شیث رضایی: علی دایی دوست داشت برایش خبر ببرم!
«شیث رضایی»، بازیکن سابق پرسپولیس میگوید: علی دایی دوست داشت برایش خبر ببرم و این رفتار در قاموس من جایی ندارد. علی دایی پرسپولیسی نیست و ادای پرسپولیس بودن را در میآورد. او دهنبین بود. مگر میشود از پرسپولیس شکایت کنی؟ تیمت به پرسپولیس گل بزند و دستهایت را مشت کنی؟ مصاحبه کنی و بگویی خوشحالم تیمم بالاتر از پرسپولیس در جدول قرار گرفت و بعد خودت را پرسپولیس بدانی؟
گفتوگوی ایرنا با شیث را میخوانید:
*به سالها پیش برگردیم، به روزی که قرار شد پرسپولیسی شوی.
من بازیکن سایپا بودم، محمد مایلیکهن سرمربی این تیم بود و من را نخواست، بگوویچ تازه هدایت پرسپولیس را بر عهده گرفته و دست به جوانگرایی زده بود. یک روز برای تست به محل تمرین این تیم رفتم و قبول شدم.
*به عنوان بازیکن تستی به پرسپولیس رفتی؟
بله. چند روزی با پرسپولیس تمرین کردم و بگوویچ گفت با این بازیکن قرارداد امضا کنید.
*اولین بازیات مقابل کدام تیم بود؟
مقابل استقلال اهواز؛ ۳۰ ثانیه فرصت بازی کردن به من رسید، در همان ۳۰ ثانیه توپ در نزدیکی دروازه حریف به من رسید که پاس دادم، بعد از بازی خیلی از همتیمیهایم به من گفتند میتوانستی در آن لحظه شوت بزنی چرا این کار را انجام ندادی و من گفتم شاید اگر شوت میزدم راهی اوت میشد و میخواستم اولین باری که در پرسپولیس توپ به من میرسد، یک کار موثر انجام داده باشم.
*بازی با استقلال به عنوان جانشین وارد زمین شدی اما گل زدی.
علی انصاریان مصدوم شد و فرصت به من رسید. رضا جباری کرنر از جناح چپ را ارسال کرد و توپ در یک رفت و برگشت به من رسید و گل زدم. عادل فردوسی پور در آن لحظه گفت «چه کسی گل زد؟»؛ هیچکس من را نمیشناحت. البته افسوس که در ثانیههای تلف شده گل سوم را دریافت کردیم و باختیم.
*در پرسپولیس روزهای خوبت بیشتر بود یا روزهای بد؟
به طور حتم روزهای خوبم به مراتب بیشتر بود و این روزهای خوب را هرگز فراموش نمیکنم. این روزها برای همیشه در خاطراتم حک شده است.
*با خاطرهای خوب از پرسپولیس نرفتی…
به هرحال جدا شدم و همه میدانند چرا و به چه دلیل از این تیم رفتم. من همیشه در زندگی سعی کردم به اصول و عقایدی که داشتم پایبند باشم و برای همین هیچ وقت از گذشته خودم پشیمان نیستم.
*فوتبال را خیلی زود کنار گذاشتی.
برای اینکه اعتبار و شخصیت خودم را خیلی دوست دارم و نمیخواستم این اعتبار و شخصیت لگدمال شود. بیاحترامی را تحمل نمیکردم و دوست نداشتم غرورم زیر سوال برود.
*پیشنهاد داشتی؟
چند پیشنهاد خوب از تیمهای لیگ برتری و لیگ آزادگان داشتم. میتوانستم پول خوبی به دست بیاورم اما ترجیح دادم به اعتباری که برای خودم درست کرده بود لطمه نزنم. خدا را شکر سرم را بالا میگیرم و عذاب وجدان ندارم.
*پشیمان نیستی؟
نه، چرا باید پشیمان باشم؟! زندگی ادامه دارد و به آینده فکر میکنم. به روزهایی که قرار است در آیندهای نزدیک از راه برسد. همینکه پدر و مادرم در زندگی از من راضی هستند برایم یک دنیا ارزش دارد و کافی است.
*اگر به گذشته برگردی تمام رفتارهایی که انجام دادی را تکرار میکنی؟
غیر از ۲ کار، مابقی را تکرار میکنم.
*چه کارهایی؟
ترجیح میدهم پیش خودم بماند.
*با قطبی رابطه خوبی نداشتی و از حضور در جشن قهرمانی محروم شدی.
اول اینکه اگر پرسپولیس توانست در لیگ هفتم قهرمان شود افشین قطبی در آن کوچکترین نقشی نداشت، قطبی یک مربی درجه چندم بود که فقط بلد بود خوب فیلم بازی کند و به نظرم باید میرفت دنبال هنرپیشگی. در آن سال حمید استیلی نقش پر رنگی در موفقیت پرسپولیس داشت و اگر او نبود این تیم نمیتوانست به مقام قهرمانی برسد. در اکثر بازیهای پرسپولیس به میدان رفتم و در موفقیتهای آن تیم سهم زیادی داشتم. هر چند در جشن قهرمانی نبودم اما کسی نمیتواند سهم من را در آن موفقیت بزرگ نادیده بگیرد.
*مشکل با قطبی از کجا شروع شد؟
او فکر میکرد من و چند بازیکن دیگر با حبیب کاشانی جلسه گذاشته ایم. آدم رک و راستی هستم اگر بود میگفتم، حبیب کاشانی آدم صادقی است و هیچ وقت دروغ نمیگوید. او خودش گفت جلسهای نداشتیم. روزی که در جریان بازی پرسپولیس و فجر سپاسی سه بر صفر جلو افتادیم، در نیمه اول مرا از زمین بیرون کشید و مسعود زارعی را به زمین فرستاد. او میخواست همین کار را مقابل استقلال انجام دهد اما حمید استیلی تعویض را نگه داشت و به پاس گلم به محسن خلیلی ختم شد.
*نگفتی مشکلت از کجا شروع شد؟
من هیچ گاه به مربیانم بیاحترامی نکردم اما هیچ وقت هم زیر بار حرف زور نرفتم و اگر مربی حرفی نسنجیده و یا غیر واقع بر زبان میآورد، جواب دادم. نمیشود که مربی تیم بگوید «دیشب بیدار بودی و چه کار کردی؟ مگر تو در خانه بازیکن بودی که این جور حرف میزنی؟» بازیکن هم مثل آدمهای دیگر است و شاید یک روز در تمرین و مسابقه از شرایط خوب جسمانی دور باشد.
*با علی دایی هم به مشکل خوردی.
علی دایی دوست داشت برایش خبر ببرم و این رفتار در قاموس من جایی ندارد. علی دایی پرسپولیسی نیست و ادای پرسپولیس بودن را در میآورد. او دهنبین بود. مگر میشود از پرسپولیس شکایت کنی؟ تیمت به پرسپولیس گل بزند و دستهایت را مشت کنی؟ مصاحبه کنی و بگویی خوشحالم تیمم بالاتر از پرسپولیس در جدول قرار گرفت و بعد خودت را پرسپولیس بدانی؟
*بهترین بازیات را برای پرسپولیس در کدام مسابقه انجام دادی؟
من همیشه بهترین بازیهایم را جلوی استقلال به نمایش میگذاشتم. البته این را هم باید بگویم هر وقت برای پرسپولیس به میدان میرفتم سعی میکردم بهترین عملکرد را داشته باشم.
*و بدترین بازی؟
بازی با فجر سپاسی. مریض بودم و شرایط خوبی نداشتم اما به زمین رفتم، در آن بازی اشتباه کردم که برای پرسپولیس بازی کردم چون حالم اصلا خوب نبود.
*بازی با استقلال فرهاد مجیدی گل زد. گلی که خیلیها تو را مقصر میدانند.
میتوانم برایتان دلایل فوتبالی بیاورم که در آن گلی که استقلال زد من کمترین نقش را داشتم. شاید ۱۰ درصد مقصر بودم. میخواستند باخت به استقلال را گردن من بیندازند.
*اگر به عقب برگردی با خطا مجیدی را متوقف نمیکنی؟
من اگر فوتبالیست نامردی بودم میتوانستم تکل بزنم اما مجیدی مصدوم میشد. من نمیخواستم در آن لحظه او آسیب ببیند اما اگر به آن بازی و آن لحظه برگردم خطای فنی میکنم و اجازه نمیدهم گل بزند.
انتهای پیام