خرید تور تابستان

طرح عنوان شهادت حضرت محمد برای گسترش تقابل مذهبی

حجت الاسلام مهدی مسائلی در یادداشتی تلگرامی با عنوان «طرح عنوان شهادت پیامبر (ص) برای گسترش تقابل مذهبی» به مناسبت سالگرد درگذشت حضرت محمد نوشت:

در سال‌های اخیر افرادی تلاش می‌کنند تا هر مناسبتی در تشیع را به تقابل مذهبی بکشانند. با این رویکرد چندسالی است عده‌ای موضوع مسموم و شهید شدن پیامبر اکرم(ص) به دست بعضی از زنان‌شان را مطرح می‌کنند. در ادامه نقدی بر این موضوع خواهیم داشت:

1. در تفسیر عیاشی روایتی به این مضمون آمده است که عایشه و حفصه به پیامبر(ص) سم خوراندند و پیامبر(ص) را به شهادت رساندند (تفسير العياشی، ج‏۱، ص۲۰۰.) این روایت مرسل و بدون سند است، پس روایتی ضعیف و نامعتبر به شمار می‌آید. منبع آن نیز منحصر به تفسیر عیاشی است و اگر می‌بینیم عده‌ای کتاب‌های متعددی را برای استناد به آن ردیف می‌کنند، بیشتر برای فریب مخاطبان است زیرا همه این کتاب‌ها، روایت فوق را از تفسیر عیاشی نقل‌ می‌کنند.
ادعای این روایت آن‌قدر مهم است که در صورت صحت آن، باید روایات متعدد و معتبری از ائمه(ع) دراین‌باره به دست ما می‌رسید.

2. معمولا همراه با نقل روایت تفسیر عیاشی، استنادات تحریف شده دیگری نیز درباره شهادت پیامبر(ص) نقل می‌کنند. بدین صورت که آدرس منابع فراوانی از شیعه و سنی برای موضوع شهادت پیامبر(ص) ذکر می‌شوند. در حالی که مقصود همه این منابع از تعبیر شهادت پیامبر(ص)، مسمومیت ایشان به دست زن یهودیه در خیبر است و همه این کتاب‌ها به این مطلب تصریح می‌کنند.

3. داستان مسمومیت رسول خدا(ص) به دست زن یهودیه نه تنها در منابع اهل‌سنت، بلکه در روایات شیعه نیز آمده است.(بصائرالدرجات، ج‏۱، ص۵۰۴) اما متأسفانه مدعیان چنین نسبتی، این روایات را نیز تقطیع می‌کنند و برای اثبات ادعای بالا به کار می‌گیرند. در قسمتی از یکی از این روایات آمده است: «مَا مِنْ نَبِيٍّ وَ لَا وَصِيٍّ إِلَّا شَهِيدٌ؛ هیچ پیامبر و جانشینش نیست مگر این‌که شهید می‌شود»

این افراد در حالی برای اثبات شهادت پیامبر(ص) توسط همسرانش از این جمله استفاده می کنند که در متن کامل این روایت علت شهادت پیامبر(ص) مسمومیت به دست زنی یهودی ذکر می‌شود.(همان)

4. عده‌ای با گزیده‌برداری از داستان «لُدود»(یعنی داستان دارو دادن به پیامبر)، آن را به مسموم کردن پیامبر(ص) ارتباط داده‌اند. اما این داستان بسیار موهن و خرافی را شیعه قبول ندارد و بسیاری از علمای شیعه دلیل جعل آن را توجیه نسبت هذیان به رسول خدا(ص) دانسته‌اند.

در این داستان آمده که پیامبر(ص) هنگامی که داروی تلخی را به ایشان خوراندند، ناراحت شده و فرمودند: «بايد به مجازات اين عمل، در برابر چشمانم، به دهان تمام کسانی که در مجلس حضور دارند، به جز عباس، از آن دارو ريخته شود». سرانجام طبق سوگند و دستور اکید پيامبر(ص)، دارو به دهان يکايک حضار، به جز عباس، ريخته شد!

استثنای عباس موجب شده تا بعضی از علما فضیلت‌تراشی برای عباس در نزد خلفای عباسی را از انگیزه‌های‌‌ احتمالی جعل این روایت بدانند.

ابن ابی الحدید از استادش نقیب نقل کرده است:

«من در مجلس استادم ابوجعفر نقيب حديث «لدود» را مطرح کردم و نظر او را در اين مورد جويا شدم که آيا در اين حادثه، به دهان علي بن ابي طالب نيز از آن داروي تلخ و بدمزه ريختند؟ او در پاسخم گفت: معاذ الله؛ اگر چنين چيزي حقيقت داشت، عايشه مي‌گفت؛ زيرا او علاقه‌مند بود که در باره‌ علي بن ابی طالب نقطه ضعفي بيابد و آن را افشا و برملا کند. ابوجعفر سپس گفت: در آن روزها و ساعت‌هاي آخر پيامبر، مسلماً نه‌ تنها علي و فاطمه، بلکه حسن و حسين نيز در کنار بستر پيامبر حاضر بودند و آيا مي‌توان احتمال داد که از آن دارو به دهان آنان نيز ريخته باشند؟! نه؛ به خدا سوگند چنين چيزي نبوده است».

ابن ابی الحديد می‌گويد: ابوجعفر گفتار خود را با اين جمله پايان داد:

«و داستان لدود از اصل دروغ و ساختگي است و آن را تنها يک نفر براى تقرّب به بعضى از مقامات ساخته و پرداخته است».(شرح نهج البلاغة، ج‏۱۳، ص۳۲.)

5. در برابر این ادعا که عایشه و حفصه با همدستی یکدیگر پیامبر(ص) را مسموم و شهید کردند، باید این پرسش را طرح کرد که: آیا امام علی(ع) از این واقعه خبر داشتند یا نه؟ ممکن نیست که شما بدانید و امام(ع) نداند. اگر ایشان آگاه بود، چرا بعد از خلافتشان، آن دو را مجازات نکردند؟! ترور پیامبر(ص) گناه بزرگی است که به سادگی از آن نمی‌توان گذشت.

اگر کسی بگوید در آن هنگام، شرایط جامعه برای مجازات آن دو فراهم نبود، می‌گوییم: پس از جنگ جمل و شکستِ عایشه، بهترین فرصت برای مجازات او بود و اگر امام عایشه را مجازات می‌کرد، کمتر کسی به آن حضرت خرده می‌گرفت، ولی ایشان عایشه را بخشیدند و علت آن را پاسداشتِ حرمتِ همسری وی با پیامبر(ص) دانستند: «…وَ لَهَا بَعْدُ حُرْمَتُهَا الْأُولَى وَ الْحِسَابُ عَلَى اللَّهِ تَعَالَى؛ حرمت اوليه او باقى است، و حسابش با خداوند است.»

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا