گزارش: مشاهدات میدانی تشییع پیکر قاسم سلیمانی
تشییع پیکر شهید قاسم سلیمانی و ابوالمهدی مهندس جمعیت زیادی را به میدان انقلاب کشیده تا با آنها وداع کنند و در آخرین حضورشان در خیابانهای پایتخت همراه آنها باشند.
لحظه به لحظه تراکم جمعیت بیشتر میشود و مردم از احتمال زیر دست و پا ماندن کودکان و سالمندان سخن میگویند. عدهای تلاش میکنند تا خودشان را به دانشگاه تهران برسانند اما تمام تلاشهای آنها بیهوده است. سیل جمعیت انها را به عقب بازمیگرداند اما مردم دست از تلاش برنمیدارند.
به گزارش انصاف نیوز، جمعیت زیادی از حوالی خیابان بهبودی به سمت میدان انقلاب محل برگزاری مراسم میروند. تعداد آنها از بهبودی تا نواب زیاد نیست اما این جمعیت از تقاطع نواب با خیابان آزادی خیلی بیشتر میشود.
صدای نواها و ترانههای عاشورایی از باندهای ایستگاههای صلواتی به گوش میرسد و هر کدام از این ایستگاهها تلاش میکنند تا با صدای بلندتر، مردم بیشتری را به سمت ایستگاه خودشان جذب کنند. صداها خیلی زیاد است و واضح به گوش نمیرسد، تنها همهمهای از صداها شنیده میشود. یکی از ایستگاههای صلواتی در خیابان آزادی ترانه «سلام آخر» احسان خواجهامیری را پخش میکند که ترانه متفاوت این خیابان است.
یکی از میان جمعیت با صدای بلند جملهای را میگوید و این جمله را چند باری تکرار میکند: «امروز حس و حال پیادهروی اربعین را دارد، همه میآیند.»
هرچقدر به میدان انقلاب نزدیکتر میشوم، جمعیت بیشتر میشود. افرادی در خیابان ایستادهاند و سعی میکنند تا عکسهای مختلفی از قاسم سلیمانی را به جمعیت بدهند اما واکنشها متفاوت است. عدهای برای گرفتن عکسها سر و دست میشکنند و بسیاری هم به راحتی از کنار آن میگذرند.
ایستگاه صلواتی خیابان قریب ترانهای ملی و حماسی پخش میکرد، از همین فاصله پرچمهای قرمز رنگی دیده میشود که تکان میخورد. به سمت پرچمها میروم، سه نفر ایستادهاند و پرچمهای قرمز رنگی به مردم میدهند که روی این پرچمها « یا منتقم» نوشته شده است. کمی جلوتر، پیشانیبند قرمز هم به مردم میدهند و عبارت «یا منتقم»روی آنها نقش بسته است.
ابتدای خیابان جمالزاده شمالی، یعنی در فاصله چند متری به میدان انقلاب، پرچمها زیاد میشود. پرچمهایی که هر کدام عباراتی متفاوت دارند و تعداد زیاد پرچمهای ایران هم در میان آنها خودنمایی میکند. رفت و آمد از میدان انقلاب تا حوالی سینما بهمن به راحتی انجام میشود، اما از حوالی سینما تراکم جمعیت خیلی زیاد میشود.
تا ابتدای خیابان 16 آذر میروم، جمعیت خیلی زیاد است و مردم فشار زیادی را تحمل میکنند. عدهای در میان جمعیت تلاش میکنند که تا خودشان به مسجد دانشگاه تهران برسانند. ناگهان جمعیت مثل فنری از جا درمیرود وبه سمت میدان انقلاب کشیده میشود. حرفهای متفاوتی شنیده میشود، عدهای خود را کم سعادت میدانند که نتوانستهاند در مسجد نماز بخوانند، صدای «بابا سردمه» بچهای به گوش میرسد. عدهای هم صلوات میفرستند.
جلو سینما بهمن، شعارهای زیادی داده میشود و هرگروهی حتی با تعداد کم شعارهای مدنظر خودش را میدهد. مردی که در ایستگاه بیآرتی است با صدای بلند میگوید: «مرگ بر سازشکار». جوانی در واکنش به این شعار میگوید: «سازشکار نه، سازشکاران» و همه را ترغیب به شعار دادن میکند. هنگام سر دادن این شعار پلارکی در میان جمعیت تکان میخورد که روی این پلاکارد «برجام: برنامه جامع انتقام ملی» نوشته شده است. به نظر میرسد مخاطب این شعار دولت است.
مردم دیگر شعار نمیدهند و با یکدیگر صحبت میکنند. حدود ساعت نه، دختر شهید سلیمانی یادداشتی را دربارهی پدرش میخواند و مردم همزمان شعار میدهند و عدهای هم گریه میکنند. اسماعیل هنیه رییس دفتر سیاسی جنبش مقاومت ملی فلسطین «حماس» دومین نفری است که در این مراسم صحبت میکند.
پس از صحبتهای هنیه، از بلندگوهای خیابان مداحی پخش میشود و خیل زیادی از جمعیت سینه میزنند. سینه زنی تا ساعت 9:30 ادامه دارد. مجری مراسم اعلام میکند رهبری برای نماز خوندن بر پیکر شهدا وارد دانشگاه تهران شده است.
تکبیر و صدای صلوات بیشتر از قبل شده و همزمان صفهای نماز تشکیل میشود. رهبری اولین تکبیر را میگوید و تعداد زیادی گریه میکنند. در بخشی از نماز صدای گریه رهبری به گوش میرسد و مردم دوباره گریه میکنند. مردم پس از اتمام نماز دوباره شعار میدهند. برخلاف ساعتهای اولیهی مراسم، یکپارچگی در میان مردم مشهود بوده و شعاردهندگان شعارهای متفاوتی نمیدهند.
حوصلهی مردم سر رفته و عدهای از بیبرنامه بودن مراسم گله میکنند. از مردم حاضر در دانشگاه میخواهند تا دانشگاه را ترک کنند و به سمت میدان آزادی بروند. حدود ساعت ده، مجری مراسم میگوید در حال خارج کردن پیکرها از داخل دانشگاه هستند.
یکی از خودروهای مخصوص حمل پیکر شهدا جلوتر است و از نیمهی جنوبی خیابان انقلاب عبور میکند. سیل جمعیت همراه با این ماشین حرکت میکند و به سمت میدان آزدی میرود. جمعیت خیلی زیاد است و صدای «هل ندهید» پی در پی به گوش میرسد. کودکی در میان جمعیت میافتد و مردی او را از میان دست و پای مردم بیرون میکشد.
حدود پانزده دقیقه پس از خودروی اول، دومین خودرو تعداد 5 شهید دیگر را حمل میکند. پیکر ابومهدی المهندس در این خودرو است. تزیین خودروی اول با خودرو دوم قابل مقایسه نبود.
به سمت چهارراه ولیعصر میروم، نیروی انتظامی اجازهی برگشت از خیابان انقلاب را نمیدهد و باید مردم از خیابانهای فرعی به سمت چهارراه ولیعصر بروند. جمعیت زیادی روی پل کالج نیز در حال شعار دادن بودند.
انتهای پیام