خرید تور تابستان

تاملی بر حکمرانی خوب و تحقق آن در ایران

بهنام براتی، دانشجوی کارشناسی ارشد علوم سیاسی دانشگاه شیراز در یادداشتی ارسالی به انصاف نیوز با عنوان «تاملی بر حکمرانی خوب و تحقق آن در ایران» نوشت:

حکمرانی بحثی نیست که تازه به وجود آمده باشد بلکه سابقه‌ای به‌اندازه‌ی عمر بشر دارد. این واژه شاید برای اولین بار در سال1979توسط ویلیام سون در ادبیات اقتصادی بکار رفته باشد و از سال 1980به بعد کاربرد این واژه بیشتر گردید. در مورد حکمرانی خوب تعاریف زیادی وجود دارد که به چند تعریف مهم از آن بسنده می‌کنیم. حکمرانی خوب به‌عنوان فرایندها و ساختارهایی تعریف می‌شود که روابط سیاسی، اجتماعی و اقتصادی را با توجه به (تعهد به ارزش‌ها، هنجارها و اعمال دموکراتیک، خدمات توأم با اعتماد و کارهای مبتنی بر صداقت) جهت می‌دهد. در تعریف دیگر حکمرانی خوب، کوششی است در جهت حاکمیت قانون، شفافیت، مسئولیت‌پذیری، مشارکت، برابری، کارایی، پاسخ‌گویی و دیدگاهی استراتژیک در اعمال اقتدار سیاسی، اقتصادی و اداری. در تعریف آخر که به مهم‌ترین و کلی‌ترین نظریه حکمرانی خوب می‌پردازد، این تعریف برمبنای همکاری، مشارکت و تعامل سه بخش اصلی جامعه یعنی دولت، بخش خصوصی اقتصاد و جامعه مدنی در تصمیم‌گیری‌ها و اجرا تأکید دارد. باوجوداینکه در برخی مواقع واژه Good governance  به معنی دولت خوب تعبیر شده اما باید به این نکته توجه کرد که وجود دولت خوب شرط لازم حکمرانی خوب است ولی شرط کافی آن نیست. در کاربرد جدید، این واژه فراتر از نهاد حکومت، شامل جامعه مدنی و بخش خصوصی نیز می‌شود. ازاین‌رو شاید بتوان پیدایش مفهوم حکمرانی خوب را نتیجه و پیامد بحث‌های مربوط به سیاست اجتماعی به‌اصطلاح عام آن دانست که آن نیز به تعیین و تحلیل رابطه دولت، جامعه و بازار می‌پردازد. در این اساس حکمرانی خوب بر شراکت بین سه بخش دولت، نهادهای مدنی و بخش خصوصی تأکید دارد که به سبب آن امور عمومی و مسائل عمومی به شکل صحیح و بهینه‌تری اداره خواهد شد و ازاین‌رو ارتباط صحیح و تعاملی سه‌بخشی یادشده، زمینه تحقق حکمرانی خوب را در ابعاد اقتصادی، سیاسی و اداری فراهم می‌سازد.

اما یک حکمرانی خوب چه شاخص‌هایی دارد: اصلی‌ترین شاخص‌های بیان‌شده، به دیدگاه بانک جهانی بازمی‌گردد. بانک جهانی حکمرانی خوب را بر اساس شش شاخص تعریف می‌کند که عبارت‌اند از: حق اظهارنظر و پاسخ‌گویی، شاخص ثبات سیاسی، کارایی و اثربخشی دولت، کیفیت قوانین و مقررات، حاکمیت قانون، و کنترل فساد. تنوع شاخص‌های حکمرانی خوب این نکته را روشن می‌کند که هر کشوری مطابق بافرهنگ، ارزش‌ها، و هنجارهای خود، اگر می‌خواهد در مسیر توسعه و پیشرفت گام بردارد باید مسیر دستیابی به حکمرانی خوب را ترسیم کند و به بومی‌سازی شاخص‌های آن بپردازد. چراکه حکمرانی خوب شیوه‌هایی برای رسیدن به توسعه، رفاه، و تعامل مؤثر دولت با جامعه مدنی و مردم را مدنظر دارد.

مقدمه‌ای بود برای تعریف و شاخص‌های یک حکمرانی خوب که دیر یا زود ناگزیر این راه باید به سمت توسعه و پیشرفت پیموده شود. اما موانع تحقق یک حکمرانی خوب در ایران چیست؟ بی‌شک کسانی که در این زمینه مطالعه و قلم زدند موانع تحقق حکمرانی خوب را در ایران به یک دلیل تقلیل نمی‌دهند، چراکه مجموعه‌ای از عوامل دست‌به‌دست هم داده و مانع آن شده‌اند. ازجمله: دکتر حشمت زاده و همکاران خود در مقاله‌ای با عنوان بررسی موانع تحقق حکمرانی خوب در فرهنگ سیاسی ایران معتقدند که چالش اصلی حکمرانی خوب در ایران، در برخورد آن بافرهنگ سیاسی حاکم می‌باشد به‌طوری‌که در مقابل هر شاخص حکمرانی خوب، مؤلفه‌هایی از فرهنگ سیاسی قرار دارد که مانع از تحقق آن می‌شود. و راه‌حلی که ارائه می‌دهند توجه به مقوله فرهنگ سیاسی و اقدامات عملی در راستای اصلاح فرهنگ سیاسی با تمرکز بر نقش دولت است. در پژوهشی دیگر با عنوان مطالعه زمینه‌ها و موانع شکل‌گیری حکمرانی خوب در ایران معاصر، عمده‌ترین مشکل و مانع دستیابی حکمرانی خوب در ایران، از جانب نظام‌های سیاسی ایجادشده است. چراکه نظام‌های سیاسی چه پیش و چه پس از انقلاب همواره، توزیع قدرت را تهدید قلمداد کرده و آزادی فعالیت احزاب و تشکل‌های مدنی را محدود کرده‌اند. راه‌حل این مقاله در پی دست‌یابی به حکمرانی خوب در ایران رعایت حقوق شهروندمداری و قانون مداری، زمینه‌ساز بنیادین دستیابی به حکمرانی خوب است.

دکتر محمد امامی با مقاله‌ای با عنوان حکمرانی خوب و قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران معتقد است که هر یک از مؤلفه‌هایی حکمرانی خوب به‌گونه‌ای در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران مورد تأکید بسیار بوده و در عرصه عمل نیز شاهد فراز و نشیب این شاخص‌ها پس از انقلاب هستیم. اما تحقق مؤلفه‌هایی حکمرانی خوب حکایت از آن دارد که پیاده‌سازی آن مستلزم مدل بومی در کشور است. به‌هرحال هرکدام از صاحبان قلم در رشته خود از زاویه‌ای به این بحث پرداخته‌اند که ذکر بیشتر موارد دیگر در قالب این یادداشت نمی‌گنجد.

مهم‌ترین دلایل تحقق حکمرانی خوب در ایران ازنظر نگارنده به شرح زیر است:

قبل از هر چیز این نکته را قبول دارم مسیری که حکمرانی خوب در یک کشور طی می‌کند با کشور دیگر بنا به دلایل متعدد می‌تواند متفاوت باشد، همچنان که هیچ دو کشوری تاریخ مشترکی نداشته‌اند بلکه مجموعه‌ای از عوامل و عناصر باعث تمایز و تفاوت در عرصه سیاست، اجتماع، اقتصاد جوامع می‌شوند، اما مواردی که برای یک حکمرانی خوب می‌توان در نظر داشت که با اتکا به راین عوامل به سمت توسعه حرکت کرد و کوتاهی در هریک از این موارد باعث بی‌اعتمادی و فروریختن مشروعیت در نظر مردم می‌شود.

پاسخ‌گویی همه نهادها: از مهم‌ترین شاخص‌های کلیدی حکمرانی خوب پاسخ‌گویی است. که پاسخ‌گویی به همه نهادهای دولتی، خصوصی، و مدنی در درون یک جامعه اطلاق می‌شود که باید در برابر مردم پاسخ‌گو باشند. نه تنها نهادهای دولتی، بلکه بخش خصوصی و سازمان‌های غیر انتفاعی و غیر دولتی نیز باید به عموم مردم و ذی نفعان خود پاسخ گو باشند.

رسیدن به شفافیت: به معنای، جریان آزاد اطلاعات و قابلیت دسترسی آسان به ان برای همه است. شفافیت آگاهی افراد جامعه از چگونگی اتخاذ و اجرای تصمیمات است. لازمه چنین هدفی میدان دادن به رسانه و احزاب برای تجزیه‌وتحلیل و نقد در جامعه است.

جامعه مدنی فعال: شامل همه حوزه‌هایی است که پس از تعیین و تجزیه حوزه دولت باقی می‌ماند. حوزه‌ای که در آن کشمکش‌های اقتصادی، اجتماعی و ایدئولوژیک واقع می‌شوند و دولت می‌کوشد آن منازعات را از طریق وساطت یا سرکوب حل کند. کارگزاران این منازعات در درون جامعه مدنی عبارت‌اند از نیروها، طبقات، گروها، جنبش‌های اجتماعی و نهادها و گروه‌های فشار و انجمن‌ها. عمده‌ترین کارکرد جامعه مدنی در یک جامعه، هم باعث تحدید پایه‌های قدرت (شامل نظارت و کنترل بر اعمال قدرت در دولت‌های دموکراتیک و دموکراسی سازی در دولت‌های استبدادی) و هم باعث تقویت پایه‌های قدرت دولت(شامل مشارکت شهروندان، سرمایه اجتماعی، ارتقای تفکر، اعتماد به ‌نظام سیاسی) می‌شود. از طریق مشارکت شهروندان سطح اعتماد و همکاری افزایش می‌یابد. در تقویت سرمایه اجتماعی نقش بسزایی جامعه مدنی فعال ایفا می‌کند. باعث ارتقای تفکر و ارتباطات عمومی می‌شود و به‌عنوان نماینده مردم عمل می‌کند و می‌تواند با ارتقای مهارت‌های سیاسی، مهارت‌های مذاکره، چانه‌زنی، تشکیل ائتلاف‌ها را افزایش دهد.

مبارزه با فساد و سلامت اداری: فساد به‌عنوان پدیده‌ای اجتماعی و فراگیر ممکن است در عرصه‌های گوناگون حیات اجتماعی بروز یابد و چهره‌ای خاص به خود گیرد، اما در تمام انواع فساد مانند فساد خرد، سازمان‌یافته، فساد بزرگ تعمدی بودن، غیرقانونی بودن و جایگزینی منافع خصوصی و شخصی به‌جای منافع عمومی و دولتی مشاهده می‌شود. فراگیری و گستردگی فساد موانع جدی را برای توسعه و مردم‌سالاری و برقراری حکمرانی خوب به وجود می‌آورد. سلامت اداری برای دولت و شهروندان همانند کیفیت زندگی، امنیت اجتماعی و عدالت اجتماعی آرمانی مطلوب است و مبارزه با فساد برای سالم‌سازی جامعه، بهبود رفاه عمومی و عدالت اجتماعی لازم و ضروری است. درزمینه‌ی مبارزه با فساد که یکی از مشکلات کلیدی کشور است می‌توان با میدان دادن به جامعه مدنی در ارزیابی مشکل فساد و قاعده‌مند ساختن و اجرای اصلاحات به‌عنوان راهکاری مهم مبارزه با فساد اقدام کرد. نکته دوم کمک به روند آموزش شهروندان و اعضای جامعه مدنی در زمینه بالا بردن سطح آگاهی آنان در زمینه فساد، نحوه پیشگیری، و گزارش آن به مراجع ذی‌صلاح اقدام نمود.

مشارکت فعال شهروندان: سنگ بنا اصلی حکمرانی خوب به شمار می‌رود. مشارکت مردم می‌تواند به‌صورت مستقیم و یا از طریق نهادهای مشروع واسط میان دولت و آن‌ها یا نمایندگان منتخبشان باشد. مشارکت یعنی اینکه تمامی زنان و مردان جامعه باید در تصمیم‌گیری‌ها حق اظهارنظر داشته باشند. میزان مشارکت مردم در امور جامعه یکی از کلیدی‌ترین پایه‌های حکمرانی خوب به شمار می‌رود.

حاکمیت قانون: حکمرانی خوب نیازمند چارچوب‌های قانونی بی‌طرفانه است که غیر مغرضانه اجرا شوند و توجه به حقوق شهروندی و در رأس آن حقوق اقشار ضعیف و اقلیت‌ها حفظ شود. اجرای بی‌طرفانه قانون تنها باوجود سیستم قضایی مستقل و نیروی پلیس سالم انجام‌پذیر است.

اجماع محوری: به این معنا که تصمیمات حکومت باید مبتنی بر منافع درازمدت مردم اتخاذ و صورت بگیرد. و نکته مهم‌تر باید از تمام نظرات مخالف و موافق در تصمیم‌گیری بهره برد تا اجماعی عمومی در بین گروه‌های سیاسی برای نیل به توسعه جامعه صورت بگیرد. در حقیقت فراهم نمودن زمینه ظهور نظرات متفاوت در عرصه‌های مختلف سیاسی، اجتماعی و اقتصادی، ازجمله اصول حکمرانی خوب می‌باشد. حکمران خوب، باید نظرات مختلف را در قالب وفاق عمومی به سمتی رهنمون گرداند که بیشترین همگرایی را با اهداف کل جامعه داشته باشد.

مسئولیت‌پذیری مسئولان: در حکمرانی خوب، سازمان‌ها و نهادها باید در خدمت ذی‌نفعان و در قبال وظایف محول شده مسئول باشند. هر مشکل یا بحران در سطح جامعه را باید سازمان و بخش مربوط مدیریت کند و هیچ معضلی وجود نداشته باشد که کسی خود را در قبال آن مسئول نداند.

موارد متعدد دیگری را می‌توان به‌عنوان مؤلفه‌های جدی در ارتباط با رسیدن جامعه امروزمان به حکمرانی مطلوب نیز ذکر کرد که خارج از گنجایش این یادداشت است.سعی شد مهم‌ترین مؤلفه‌ها بیان شود. سخن آخر کوچک‌سازی بدنه فربه دولت و دادن اختیارات، و واگذاری به بخش‌های خصوصی می‌تواند به‌شدت مؤثر واقع شود چراکه دولت کوچک‌تر به‌مراتب پاسخ‌گوتر خواهد. درواقع کلید رسیدن به یک حکمرانی مطلوب، همان‌طور که ذکر شد پاسخ‌گویی نهادها، شفافیت در عرصه‌های سیاسی و اقتصادی، میدان دادن به جامعه مدنی پویا برای نقد سیاست‌ها که می‌تواند مهم‌ترین گزینه در شرایط امروز جامعه خودمان باشد، وجود احزاب به معنای واقعی کلمه به معنای دیواری بین دولت و مردم در انتقال خواسته‌های و تبدیل به سیاست‌گذاری دولت به‌عنوان خروجی، مبارزه حداکثری همه جامعه اعم از مردم و نهادها با فساد و کوتاه کردن دست مفسدین و بسیاری مؤلفه‌های دیگر می‌توان اشاره کرد.

وطن با حضور نوابغ زندگی می‌کند و با خون شهدا زنده می‌ماند.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

پیام

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا