نمکدان «ادیسون» و «اینشتین» بدون جوراب !
/ عادتهای عجیب چند نابغه /
به گزارش خبرآنلاین، خراسان نوشت: نوابغ و سایر شخصیتهای برجسته جهان، معمولا افراد شناخته شدهای هستند که بسیاری از ما با آثار و فعالیتهای مهم زندگی آنها آشنایی داریم اما بررسی زندگی نامه این افراد نشان میدهد بسیاری از این شخصیتها، افرادی عجیب با عادتهایی عجیبتر بودهاند که شاید این ویژگیشان از دید بسیاری پنهان مانده باشد.
کمتر فردی میداند که به عنوان مثال «ویکتور هوگو» با چه شیوههایی خودش را وادار به کار میکرده یا بتهوون آهنگهایش را در چه شرایطی تصنیف میکرده است. در این مطلب با تعدادی از عادتهای عجیب و غریب برخی از این استعدادهای فوقالعاده آشنا میشوید.
توماس ادیسون | شخصیتشناسی دانشمندها با کمک نمکدان!
این مخترع نامدار آمریکایی روش غیرمعمولی را برای همکاری با دانشمندان و محققهای جدید در پروژههایش به کار می گرفته است. او این دانشمندان را برای شام دعوت و ظرفی سوپ به آنها تعارف می کرده است. سپس هرکدام از مهمان ها که قبل از چشیدن سوپ به آن نمک اضافه می کردند، از فهرست استخدام خارج می شدند! ادیسون استدلال می کرده فردی که بدون چشیدن غذا به آن نمک اضافه می کند، قبل از آزمایش کردن به نتیجه گیری می پردازد و او نمی خواهد با چنین افرادی کار کند.
لودویگ ون بتهوون| تصنیف آهنگ بعد از ریختن تشت آب روی خود!
بتهوون یکی از بزرگ ترین آهنگ سازان جهان است. با این حال روند کار این آهنگ ساز معروف در تصنیف موسیقی کمی نامتعارف بود. این آهنگ ساز آلمانی اغلب آهنگ های خود را در حین شست وشوی خود در حمام تصنیف می کرد! گفته می شود بتهوون دور اتاقش راه می رفت و سعی می کرد به یک قطعه هنری فکر کند. در نهایت تشتی آب روی خودش ریخته و به کارش ادامه می داده است. این آهنگ ساز چند عادت عجیب دیگر هم داشت. مثلا او به ندرت موها و ریشهایش را کوتاه میکرده زیرا باور داشته که این کار به خلاقیت آسیب می رساند. بتهوون همچنین زیاد به ظاهر خود توجهی نمی کرده و لباس هایش معمولاً کثیف و ژولیده بوده اند.
لئوناردو داوینچی| عادت به برعکس نوشتن!
داوینچی علاقه زیادی به خوابیدن نداشته و کمتر از 5 ساعت در روز می خوابیده است. یکی از عادتهای عجیب داوینچی، برعکس نوشتن او بوده است. مغز داوینچی به گونهای تفکیک شده عمل میکرد به طوری که او با یکی از دستان خود طراحی میکرد و با دست دیگر به صورت برعکس متنهایی را مینوشت که اگر کسی می خواست آنها را بخواند باید از آینه استفاده می کرد! گفته می شود برعکسنویسی داوینچی معمولا به این منظور انجام می شده که کسی نتواند نوشته هایش را بخواند و از رمز و راز کارهایش باخبر شود.
آلبرت اینشتین| مخالف سرسخت پوشیدن جوراب!
آلبرت اینشتین عادت های عجیب و غریب زیادی داشته است. درباره او گفته شده است از کسانی که با او صحبت می کردند، می خواسته جملاتشان را بارها و بارها تکرار کنند. او همچنین از کودکی از پوشیدن جوراب بیزار بوده زیرا تصور میکرده که انگشت شست پایش در نهایت جوراب را سوراخ خواهد کرد! او حتی در یکی از نامههایش به همسرش درباره این مسئله صحبت کرده بود: «حتی در موقعیتهای خاص هم جوراب نمیپوشم و با پوشیدن پوتینهای بلند این مسئله را پنهان میکنم.» نکته جالب دیگر درباره او اینکه، معمولا در حالت ایستاده به نوشتن مشغول میشده است.
ویکتور هوگو| دستور به قایم کردن لباسهایش!
این نویسنده معروف از روش های عجیبی برای وادار کردن خودش به کار استفاده می کرده است. به عنوان مثال، به همه خدمتکارانش می سپرده که همه لباس هایش را از او دور کنند تا نتواند از خانه بیرون برود! گفته می شود «هوگو» هنگامی که روی رمان «گوژپشت نتردام» کار می کرده، نیمی از ریش و موهای سرش را قیچی کرده و سپس قیچی را دور انداخته تا با آن شکل و شمایل نتواند خانه را ترک کند و کتابش را زودتر تمام کند.
چارلز دیکنز| باور به خلاق شدن با کمک قطب نما!
به نظر می رسد نوشتن رمان های عالی تنها هدفی نبوده که دیکنز در زندگی اش به دنبال آن رفته است. گزارش ها حاکی از آن است که این رماننویس معروف از اینکه حتی یک تار مویش به همریخته و نامرتب باشد، متنفر بوده و در طول روز به طرز وسواس گونه ای موهایش را شانه می زده است. او همچنین نوشته هایش را به دستیارش دیکته و هر جمله را بارها تکرار می کرده است. کارشناسان می گویند احتمالا دیکنز دچار نوعی اختلال شخصیت وسواسی جبری بوده است. دیکنز همچنین عادت داشته همیشه با خود یک قطب نمای ناوبری همراه داشته باشد. او هر زمان که میخواسته بخوابد، عقربه قطب نما را به سمت شمال تنظیم میکرده و اعتقاد داشته این کار بر نوشتن و خلاقیتش تاثیر مثبت دارد.