معمای شهید شهر
محسن جلالپور در یادداشتی تلگرامی با عنوان «معمای شهید شهر» نوشت:
پیام تشییع جنازه پرشور حاج قاسم چیست؟
کرمان مهیای تشییع جنازه و خاکسپاری حاج قاسم میشود.مدارس تعطیل شده و بازار هم فردا تعطیل خواهد بود. خیلی از شرکتها این یکی دو روز را به کارکنان خود مرخصی دادهاند. دوست صنعتگری میگفت: «قاعده این تعطیل شدنها برای نگهبانان شرکت که ناچارند همیشه حضور داشته باشند، متفاوت است. امروز چندنفرشان مراجعه کردند و خواهش کردند اجازه بدهم در مراسم خاکسپاری حاج قاسم شرکت کنند.»
چرا حس بیشتر مردم نسبت به حاج قاسم مشترک است و چرا او را دوست دارند؟
از صبح زود که بیدار شدم، به این سوال فکر میکنم. میزان علاقه مردم به حاج قاسم آدم رامتحیر میکند. با هرکس که صحبت میکنم؛ از کارگر و تاجر و خانهساز تا مغازهدار و راننده تاکسی، جملگی معتقدند حساب سردار را باید از سیاستمداران فاسد و ناکارآمد جدا دانست.
مغازهداری گفت: حاج قاسم پیش از شهادت به مرگ فکر میکرده و محل دفن خود را هم مشخص کرده و این نشان میدهد چقدر انسان با ایمانی بوده است.
راننده اسنپ گفت: برای من این مهم است که حکم کرده او را کنار دوستان واقعی و همرزمانش دفن کنند و این نشان میدهد چقدر خاکی و با معرفت بوده است.
یکی از تجار معروف گفت: حاج قاسم در زمره نظامیانی بود که هیچگاه پشت تشریفات و رژه و پیشفنگ و پافنگ پنهان نشد و مردم را فراموش نکرد. فقدان او ته دل آدم را خالی میکند.
یکی از کارگران شرکت گفت: احساس ما این بود که دست حاج قاسم هیچ وقت به جیب کارگر و کشاورز نزدیک نشد و حق ما را نخورد و از سفره ما برنداشت. دوستش داریم چون آدم سالمی بود.
فردی كه تمام شب گذشته را در مزارشهدای کرمان گذرانده بود، گفت : حاج قاسم همانطوركه بين مردم ساده زیست، وصيت كرد كه آرامگاه ابدیاش نيز ساده وبی آلايش باشد.
و یکی از بستگانم که پزشک است میگوید: حاج قاسم قابل احترم بود چون ادبیات محترمانهای داشت واگرچه در خط مقدم میجنگید اما جنگ افروز نبود.
و من یاد افتادگی و فروتنی و نگاه نافذ شهید شهرمان میافتم که درتمام اين سالها يك قدم از بقيه جدا نبود. از فرودگاه و اتوبوس پرواز و هواپيما گرفته تا در كوچه و خيابان و مراسم جشن و عزا،هميشه درقامت يك نفر از میان مردم ظاهر میشد.
در شهر هرکس مشغول کاری است تا خاکسپاری شهید شهر آبرومند برگزار شود. ممکن است بخش مهمی از تشریفات توسط نهادهای رسمی انجام شود اما به وضوح میبینم که خیلیها خودجوش دارند کاری انجام میدهند.
شکی نیست که مردم از اوضاع سیاسی و اقتصادی فعلی ناراحت و ناراضیاند و سوال این است که این مردم چرا تا این اندازه در فقدان یک سردار نظامی که در تمام سالهای گذشته به نوعی نماد حکومت شناخته میشده سوگواری میکنند؟
به گمانم حضور پرشور مردم در تشییع جنازه سردار سلیمانی هم پیام بیرونی و هم چند پیام داخلی دارد:
پیام بیرونی این است که جامعه ایران با سرعت در برابر تهدیدها یکپارچه میشود و اختلافات و نارضایتهای داخلی را کنار میگذارد. به گمانم ترامپ را به این اشتباه انداختهاند که فاصله مردم ایران با ساختار سیاسی زیاد شده است. قطعا اکثریت ما منتقد اوضاع فعلی کشور هستیم اما ایران متعلق به ماست و از اصلاحات و تغییرات ناامید نیستیم وهیچ تهدیدی را بر نمیتابیم.
پیام دیگر شکوه تشییع جنازه سردار سلیمانی این است که جامعه ایرانی خسته شده اما ناامید نیست. جامعهای که همواره در بزنگاههای سیاسی و اقتصادی احساس مسوولیت کرده و به مسالمتآمیزترین شکل ممکن پیامش را به سیاستمداران داده است.
پیام دیگر این است که مردم حساب سیاستمداران و نظامیان و تکنوکراتهایی که دل در توسعه و سربلندی ایران دارند را با آنهایی که آمدهاند سهمی از این سفره ببرند جدا میدانند.
شاید این مردم نتوانند سیاستمداران ناکارآمد و فاسد را حذف کنند اما در مقاطع خاصی از تاریخ نظیر انتخابات یا تشییع جنازه افراد،پیام خود را به صراحت مخابره میکنند.
از این منظر شباهت زیادی میان تشییع جنازه مرحوم هاشمی رفسنجانی و شهید سلیمانی میبینم. مردم تشییع جنازه هاشمی را پرشوربرگزار کردند تا بگویند سیاستمدارانِ نگرانِ توسعه ایران را دوست دارند و تشییع جنازه پرشور حاج قاسم هم این پیام را دارد که مردم به سردارانی که مقابل دشمنان واقعی کشور میایستند و در عمل از تمامیت ارضی کشوردفاع میکنند علاقه قلبی دارند.
نتیجه میگیرم که؛ شکاف موجود میان مردم و ساختار سیاسی با انسانهای نگران توسعه و بالندگی کشور پر شدنی است بنابراین از صمیم قلب امیدوارم زعمای قوم این پیامها را دریافت کرده و در این مقطع بسیار حساس،با کنار گذاشتن اختلافات و انجام اصلاحات اساسی، سرمایه اجتماعی را احیا کنند. سرمایه عظیمی که قطعا در مواجهه احتمالی کشور و انقلاب با مخاطرات داخلی و بیرونی سالهای آینده بسیار مهم و کارساز خواهد بود.
انتهای پیام