اراذل و اوباش چه کسانی هستند؟
/در گزارش مردمی و گفتوگو با خرمشاهی و موسوی چلک/
پریسا صالحی، انصاف نیوز: «اراذل و اوباش» یکی از مفاهیمی است که تعریف دقیقی برای آن وجود ندارد و همین موضوع بیم برخورد سلیقهای با این کلمه و استفادهی گاه حتی سیاسی از جمله اراذل و اوباش خواندن معترضان و مخالفان از آن را ایجاد میکند. گهگاه شنیده میشود که در منطقهای یا مناطقی تعدادی از اراذل و اوباش دستگیر شدهاند. اما اراذل و اوباش چه کسانی هستند؟
انصاف نیوز تلاش کرده تا طی گزارش مردمی و همچنین گفتوگو با عبدالصمد خرمشاهی، وکیل دادگستری و سید حسن موسوی چلک، رئیس انجمن مددکاری ایران به این سوال پاسخ دهد. خرمشاهی میگوید تعریف قانونیای از اراذل و اوباش وجود ندارد و تعریف عرفی آن را شهره بودن به شرارت میداند اما تاکید میکند که بدون ارتکاب جرم نمیتوان افراد را به خاطر گذشتهشان دستگیر کرد. موسوی چلک نیز به بخشنامهی تشکیل پروندهی شخصیت متهم که از طرف رئیس قوهی قضاییه صادر شده است اشاره میکند و میگوید با وجود این بخشنامه ادارهی مددکاری در همهی واحدهای قضایی تشکیل خواهد شد که دسترسی افراد متخلف مثل اراذل و اوباش را به مددکاری بیشتر میکند.
محلههای عبدلآباد و شادمان نیز محلاتی بودند که برای یافتن پاسخ این سوال و تعریف مردم از این عبارت -اراذل و اوباش- به آنها مراجعه کردیم. از سلمانی و گلدوزی و ضایعاتی تا کوچهها و پلههایی که روی آنها افرادی برای گذراندن بعدازظهر نشسته بودند مکانهایی بودند که در آنها دنبال معنی عموم مردم از «اراذل و اوباش» گشتیم.
متن کامل این گزارش را در ادامه میخوانید:
گشتی در منطقهی عبدلآباد
وارد یک سلمانی مردانهی کوچک میشویم که به زحمت چندنفر بتوانند در آن بایستند. یک صندلی بیشتر برای کوتاه کردن مو وجود ندارد که یک مرد میانسال روی آن نشسته، صاحب سلمانی پیرمردی است که میگوید نود سال دارد و سی سال است که در عبدلآباد زندگی میکند، از پیرمرد در مورد اراذل و اوباش میپرسم سکوت میکند ولی مردی که پیرمرد موهایش را کوتاه میکند میگوید: «به آدم علاف میگن کسی که زورگیر باشه یا بخواد از دیوار مردم بالا بره، کسی که علاف باشه، کار نداشته باشه و بیکار باشه، نه درسی خونده باشه و نه کاری کرده باشه و خرجش رو از این ور و اون ور دربیاوره میشه اراذل و اوباش.
اینجا بیشتر اهالی بومی هستن و همدیگر رو میشناسن، اهالی اینجا بیشتر هم اهل آذربایجان هستن واسه همین زیاد از این چیزا پیدا نمیشه. اگر غریبه هم بخواد بیاید شلوغبازی دربیاره مزدش را زود میذارن کف دستش. درگیر میشن و تحویل پلیس میدن. قبلا بود ولی ماشاالله الان اونقد مردم آگاه شدن که دیگه نیست.»
مرد پیر دیگری که منتظر رسیدن نوبتش است وارد بحث میشود و میگوید: «من 53 ساله اینجام، قبلا اینجا زیاد لاتبازی درمیآوردن ولی الان نه.»
مرد قبلی ادامه میدهد: «بیست ساله اینجا از این چیزا نیست. شاید بالای بیست سال باشه که تو عبدلآباد دعوا هم ندیدم. پونزده روز پیش داشتم از یه جا میرفتم سرعتمم بیست تا نبود اصلا ماشینم به یه ماشین دیگه مالیده شد تا پیاده شدیم همدیگه رو بوسیدیم، پسرم گفت فکر کردم میخوای دعوا کنی گفتم با این سی ساله دوستم.» برخلاف نظر این مرد دیگر اهالی میگویند تا همین چند وقت پیش اراذل و اوباش در این محل حضور داشتند اما روی زمان آن اتفاق نظری وجود ندارد.
وارد یک مغازهی گلدوزی میشویم؛ مرد جوانی صاحب آن است و مرد میانسالی با لهجهی کردی که صاحب مغازهی میوهفروشی کنار گلدوزی است هم کنار او ایستاده است. از آنها در مورد اراذل و اوباش میپرسیم مرد میانسال میگوید: «اراذل و اوباش خودمونیم خانم. چه بد باشه چه خوب، خود ما هستیم. من اگه بد باشم میشم اراذل اوباش؛ هر کاری میکنه این زبون میکنه جنابعالی خوب باشی زبونت خوبه و بد باشی زبونت بده. اونی هم که بهش میگن اراذل و اوباش آدمه دیگه، نیست؟
من خودم کردم، تو کردستان زیاد هست: کوموله، دموکرات، پر از دخترای فراری تهرانه. آذوقشون کلا تهرانین، واسه همینه که میگم خودمونیم. بیا ببرمت پیش دموکرات ببین یه دونه سنندجی هست؟ همش دخترای فراری تهرانن. از خانواده فرار میکنن میرن تو دموکرات و کوموله. اینجا که اراذل او وباش جایی ندارن اونجا کوهه تو کوه زندگی میکنن.»
مرد جوان میگوید: «اینجا چیزی پیدا نمیکنی. اینجا همه کاسبن، صبح ساعت 10 میان تا 12 شب دم مغازهان.»
مرد میانسال ادامهی حرفش را میگیرد و میگوید: «شما خبرنگاری باید تشریف ببری سنندج، ببینی سالم برمیگردی یا برنمیگردی. اونجا میفهمی اراذل و اوباش چیه. اینجا هیچی نداره.» میگوید 12 سال است که ساکن عبدلآباد است.
مرد جوان اما دوباره بحث را به دست میگیرد و میگوید: «دعوا همه جا هست دیگه، مگه میشه نباشه؟ همسایه با همسایه، پیرمرد با پیرمرد دعوا میکنه. شما خودت با کسی دعوا نکردی؟ چرا کردی. یکی دعوا میکنه فحش میده داد میزنه بهش میگن اراذل و اوباش. اینطوری باشه شمام اراذل و اوباشی. دیگه چه فرقی میکنه؟ یکی قمه میکشه یکی فحش میده. تو مملکت ما اسم اینا رو گذاشتن اراذل و اوباش.»
به یک مغازه جوراببافی و جورابفروشی میرویم پسری حدود 20 ساله که در مغازه کار میکند اراذل و اوباش را اینطور تعریف میکند: «به کسایی میگن که ولن، مردم رو اذیت میکنن. اینا همش از بیکاری میاد دیگه، کسی که بیکار باشه به هر خلافی کشیده میشه.» از او در مورد کسانی که به این ویژگیها در این محله شهره هستند میپرسم میگوید: «آره دعوا که میشه اما دیدیم پلیس میاد اراذل و اوباش رو میبره ولی من نمیشناختمشون.» پسر جوان از ما میخواهد صبر کنیم موضوع را با پسر نوجوانی درمیان میگذارد و او هم ما را به یک مغازهی لوازمالتحریری هدایت میکند میکند و میگوید با او در این مورد حرف بزنیم.
مرد جوانی همراه با یک پسربچهی حدودا شش ساله در مغازه نشستهاند، میگوید: «بعضیاشن که از ظاهر کاملا مشخصن، طرفو نگاه میکنی پشت سرشون خطای آنچنانی داره. اکثرا اونایی که خط و خش دارن رو صورتشون اراذل و اوباشن. یعنی خودشون نشون میدن که اراذل و اوباشن، یه سری هم ظاهرشون یه جوریه که حالا تیپشون میخوره.
اراذل و اوباش یه جوریه که ما پشت فرمونم میشینیم میریم میبینیم طرف اینقده گردنش خالکوبی داره، چهار پنج تا خط داره گوشش اینجوری خمه. آدم میبینتش اصلا میگه یا حسین با این اصلا دهن به دهن نکنم. حالا نه اینکه بیاد پایین با قمه و ایناها ولی معلوم نیست چجوری میاد پایین یا چه اتفاقی برات میافته که، ممکنه با قمه بیاد یا با اسلحه بیاد پایین؛ اکثرا از ظاهرشون معلومه.
بیشترم سمت خلافن الان چیزی که تو مملکت ما رایجه اینه که بیشتر جوونا مواد مصرف میکنن یکی این قرصاییه که میخورن؛ میرن تو این مهمونیا از این قرصا اسمش چیه؟ الاسدی ملاسدی میخورن. میذارن زیر زبونشون، مثل قرص اکس میمونه. الان ماری جوانا هم اومده گل میکشن، حشیش میکشن. اکثرا اونایی که اراذل و اوباشن ساقیهای اینطور چیزان. یا ماری جوانا پخش میکنن یا حشیش پخش میکنن یا بالاخره مشروب پخش میکنن. یه چیزی تو این مایههان، دیگه چی بگم بهتون؟
اینجام هستن، آره! همهی محلهها دارن ازینا. اینجا بعد ازاینکه بازار شد خیلی کم شد شاید دیگه تو محل ما همچین کسی رو نبینی چون همه کاسبن درن کاسبی میکنن اما تو هرمحلهای هست. ما رفته بودیم اراک کارت عروسی بدیم از خیابون رد میشدیم بچهها میگفتن اینو نگاه قشنگ واستاده اینجا کاسبی کنه قشنگ داشت مواد میفروخت.»
در یک مغازه که به نظر ضایعاتی میآید مرد پیری نشسته و تکه پارچههایی را داخل یک گونی میریزد. چند باری سوالمان را تکرار میکنیم ولی میگوید متوجه نمیشود و در آخر میخواهد که با او ترکی صحبت کنیم. من وارد گفتوگو با او میشوم و به ترکی سوالاتمان را مطرح میکنم. او نیز به ترکی پاسخ میدهد: «ما به اینا میگیم لات یا گردنکلفت. کسی که مردم رو میبینه ازش پول میگیره یا تو خیابون مزاحمت میشه یا حرف بد بهت میزنه. اینجا همچین آدمایی نداریم. من از سال 71 اینجام تا دوسال پیش زیاد بودن اما زیاد گردنکلفتی کردن دولت جمعشون کرد.»
وارد یک کلیدسازی میشویم مرد جوانی به نظر میآید داخل نشسته، اجازهی ورود میگیریم و موضوع اراذل و اوباش را مطرح میکنیم. مرد جوان کمحرف است و به بیشتر سوالات ما پاسخ نمیدهد و اجازهی عکاسی از فضای مغازه را هم نمیدهد. خیلی آرام میگوید: «اراذل و اوباش معلومه کیان دیگه، اهل دعوا و کتککاری و اینا. چند ماه پیش دیدم چندتاشون رو گرفتن بردن.»
داخل کوچهها که میگردیم پیرزنی که به تنهایی در یک خانه روی پله نشسته توجهمان را جلب میکند. سلامی میدهم و موضوع را مطرح میکنم. با فارسی دست و پا شکسته میگوید ترک است با او هم به ترکی وارد گفتوگو میشوم. میخندد و میگوید: «ما نمیگیم اراذل و میگیم لات. والا من از خونه درنمیام نمیدونم چطورین اما از قدیم میگن این چیزا رو مثلا میگن این لاته ولی من اصلا هیچجا نمیرم. اینجا که بچهها در مغازهان اما به کسی که شلوغ میکنه، دعوا میکنه یا منم منم داره میگن لات اما والا من هیچکدومشون رو ندیدم.» حرفمان که تمام میشود دعای خیری برایمان میکند.
مقصد دوم: شادمان
این بار برای بررسی موضوع سری به محلهی شادمان زدیم، محلهای در مرکز تهران که ساکنان آن در مورد وجود اراذل و اوباش در آن اختلاف نظر دارند. وارد یک خشکشویی میشویم، مردی مسن با ریش سفید و چشمان آبی که میگوید از سال 59 ساکن این محله است میگوید: «اراذل اینجا خیلی هست؛ همین دیروز من رو کتک زدن، اینا به خاطر کمبود اینطوری میشن کمبود توی خانواده، کمبود کار و پول. الان ولی به خاطر پلیس کمتر شده.»
از کنار مرد پیری که چند وسیله خریده و در دست دارد عبور میکنیم، از او میپرسیم اراذل و اوباش چه کسانی هستند. میگوید: «اراذل و اوباش همهی ما میتونیم باشیم هیچ بشری که اراذل به دنیا نمیان، جامعه اراذل و اوباش رو میسازه.»
از صاحب دکهی کفاشی که سوال را میپرسیم زنی صدایمان را میشنود و میگوید میخواهد در این مورد صحبت کند، میگوید: «اراذل و اوباش کسانی هستن که از مردم دزدی میکنن، قلدری میکنن. کسایی که معتادن یا به هر دلیلی تحت فشارن اینطوری میشن. بیپولی و بیکاری اینا رو اینطوری میکنه. کسی که پول نداره از دیوار مردم هم میره بالا. الان ولی کمتر شدن بیشتر تو پارکا جمع میشن.» دکهدار جوابمان را نمیدهد و مسیر را ادامه میدهیم. بعد از طی مسیر زیادی زنی که با او مصاحبه کرده بودیم از پشت صدایمان میکند و از همسرش میگوید: «شوهرم به شیشه معتاده حالام ولمون کرده رفته اصلا نمیدونم کجاست. من نه حقوقبگیرم نه درآمدی دارم، مستاجرم و دوتا بچه دارم. شوهرمم بدرفتار بود دخترم رو کتک زده بود و دماغش رو شکسته بود.»
وارد یک ابزارفروشی میشویم و نظر صاحب آن را در مورد موضوع گزارش میپرسیم او برخلاف بقیه معتقد است اراذل و اوباش در این محله رفت و آمد ندارند، میگوید: «به کسایی که بیبندوبارن و مزاحم مردم و جامعه میشن و به خاطر خودخواهیای خودشون باعث اذیت دیگران میشن. تو تلویزیون میبینیم که بیشتر خالکوبی دارن، زندانم که میرن از هم الگو میگیرن، آدم کراواتی که اراذل و اوباش نمیشه. اینجا نیستن پلیس کنترلشون میکنه.»
زن دیگری که چادر به سر دارد به سوالات ما پاسخ میدهد، اول میخواهد اطمینان پیدا کند که رسانهی خارجی نیستیم بعد مدام دعا میکند که این چیزها از همه دور باشد، میگوید: «خدا دور کنه، اراذل و اوباش کسایین که جوونامون رو به بیراهه میبرن، خدا نصیب نکنه به حق فاطمهی زهرا. کسایی که آسایش رو بریدن. بیراهه بردن رو از نظر مذهبی نمیگم، از این نظر که بچهها الان برعکس ما دارن میرن و خیلی اعتقاد ندارن ولی از نظر اینکه توی اجتماع بخوان طور دیگهای رفتار کنن مثلا ازدواج نکنن. ما تو ساختمونمون یکی رو داریم که اراذل و اوباش نیست اما مستقل زندگی میکنه، قاچاقچیا رو میاره، سگ داره. تو محل به کسایی میگن اراذل و اوباش که سرکوچه وامیستن ناموس مردم رو دید میزن، یه بار رفتم جلو به یکیشون گفتم مگه خودت خانواده نداری؟ عذرخواهی کرد. به خانوما که چیزی نمیشه گفت میگن شما مردت رو کنترل کن. من فکر میکنم خانومی که اینطوری میاد بیرون مسلمان نیست.» در آخر هم گفت اگر برای کشور و اسلام خدمت میکنیم برایمان دعای خیر میکند.
خرمشاهی: اراذل و اوباش تعریف قانونی ندارد
خرمشاهی از دید قانونی اراذل و اوباش را بررسی میکند و به انصاف نیوز میگوید: «در قانون مجازات چیزی به عنوان اراذل و اوباش نداریم. در حقوق جزا افرادی هستند به عنوان افراد و مجرمین خطرناک که باید تحت نظر باشند یعنی کسانی که میل به ارتکاب جرم دارند. در تعریف عرفی به کسانی گفته میشود که سابقهی خلافکاری و مجرمیت دارند و شرور هستند در واقع خطرناک هستند.
منظور از اراذل و اوباش کسانی هستند که سابقهی مجرمیت دارند یا بالقوه حالت خطرناک دارند و به خاطر اوضاع و احوالی که دارند و سوابق و سوءپیشینهشان و اعمالی که در منطقهی خود مرتکب میشوند و شهره به خلافکاری دارند به آنها اراذل و اوباش گفته میشود.
معمولا براساس قانون نیروهای انتظامی کسانی را باید دستگیر کنند که در حال ارتکاب جرم باشند یعنی درحال ارتکاب جرم مشهود باشند و در منظر مامورین انتظامی مرتکب جرمی میشوند، ماموران انتظامی حق دارند او را بازداشت کنند و تحویل مقامات قضایی بدهند؛ اما بعضی اوقات میبینیم که نیروی انتظامی اعلام میکند که تعدادی اراذل و اوباش دستگیر شدند. این اراذل و اوباش در منطقه مشهور به فساد اخلاقی یا اعمال خلافکارانه هستند اما طبق قانون فردی که مرتکب جرمی نشده یا در حال ارتکاب جرم مشاهده نشده به نظر میرسد دستگیری اینها تحت عنوان اراذل و اوباش نمیتواند وجههی قانون داشته باشد مگر بازداشت افراد طبق دستور مقام قضایی یا در حال ارتکاب جرم.»
این وکیل دادگستری در ادامه میافزاید: «گاهی میبینیم که نیروی انتظامی افرادی را تحت عنوان اراذل و اوباش دستگیر میکنند. باید دید بعدا مراحل قضایی پرونده چه خواهد شد. اگر مرتکب جرمی نشدند -ولو اینکه درگذشته هم مرتکب جرم و خلاف شده باشند- به وضعیت فعلی آنها ارتباطی ندارد، مگر اینکه در محل موجب آزار و اذیت و مزاحمت برای مردم و نوامیس مردم شده باشند و معروف به این کار شده باشند و شهرت ارتکاب جرم و خلافکاری داشته باشند که در این وضعیت برای جلوگیری از چنین مواردی نیروی انتظامی مبادرت به دستگیری اینها میکند؛ اما همانطور که گفتم همهی مراحل باید قانونی و در چارچوب موازین قانونی باشد و ما نمیتوانیم به تشخیص خودمان بگوییم فلانی جزو اراذل و اوباش است مادامی که مرتکب جرمی نشده باشد یا مرتکب تکرار جرم و قانونشکنی نشده باشد.»
او با تاکید بر اینکه تعریف قانونی از اراذل و اوباش وجود ندارد گفت: «تعریف کلی عرفی آن همان کسانی هستند که به آدمهای شرور معروف هستند و شهره به قانونشکنی و مزاحمت برای دیگران هستند.»
موسوی چلک: با این افراد به استناد مصداق برخورد میشود
موسوی چلک در تعریف اراذل و اوباش میگوید: «وقتی از اراذل و اوباش صحبت میکنیم، با مصداقهایی که دارند میشود آنها را راحتتر تعریف کرد. کسانی که خفتگیری میکنند، باندهای خلاف تشکیل میدهند و آشکارا قانون را دور میزنند، تهدید میکنند، هرج و مرج دارند و تخریب میکنند. در واقع اینها کسانی هستند که آشکارا این نوع جرایم خشن را نسبت به دیگران انجام میدهند و هیچ ابایی هم ندارند؛ به راحتی قانون را دور میزنند. به همین دلیل معمولا این دست افراد را که هیچ پایبندیای ندارند به عنوان اراذل و اوباش میشناسند.
باز ممکن است براساس وظایفی که سازمانها دارند هرکدام یک تعریف و مصداق خاصی از این موضوع داشته باشند اما تقریبا این مصادیقی که گفتم میتوانند مصادیق اراذل و اوباش باشند.»
او در پاسخ به اینکه آیا در انجمن مددکاری ایران با این دست افراد برخورد دارند یا خیر گفت: «انجمن مددکاری ایران یک انجمن صنفی است و ما خدمات مستقیم به هیچ مراجعهکنندهای ارائه نمیدهیم چون ماهیت کار ما فرق دارد اما مددکاران اجتماعی با این افراد سروکار دارند. این افراد به نیروی انتظامی یا سازمان زندانها یا دادگستری که میروند مددکاران اجتماعی نیز حضور دارند. یکی از گروههای هدف مددکاری اجتماعی مجرمان هستند و طبیعتا کسانی که اراذل و اوباش هم هستند به عنوان مجرم به هرجایی که مراجعه کنند یا دستگیر شوند و ارجاع داده شوند، مددکاران اجتماعی هم با این افراد سروکار دارند.
اخیرا با بخشنامهی تشکیل پروندهی شخصیت که شهریور امسال توسط رئیس قوه ابلاغ شد که قرار شد همهی واحدها قضایی ادارهی مددکاری اجتماعی داشته باشند، طبیعتا این ارتباط هدفمندتر و نظاممندتر خواهد شد و در واقع این بخشنامه به استناد قانون آیین دادرسی کیفری توسط رئیس قوه ابلاغ شده است و انجمن هم در تدوین این دستورالعمل در کنار همکاران قوهی قضاییه بوده است.
قرار شد در همهی دادگاهها مراجع قضایی، ادارهی مددکاری اجتماعی شکل بگیرد. در جاهایی هم که امکان اداره نباشد حضور یک مددکار اجتماعی در مراجع قضایی با واحدهای کوچک الزامی شده است. طبیعتا این دستورالعمل میتواند به نهادینه شدن خدمات مددکاری اجتماعی در قوهی قضاییه و سازمانهای تابعهاش برای گروههای مختلف از جمله این افراد کاربرد داشته باشد و قضات هم برای تصمیمگیری میتوانند از نظر ادارهی مددکاری اجتماعی بهرهمند شوند.»
موسوی چلک در پایان افزود: «با این افراد به استناد مصداق برخورد میشود. در قوانین ما چه قانون آیین دادرسی و چه قانون مجازات اسلامی، حسب نوع جرم حداقل و حداکثر مجازات تعریف میشود و طبیعتا با استناد بر آن قضلت برنامهریزی میکنند و مجازاتها را تعیین میکنند.»
انتهای پیام