خرید تور نوروزی

درباره برخورد توهین‌آمیز با عضو شورای شهر یزد

رضا سلطان‌زاده، مدیرمسئول هفته‌نامه آیینه یزد در یادداشتی درباره‌ی «برخورد توهین‌آمیز با عضو شورای شهر یزد» نوشت:

چهارده سال پیش مجوز هفته‌نامه آیینه یزد با گستره توزیع کشوری و پس از دوازده سال تلاش و پیگیری و درخواست‌های مکرر صادر و اولین شماره آن روز دوشنبه 20 شهریور ماه 1385 مطابق با 17 شعبان ‌المعظم 1427 قمری چاپ و منتشر گردید. تیتر یک اولین شماره هفته‌نامه مقاله‌ای تحقیقی است به قلم جناب آقای دکتر جلیل شاهی بنیانگذار و رئیس اسبق دانشگاه یزد و رئیس سابق یونسکو در ایران، استاد پیشکسوت دانشگاه و دکترای حمل و نقل و ترافیک شهری، مقاله استاد جلیل شاهی با تیتر ماندگار «لطمه‌هایی که به هویت و فرهنگ شهر وارد شده است. پاکسازی و تخریب پل میدان شهید باهنر تصمیمی شجاعانه» شروع شده و نوشته است: شهردار محترم یزد، باسلام و احترام در سفر اخیر خود به یزد با پدیده‌ای در میدان باهنر مواجه شدم که باعث شگفتی و در عین حال نگرانی گردید، این پدیده احداث پلی زمخت و خشن و ناهماهنگ با بافت و فرهنگ اصیل یزد است… و با این جملات مقاله را به پایان می‌برد… تخریب و پاکسازی این سازه که شاید مهم‌ترین شکل از هزینه‌هایی است که تاکنون برای احداث آن خرج شده است (بخشی از پایه‌های پل در حال بتن‌ریزی بود) بسیار ساده و منطقی است زیرا به قول معروف جلو ضرر از هر کجا گرفته شود منفعت است و در ثانی با چه قیمت و ارزشی می‌توان لطماتی را که به هویت و فرهنگ شهر وارد می‌شود جبران نمود… «من آنچه شرط بلاغ است با تو می‌گویم/ تو خواه از سخنم پند گیر، خواه ملال».

نگارنده این سطور از آن تاریخ تاکنون با سپاس از کارمندان تلاشگر و زحمتکش شهرداری و با احترام به یکایک اعضای شورای اسلامی شهر اعم از روحانی و دانشگاهی، مسلمان یا هم‌وطن زردشتی وابسته به هر خط و گروه سیاسی و انجمن یا مستقل ضمن تقدیر از اقدامات و مصوبات و برنامه‌هایی که برای شهروندان مفید و مؤثر بوده به بخشی از عملکرد آنها نظیر هزینه‌هایی که برای مقدمات احداث مصلی یا پردیس فرهنگی در یزد صرف نموده‌اند، اختصاص ده‌ها میلیون تومان برای بزرگداشت عده‌ای از مفاخر دانشگاهی و روحانی که بعضی از آنان حتی پاکت دریافتی روضه‌خوانی خود را بدون این که نگاه کنند به مستمندی اهدا می‌نمودند، پرداخت وجوهی به منظور برگزاری بعضی از جشنواره‌ها و بخش‌هایی از هزینه‌ها در خیابان قیام، در مواردی مسافرت‌های خارج بعضی از اعضای شورا و شهرداران، صرف وجوهی برای تشکیل نشست‌هایی به منظور شناساندن عده‌ای بازیگر تئاتر یا سینما، نحوه انتصاب و انتخاب چند نفر از شهرداران و احداث بعضی از پل‌ها و نحوه مرمت و سنگ‌فرش خیابان‌ها و پیاده‌روها آن هم نه به خاطر مخالفت با این‌گونه هزینه‌ها بلکه بدان علت که باید اولویت را در نظر گرفت و موضوع مهم «الاهم فالاهم» را رعایت نمود و در انجام بعضی از کارهای عمرانی نظارت بیشتری باید داشت، طی درج مقالاتی در این ستون اعتراض و انتقاد نموده است و در شماره 630 مورخ 18/10/1398 تحت عنوان «تناقض‌گویی‌های اعضای شورای شهر در مورد پاداش‌های 5/12 میلیارد تومانی» مطالبی را به اطلاع خوانندگان آیینه رسانده و ضمن درخواست رسیدگی به وضعیت عموم کارمندان شهرداری در پایان مقاله آورده است: «…پاداش اگر برخلاف قانون باشد و حق‌ِ‌حساب و رشوه و هدیه و امثال اینها همه سوء‌استفاده است و این عناوین از روزی که در نظام اسلامی پیدا شد و شکل گرفت از همان روز طوفان اختلاس و ارتشا وزیدن گرفت و همچنان فضای مملکت آلوده است و گرد و غبار طاقت فرسایش مردم صبور و مقاوم و با گذشت و تنگدست و شهید داده را به ستوه آورده است…»

نکته دیگر این که اعلام مغایرت حساب‌های شهرداری در سال‌های گذشته گرچه خدای ناکرده به معنای اختلاس و ارتشاء نیست اما آن‌گاه که سخن از ده‌ها میلیارد تومان مغایرت حساب‌های شهرداری طی چند سال مطرح می‌گردد مسئولان باید بدانند در صورتی احیاناً اعتماد سلب شده مردم جلب می‌گردد که مسئولان نظارتی و دستگاه‌های ذی‌ربط پس از رسیدگی و بررسی‌های لازم نتیجه را به صورت شفاف اعلام و آنان را که به اصطلاح ولی‌نعمت خود می‌دانند از بلاتکلیفی و سردرگمی بیرون آورند.

آنچه اخیراً در صحن شورای اسلامی شهر یزد اتفاق افتاد بدون شک یکایک اعضای حاضر در جلسه و همه شهروندان و بینندگان و شنوندگان را نگران کرد، عبارات زشت و ناپسند و توهین‌آمیزی بود که متأسفانه خطاب به سرکارخانم عامری عضو شورای شهر یزد بیان شد. به نظر می‌رسد این عبارات از روی عصبانیت و بدون تأمل و تدبر بیان شده است لذا حقیر به عنوان یک شهروند و معلمی که در شصتمین سال خدمتگزاری خود افتخار می‌کند فرهنگیان ارجمند نامش را در آخر لیست اسامی معلمان این دیار ثبت و ضبط نمایند با کمال احترام از خانم عامری درخواست می‌نماید با بزرگواری و سعه‌صدر از بیان آن مطلب اهانت‌آمیز گذشت نموده و از اعلام حمایت‌هایی که دیگران ابراز می‌نمایند بنابه وظیفه صرفاً سپاسگزاری کنند و از آقای مرتضی شایق استدعا دارد علناً و رسماً بدون توجه به گفتار یا نظر این یا آن فرد یا ارائه طریق حزب و دسته و گروهی، به خاطر بیان کلمات و مطالب توهین‌آمیز عذرخواهی کنند و اجازه ندهند عده‌ای ضمن انتقاد از اقدام ایشان حمایت از گروهی و حزبی را بهانه قرار داده و بخواهند تسویه حساب سیاسی نمایند.

در نظام اسلامی علاوه بر تمامی مسئولیت‌های اجتماعی، سیاسی و فرهنگی که برابر قانون متوجه مدیران و کارگزاران است و باید در خدمتگزاری به آحاد مردم تلاشی مداوم و مستمر را شبانه‌روز نصب‌العین خویش قرار دهند وظیفه دارند در جهت نشر و گسترش اخلاق و معنویت مردم در برخورد با یکایک افراد جامعه با حفظ حقوق و ارزش‌های اخلاقی و با قول لین و بیان نیکو و زبان شیرین و دلنشین سخن بگویند. این بیت زیبا از صائب تبریزی وصف‌الحال امروز ماست: چون وا نمی‌کنی گِرهی، خود گِره مشو/ ابرو گشاده باش چو دستت گشاده نیست.

در تبین رشد و شکوفایی اسلام توسط پیامبر بزرگوار اسلام حضرت محمد مصطفی(ص) گفته‌اند: درست است که حمایت‌های مالی بی‌دریغ همسر گرامی آن حضرت و پشتیبانی مستمر و مداوم امام علی(ع) و سایر اصحاب در پیشرفت اسلام مؤثر بود امّا اگر اخلاق خوش و چهره گشاده و زبان نرم و بیان شیرین و قدرت جذب فوق‌العاده رسول اکرم(ص) نبود هرگز اسلام چون خورشیدی عالمتاب سراسر جهان را فرا نمی‌گرفت. پیامبر گرامی از عرب‌های بیابان‌گرد و تندخو و خشن و خون‌ریز در عصر جاهلیت که در اوج پلیدی و زشتی و غرق در رذالت‌های اخلاقی بودند جامعه مدینه را بنیاد نهاد و مسلمان‌ها و ابوذرها و عمارها و مقدادها ساخت. آری ما به عنوان انسان مسلمان وظیفه داریم در همه حال نرمی و مدارا و لطف و حسن خلق را پیش چشم داشته باشیم و در خانواده، اداره، مدرسه، جامعه و کشور با هر فرد و گروهی به نیکی گفتگو کنیم، به شیرینی سخن بگوییم. به ملایمت و ملاطفت اظهارنظر کنیم به گونه‌ای که بیان ما را خواص بپسندند و عوام بفهمند و خوشوقت و شادمان گردند.

زبان تند و خشن و سرزنشگر و پرخاشجو بنیان اخلاق و تربیت و فرهنگ و عدالت را فرو می‌پاشد و نتیجه‌ای جز کدورت خاطر و بی‌اعتمادی و بی‌اعتباری برای گوینده و شنونده نخواهد داشت. چنانچه احیاناً در جایی دیگر عواطف و احساسات به غلیان و جوشش درآمد و شد آنچه شد بلافاصله زبان به پوزش و اعتذار بگشاییم و از مخاطب و مردم به خاطر آنچه بر زبان رفته است عذرخواهی کنیم.

به یقین مهم این است که هریک از اعضای شورا در جهت شفاف‌سازی و انجام وظیفه برای پیشبرد امور مربوط به شهر و احقاق حق شهروندان در مورد عملکرد خویش یا درباره اداره شهرداری یزد پیگیری‌های لازم را به عمل آورند، صحنه به وجود آمده و آن درگیری لفظی را فراموش کنند و آن‌چه را به خیر و صلاح شهروندان می‌دانند انجام دهند بویژه که در حال حاضر مردم خواهان روشن شدن تمام مواردی هستند که در جلسات شورای اسلامی شهر یزد مطرح گردیده است اعم از این که به تصویب رسیده یا مصوب نشده باشد. واکنش‌ها به بعضی امور حکایت از آن دارد که جامعه از دشنام دادن بعضی از خطیبان و مداحان و اهانت به صف اولی‌ها و دومی‌ها و آخری‌ها از هر دسته و گروه و انجمن باشند متنفر و از پرخاشگری و اهانت به دیگران بیزار است. از خوانندگان آیینه یزد اجازه می‌خواهد به عنوان حسن ختام مقاله نظرشان را به فرازهایی از متون اسلامی و بخشی از آنچه بزرگان به ما آموخته‌اند جلب نماید.

در آیه 108 سوره مبارکه انعام خداوند کریم و غفار می‌فرماید: «معبود کسانی را که غیرخدا را می‌خوانند دشنام ندهید مبادا آنها نیز از روی ظلم و جهل خدا را دشنام دهند، این چنین برای هر امتی عملشان را زینت دادیم سپس بازگشت آنها به سوی پروردگارشان است و آنها را از آن‌چه عمل می‌کردند آگاه می‌سازد و پاداش و کیفر می‌دهد». بعضی از مفسرین ذیل این آیه اشاره نموده‌اند: «به طوری که از بعضی روایات استفاده می‌شود، جمعی از مؤمنان بر اثر ناراحتی شدید که از مسأله بت‌پرستی داشتند، گاهی بت‌های مشرکان را به باد ناسزا گرفته و به آنها دشنام می‌دادند، قرآن صریحاً از این موضوع، نهی کرد و رعایت اصول ادب و نزاکت در بیان را، حتی در برابر خرافی‌ترین و بدترین ادیان، لازم می‌شمارد… پیشوایان بزرگ اسلام به مسلمانان دستور داده‌اند همیشه روی منطق و استدلال تکیه کنند و به حربه بی‌حاصل دشنام نسبت به معتقدان مخالفان متوسل نشوند…»(1)

مولای متقیان در جنگ صفین شنید که یارانش شامیان را دشنام می‌دهند فرمود: «من خوش ندارم که شما دشنام دهنده باشید، اما اگر کردارشان را تعریف، و حالات آنان را بازگو می‌کردید به سخن راست نزدیک‌تر، و عذرپذیرتر بود، خوب بود بجای دشنام آنان می‌گفتید: خدایا خون ما و آنها را حفظ کن، بین ما و آنان اصلاح فرما، و آنان را از گمراهی به راه راست هدایت کن، تا آنان که جاهلند، حق را بشناسند، و آنان که با حق می‌ستیزند پشیمان شده به حق باز گردند.»(2)

حاکمان و کارگزاران، مدیران و مقامات در هریک از قوای سه‌گانه می‌دانند: «در سنت صدر اسلام نیز، انتقاد کردن به معنای نافرمانی و از اطاعت خود کاستن نبوده است، سفیان‌بن ابی‌لیلی، یکی از یاران امام حسن علیه‌السلام، چون حکمت صلح با معاویه را نمی‌دانست، بر این کار انتقاد کرد و امام را «مذلّ المؤمنین» (خوارکننده مؤمنان) نامید. لیکن امام با توضیحاتی که دادند، او را قانع ساختند. اما هرگز از او نخواستند که تابع محض ایشان باشد و از انتقاد خودداری کند.»(3)

پی‌نوشتها:

1- «تفسیرنمونه»، زیر نظر آیت‌ا… مکارم شیرازی، جلد پنجم، صفحه 394 و 395
2- نهج‌البلاغه، ترجمه خطبه 206، صفحه 305
3- «حکومت دینی و حق انتقاد»، سید حسن اسلامی، صفحه 55، مرکز بازشناسی اسلام و ایران

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا