نسبت کرونا و نئولیبرالیسم
گفتوگوی ایرناپلاس با فواد شمس، روزنامهنگار و پژوهشگر علوم اجتماعی در خصوص نسبت کرونا و نئولیبرالیسم را در ادامه میخوانید:
نئولیبرالیسم؛ واگذاری بهداشت و درمان عمومی به بازار آزاد
*سیاستهای نئولیبرالی چه نقشی در ایجاد و گسترش کرونا ایفا کرده است؟
اصلیترین گزاره سیاستهای نئولیبرالی سپردن همه سازوکارهای اداره جامعه به دست سیستم بازار است، از جمله واگذاری بهداشت و درمان عمومی به بازار آزاد. در واقع در سیستم نئولیبرالی بهداشت عمومی و درمان مردم همچون یک کالا تصور میشود، نه حق بشری. مشکل دقیقاً از اینجا خودش را نشان میدهد. منطق بازار بر کسب سود حداکثری استوار است. وقتی بهداشت و درمان به بازار سپرده شده است و تنها بهدنبال سود حداکثری هستید، دیگر منفعت عموم مردم مهم نیست. صرفاً منفعت شرکتهای بزرگ و انحصاری دارویی یا بیمههای خصوصی و بیمارستانهای خصوصیشده مهم است. همین موضوع باعث کمتوجهی به بهداشت در سطح کلان میشود و زمینه بروز ناگهانی بحرانی همچون کرونا پیش میآید.
کالاییسازی از امر بهداشت
بهطور خلاصه کالاییسازی از امر بهداشت و درمان و سپردن آن به دست نامرئی بازار آزاد موجب گسترش بحران کرونا و شاید بحرانهای مشابه میشود. در حالی که باید بهداشت و درمان را همچون یک حق برای کل شهروندان و انسانها ورای موقعیت طبقاتی و میزان ثروت و درآمدشان در نظر داشت. همین کرونا نشان داد امنیت جانی همه انسانها در سرتاسر جهان به هم وابسته است.
توسعه اقتصادی فقط تعداد خودروهای لوکس در شهر و پاساژهای شیک نیست
*آیا زیرساختهایی که دولتهای نئولیبرال در جوامع ایجاد کردهاند، توان و امکان جلوگیری از گسترش این ویروس را ندارند؟
در ۳۰ _ ۴۰ سال اخیر به اسم خصوصیسازی که در واقع اسم رمز پیادهکردن سازوکارهای اقتصاد نئولیبرالی است، از دولتها وظیفهزدایی شده است. در حالی که اصلاً فلسفه وجودی دولت دقیقاً حفظ کیان جوامع است. دولت برای این وجود دارد که جلوی از هم پاشیدن ساختارهای جامعه را بگیرد. همین بحران کرونا نشان داد حفظ امنیت فقط با بمب و موشک و دستگاه پلیسی و امنیتی و زندان تأمین نمیشود. دولت وظیفه دارد امنیت در زمینه سلامت جسمی و بهداشتی عموم مردم را نیز تأمین کند. کرونا نشان داد توسعه اقتصادی فقط تعداد خودروهای لوکس در شهر و پاساژهای شیک نیست. توسعه متوازن و انسانی اتفاقاً میزان دسترسی تودههای مردم به حداقل امکانات بهداشتی و درمانی است. متأسفانه در سالهای اخیر، دولتها در سرتاسر جهان و تأسفبارتر در ایران بهصورت شدیدتری به اسم خصوصیسازی و کوچکسازی دولت، از زیر بار مسئولیتهای بدیهی خود شانه خالی کردهاند. همین بحران کرونا نشان داد میلیونها انسان دسترسی به خدمات ابتدایی بهداشتی ندارند. در حالی که میلیاردها میلیارد دلار ثروت در چند دهه اخیر در جهان تولید شده است، اما توزیع درستی برای توسعه زیرساختهای ضروری خصوصاً در زمینه بهداشت و درمان صورت نگرفته تا در مقابل بیماری همهگیری همچون کرونا، شهروندان مصون بمانند.
نئولیبرالیسم؛ جنگافزار بهجای بیمارستان
*چه ویژگیهایی در ساخت نئولیبرال، این بیماری را تبدیل به بحران جهانی کرد؟
نگاه نئولیبرالی رها کردن انسانها در جنگلی است که اسمش را بازار آزاد گذاشتهاند. متأسفانه در طول تاریخ همواره از واژههای مقدسی همچون آزادی، خیلی سوءاستفاده شده است. نئولیبرالیسم هم از اسم آزادی سوءاستفاده کرده است. در حالی که بازار آزاد اسم رمز بیمسئولیت کردن دولتها در قبال شهروندان است. وقتی در اکثر جوامع بهداشت عمومی مردم به حال خود رها شده بود، ناگهان بحران بزرگی همچون کرونا ظهور کرد. در حالی که امکانات بهداشتی و درمانی بهاندازه نیاز مردم وجود نداشت. چون دولتها بودجهای را صرف تأمین زیرساختهای بهداشتی نکرده بودند. بهجایش بودجههای میلیاردی را صرف ساخت جنگافزار میکردند.
از طرف دیگر، نوع نگاه نئولیبرالی، کلاً فردگرایی افراطی را چنان تبلیغ کرده است که هیچگونه مشارکت اجتماعی و ازخودگذشتگی را شاهد نیستیم. منطق فقط کسب سود بیشتر است. برای همین، ناگهان شاهد چند برابر شدن قیمت وسایل بهداشتی سادهای مثل ماسک، الکل و دستمال کاغذی در تمام کشورها هستیم. حتی گویا برخی این بحران کرونا را فرصتی برای کسب سود بیشتر میدانند. وقتی همه چیز در منطق سرمایهداری و نئولیبرالی کالا باشد، برای کسب سود بیشتر در بازار آزاد، قطعاً جان انسانها هم کالایی است که دست نامرئی بازار باید قیمتش را تعیین کند. بحران از این نوع نگاه نشأت میگیرد.
نئولیبرالیسم در بستر بحران متولد شده است
*آیا نئولیبرالیسم پاسخی به وضع کنونی دارد؟
اگر بخواهم با یک مثال عامیانه پاسخ دهم باید بگویم نئولیبرالیسم نشان داده همچون گربه مرتضی علی است. از هر کجا به پایین پرتابش بکنی، چهار دست و پا به پایین میآید. اتفاقاً شاید این بحران کرونایی از نگاه برخی تئوریسینهای نئولیبرال یک فرصت باشد. آنان بحران کرونا را فرصتی برای کسب سود بیشتر و ایجاد بازارهای مصرف جدیدتر میبینند. کلاً نئولیبرالیسم در بستر بحران متولد شده است و در بحران زیسته و پرورش یافته است و بحران را با بحران بعدی حل کرده است. از این نظر من فکر میکنم باید منتظر زنجیرهای از بحرانها در آینده باشیم. در سطح جهانی و البته متأسفانه به دلایل گوناگون که فرصت توضیح آن در اینجا نیست، کشورمان ایران بهمراتب بیشتر از جاهای دیگر جهان درگیر بحرانهای فزاینده آینده خواهد بود.
کرونا نشان داد سرمایهداری و نئولیبرالیسم چه جهان ناامنی برای همه ساخته است
*نوع واکنش مردم دنیا در برخورد با این بیماری (صفهای پمپ بنزین و خالی شدن مارکتها، سقوط بازار و…) چه نسبتی با زیرساختهای نئولیبرال دارد؟
همانطور که پیشتر اشاره کردم، منطق کلیدی نئولیبرالیسم سپردن همه چیز به بازار است. بیمسئولیت نشاندادن دولت و تقویت فلسفه فردگرایی افراطی از دیگر سیاستهای نئولیبرالی است. اینها همه دست به دست هم میدهد که شهروندان احساس ناامنی فزایندهای کنند. در چنین وضعیتی انسانها فکر میکنند در یک جنگل بی در و پیکر رها شدهاند. واکنش طبیعی آنان دقیقاً همین هجوم به فروشگاهها و پمپ بنزینها است و بیرون کشیدن پول از بورس و بانک برای خرید وسایل ضروری. در واقع، بحران کرونا نشان داد که سرمایهداری و نئولیبرالیسم چه جهان ناامنی برای همه ساخته است.
کرونا؛ بدیل طاعون در تکوین تاریخ بشر
*آیا کرونا میتواند عاملی برای بازگشت به چپ و به معنای شکست نئولیبرالیسم تلقی شود؟
قطعاً بحران کرونا بسیاری از اموری را که بدیهی شمرده میشد، زیر سؤال برد. شاید بهجرئت بتوان گفت تاریخ جوامع بشری به دوران پیشا و پسا کرونایی تقسیم خواهد شد. همانطور که طاعون نقش بزرگی در تکوین تاریخ بشر در ابعاد گوناگون داشت، کرونا هم، چنین نقشی خواهد داشت. بسیاری از انسانها در کشورهای مختلف قطعاً به کارآمدی سیستم سرمایهداری و سیاستهای نئولیبرالی در قالب بازار آزاد شک خواهند کرد. مردم در جوامع مختلف قطعاً دنبال راهحلهای مختلف برای پاسخ به این بحرانهای فزاینده خواهند رفت. خصوصاً این نوع نگاه کالامحورانه قطعاً زیر شدیدترین نقدها خواهد رفت. انسانها داشتن بهداشت و درمان را حق طبیعی خود میدانند، نه یک کالا!
یا سوسیالیسم یا انقراض
در این بین، قطعاً چپ و سوسیالیسم یکی از این راهحلها خواهد بود. نمیشود بهطور قطع از همین الان شعارگونه سخن از شکست قاطع نئولیبرالیسم گفت. هنوز بسیاری از صاحبان قدرت و ثروت در جهان با ابزارهای رسانهای مختلف شاید بتوانند مردم را سرگرم نگاه دارند. یا حتی با ابزار سرکوب جلوی تغییر ریشهای را بگیرند، یا حتی در ابعاد کلانتر برای حفظ موقعیت برترشان جنگ راه بیندازند. اما بهطور قطع مردم در جوامع مختلف به دنبال راههایی برای نقد رادیکال و عملی نئولیبرالیسم خواهند رفت. کرونا تلنگری جدی به انسانها در سرتاسر جهان زد. نشان داد که دست نامرئی بازار را اگر از سرنوشت و زندگی خود کوتاه نکنند، این دست نامرئی شاید حتی ریشه حیات بشری را هم نابود کند. یا با بحران محیطزیستی یا بحران اقتصادی و گرسنگی و تبعیض یا با جنگ یا با کرونا. شاید در این چنین شرایطی بشود دوباره این گزاره روزا لوگزامبورگ را به شکل جدیتری مطرح کرد.
لوگزامبورگ گفته بود: یا سوسیالیسم یا بربریت؛ اما اکنون باید گفت یا سوسیالیسم یا انقراض.
انتهای پیام