طنز | مصاحبه با گلوله شلیک نشده از اسلحه شهردار!
وحید حاج سعیدی در یادداشتی ارسالی به انصاف نیوز نوشت:
این ماجرای تیراندازی شهردار پیشین و اظهارات وکلایش در خصوص نوع و نحوه قتل، درحال تبدیل شدن به یک سریال کش دار است و مثل آلودگی هوا، گرانی و تورم، از رده خارج شدن پراید، رتبه بندی فرهنگیان، واگذاری استقلال و پرسپولیس به بخش خصوصی و … چکش خور ملسی پیدا کرده و ممکن است صفحات از کتاب 2 جلدی برادران کارامازوف هم بیشتر شود. جالب اینجاست با وجود اینکه شهردار به قتل اعتراف کردند و خودشان را به کلانتری معرفی کردند، عزیزان وکیل اول ماجرا کلاً منکر تیراندازی شدند و یکی میگفت: گلوله و خشاب نزد منه چطور شلیک کرده؛ بعد که متوجه اقرار شدند، گفتند نه قصدی در کار نبوده. یکی میگفت: چون تیر بیضوی شلیک شده، قتل غیر عمد است! یعنی روبرتو کارلوس و دیوید بهکام که با ضربات بیضوی گل میزدند، گل غیر عمد میزدند! یکی میگفت چون در حالت بی تعادلی شلیک کرده، شبه عمد است! خلاصه قتل عمد شد شبه عمد، نیمه شبه عمد، غیر عمد، خیلی غیر عمد و … یعنی اگر با همین فرمان پیش برویم شاید چند صباح دیگر دادگاه بدهکار هم شود و از شهردار بابت این بگیر و ببند عذر خواهی کنند! بدون تردید اگر خدا رحمت کردهها، «جین دیچ» خالق تام و جری و «به لیک ادواردز» خالق پلنگ صورتی، زنده بودند از این سبک تیراندازی در کارتونهایشان استفاده میکردند که تیر به صورت بیضوی در حمام دور شمسی – قمری بزند و بعد خیلی هوشمندانه به صورت غیر عمد، کمانه کند و هدفش را ناخواسته راهی قبرستان کند! به منظور آشنایی بیشتر با ابعاد ماجرا گفتگوی کوتاهی با یکی از فشنگهای شلیک نشده از اسلحه شهردار اسبق انجام دادهایم که حاوی نکات ارزشمندی است….
*از شب حادثه بگوئید.
ساعت 10 شب بود که شهردار طبق عادت هر شب، کلت کالیبر 9 را با 13 گلوله مسلح کرد و به حمام رفت!
* طبق عادت هر شب؟
بله شهردار هر شب عادت داشتند با بالش در حمام بخوابند!
* خوابیدن با بالش در حمام به نظر شما عجیب نیست؟
کجای این داستان عجیب است که دادستان هم روی قضیه بالش زوم کرده است؟! ما خودمان بچه که بودیم یک همسایه داشتیم که عادت داشت شبها پا پرهنه بخوابد! چیز عجیبی نیست…
* بگذریم …. علت مسلح خوابیدن ایشان در حمام چه بود؟
ایشان همیشه ایمنی را مورد توجه قرار میداد تا اگر ماری، مارمولکی، گودزیلایی، اژدهایی چیزی از کف شور حمام بیرون بیاید، حیوان را سقط کند!
*شما به وجود اژدها آنهم در کف شور حمام اعتقاد دارید؟
چیز عجیبی گفتم؟! چطور پراید 90 میلیون تومانی و سکه 7 میلیون تومانی را باور میکنید بعد وجود اژدها در حمام برایتان مبهم است؟!
*ادامه حادثه را توضیح دهید
وقتی شهردار وارد حمام شدند خانم فکر کرد که سارق مسلحی، زامبیای چیزی حمله کرده و هول شد و به سمت ایشان آمد که پای شهردار روی صابون مراغه رفت و ناگهان 5 تیر شلیک شد. البته بچهها همگی رفتار هوشمندانهای از خودشان نشان دادند و به در و دیوار اصابت کردند فقط یکی از آنها که الان هم به شدت دفرمه شده به در و دیوار و وان خورد و ناغافل از جناق سینه و کف دست میان بر زد و وارد بدن مقتوله شد!
* شما همان لحظه متوجه قتل شدید؟
ما به هیچ عنوان فکر نمیکردیم که قتل صورت گرفته باشد. من خودم صبح جمعه متوجه شدم خانم فوت کردهاند! ولی در آن لحظه شهردار خیلی عصبی شده بود و شوک شدیدی به ایشان وارد شد. وان پر از خون بود و دیوارهای حمام چند سوراخ عمقی و نافرم برداشته بودند. وقتی از ایشان پرسیدم حالا میخواهید چکار کنید؟ گفت: نمی دونم شاید کل کاشیها و وان را عوض کنم. این سوراخها خیلی توی ذوق می زند!
* اینکه بعضی خبرگزاریها نوشتن «من براش لکسوس خریدم، اما اون گلوله توی حموم دوست داشت» دلیلی بر عمدی بودن قتل نیست؟
این شوخیهای کثیف رسانهها و فضای مجازی با جملات عاشقانه یا مقایسه تیراندازی دکتر با شوتهای مهدی طارمی و … برای جذب مخاطب و بالا بردن تعداد فالوور است و زیاد نباید به آنها پرداخت.
* سخن پایانی
در پایان از قضات محترم درخواست دارم در صدور حکم نهایی همه جوانب را در نظر بگیرند و حتی زاویه قرار گرفتن صابون مراغه در کف حمام و اینکه اساساً در آن لحظه صابون آنجا چه میکرده؟، میزان صیقلی بودن سطوح کاشیها و نقش آنها در کمانه کردن گلوله، احتمال خروج شبانه اژدها از کف شور و لزوم همراه داشتن اسلحه و … باید مورد توجه قرار بگیرند تا خدای ناکرده بیگناهی در این شرایط کرونا در زندان نماند! در خصوص فوت هم باید گفت که کاری که شده و این بنده خدا هم پیالهاش پر شده بود! در ضمن بنده شهادت میدهم شهردار واقعاً عاشق همسرشان بودند ولی چه کنیم که عشق پیرانه سر، لاکردار چیز دیگری است و سوگمندانه تبعاتی هم برای خانواده دارد. شاعر هم در این باره فرموده: تا با غم عشق تو مرا کار افتاد … بیچاره زنم در غم بسیار افتاد! شاد و سربلند باشید…
انتهای پیام
روح مرحومه شاد ولی باریک بینی شما هم جالب بود.
یخ کنی….