مشهور شدن با برقانداختن توالت خانه
ترجمهی مقالهی نوئل فاکنر در وُگ که با عنوان «مشهور شدن با برقانداختن توالت خانه» در وبسایت ترجمان منتشر شده را میخوانید:
وقتی آیرینا فدریکو، وبلاگنویسِ متخصصِ سازماندهی خانه که ساکن آدلاید است، به درخواست مصاحبۀ مجلۀ وُگ پاسخ داد، پیام او کاملاً مشتریپسند بود. در ایمیلش نوشته بود «هر زمانی که شما مایل باشید. تنها برنامۀ من درستکردن کیک فنجانی است». حساب اینستاگرام فدریکو، شاید بیانگر سبک زندگی همۀ وبلاگنویسها باشد: دریایی از عکسهای جعبههای نگهداری وسایل که همگی مرتب و تحسینبرانگیزند، فضاهای داخلی سفید و براق و یک عالمه عکس غذا. اما دقیقتر که نگاه کنید، متوجه چیز دیگری میشوید. اگر استوریهایش را نگاه کنید، با مجموعهای از مربیان تمیزکاری خانه مواجه میشوید که همه میخواهند بگویند که آن سفیدیای که چشم را میزند، از کجا آمده است، فیلتر ماشین لباسشوییِ هر یک چه شکلی است و هر کدام چطور داخل کتریهایشان را برق میاندازند.
فدریکو (که به ۸۶ هزار دنبالکنندهاش در اینستاگرام، ۲۲هزار نفر در فیسبوک و ۱۸هزار نفر در بخشی از یک گروه فیسبوک سازماندهی خانه مینازد) یک اینفلوئنسر تمیزی به حساب میآید، نوع جدیدی از محتواسازها که حقیقتاً دارند رسانههای اجتماعی را زیر و رو میکنند. این افراد در مقابل کلیشۀ اینفلوئنسرهای بلندپرواز قرار میگیرند؛ آنها مظهرِ نوعی ایدئالیسمِ خانگی به شمار میروند. هر کدام از آنها سبک خود را دارند، ترفندهای خاص خودشان را به کار میبرند و خانههایشان را مثلِ یک پادگان مرتب نگه میدارند. اما برخلاف دیگران که پشت فوتوشاپ پنهان میشوند، فدریکو و حامیانش پشت پردۀ این جادوگری را هم نشان میدهند. در خانۀ آنها، حتی درِ دستشویی همیشه باز است، نه برای اینکه در آینۀ قدی آنجا خودتان را ببینید، بلکه برای اینکه میخواهند نشانتان دهند دستشوییشان را چطور تمیز میکنند.
فدریکو در نوع خود از اولین اینفلوئسرهای تمیزی بود که در استرالیا اسم و رسمی به هم زد. خانهاش نونوار است و همه جایش برق میزند. پارکینگش دست نخورده است، لباسهایش انگار هنوز در بوتیک هستند؛ حتی قفسۀ خرت و پرتهایش هم شیک و پیک است. مهمتر از همه؟ آشپزخانهای با رنگ پاستیلی و کاملاً منظم که پر است از وسایل آشپزی کیچن اید، وسایل تهیۀ قهوه، جعبههای نظمدهنده و آنچه او «مرکز فرماندهی» خود مینامد: فهرست کارهای خانه که با ماژیک وایتبرد نوشته شدهاند.
ظاهراً این خانم ۲۸ ساله درآمدش را از کار در یک شرکت مهندسی هوافضا به دست میآورد و معمولاً در طول روزهای کاری نمیتواند آشپزی و کیکپزی کند. وقتی وُگ برای گرفتن مصاحبه با فدریکو به او سر زد، تازه از کار مرخص شده بود و وسط تمیزکاریهای قبل پرواز بود که کمی بعد به تصاویری تبدیل شد از یک مسابقۀ سابیدنِ خانه در حد المپیک که در استوری اینستاگرامش قرار گرفت و هر کار خانهای را که به ذهنتان برسد در بر میگرفت. او از وبلاگ خودش میگوید؛ وبلاگی به نام «برای شروعهای بزرگ»۱، که سه سال پیش آغاز به کار کرد. «وقتی خانهمان را میساختیم، از تکتک کابینتها گرفته تا آشپزخانه، همه را در ذهن داشتم. دوست داشتم شبیه آبنباتفروشی بشود…» خندهاش میگیرد و ادامه میدهد «وقتی داشتم به کارها میرسیدم، همسرم مدام تشویقم میکرد که همهچیز را در وبلاگ بگذارم. با خودم فکر میکردم: آخر کی به این حرفها اهمیت میدهد؟!» یک سال بعد، فدریکو بالاخره راضی شد. وبسایت خودش را راه انداخت، کار آشپزخانه را به پایان رساند، عکسی از آن را در یک گروه فیسبوکی گذاشت، به دنبال پیشنهادات تازه بود و البته … شهرت.
با خنده میگوید: «همه چیز یکهویی شد … انگار هوش از سر مردم پریده بود. برایم خیلی جالب است که این همه آدم به تمیزکاری اهمیت میدهند. من در یک خانوادۀ شش نفره بزرگ شدهام و این کارها را از بچگی به ما یاد دادهاند. اگر حولۀ خیسم را روی زمین میانداختم مادرم سرم را میبرید». فدریکو علاوه بر شیوههای تمیزکاری انگیزهبخش، طرز تهیۀ شویندههای بدون مواد شیمیایی، ایدههای کاری و چالشهای «خودت انجامش بده» را نیز با مخاطبانش به اشتراک میگذارد. اخیراً او سیستمهای سازماندهی، تمیزکاری و بودجهبندی امور خانه را در قالب یک کتاب الکترونیک منتشر کرده است، با این هدف که به فالورهای خود کمک کند مدیریت زندگی خودشان را مثلِ یک طرفدار پر و پا قرص به پیش ببرند، میگوید: «آدمهای زیادی را میشناسم که میکوشند خانهشان را مدیریت کنند. به همین خاطر آن گروه فیسبوکی را راه انداختم. فکر کردم میتواند فضایی باشد که افرادی با تفکر مشابه سؤالات خودشان را بپرسند، راهکارهایشان را به اشتراک بگذارند یا صرفاً فضاهای خود را نمایش دهند».
در استرالیا، اینفلوئنسر تمیزی هنوز مفهومِ چندان شناختهشدهای در اینستاگرام نیست و در فیسبوک است که غالب افراد خانهدار به صورت آنلاین دور هم جمع میشوند و تازه میخواهند از برنامۀ «مرتبسازی با کُنماری» نتفلیکس سر در بیاورند که اوایل امسال به پدیدهای جهانی تبدیل شد. در اینجا، بیشتر گفتگوهای داغ در گروههایی مشاهده میشود که روی افزایش بودجه خرید خانوار تمرکز کردهاند، مثلاً گروه آیکیا هکرز۲ (۴۱۰ هزار عضو) و کِیمارت هکس اند دکور۳ (۲۴۴هزار عضو). این صفحات آنقدر معروفند که حتی حسابهای پارودی هم دارند، قویترین آنها کِیمارت آنهکس اند روستس۴ (۱۲۵هزار عضو) است که تفرقهانگیزترین آثار این سبک را با صداقتی نیشدار بازنشر میدهد. البته سرعت فراگیری بازار اینفلوئنسر تمیزی در بریتانیا بیش از هر جای جهان بوده است. در واقع، یک خالهزنکبازی عظیمِ سراسری تنها حول یک حساب اینستاگرامی خاص ایجاد شد، که ۲.۶ میلیون دنبالکننده دارد. خانم هینک همان سوفی هینکلیف۵ از اسکس است، یک اینفلوئنسر تمیزی که آرایشگر هم هست. هینکلیف از مارس ۲۰۱۸ شروع کرد به گذاشتن عکسهایی از خانۀ باکلاسش و استوریهایی هم از عادات تمیزکاری خودش منتشر میکرد. تا اکتبر، ارتشی از دنبالکنندهها –یا «هینکرز»ها- داشت و با چنان سرعتی داشت اوج میگرفت که در شرکت مدیریت اینفلوئنسر جهانی گلیم فیوچرز ثبتنام کرد، همان شرکتی که به دنبال برترینهای حوزۀ زیبایی بود، کسانی مثل زوئی ساگ که با نام زوئلا هم شناخته شده است، با بیش از ۱۰ میلیون دنبالکننده در اینستاگرام و ۱۱.۶ میلیون عضو در یوتیوب.
همین چند ماه قبل، هینکلیف اولین کتابش را منتشر کرد، خودتان را با شادی هینک کنید: بهترین راهکارهای تمیزکاری برای برقانداختنِ سینک و آرامبخشی روح۶، که یازده ناشر برای چاپ آن با هم رقابت میکردند. خانم هینک گرچه پرکارتر است، اما در کار او هم، مانند فدریکو، گنج اصلی در سحر کلام و گاهی، داستانهای خستهکننده است. به تماشای یکی از خریدهای فروشگاهی هینک بنشینید. حتی میتوانید وقتی خانم هینک مشغول کارهای خانه میشود، به او و دوستانش – جاروی دیو، دستۀ گردگیریِ کلارنس، اسفنجِ مینکی و زمینشویِ ورای- بپیوندید، زمانی که دارد همه چیز را تمیز و مرتب میکند، از گلهای مصنوعی گرفته تا رول دستمال توالت و همچنین کابینت زیرظرفشویی (معروف به نارنیا) و ماجراهای جذاب اسپریهای خوشبوکنندۀ هوا، میتوانید به تماشای او بنشینید. دیگر چه؟ او بیشتر فعالیتهای خود را با ترانههای پاپ قدیمیِ شاد ترکیب میکند و بعد هینکرهای او آنها را در پلیلیستهایی با نام خودش به عنوان میزبان در نرمافزار اسپاتیفای گوش میدهند.
لوسی لاوریج، مدیر کل استعدادیابی شرکتِ گلیم به یاد میآورد: «یک مدیر استعدادیابی در دفتر به اتاق من آمد و سر و ته حرفش این بود: (لوسی، این زن- خانم هینک، باید بهش زنگ بزنیم! حتماً یک نگاهی به مطالبش بینداز!) نگاهی به گریدش انداختم و با خود فکر کردم (باشد. اما نمیفهمم چرا اینقدر هیجانزده هستی». ولی او مثلِ همۀ آدمهایی که حساب هینکلیف را به دوستانشان معرفی میکنند، گفت: «استوریهایش را نگاه کن» و بعد از کسب این آگاهی، لاوریج به تماشای چیزهایی فوقالعاده نشست. میگوید اولین بار بوده که میدیده کسی بیش از گرید، از استوریهای اینستاگرام استفاده میکند. یادآوری میکند که «سوفی در حدود شش ماه از هزار دنبالکننده به یک میلیون دنبالکننده رسیده بود. تکتک اتفاقاتی را که در محل کارش میافتاد، پست میکرد و با خودم میگفتم: ’به خدا اینها در هر دفتر کاری اتفاق میافتند.‘ آفلاین و آنلاین همه داشتند دربارۀ او حرف میزدند و هیجانزده بودند. مطالبش خیلی عادی بودند، اما فکر میکنم در حقیقت قاعدۀ تأثیر حرفی که از دل برمیخیزد در کار بود و زنانی در دهۀ ۲۰ و ۳۰ زندگی خود حسابی با آن ارتباط برقرار میکردند».
لازم نیست تحلیلگر داده باشید تا دریابید ما روز به روز چطور با جانپناههای خود بیشتر انس میگیریم. متخصصان ترند از مدتها پیش میگفتند که ما روز به روز قرار است بیشتر در خانه بمانیم و کمتر بیرون خواهیم رفت. بیرونِ خانه، ترس از دست دادن (فومو) داریم و درونِ خانه، لذت از دست دادن (جومو). داغترین واژههای مد روز چند سال اخیر را ببینید. پیش از روش «برق شادی» ماری کندو، هوگه (ستایش آرامش به روشِ دانمارکی)، «خانهتکانی اموات» (ترندِ سوئدیها برای پاکسازی وسایلشان پیش از آنکه بمیرند و اقوامشان برای پاکسازی آن وسایل به دردسر بیفتند) و کایزن (فلسفۀ ژاپنی «بهبود دائمی») بر سر زبانها افتادند. این خردهترندها هستند که ما را تا اینجا رساندهاند.
و موضوع طاقتفرسا بودن این نوع اینفلوئنسری هم مهم است. لاوریج میگوید: «فکر میکنم بودن در خانۀ دیگری بیشک ردپایی از حقیقت و اصالت را به انسان القا میکند. در گذشته، دیدهایم که اینفلوئنسرها تصاویری حیرتانگیز خلق میکنند که بسیار زیبا و الهامبخش اما برای غالب مردم دستنیافتنی هستند. در حالی که خالق این نوع تصاویر در خانهای معمولی زندگی میکند و کارهای عادی انجام میدهد». لاوریج نشان میدهد که حس فرقهمانندی که در ادامه شکل میگیرد حاصل آشنایی است. «وقتی توالت و زیر سینک ظرفشوییِ کسی را میبینید، در سطح دیگری با او به صمیمیت رسیدهاید. چنین صمیمیتی این حس را القا میکند که ’من واقعاً این آدم را میشناسم‘، پس این رابطه واقعاً عمیق است». به همین خاطر است که صفحهشان را دنبال میکنیم و پای یک برنامه مینشینیم – و یادمان میماند که استوریهای اینستاگرام تنها ۲۴ ساعت باقی میمانند». دکتر پیتر بالدوین، روانشناس و استاد دانشگاه ویکتوریا میگوید: «فکر میکنم یکی از این جذابیتهای آنان این است که ما دوست داریم داستان گوش بدهیم و بدین شکل افراد فرصتی به دست میآورند که داستان زندگی خودشان را بگویند. ما تشنۀ ارتباطات انسانی هستیم. فکر میکنم این یکی از دلایلی است که آدمها به این استوریها علاقه نشان میدهند: شما سلبریتیها را در وضعیتهای بسیار مصنوعی نمیبینید، بلکه برعکس، استوریهای آنها بسیار شبیه استوریهای خودتان است».
مالیسا میکر دربارۀ کلین مای اسپیس۷ (۱۳۳,۴۰۰ دنبالکنندۀ ترکیبی در اینستاگرام؛ ۱.۲ میلیون عضو یوتیوب) میگوید: «موضوعِ واقعاً جالب دربارۀ این دسته از اینفلوئنسرها همین ارتباطپذیری است. دوست دارم افراد به مطالبم نگاه کنند و حس خوبی داشته باشند زیرا دقایق بسیاری در زندگی من بوده که به صفحه اینستاگرام نگاه کردهام و حالم بدتر شده است». برخلاف دیگر اینفلوئنسرهای تمیزی، میکر ۳۷ ساله یک تمیزکنندۀ حرفهای است و با اطلاعات دقیق و پرجزئیات خود یک پیشکسوت حوزۀ تمیزکاری به شمار میآید. او میگوید: «اینکه یاد بگیرید از فضایی که در آن هستید مراقبت کنید شما را توانمند میکند. سابقۀ آنهم به نمایش مسخرۀ داراییها در دهۀ ۲۰۰۰ برمیگردد. یکجور غرور است که از حس مالکیت سرچشمه میگیرد و باور به اینکه اگر از محل زندگیتان مراقبت و به زیباسازی آن کمک کنید، حس بهتری پیدا میکنید». میکر که ساکن تورنتو است، کار خود را در ۲۰۰۶ آغاز کرد و پیش از اینکه مخاطبان بسیاری پیدا کند و مانند «ریچل ری» و «تودی شو»، برنامهای منظم در امریکای شمالی داشته باشد، ارسال فیلمهای آموزشی را به عنوان ابزاری برای بازاریابی در ۲۰۱۱ آغاز کرد. «من از روی پیامهایی که دریافت میکردم، دریافتم که این فیلمها از نظر مخاطبانم، روشی برای یادگیری مراقبت از خود در فضای خصوصی خانههایشان است. آنها مهارتهایی را میآموزند که در غیر این صورت خجالت میکشیدند یا شرم داشتند دربارۀ آنها سوال بپرسند».
میکر سه شرکت دارد، یک کتاب و مجموعهای از دستمالهای میکروفیبری و با این همه، جالب اینجاست که از تمیزکاری متنفر است. با خنده میگوید: «میدانید که برخی افراد چقدر این کار را آرامشبخش میدانند؟ من برعکس آنها هستم: خونم به جوش میآید، من بدبختم و با اینکه سیزده سال است مشغول این کار بودهام، چیزی عوض نشده است». هدف فلسفۀ میکر که از کایزن گرفته شده این است که تا حد ممکن کارهای خانه را بدون درد و کارآمد کند. میگوید: «در تجارتِ تمیزکاری، زمان ثروت است و شهرت همه چیز است. فکر کردم که ’چطور میتوانم این روشهای از مد افتادۀ تمیزکاری را جمع و جور کنم تا کارهای بیشتری در زمان کمتر انجام شوند؟)» این همان فوت و فنهایی است که او هر هفته برای میلیونها بازدیدکنندۀ خود ارسال میکند: چطور وقتی از تمیزکاری متنفر هستید، تمیزکاری کنید.
نقطۀ اشتراک همۀ این محتواسازها، بیش از هر چیز دیگری، میل به کمک به مردم است. اما در مورد یک اینفلوئنسر تمیزی دیگر در بریتانیا، شارلوت اوزبرن (که حساب اینستاگرامیاش ۱۳,۸۰۰ دنبالکننده دارد) این خیابان دوطرفه است. او میگوید: «در واقع ماجرا از جایی شروع شد که در مجلهای خواندم که تمیزکاری چقدر توانسته در کاهش اضطراب به خانم هینک کمک کند. من هیچ وقت اینطوری به تمیزکاری نگاه نکرده بودم، اما یک روز با خود فکر کردم: ’اصلا میدانی، میخواهم این روش را به کار بگیرم تا حواس خودم را پرت کنم‘ و این شد که این حساب را باز کردم». اوزبرن، مادر سه فرزند، از اضطراب فلجکننده، فیبرومیالژی و پیتیاسدی رنج میبرد و به شکل عجیبی دربارۀ بهداشت روان خود آزادانه صحبت میکند. میگوید: «تمیزکاری مشکلات روانیام را از بین نمیبرد، اما تأثیر آن را کم میکند. پیامهای زیادی به دستم میرسد. من مانند گیسسفیدهای محله، از نظر اضطراب و سلامت روان دربارۀ این مسائل حرف میزنم و اینطوری کمتر احساس تنهایی میکنم». اگر اوزبرن چیزی ارسال نکند، دنبالکنندههای بااحساس او نگرانش میشوند؛ عادات روزانۀ او را میشناسند، میدانند دارد چه محصولاتی را امتحان میکند و تشنۀ این هستند که بیشتر و بیشتر دربارۀ او بدانند، اطلاعاتی که همه را با شور و شوقی انرژیبخش به اشتراک میگذارد. «خیلی بامزه است، محصولات را میبینند و نظراتی میدهند مانند: (وای من این را قبلاً امتحان کردهام)، چیزهایی مانند خوشبوکنندههای سطوح؛ کاملاً شبیه جمعکردن پوکمون است!»
«من فکر میکنم لزومی ندارد حسابی تقلبی پشت انسانی تقلبی ایجاد کنیم: فقط باید با خودم روراست باشم. اگر بتوانم به افراد انگیزه بدهم یا کمک کنم برندهای کوچک هم شناخته شوند، آن وقت این کار کاملاً دوستداشتنی خواهد بود».
با وجود اینهمه خیساندن در جوش شیرین و زدن اسپری خوشبوکننده، خوب است بپرسیم، آیا این ترندِ جدید سالم است؟ یا برعکس، کارمان به فشار بیشتر ناشی از ایدئالگرایی در فیدهایمان میانجامد؟ هنوز نمیتوان به این سوال پاسخ داد.
دکتر بالدوین میگوید: «در بستری خوشبینانه، شاید به افراد انگیزه دهد خانههای خود را تمیز کنند یا شاید وضعیتی انگیزشی باشد که بر اثر آن افراد تشویق میشوند سختتر کار کنند. اما این چاقویی دولبه است: نوعی مقایسۀ اجتماعی در همه چیز». مغز ما مستعد این مشکل است، پس حواستان به بستر باشد.
«شاید سه ماه طول کشیده باشد که آن فرد خانۀ خود را به آن نقطه رسانده باشد، پس اشکالی ندارد اگر عصر جمعه کمی دور و برتان به هم ریخته باشد». پس تا میتوانید جوش شیرین و خوشبوکننده را عمده بخرید، روی اسکاجهایتان اسم بگذارید و توصیهها، کلکها و استوریهای شخصی این زنان را دنبال کنید. فقط یادتان باشد، شاید اینفلوئنسرهای تمیزی زمین را تی بکشند و توالت را بشویند، اما باز هم تمام این تصاویر، قبل از اینکه به دست ما برسند، فیلتر میشوند.
پینوشتها:
• این مطلب را نوئل فاکنر نوشته است و در تاریخ ۱۱ نوامبر ۲۰۱۹ با عنوان «Everything to know about the rise of the cleanfluencer» در وبسایت وگ منتشر شده است. وبسایت ترجمان آن را در تاریخ ۳۰ تیر ۱۳۹۹ با عنوان «مشهور شدن با برقانداختن توالت خانه» و ترجمۀ نجمه رمضانی منتشر کرده است.
•• نوئل فاکنر (Noelle Faulkner) نویسنده و روزنامهنگارِ آزادکار استرالیایی است که عمدتاً دربارۀ سبکزندگی و تکنولوژی مینویسد. او قبلاً دبیر بخش فرهنگ و سبکزندگی در هارپرز بازار استرالیا بوده است و نوشتههایش در وگ، جی.کیو استرالیا، گاردین و دیگر جاها به انتشار رسیده است.
[۱] From Great Beginnings
[۲] Ikea Hackers
[۳] Kmart Hacks & Décor
[۴] Kmart Unhacks & Roasts
[۵] Sophie Hinchliffe
[۶] Hinch Yourself Happy: All The Best Cleaning Tips To Shine Your Sink And Soothe Your Soul
[۷] Clean My Space
انتهای پیام