران به حل مشکلات موجود بین یمن و عربستان کمک کند. خود این کمک می‌کند که آمریکایی‌ها بهانه‌ی کمتری داشته باشند که در منطقه مداخله کنند. هرچه قدر که ما بتوانیم مشکلاتمان را با عربستان حل کنیم بهانه را از آمریکایی‌ها برای فروش سلاح بیشتر و مداخله‌ی بیشتر می‌گیریم.

بهشتی پور در پاسخ به این سؤال که «ارزیابی‌تان از حضور منطقه‌ای ایران در تثبیت امنیت داخلی کشور چیست؟» گفت: «این یک تئوری است: به جای اینکه بنشینیم که دشمن مداخله کند و ما با آن مقابله کنیم، در مناطقی که دشمنان ایران هستند خط اول مقاومت در برابر دشمن را تعریف می‌کنیم و دربرابر آن‌ها مقابله می‌کنیم. این تئوری بدون درنظر گرفتن این است که چه قدر موجب امنیت یا ناامنی می‌شود، چون همانطور که می‌دانید امنیت و تهدید دو رابطه‌ی عکس با هم دارند. هرچه امنیت بالا برود تهدید پایین می‌آید و بالعکس. بنابراین فعلاً این تئوری که تصریح بر این دارد که ایران می‌تواند از طریق تعریف پایگاه‌های مقاومت در خارج از ایران و در نقاطی که دشمن به آن حساس است، طوری تنظیم کند که با دشمن ایران قبل از اینکه او بتواند داخل کشور بیاید مقابله کند پیگیری می‌شود و حضور ایران در سوریه و لبنان با همین تئوری توجیه می‌شود.»

او در ادامه گفت: «منتها مخالفان این تئوری معتقدند که همین موجب تحریک بیشتر طرف مقابل خواهد شد و آن‌ها هم می‌آیند پایگاه‌هایی در کنار ایران مانند عراق، افغانستان و آذربایجان ایجاد می‌کنند و متقابلاً به تهدیدات مختلف علیه ایران دامن می‌زنند. این چالش جدیدی ایجاد می‌کند. در حال حاضر به هرحال مراکز قانونی و مرجع تصمیم‌گیر در ایران تئوری اول را می‌پذیرد و در همان چارچوب عمل می‌کنند. منتها این نظریه مخالفین خودش را هم دارد و استدلالشان هم مبتنی بر این است که ایران می‌تواند به جای این تقابل، سیاست تعامل را در پیش بگیرد. سیاست تعاملش هم نه براساس سازش با دشمن‌ها بلکه بر این مبنا باشد که حداقل دشمنان جدید ایجاد نکند و دوستان را به متحد تبدیل کند. یعنی همان تئوری که می‌گوید شما می‌توانید یک کشور را به دوست و متحد تبدیل و برعکس دشمن را حداقل به یک نیروی خنثی تبدیل کنید که بهانه را از طرف مقابل بگیرید. حالا این مساله در ایران هنوز در حد تئوری است. آنچه که عملاً اجرا می‌شود نظریه‌ی اول است.

بهشتی‌پور در پاسخ به این سؤال که «درارتباط با نظریه‌ی دوم نمی‌توان گفت با توجه به شرایط عینی خاورمیانه، پیش از اینکه ایران بخواهد در منطقه حضور داشته باشد آمریکایی‌ها در منطقه حضور دارند؟ برای مثال برخی می‌گویند در مساله‌ی داعش اگر ایران مداخله نمی‌کرد، امنیت خودش و منطقه به خطر می‌افتاد.» گفت: «همه قبول دارند که باید با داعش مقابله کرد. چه در داخل و چه در بیرون ایران. موضوعی که من عرض کردم بسیار کلی‌تر است. اما داعش یک مصداق تروریستی است که اکثریت و 99 درصد دنیا داعش را تروریست می‌دانند. یعنی مصداق روشن و بینی که اکثریت بر سر تروریست بودن آن توافق نظر دارند. بنابراین درباره‌ی مبارزه ایران علیه داعش چه در داخل ایران چه در خارج، چه در سوریه و عراق اکثریت قریب به اتفاق مردم ایران موافقند. برایشان روشن است که داعش یک گروه جنایتکار و تروریست است. در این مورد پس اختلافی نیست و نیاز به استدلال ندارد. اما در آنجایی که روشن نیست جای بحث است. یعنی اگر مسایل یمن هم به همین روشنی بود، دیگر کسی نمی‌آمد بحث کند. بنابراین تئوری دومی که مطرح کردم استراتژی کلی است که مصداق‌های مختلفی دارد. اما درمورد داعش قریب به اتفاق در داخل ایران و بیرون ایران معتقدند مبارزه علیه داعش مبارزه‌ی خوبی است چون همه جنایت‌های آن را دیده‌اند و نمی‌توان گفت تهمت و شایعه است.

امیر موسوی: اگر دولت ایران کاری نداشته باشند آن‌ها با ما کار دارند

امیر موسوی، مشاور وزیر دفاع سابق و تحلیلگر مسایل خاورمیانه نیز درباره‌ی مناسبات ایران با آمریکا و عربستان پس از زدن پهپاد آمریکایی، گفت: «زدن پهپاد جاسوسی آمریکا در تنگه‌ی هرمز عاملی برای عدم آغاز جنگ گسترده در منطقه بود. یعنی آمریکایی‌ها و هم پیمانانشان به این نتیجه رسیدند که ایران حریف ساده و آسانی نیست. به همین دلیل هزار بار برای برخورد با جمهوری اسلامی ایران محاسبه می‌کنند و به تحریم‌ها و فشار سیاسی و تبلیغاتی و قبل از همه اقتصادی علیه ملت و نظام سیاسی ایران اکتفا کرده‌اند. من فکر می‌کنم این پیام در حال حاضر به مراکز سیاسی آمریکا و حتی اروپا رسیده است.»

او ادامه داد: «بعد از قضیه‌ی کشتیرانی بین ایران و انگلیس که پیام‌های مهمی به انگلیس داد که به نیابت از آمریکا شروع به برخورد با جمهوری اسلامی ایران کرده بود، آمریکا هم در برخورد با جمهوری اسلامی ایران سرجایش نشست و بالاخره فهمید ایران در برخورد با هرگونه تهدید منافع ملی‌اش جدی است. فکر می‌کنم این معادله در منطقه برقرار شد و به همین دلیل می‌بینیم ترامپ برای گفت‌وگو با ایران و آقای روحانی تلاش می‌کند و در هر فرصتی یا از طریق توییتر یا از طریق فرستاده‌ها و پیام‌هایی که برای تهران ارسال شد، این را بیان می‌کند. آخرین مورد هم تلاش رییس جمهور فرانسه آقای مکرون بود و فکر می‌کنم این روند تا اجلاس سازمان ملل ادامه پیدا می‌کند. آمریکا در تلاش است این دیدار صورت بگیرد و تلاش می‌کند که شرایط ایران را به نسبت قبول کند. برای مثال تلاش می‌کند بحث 15 میلیارد دلار به پیشنهاد فرانسه را تأیید کند، زیرا برای ترامپ خیلی مهم است که جنگ نشود و دوم اینکه ایران را برای مذاکرات بیاورد. ایران تا به الان اعلام کرد که به هیچ وجه این مساله را نمی‌پذیرد مگر اینکه تحریم‌ها به صورت کلی برطرف و برداشته شود و بحث فعال کردن بازگشت به توافق هسته‌ای هم صورت بگیرد. اما برخورد انصارالله و ارتش یمن با عربستان سعودی که چندروز پیش انجام شد، درحال تغییر دادن معادلات است. در حال حاضر فشار روی ترامپ وجود دارد که برخوردی –با ایران- صورت بگیرد تا هیبت آمریکا در منطقه و دنیا حفظ شود اما مخالفان جدی هم در کنگره‌ی آمریکا و هم در پنتاگون و هم در طرف‌های بین‌المللی دارد که خیلی موافق این برخوردها نیستند و تقریباً می‌توانیم بگوییم اکثر طرف‌های بین‌المللی از چین و روسیه گرفته تا اروپا و داخل خود آمریکا تلاش می‌کنند این برخوردها صورت نگیرد. لذا ترامپ در دوراهی قرار گرفته و واقعاً منتظر است که ببیند چه کار می‌تواند بکند. اعلام آمادگی ایران و جناب آقای حاجی زاده مهم بود. تهدیدهایی که انجام شد خودش می‌تواند عاملی برای عدم ایجاد تنش در منطقه باشد و تذکری به آمریکا داده شده است که مواظب رفتارهایش در منطقه باشد. لذا من فکر می‌کنم بیشتر به این سمت پیش می‌رود که برخوردی صورت نگیرد.

او در پاسخ به این سؤال که «تأثیر حضور منطقه‌ای ایران در تثبیت امنیت داخلی کشور چیست؟» گفت: این حضور باعث شد که امنیت در ایران برقرار شود. برخورد جدی ایران با تروریست‌ها و تهدیدهای آمریکا و تلاش‌های عربستان برای برهم زدن امنیت منطقه با امارات همگی باعث شد امنیت در کشور برقرار شود. ما شاهد آشوب‌های مختلف دوروبر جمهوری اسلامی ایران چه در افغانستان، پاکستان و مناطق مختلف هستیم. آرامشی که در ایران وجود دارد مدیون برخورد فرامرزی ایران با تهدیدهاست. اگر واقعاً این برخوردها صورت نمی‌گرفت الان ما گرفتار مشکلات امنیتی سختی در داخل کشور بودیم. بالاخره تروریست‌ها حرکت مواجی در منطقه ایجاد کرده‌اند و در همه جا با پیشتیبانی گسترده‌ی منطقه‌ای و بین المللی حضور پیدا کرده‌اند. از نظر تسلیحاتی، مالی، آموزشی و تبلیغاتی. اگر با اینها برخورد نمی‌شد الان شاهد حضور اینها و متزلزل کردن امنیت ایران بودیم.

این دیپلمات پیشین درباره‌ی تحلیل برخی مبنی بر اینکه حضور منطقه‌ای یک کشور زمینه را برای تحریک بیشتر طرف مقابل از طریق حضور بیشتر منطقه‌ای فراهم می‌کند، گفت: اگر ایران دخالت نمی‌کرد شرایط بدتر از شرایط جنگ تحمیلی بود. مگر ایران در منطقه دخالت کرد که این جنگ تحمیلی آغاز شد؟ انقلاب اسلامی به تازگی پیروز شده بود و هنوز گرفتار مسایل داخلی مانند تنظیم مسایل سیاسی و رفراندوم‌های مختلف بود. ناگهان صدام با تمام امکانات و پشتیبانی منطقه‌ای و بین المللی حمله کرد و هدف هم سرنگونی نظام نوپای جمهوری اسلامی ایران یا تجزیه‌ی ایران یا جدا کردن خوزستان و گرفتن جزایر سه‌گانه بود. صدام در بیانیه‌ها و ادبیاتش اعلام کرده بود. اما بالاخره با مقاومت ملت ایران و هشیاری رهبریت -حضرت امام- توانستند این جنگ را به نحوی پایان دهند که یک وجب از ایران کم نشود. این نشان می‌دهد که استکبار جهانی بیکار نمی‌نشیند. اگر دولت سرجایش بنشیند و کاری نداشته باشد آن‌ها هستند که با ما کاری دارند. مشکل ما این است. آن‌ها حمله کردند و بحث کردستان و طبس و خلق عرب ایجاد کردند. آن‌ها بحث تروریست‌های جندالله را به وجود آوردند. شما ببینید چه قدر خطرات بود اگر جمهوری اسلامی ایران با منبع تهدید برخورد نمی‌کرد. این‌ها هدفشان نابودی جمهوری اسلامی ایران و تضعیف ایران است تا تسلط‌شان برمنطقه فراهم شود و نمی‌خواستند کسی در منطقه سر بلند کند. مگر یمنی‌ها حمله کرده بودند که سعودی‌ها به آن‌ها حمله کردند؟ فکر می‌کنم این نقشه‌ی بزرگی بود که خنثی و نقش بر آب شد.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

یک پیام

  1. “آمریکا به کشورهای منطقه مانند عربستان سعودی، کویت، بحرین، امارات و قطر در این چندسال میلیاردها دلار سلاح فروخته است.”
    عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد ، البته که این بزرگترین ضربه ایست که ما به دشمن زده ایم !

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا