پروژه نفوذ فرهنگی از طریق مارک توین و ارنست همینگوی!
امید حسینی، فعال رسانهای در یادداشتی تلگرامی با عنوان «پروژه نفوذ فرهنگی از طریق مارک توین و ارنست همینگوی!» نوشت:
بعد از انتشار خبر درگذشت زندهیاد نجف دریابندری، روزنامه کیهان مطابق مشی همیشگی خود، با حمله به دریابندری و متهم کردن او به خیانت و همکاری با سیا نوشت: «نجف دریابندری از عوامل موسسه آمریکایی فرانکلین در سن ۹۱ سالگی درگذشت. موسسه فرانکلین یک پروژه گسترده انتشاراتی و مطبوعاتی بود که در سالهای قبل از انقلاب برای نفوذ فرهنگی در جامعه جوان ایرانی مستقیما از نیویورک و توسط سرویسهای اطلاعاتی غرب هدایت میشد.»
نفوذ فرهنگی مورد ادعای کیهان را میتوان با مروری بر اسامی و عناوین کتابهای ترجمه شده توسط دریابندری، بهتر معنا کرد. فهرستی از رمانهای برتر دنیا که در میان آنها آثار نویسندگانی همچون همینگوی و مارک توین و ویلیام فاکنر (وداع با اسلحه، پیرمرد و دریا، هاکلبری فین، گور به گور …) دیده میشود و نیز برخی آثار مهم و مطرح فلسفی. یعنی از نظر کیهان، ترجمه این آثار، بخشی از اتهامات دریابندری و پروژه نفوذ او بوده است!
البته جای بسی خوشحالی است که روزنامه کیهان این بار فقط به همین اتهام نفوذ فرهنگی بسنده کرد و فهرست بلندبالای توهینها و اتهامات قبلی خود را تکرار نکرد. حدودا سه سال پیش بود که بعد از انتخاب نجف دریابندری از سوی سازمان میراث فرهنگی، به عنوان «گنجینه و حامل میراث ناملموس ایران»، کیهان در یادداشتی سراسر اهانتآمیز، این چهره ادبی و فرهنگی ایران را «پادوی طاغوت و دستگاه جاسوسی آمریکا و در خدمت ترویج ارزشهای آمریکایی، ضدانقلاب ملحد و خائن که در دینستیزی و ریختن خون مردم بیگناه ایران سهیم است» معرفی کرده بود! بخشی از آن یادداشت را در ادامه میخوانید:
«این معرفی یعنی؛ الگودهی و بزرگداشت ماهیت و اقدامات کثیف یک فرد! آیا جز این است؟ آیا شایسته است که از فردی با کارنامهای سیاه «نخبه و الگو» بسازیم و تلاش کنیم که جامعه به او احترام بگذارد؟ به همین دلیل است که میتوان گفت؛ اقدام سازمان میراث فرهنگی، کاملا مصداق عناد ورزی با دین اسلام، انقلاب اسلامی، نظام جمهوری اسلامی ، مردم ایران و کشور ایران است. در چنین حالتی باید ماهیت عاملانِ انتخاب و معرفی عنصر ملحد و منافق، هدف بررسی قرار گیرد. آیا عاملان، آگاهانه دست به انتخاب یاد شده، زدهاند؟ آیا آنان بخشی از پروژه نفوذ نیستند؟ نفوذ چگونه اتفاق میافتد؟ بیشک انتخاب امثال دریابندریها در عرصه فرهنگ، نشانههایی از نفوذ است. این نفوذ لزوما از مجرای دستگاههای جاسوسی نیست. نفوذ عناصر صرفا لاقید در عرصههای فکری و اجرایی نظام دینی هم، خود ازمصادیق نفوذ است!»
البته این رفتار کیهان، مسأله تازهای نیست. سالهاست که بزرگان ایران، دقیقا با همین ادبیات نواخته میشوند. برنامهی هویت تلویزیون و سلسله کتابهای نیمهی پنهان کیهان، از همین زمرهاند که حتی به فرهیختگانی مثل مرحوم زرینکوب هم رحم نکردند. کاش انصافی بود و فرصتی برای بررسی تک تک این اتهامات در محکمهای! اتهاماتی که سالهاست مثل نقل و نبات از جیب ملت ایران نصیب آدمهایی میشود که باب طبع کیهان و کیهانیان نیستند.
انتهای پیام
درشگفتم..واقعا درشگفتم….چرا رفتار های چنین عناصری برایتان مورد نوشتن یا مداقه قرار می گیرد…اساسا تا کنون رفتار عقلایی را از اینان سراغ داشته اید که الان مورد توجه تان قرار گرفته؟؟؟؟؟
کیهان شریعتمداری را کسی نمی خونه! نظرش هم اهمیتی نداره. جز لجن پراکنی هم کاری بلد نیست.