نشستن سفینهی فضایی در کوچهی البرز تهران!
/ نقد بیبیسی فارسی در گفتوگو با حمید ضیاییپرور، محمدمهدی فرقانی و محمدصالح مفتاح /
امینه شکرآمیز، انصاف نیوز: یک منبع ناشناس به انصاف نیوز گفت «ساعت ۲۱:۱۵ روز سهشنبه ۲۵ مرداد ۱۳۹۹، یک سفینهی فضایی را در کوچهی البرز تهران مشاهده کرده است». وی ادامه داد «این سفینه حدود ۱۰ دقیقه روی زمین نشست. در این حین دو آدمفضایی از آن پیاده شدند و گشتوگذاری در اطراف فضاپیما زدند، سپس به داخل آن بازگشتند. بعد از بسته شدن درِ عبور و مرور، سفینه با ایجاد صدای به نسبت بلندی مجددا از زمین برخاست، به هوا پرید و در آسمان شب ناپدید شد». تیمی از خبرنگاران انصاف نیوز با حضور در این محل که در نزدیکی دفتر این رسانه قرار دارد، اطلاعات بهدستآمده از این شخص را به دقت راستیآزمایی کردند و به تطبیق ادعاهای او با سایر گزارشها پرداختند. انصاف نیوز تا حد ممکن از صحت اطلاعات دادهشده، کسب اطمینان کرده است؛ حداقل در زمان حضور خبرنگاران در کوچهی البرز، همانطور که ادعا شده دیگر سفینهای بر روی زمین نبود!
بیبیسی فارسی در ۱۱ مرداد ۹۹ خبری را درمورد آمار مربوط به کرونا به نقل از یک «منبع ناشناس» منتشر کرد. در این خبر ادعا شده بود میزان مبتلا «۲ برابر» آمار اعلامی و میزان مرگ «۳ برابر» است. بیبیسی بعد از گذشت چند روز از انتشار این خبر -در ۲۰ مرداد ۹۹- این بار خبری را به نقل از شخصی به اسم محمدرضا محبوبفر منتشر کرد. این شخص ادعا کرده بود آمار مبتلا و مرگ، «۲۰ برابر» آمار رسمیِ اعلامیِ توسط دولت ایران است. بیبیسی این خبر را به نقل از روزنامهی «جهان صنعت» منتشر کرد. روزنامهی جهان صنعت ادعا کرده بود محبوبفر عضو ستاد ملی مبارزه با کرونا است و بیبیسی هم این ادعا را در خبر خود بازنشر کرد. در صورتی که شخصی با این نام اصلا در ستاد ملی مبارزه با کرونا وجود ندارد. کسب اطلاع از این موضوع کار بسیار آسانی است؛ چون اسامی اعضای این ستاد کاملا مشخص است.
در داخل هم گاها میبینیم رسانههایی خبرهایی را به نقل از «منبع ناشناس»، «منبع آگاه»، «منبع مسئول» و … منتشر میکنند. مثلا خبرگزاری ایلنا در ۲۱ مرداد ۹۹ خبری را به نقل از یک «منبع آگاه» دربارهی مذاکره ایران با آمریکا -با واسطهی کشورهای اروپایی- منتشر کرد. ایلنا چند ساعت بعد از انتشار این خبر، آن را به نقل از یک «منبع مسئول» تکذیب کرد.
انصاف نیوز درمورد میزان حرفهای بودن خبرهایی که بیبیسی و بعضی از رسانههای داخلی به این نحو منتشر کردهاند تحقیق کرده است. همچنین دربارهی میزان مرسوم بودن این نحوهی اطلاعرسانی در جهان و فواید یا معضلاتی که دارد با حمید ضیاییپرور (کارشناس ارتباطات) محمدمهدی فرقانی (متخصص رسانه) و محمدصالح مفتاح (فعال رسانهای اصولگرا) گفتوگو کرده است.
گزارش انصاف نیوز از این گفتوگوها را میتوانید در ادامه بخوانید:
نقل خبر از «منبع ناشناس» از نشانههای جعلی بودن آن است؟
حمید ضیاییپرور -استاد دانشگاه در رشتهی روزنامهنگاری- درمورد استفادهی بیبیسی از الفاظی مانند منبع ناشناس، گفت: «بهطور کلی یکی از نشانههای خبر جعلی، نادرست و کذب این است که به نقل از «منبع ناشناس»، «منبع آگاه»، «فردی که نمیخواهد نامش فاش شود» یا موارد شبیه به اینها منتشر میشود. بنابراین ما در دورههای خبرنویسی و مباحث مربوط به شناسایی اخبار فِیک -fake news- به دانشجوها میگوییم هر جا خبری به نقل از یک منبع ناشناس منتشر شده بود، به احتمال خیلی زیاد نادرست و فیک است. منتها باید بهدنبال عوامل و نشانههای دیگری هم بگردید؛ چون این بهتنهایی کفایت نمیکند. مثلا فرض کنید رسانهای یک سندی را گیر آورده و حاضر نیست بگوید چه کسی این سند را به او داده است؛ ولی خودِ آن سند بهتنهایی گویای ادعایی است که دارد. اگر خودِ سندی که منتشر میشود گویا باشد و قابلیت راستیآزمایی داشته باشد، میتوان به آن اعتماد کرد. ولی اگر سندِ مربوطه منتشر نشود، خبر قابل اعتماد نیست.
بیبیسی میگوید آقا یک فایلی به دست ما رسیده که از طرف کسی است که نخواسته نامش فاش شود. آن فایل اکسل را منتشر میکند که به ادعای آن شخص حاوی اسامی کل افرادی است که در ماجرای کرونا فوت کردند. آنگاه میگوید این نشان میدهد که آمار واقعی چند برابر آمار اعلامی دولت است! در چنین موردی نه خودِ سند منتشر شده و نه منبع ذکر شده است. فقط خودِ رسانه ادعا میکند که ما راستیآزمایی کردیم و صحت این ادعا برای ما احراز شده است. در اینگونه موارد نمیشود به لحاظ حرفهای به این خبر اعتماد کرد و ادعای رسانه را نشانهی درستی و صحت خبر دانست.»
روشهای جاعلان خبر و سازندگان فیک نیوز
حمید ضیاییپرور درمورد انتشار خبر از طرف بیبیسی به نقل از «محمدرضا محبوبفر» که ادعا کرده آمار مبتلایان و فوتیها، ۲۰ برابر آمار واقعی است، گفت: «آقای محبوبفر وجود خارجی دارد؛ منتها صحبتهایی که کرده صرفا «برآورد او» بوده است. یعنی هیچ سند و مدرکی نداشت و خبری که داده بود دقیق نبود. ولی در هر صورت درج اطلاعات و اسناد در روزنامه بدون راستیآزمایی و صحتسنجی و بدون ذکر منبعِ معتبر و موثق، یکی از روشهای جاعلان خبر و یا سازندگان فیک نیوز است. ضدونقیضهایی در انتشار این اخبار وجود دارد؛ خودش اول میگوید آمار مبتلایان یا فوتیها «۲-۳ برابرِ» آمار واقعی است و بعد به نقل از یک منبع دیگر میگوید «۲۰ برابر» است! همین ضدونقیضی که در انتشار اخبار یک رسانه وجود دارد و در کمتر از یک ماه دو آمار کاملا ضدونقیض با هم اعلام میکند، نشان میدهد خیلی نمیشود به کل آن اعتماد کرد.»
«اخبار معمولی به نقل از منبع آگاه، فیک نیوز است»
این استاد دانشگاه درمورد انتشار اخبار، مشابه آنچه ایلنا در مورد مذاکرات انجام داده (به نقل از یک «منبع آگاه» ادعا کرده مذاکراتی با آمریکا درمورد ایران در جریان است و سپس در همان روز به نقل از یک «منبع مسئول» خبر را تکذیب کرده است)، گفت: «استفاده از الفاظی مثل «منبع آگاه» و درج نکردن نام فقط در مواردی «بسیار استثنائی» توسط منابع «بسیار معتبر» آن هم با درک این موضوع که اعلام نام آن منبع میتواند خطرات جانی برای آن فرد داشته باشد، قابل قبول است. بعضی از رسانههای معتبر در دنیا، بهطور استثنایی این کار را میکنند. حتی بعضی از این تیپ خبرها در دنیا «جایزهی پولیتزر» بردند! یعنی بعضی از رسانههای بزرگ دنیا، خبرهایی را به نقل از منبع آگاه منتشر کردند و به خاطر آن جایزهی پولیتزر بردند. پس بهصورت «استثنایی» ممکن است در دنیا این اتفاق بیفتد؛ ولی نه درمورد یک خبر معمولی یا کمی مهم مثل مذاکرات ایران و آمریکا. مذاکرات ایران و آمریکا خبر خیلی تاپی نیست و اینطور هم نیست که نشر آن خطر جانی برای منبع خبر داشته باشد. بنابراین من اگر مدیرمسئول آن رسانه باشم، وقتی منبعی که شجاعت اعلام نامش را ندارد چنین خبری را میدهد، از درج آن خودداری میکنم. این تیپ خبرها را هم میشود جزو فیک نیوز تلقی کرد.»
«بیبیسی جنگ روانی راه میاندازد»
ضیاییپروز درمورد ادعای بیبیسی مبنی بر انجام «راستیآزمایی» گفت: «این کار به این معنی است که رسانه اعتبار خود را پشت یک خبر میگذارد تا درستی آن را القا کند. این تیپ خبرها را نه میشود رد کرد و نه تایید. با این کار، رسانه یک جنگ روانی راه میاندازد. میگوید آقا ما اثبات کردیم و مسئولیتش را برعهده میگیرد. این برعهده گرفتن مسئولیت به این معنی نیست که خبر درست است؛ بلکه میتوان آن را در چهارچوب عملیات روانی دستهبندی کرد. به هر حال معلوم است که بیبیسی مال کجاست، از کجا بودجه میگیرد و به نفع چه کشوری فعالیت میکند. لذا خیلی نمیشود به این دست اخبار اعتماد کرد. مگر اینکه آن فایل اکسلی که ادعا میکند لیست کل فوتشدگان کرونا است را منتشر کند و وزارت بهداشت آن را با لیست خودش تطابق دهد. بعد از اینکه اعلام رسمی شد میشود به آن سند اعتماد کرد.
یکی از معضلات ایران در حوزهی اطلاعرسانی این است که آمار و اطلاعات بهصورت شفاف منتشر نمیشود. به همین دلیل قدرت مقایسه و راستیآزمایی اطلاعاتی که رسانههایی مثل بیبیسی منتشر میکنند را نداریم. یعنی یک مقداری از مشکل هم از این طرف است. رسانههایی مثل بیبیسی میروند آمار را از جاهای مختلف درمیآورند، صدایی بلند هم دارند و پوشش آنها هم فراگیر است. پس با قدرت میآیند و ادعای خودشان را در قالب خبر اعلام میکنند. ولی ما اطلاعات کافی نداریم و رسانههای قدرتمند هم نداریم که بیایند ادعای آنها را صحتسنجی کنند و راست و دروغ آن را دربیاورند. بنابراین در چنین فضایی نمیتوان به اخباری که از منابع موثق و تاییدشده در داخل کشور منتشر نشده است اعتماد کرد.»
«خبرنگار نباید نظر خود را بهعنوان «خبر» منتشر کند»
حمید بعیدینژاد – سفیر ایران در بریتانیا- در توییتی اظهار امیدواری کرده که رویکرد مدیر جدید بیبیسی که خواستار عدم دخالت دیدگاههای سیاسی و حزبی مجریان این شبکه در برنامهها شده است، بهطور غیر تبعیضآمیز اجرا شود.
ضیاییپرور درمورد توییت بعیدینژاد و تاثیری که روی کار آمدن مدیری که چنین دیدگاهی دارد میتواند روی نحوهی عملکرد بیبیسی بگذارد، گفت: «من این را نشنیدهام که مدیر بیبیسی چنین رویکردی را اعلام کرده باشد. ولی بهطور منطقی نباید دیدگاههای شخصی مدیران رسانهها در جریان خبر تاثیر بگذارد. ما در کار خبری و روزنامهنگاری یاد گرفتیم که چه خبرنگار، چه مدیر، چه مجری و چه سیاستگذاران رسانهها نظر خودشان را در قالب تحلیل، یادداشت و گزارش انتقال میدهند. این را به عنوان ویوز (views) منتشر میکنند نه نیوز (news)؛ ویوز و نیوز کاملا با هم متفاوتاند. مجریان، خبرنگاران و رؤسای رسانه حق ندارند «دیدگاه خود» را بهعنوان «خبر» جا بزنند. این یک چیز طبیعی و اصولی است. حالا هر رسانهای از جمله بیبیسی اگر رعایت نمیکرده، غیرحرفهای عمل میکرده است. هر رسانهای در هر سطحی بخواهد از این اصل تخطی کند، آن هم کار غیرحرفهای انجام داده است.»
ضیاییپرور در پاسخ به این سوال که آیا اگر مدیر بیبیسی این رویکرد را با جدیت دنبال کند، ممکن است در نحوهی انتشار اخبار این رسانه تغییری ایجاد شود، گفت: «از بیبیسی هر چیزی برمیآید. یعنی باید منتظر بود و دید که آیا این تغییر و تحولی که میگویند اتفاق افتاده است، واقعا روی خط مشی آن هم تاثیر میگذارد یا نه. ولی پیشاپیش نمیشود قضاوت کرد.»
«بیبیسی با پنبه سر میبرد»
ضیاییپرور در پاسخ به این سوال که چه تفاوتی بین استانداردهای بیبیسی فارسی و بیبیسی جهانی از لحاظ نحوهی انتشار خبر وجود دارد، گفت: «من چون خیلی مخاطب بیبیسی جهانی نیستم و فقط گاهگداری اخبارش را دنبال میکنم، خیلی نمیتوانم بین این دو مقایسه انجام دهم. البته بیبیسی فارسی نسبت به سایر شبکههای تلویزیونیِ خبری مثل ایران اینترنشنال، منوتو و ویاُواِی حداقل «یه آب شستهتر است!»؛ یعنی کمی از این شبکهها بهتر است. بعضی از تلویزیونها که اصلا کلا سرتاسر فیکاند! نهتنها اصول خبری را رعایت نمیکنند؛ بلکه حتی اصول اخلاقی، انسانی و ادبی را هم رعایت نمیکنند. ولی بیبیسی به این صورت است که با پنبه سر میبرد! یعنی مثلا ۹۰ درصد اخبارِ درست میگوید و ۱۰ درصد اخبارِ فیک قاطی آن میکند؛ بدون اینکه مخاطب بداند کدام خبر فیک است و کدامیک درست است.»
«رسانه نباید فقط به منابع رسمی استناد کند»
محمد مهدی فرقانی -استاد روزنامهنگاری در دانشگاه علامهطباطبایی- در پاسخ به این سوال که چقدر کار بیبیسی حرفهای بوده است، گفت: «طبیعی است که منابع رسمی داخلی ایران نمیتوانند غیر از آمار رسمیِ اعلامی چیز دیگری را اعلام کنند. بنابراین اگر رسانه یا خبرنگاری به هر دلیلی به منابعی دسترسی داشت که اطلاعات متفاوتی با اطلاعات منابع رسمی میدادند، وظیفه دارد درمورد آن تحقیق کند. بعد از اینکه از صحت آن اطلاعات مطمئن شد و حداقل دو-سه تا منبع تایید کردند میتواند آن را منتشر کند. یعنی وظیفهی یک رسانه این نیست که فقط به اظهارات منابع رسمی استناد کند.
یک رسانه، اطلاعات منابع رسمی را اعلام میکند؛ که منابع رسمی تعداد مبتلایان را اینقدر، تعداد تلفات را اینقدر و تعداد بستری را اینقدر اعلام میکنند. ولی اگر همان رسانه دسترسی به منابعی داشت که اطلاعات موثقِ متفاوتی از اطلاعات منابع رسمی به او میدادند به لحاظ وظیفهی رسانهای میتواند منتشر کند. مانعی به لحاظ اصول حرفهای برای این کار وجود ندارد؛ به شرط اینکه یک) آن منبع از نظر خودِ رسانه شناختهشده و موثق باشد، دو) آن رسانه نسبت به صحت آنچه منتشر میکند اطمینان نسبی داشته باشد.
انتشار اطلاعات به این صورت اشکالی ندارد. این کار در فعالیت رسانهای و حرفهای در همهجا متداول است و جزو اصول اخلاقی و حرفهای است. اگر منبع شما «به هر دلیلی» نخواست نامش فاش شود، آنوقت شما میتوانید به اسم منبع آگاه، منبع ناشناس یا امثال اینها نقل کنید.
«استفاده از منابع ناشناس یک شگرد رسانهای است»
البته باید توجه داشته باشید که اصولا استفاده از الفاظ «منابع آگاه»، «منابع مطلع»، «کارشناسان بر این باورند»، «مردم معتقند که»، «مخالفان بر این نظرند» و «موافقان چنین میگویند» در واقع یک «شگرد رسانهای» در جهان است. راجر فاولر (زبانشناس انگلیسی) از آن تحت عنوان «ایدئولوژی توافق» یاد میکند. به این معنا که میگوید رسانهها با استفاده از این الفاظ و اصطلاحات سعی میکنند نظری را بدون اینکه مستندی پشت آن وجود داشته باشد، «نظر غالب» معرفی کنند. در حالی که خیلی وقتها آن نظر فقط برداشت خبرنگار است یا مربوط به یک نفر یا دو نفر است؛ ولی آنها از طرف «یک جمع» یا تحت عنوان «نظر غالب» از آن یاد میکنند. این شگردی است که رسانهها دارند.
ولی از اینکه بگذریم؛ اگر رسانهای منابع شناختهشدهی مورد اعتمادی دارد که اطلاعات موثقی به آن میدهند اما نمیخواهند نامشان فاش شود این حق و اختیار را دارد که خبر را به این صورت منتشر کند. بر اساس اصل «حفاظت از منابع خبری گمنام» این اجازه به روزنامهنگاران داده میشود که منابعشان را معرفی نکنند. به لحاظ اخلاق حرفهای هم به رسانه این اجازه داده شده است که در صورتی که خودِ منبع نخواهد معرفی شود، از افشای نامش خودداری کند و این حق را دارد.»
منبع «مسئول» در مقایسه با منبع «ناشناس»
این متخصص ارتباطات در پاسخ به این سوال که آیا تفاوتی بین «منبع آگاه» و «منبع مسئول» وجود دارد، گفت: «بله، منبع «آگاه» یک منبع رسمی نیست؛ یعنی منبعی نیست که متعلق به دستگاههای رسمیِ دیوانسالاری یادستگاههای دولتی باشد. هر کسی میتواند منبع آگاه باشد؛ یک کارشناس یا حتی گاهی یک شاهد عینی هم میتوانند منبع آگاه باشند. بنابراین منبع آگاه الزاما مسئولیت رسمی ندارد و در نتیجه «پاسخگو» هم نخواهد بود. ولی منبع «مسئول» هم باید اطلاعات داشته باشد و هم نسبت به صحت آنچه گفته است پاسخگو باشد. بنابراین این تفاوتها همیشه وجود دارد. به همین دلیل رسانهها کموبیش باید با دقت و حساسیت از این اصطلاحات استفاده کنند؛ یعنی بدانند که به چه دلیل دارند از این عناوین استفاده میکنند و معنای آن چیست.
فرقانی در پاسخ به این سوال که آیا وقتی رسانه از لفظ «منبع ناشناس» استفاده میکند به این معنی است که خودِ آن رسانه هم از آن منبع شناختی ندارد، گفت: نه، منبع ناشناس قاعدتا باید برای خودِ رسانه شناختهشده باشد. ولی برای مخاطبانِ آن رسانه ناشناس است چون معرفی نمیشود.»
«بستگی به شیوهنامهی هر رسانهای دارد»
این استاد دانشگاه در پاسخ به این سوال که آیا در این زمینهها تفاوتی بین استانداردهای بینالمللی و داخلی وجود دارد، گفت: «میتواند وجود داشته باشد. این بستگی به «شیوهنامهی» هر رسانهای دارد. رسانههای بزرگ و مهم بینالمللی معمولا یک شیوهنامه دارند که براساس آن عمل میکنند. آن شیوهنامه خط مشی رسانه و وظیفهی خبرنگار یا روزنامهنگاری که در آن کار میکند را مشخص میکند. این شیوهنامه مشخص میکند یک خبر باید چه مشخصههایی داشته باشد برای اینکه از شبکههای اجتماعی قابل پخش باشد. مثلا ممکن است شیوهنامهی رسانهای بگوید وقتی از درستی خبری اطمینان ندارید، باید قید کنید و رسما اعلام کنید که ما نمیتوانیم صحت و سقم آن را تایید کنیم؛ در حالی که این ممکن است در شیوهنامهی رسانهی دیگری نباشد.
بنابراین رسانههای بزرگ و بینالمللی معمولا در چهارچوب شیوهنامهای اقدام میکنند که در آن اصول اخلاقِ حرفهای رعایت شده و امکان پاسخگویی مناسب برای عملکردشان وجود داشته باشد. این رسانهها در اصول کلی در بیشتر موارد با هم مشترک هستند؛ چون اخلاق حرفهای و شرافت حرفهای در همهجای جهان اصول مشترکی دارد. ولی در هر کشور یا تمدنی میتواند بندهایی که منبعث و برخاسته از زمینه و بستر فرهنگی، تاریخی و اعتقادی آن کشور است به اصول اخلاق حرفهای اضافه شود. ولی آن چیزی که اضافه میشود اولا نباید مغایر با اصول جهانی باشد و ثانیا میتواند مختص همان کشور باشد.»
شرط انتشار مطلب از منبعی که خودِ رسانه هم او را نمیشناسد
فرقانی در پاسخ به این سوال که آیا رسانه میتواند از طرف منبع «ناشناسی» بعد از انجام «راستیآزمایی» و صرفا با ذکر اینکه راستیآزمایی انجام شده است خبری را منتشر کند، گفت: «من باز هم تاکید میکنم وقتی مینویسند منبع «ناشناس»، منظور این نیست که از نظر رسانه ناشناس است. البته ممکن است حتی از نظر رسانه هم ناشناس باشد؛ یعنی کسی یکسری آمار و اطلاعات را برای آنها فرستاده باشد. در این صورت تا زمانی که خود آن رسانه راستیآزمایی نکرده باشد معمولا خبر را منتشر نمیکنند.»
محمدمهدی فرقانی درمورد اینکه نتیجهی این حرف این است که اگر رسانه راستیآزمایی را انجام بدهد ولی منبع را نشناسد انتشار خبر مشکلی ندارد، گفت: «اشکالی ندارد. وقتی راستیآزمایی انجام داد و مطمئن شد که این اطلاعات درست است میتواند منتشر کند؛ حتی اگر -به قول شما- آن منبع را نشناسد و آن منبع صرفا «سر نخ» را به رسانه داده باشد. چون آن رسانه درمورد درستی آن تحقیق کرده است مشکلی ندارد.
«منابع ناشناس به رسانهها سرنخهای مهمی میدهند»
اصلا بخش مهمی از گزارشهای تحقیقی جهان براساس سرنخی که منابع ناشناس به دست میدهند شکل میگیرد. یعنی یک اطلاعات اولیهای به شکلی غیرمستقیم و از طرف یک منبع ناشناس به خبرنگار داده میشود؛ منتها خبرنگار در پی تحقیق و بررسی و مطالعهی آن برمیآید و اگر تاییدش را گرفت و از صحت آن مطمئن شد میتواند منتشرش کند. در این صورت خللی به کار آن رسانه وارد نیست؛ به خاطر اینکه مسئول صحت آن اطلاعات خودش است. ضمانت صحت آن اطلاعات، اعتبار آن رسانه است که به مرور طی دهها سال شکل گرفته است؛ هیچ رسانهای معمولا حاضر نیست که به این سادگی اعتبارش را یکشبه از دست بدهد.»
چرا روش راستیآزمایی را در متن خبر توضیح نمیدهند؟
در متن گزارشهایی که بیبیسی با این ادعا که اطلاعات را راستیآزمایی کرده است -به نقل از منبع ناشناس- منتشر میکند درمورد روشی که برای راستیآزمایی استفاده کرده چیزی نمیگوید. فرقانی درمورد اینکه چرا روش راستیآزمایی را توضیح نمیدهند، گفت: «دو دلیل دارد. یکی اینکه فکر میکنند حجم گزارش خیلی طولانی میشود و حاوی جزییاتی میشود که برای مخاطب کسلکننده خواهد بود. گاهی هم ممکن است آن روشی که استفاده کردند رواییِ علمی نداشته باشد. در این صورت اعتبار آن رسانه و اعتماد و باور مخاطب و تجربهی زیستهی سالیان سال مخاطب به او میگوید که چقدر میتواند به این خبر اعتماد کند.»
فرقانی در پاسخ به این سوال که آيا وجود مدیری که خواستار عدم دخالت دیدگاههای سیاسی و حزبی مجریان بیبیسی در برنامهها است، میتواند روی نحوهی نقل اخبار این شبکه تاثیرگذار باشد، گفت: «حتما، این کار [دخالت دیدگاههای سیاسی و حزبی مجریان در برنامهها] که اصلا نباید انجام بشود! اگر هم تا الان میشده تخلف بوده؛ یک تخلف اخلاقی و حرفهای بوده است. این کار در هر رسانهای تخلف است؛ مگر رسانههای حزبی و رسانههایی که تعلق سیاسیشان را از قبل اعلام میکنند. ولی رسانهای که ادعای بیطرفی و عینیگرایی دارد حق اینکه دیدگاههای مجریان، خبرنگاران یا دستاندرکارانش وارد جریان خبریاش شود را ندارد و باید بیطرفی و عینیگراییاش را حفظ کند. بنابراین اگر تا حالا اینطور انجام میشده تخلف بوده است و بعید است که بیبیسی با سابقهی چندین ده سالهاش بتواند به این راحتی با حذف یک نفر روند را عوض بکند.
«سنت رسانهایِ» بیبیسی فارسی
از طرف دیگر یک «سنت رسانهای» در بیبیسی شکل گرفته است. این سنت رسانهای حرف اول را میزند؛ حتی اگر مدیرانش تغییر کنند. در مجموع گفتمان غالب، سنت رسانهای است نه الزاما سیاست یا برنامهی مدیر جدید. ادعای مجریان آنها این بوده است که هیچگاه دیدگاهها، سیاستها، خط مشیها، گرایشها و علایق شخصیشان را در جریان تولیدات رسانهایِ خود دخالت نمیدهند؛ حداقل تا به حال ادعایشان این بوده است. حالا اگر کسی میآید و خلاف این را میگوید باید دید که در آینده در عمل چه تجربیات و مشاهداتی حاصل خواهد شد؛ آیا واقعا سیاست بیبیسی تغییر میکند یا آن سنت رسانهای کار خودش را میکند.»
«رسانه باید صحتِ خبرِ بدون منبع را از طرق مختلف چک کند»
محمدصالح مفتاح -فعال رسانهای اصولگرا- در پاسخ به این سوال که انتشار خبر به نقل از منابع ناشناس، مسئول و آگاه چقدر حرفهای است، گفت: «یکی از قواعدی که در رسانهها موجود است برای اینکه بتوانند فعالیت خود را بهصورت حرفهای ادامه دهند این است که منابعِشان را از تعرضات، انتقادات و پاسخگویی مصون بدارند. در همهی دنیا مرسوم است که رسانهها خیلی از منابعِ اخبار را منتشر نمیکنند. اما در کنار این موضوع استانداردهای دیگری وجود دارد که باید در فضای روزنامهنگاری به آن توجه شود تا یک خبر از نظر حرفهای صحیح تلقی شود. ازجملهی این استانداردها این است که باید از طرق مختلف و از منابع متعدد آن خبر را چک کنند تا بتوانند از صحت آن مطلع شوند و اسناد کافی -که قابل ارائه باشد- برای این موضوع داشته باشند.
«منابع بیبیسی همدیگر را جلب میکنند»
اما در مثالی که درمورد بیبیسی میزنید تناقضی بین دو تا از منابع آن وجود دارد؛ یکی آمار را «۲ برابر» و دیگری «۲۰ برابر» اعلام میکند. وقتی منابع همدیگر را جلب میکنند و نظر همدیگر را رد میکنند نشاندهندهی این است که هیچکدامِ آنها قابل استناد نیستند. بنابراین اگر از جانب حرفهایگری به این موضوع نگاه کنیم؛ وقتی رسانهای برای هیچکدام از این دو خبری که در آن آمار ارائه داده است سندی ارائه نمیکند، اخبارش غیرحرفهای تلقی میشود.
اما این دفعهی اول نیست که این مساله درمورد بیبیسی رخ میدهد. بیبیسی فارسی علیرقم اینکه به مجموعهی شبکههای بیبیسی وابستگی دارد؛ اما از خیلی از قواعد حرفهای عدول میکند و معمولا به آنها پایبند نیست. ازجملهی این قواعدی که بعضا در رسانهها گفته میشود بحث «بیطرفی خبرنگار» است؛ خبرنگاری که در یک رسانه کار میکند حق موضعگیری -به نفع یا برعلیه کسی- ندارد. اما در بیبیسی فارسی اینگونه نیست. تمام کسانی که آنجا در حال فعالیت هستند، خودشان را «کنشگر سیاسی» هم تلقی میکنند. به دلیل وجود همین سوگیری، اینکه بقیهی موارد هم از قواعد حرفهای عدول کند چیز عجیبی نیست. اگر به گایدلاین بیبیسی برای فعالیت خبرنگارانش در شبکههای اجتماعی نگاه کنید، متوجه میشوید که خبرنگاران بیبیسی فارسی معمولا بهراحتی از این استانداردها عدول میکنند. آنها شیوهی دیگری را در فعالیت برمیگزینند و مورد انتقاد هم واقع نمیشوند؛ پس همین مسیر را ادامه میدهند.»
«در راستیآزمایی نمیتوانند همهی عوامل را کنترل کنند»
این فعال رسانهای درمورد اینکه بیبیسی در خبرهایی که به نقل از منابع ناشناس منتشر کرده ادعا میکند راستیآزمایی انجام داده است و صحت دادهها را تایید میکند، گفت: «اگر صحتسنجی از طریق آمار و دادههای دیگری باشد، احتمال خطاهای دیگری هم وجود دارد. از جملهی این خطاها این است که عوامل قابل استناد درمورد موضوعات مربوط به محیطهای انسانی، عواملی نیستند که از نظر علمی ثابت باشند. یعنی شما نمیتوانید تمام شاخصهای دیگر را ثابت بگیرید و بعد ادعا کنید که آمار کشتهها حتما مربوط به کرونا است. ممکن است موضوعات دیگری باشد. ازجمله اینکه مثلا همان روزهای اول اعلام شد که آمار تصادفات کاهش پیدا کرده است. اگر کسی یکی از این عوامل را بهعنوان ثابتِ ماجرا بگیرد حتما به خطا میرود؛ چون دلایل دیگری که ممکن است در کنار این موضوع وجود داشته باشد را نمیشود نادیده گرفت. در حالی که اینها ادعا کردند که در محیط انسانی توانستهاند همهی عوامل را کنترل کنند و هیچ عامل دیگری نبوده است که دلیل احتمالی مرگ افراد باشد.
«صرفا بر مبنای یک حدس ریاضی صحبت کردهاند»
به نظر میرسد این دقیقا محل خطایی است که فرد ممکن است مرتکب شود. وقتی کسی چنین ادعایی میکند، سندی که ارائه میکند باید متناسب با همان ادعا باشد؛ حداقل چند منبع بهصورت مجزا باید این عدد را تایید کنند. قاعدتا کسی به این راحتی دسترسی به این آمار ندارد که بتواند چنین عددی را برای بیبیسی تایید کند. حالا اگر کسی این آمار را برای بیبیسی تایید کرد، آنوقت رسانه باید بهوسیلهی اسناد، صحت آن ادعا را ثابت کند؛ در حالی که این اتفاق نیفتاده است. صرفا بر مبنای یک حدس ریاضی آمدند گفتند که احتمالا عددی که این فرد ارائه کرده درست است.»
مفتاح درمورد چهارچوبهای استفاده از الفاظ «منبع آگاه» و «منبع مسئول» و نحوهی بهکارگیری آن توسط خبرگزاری ایلنا، گفت: «این موضوع که یک رسانه منبعی را پنهان کند قاعدتا خلاف اصل محسوب میشود. برای مطالبی که موضوعات عادی یا معمولِ عرصهی سیاسی یا اجتماعی تلقی میشوند استناد به این منابع باعث میشود که اعتبار اخبار در بین مخاطبین از بین برود؛ چون معمولا خودِ رسانه «منبع خبر» نیست بلکه «رسانندهی خبر» به دیگران است.
«استفاده از دبلچک و گفتوگو با منابع معتبر مهم است»
استفاده از الفاظی مانند منبع ناشناس، منبع آگاه یا شبیه اینها جز در موارد خیلی محدود در سایر موضوعات وجاهت ندارد و نمیشود به آن استناد کرد. معمولا اینگونه نیست که منبعی که خبری را منتشر کرده است اینقدر در معرض خطر باشد که ما برای مصون داشتن او مجبور به استفاده از این الفاظ شویم. بهخصوص اینکه خیلی از این موضوعات، بهراحتی قابل راستیآزمایی هستند و صحت یا کذب آنها بهزودی مشخص میشود. کمااینکه مثالی که درمورد ایلنا راجع به مذاکرات زدید، بهزودی توسط منابع رسمیتر و همهی کسانی که به این موضوع دسترسی داشتند تکذیب شد. و البته خسارتهای زیادی هم زد. خیلی از افراد با این کار وجاهت خود و اعتبار رسانهای خود را زیر سوال میبرند؛ وقتی اینگونه بیمحابا هرکسی هر شایعهای را به اطلاعشان میرساند منتشر میکنند. قاعدتا استفاده از دَبِلچک و گفتوگو با منابع معتبر یکی از راههایی است که میتواند از انتشار شایعات و اخبار بیپایه جلوگیری کند.»
«راهنمای فعالیت خبرنگاران بیبیسی در فضای مجازی»
محمدصالح مفتاح درمورد توییت بعیدینژاد و تاثیری که عوض شدن مدیر بیبیسی و رویکرد احتمالی او -مبنی بر وارد نشدن دیدگاه مجریان در برنامهها- میتواند روی نحوهی انتشار اخبار این رسانه بگذارد، گفت: «این موضوعِ جدیدی نیست؛ به خاطر اینکه ازجمله مواردی که در راهنمای «فعالیت خبرنگاران بیبیسی در فضای مجازی» آمده این است که خبرنگار نباید موضعگیری صریحی در عرصهی رسانهای-سیاسی داشته باشد. در حالی که خیلی از این افراد در گفتوگوهایشان در شبکههای اجتماعی کاملا موضعگیری دارند و این موضوع را بروز میدهند. این را میشود یک رصد اجمالی هم کرد. در حالی که در سایر بخشهای بیبیسی چنین موضوعی حتما با برخورد مواجه میشود. مثلا اگر خبرنگاری که در بیبیسی جهانی -BBC World News- کار میکند موضعگیری سیاسی بکند، حتما با او برخورد میشود. به نظر میرسد که بیبیسی فارسی را از جهاتی مستثنای از قواعد و استانداردهای بیبیسی جهانی دانستهاند که تا کنون با خبرنگارانش اینگونه رفتار شده است. بعید میدانم انگلستان فعلا تصمیم گرفته باشد که این موضوع را کنار بگذارد.
به هر حال در دورهای، بسیاری از تلویزیونهای بیبیسی (به زبانهای خارجی) تعطیل شدند یا محدودیتهایی در پخششان اتفاق افتاد، اما درمورد بیبیسی فارسی این اتفاق نیفتاد و بلکه توسعه پیدا کرد! این به این خاطر است که تامینکنندگان مالی بیبیسی -که وزارت امور خارجه هستند- منافعی پشت این اتفاق دارند و قاعدتا این منافع با موضعگیری سیاسی خبرنگارانشان تناقضی ندارد به همین خاطر از این موضوع جلوگیری نکردند.»
انصاف نیوز همچنین با یک متخصص رسانه که نخواست نامش درج شود در این باره گفتوگویی داشته است. قسمتهایی از این گفتوگو را در ادامه بخوانید:
گَپ بین شناخت بیماری و واقعیت آن
یک متخصص رسانه در پاسخ به این سوال که چرا آماری که منابع رسمی و رسانههای خارجی در رابطه با کرونا ارائه میکنند با هم متفاوت است، گفت: «وقتی یک اپیدمی یا وضعیت فوقالعادهای مثل شیوع ویروس کرونا در جهان اتفاق میافتد، گَپ یا شکافی بین شناخت بیماری و واقعیت آن وجود دارد. به همراه این شکاف، بیماری تلفات زیادی میدهد. نسبت این تلفات با اطلاعرسانی جالب است. یک خبرنگارِ تحقیقی برای کشف بخشهای ناشناختهی این بیماری به بیمارستانها میرود. در هر بیمارستان مثلا ۱۰ تا بیمار را در نظر میگیرد. پروندهی این بیماران را از بیمارستان میگیرد و میبیند که پزشک علت بیماری را «اختلالات تنفسی» نوشته است. این موضوع بهویژه در بیمارستان امام خمینی -قبل از اعلام رسمی دولت در ارتباط با کشف این ویروس در ایران- زیاد دیده شد. بعد از شناسایی اولین بیمار و تبدیل شدن ماجرا به یک اپیدمی، پروتکلهای پزشکی کاملا متفاوت میشود؛ از آن لحظه به بعد علت بیماری را کووید-۱۹ ثبت میکنند و دیگر اختلالات تنفسی یا ریوی نمینویسند.
در اثر همین گپ و شکافی که بین ورود این ویروس به ایران و شناختهشدن آن بهعنوان کووید-۱۹ وجود داشت بسیاری از مبتلایان ازجمله بسیاری از پزشکان فوت کردند. این شکاف در ایران، چین، آمریکا و اسپانیا تلفات زیادی ایجاد کرد؛ همهی اینها براساس اطلاعاتی است که سازمان بهداشت جهانی به آن دست یافته است. دولت ایران اواخر بهمن رسما اعلام کرد که موارد ابتلا در ایران پیدا شده است و «اینقدر» تلفات هم دارد میدهد.
اگر در داخل رسانههای آزاد داشتیم
از اینجا به بعد بیبیسی میخواهد بگوید که نخیر! ایران در آخر بهمن این بیماری را کشف نکرده؛ بلکه زودتر از اینها آن را شناخته ولی به مردم اطلاع نداده است. دلیل میآوردند که یکسری «منابع آگاه» در بیمارستانها به ما گزارش دادند که عدهای با علایم مشابه فوت کردند. بنابراین میگویند این موضوع خبرهای رسمی دولت ایران در این زمینه را نقض میکند. اگر دولت ایران فعال بود و در داخل ایران رسانههای آزاد داشتیم و به لحاظ حرفهای مدیریت افکار عمومی در دست رسانههای داخلی بود، میآمدیم به بیبیسی و امثال بیبیسی میگفتیم که آقا شما درست میگویید، ما هم درست میگوییم و دولت ایران هم درست میگوید! دولتهای انگلیس، برزیل، بلاروس و … هم در ابتدا وجود این بیماری را در کشورشان به رسمیت نمیشناختند و میگفتند شوخی است. هیچکدام تعمدی این کار را نمیکردند؛ بلکه اطلاعاتشان درمورد این ویروس و چگونگی انتقال آن از ووهان به جاهای دیگر ناچیر بود.
از زمان شناسایی اولین بیمار به بعد اطلاعات دارد دستهبندی و جمعآوری میشود، ساعت به ساعت به سازمان بهداشت جهانی میرود و رسما اعلام میشود. از این به بعد اگر کسی مدعی شود که آمار وزارت بهداشت نادرست است باید ادعای او را مورد بررسی قرار داد؛ که کجای آن با اطلاعات رسمی و واقعیتهایی که در بیمارستانها وجود دارد در تضاد یا تناقض است.
بیماریهای خاکستری
بخش دیگر ماجرا مسالهی بیماریهای زمینهای است. وقتی شخصی که یک بیماری زمینهای دارد -مثلا ریهاش مشکل دارد- فوت میکند بسیاری از بیمارستانها حمل بر این میکنند که علت مرگ ممکن است کووید-۱۹ باشد. به این بیماریها میگویند «بیماریهای خاکستری بین کووید-۱۹ و بیماریهای زمینهای». به همین دلیل است که دولت به درستی اصرار میکند که کسانی که بیماریهای زمینهای دارند بیشتر مراقب باشند و پروتکلهای بهداشتی را بیشتر رعایت کنند. چون وقتی این افراد به بیمارستانها مراجعه میکنند کادر درمانی با مشکل شناخت و تفکیک بین این دو بیماری -کرونا و بیماریهای زمینهای- روبرو میشوند.
«ایرادی ندارد رسانهای چشم ما را باز کند»
حالا اگر رسانهای مثل بیبیسی یا هرجای دیگری مدعی شود که این آمار واقعی نیست باید ازش پرسید «منبعتان کجاست؟». ولی ایرادی ندارد که یک رسانه نکتهای را مطرح کند و چشم ما را برای کشف واقعیتهای بیشتری باز کند.»
«استفاده از منابع ناشناس یک ترم درسی در ژورنالیسم است»
این متخصص رسانه درمورد بهکارگیری الفاظی مثل منبع آگاه، منبع ناشناس و منبع مسئول توسط رسانهها، گفت: «الفاظی مثل «منبع آگاه»، «منبع مسئول که نخواست اسمش فاش شود» و … را در خبرها زیاد میشنوید. این متاسفانه یا خوشبختانه اصلا یک «ترم درسی» در ژورنالیسم است.
این را کاملا باید در فضای خودش ببرید و حجمش را بزرگتر یا کوچکتر نکنید. گاهی بخشهایی از دولت -مثلا سازمانهای امنیتی- مایلند یک نکته یا یک پیام را به حوزهی رقیب شلیک کنند. بهطوری که رقیب یا دشمن پیام را دریافت کند؛ ولی هیچ مسئول رسمی مسئولیت آن را برعهده نگیرد. این کار را میکنند برای اینکه اگر اتفاقی افتاد، ایران بهلحاظ حقوقی در معرض بازخواست قرار نگیرد و از طرف سازمانهای بینالمللی بازخواست نشود.
نمونهی برجستهی آن، موضوع «نازنین زاغری» است. بازداشت نازنین زاغری در چهارچوب بدهی انگلستان به ایران بوده است. این بدهی به مبلغ ۴۰۰ میلیون پوند و مربوط به تانکهای چیفتِن دورهی شاه است. دولت انگلیس سر باز میزد و نمیداد. ایران این خانم را دستگیر کرد. چه او مشکلاتی داشته چه نداشته است؛ من حمل میکنم که اصلا نازنین مشکلی هم نداشته است. ولی میتوانست برای انگلستان «اهرم فشاری» باشد که بدهیاش را به ایران بپردازد. انگلیسیها در ابتدا منکر شدند، اینها هم پافشاری کردند و نازنین را نگه داشتند و یکی-دو تای دیگر را هم گرفتند! اینقدر این کار را کردند تا وزیر خزانهداری و وزیر خارجهی انگلستان اعلام کردند: «بله، ما به ایران بدهی داریم. به زودی این قضیه را به دادگاه میبریم تا بتوانیم این پول را به ایران بپردازیم. اما اینکه ایران یک فرد بیگناه را به گروگان میگیرد که ما بدهیمان را بدهیم کار زشتی است».
آقای خطیب سخنگوی وزارت خارجه چند روز قبل اعلام کرد «هیچگونه ارتباطی بین پروندهی بدهی انگلستان و موضوع نازنین زاغری وجود ندارد». حالا اگر این کار را نکند به این معنی است که ایران -برای تحت فشار قرار دادن یک دولت- خانم بیگناهی را به گروگان گرفته است. اگر هم دولت انگلیس فقط بگوید که بله ما به ایران بدهکاریم، دولت ایران میتواند بُل بگیرد و بگوید حالا که ۴۰ سال است ندادید، الان باید سود آن را هم بپردازید.
این وسط «منابع مسئولی که نخواستند نامشان فاش شود» نقشآفرینی میکنند. در این شرایط، رسانهها به نقل از یک منبع آگاه، یک کارشناس یا منبع مسئول که نخواست نامش فاش شود مطالبی را مینویسند. نوعا این خبرها درستاند؛ البته در بین آنها خبر نادرست هم زیاد است. ولی منابع آگاه، مسئول و … را در چارت سازمانهایی قرار دهید که میخواهند پیامشان را به حوزهی رقیب بدهند اما مسئولیت حقوقی موضوع را بر عهره نگیرند. این را به حساب آن بگذارید.»
بیبیسی فارسی خبرها را راستیآزمایی میکند؟
این متخصص رسانه درمورد خبرهایی که بیبیسی در رابطه با آمار مربوط به کرونا منتشر کرده است، گفت: «علیالقاعده بیبیسی یک سیستمی دارد که خبرها را با آن «راستیآزمایی» میکند. مدرسهی بیبیسی -school house- (وابسته به بیبیسی جهانی) یک سیستمی راه انداخته است که شایعاتی که به آن میرسد را کنار هم دستهبندی میکند و از شیوهی راستیآزمایی در خبرهای مشابه با توجه به اطلاعاتی که از منابع مختلف به دست میآورد استفاده میکند. آنها تماسهایی رندمی از دفتر بیبیسی در لندن با بیمارستانهای ایران میگیرند و سوالهای فرضیهای مطرح میکنند. جوابهایی که میگیرند را کنار هم میچینند و جدولهایشان را آرامآرام پر میکنند. بعد به سایت بهشتزهرا مراجعه میکنند و تعداد مرگها و علل آن را به دست میآورند. این آمار روی سایتها هست؛ یعنی دسترسی به آن مشکلی ندارد و همه میتوانند دسترسی پیدا کنند. با مراجعه به این سایتها به دست میآورند چند نفر امروز در بهشتزهرا خاک شدند و حساب میکنند میزان مرگ در نسبت مشابه با سال گذشته در چنین ماههایی چند درصد افزایش پیدا کرده است. همهی اینها را در میآورند و راستیآزمایی میکنند. نتیجهای که میگیرند به این صورت است که میگویند در دورهی مشابه در سال گذشته، نسبت به امسال مثلا ۱۲.۵ درصد مرگ کمتری داشتیم. یعنی میزان مرگِ امسال ۱۲.۵ درصد نسبت به پارسال بیشتر است. علت مرگ این درصد اضافه را در سایت بهشتزهرا جستوجو میکنند که مثلا اختلالات تنفسی، سکته، تصادف و … بوده است. اینها را راستیآزمایی میکنند و خبر را اعلام میکنند.
البته صد درصدِ این خبرها هم درست نیست. ولی تا حدود بالای ۸۰ درصد بندهی متخصص رسانه تایید میکنم که وقتی از سیستم راستیآزمایی عبور کرده باشد درست است.
اگر عبور نکرده است که میرسد به همان فرضیهی اولی که گفتم یعنی «دادن پیام به حریف»؛ مثل وقتی ایران برای دریافت بدهی از انگلستان میگوید ما نازنین زاغری را در اختیار داریم، مواظب باشید و پول ما را بدهید تا ما بتوانیم او را آزاد کنیم؛ ولی «هیچکسی» مسئولیت حقوقی آن را برعهده نمیگیرد. چون مسئولیت حقوقی آن فوقالعاده سنگین است؛ میتوانند به دادگاه بینالمللی لاهه شکایت کنند و پدر ایران را دربیاورند. لذا مثلا یک «منبع آگاه» حرفی را میزند، پیغامش را میدهد ولی مسئولیت آن را برعهده نمیگیرد.
«بیبیسی خیلی کار غیرمعقولی را دنبال نکرده است»
خود انگلستان هم از این کارها زیاد میکند؛ مثلا در انتشار اخبار مرتبط با «جولین آسانژ» از منابع غیررسمی استفاده میکند. الان وقت دادگاه جولین آسانژ شده است و انگلستان درمورد تحویل یا عدم تحویل او به ایالت متحدهی آمریکا همین نوع اطلاعرسانیها را میکند. اتهامات او آزار جنسی، کشف اسناد پنتاگون و … است. بخش زیادی از اطلاعرسانیهای قطرهای که دولت انگلستان در این زمینه میکند رسمی نیست و به نقل از منابع آگاه، خبرنگاران و … است. لذا بیبیسی خیلی کار غیرمعقولی را دنبال نکرده است.
اما بعد ازاینکه ایران اولین موارد کووید-۱۹ را کشف کرد و آمارش را براساس آزمایشات قطعی مربوط به این بیماری اعلام کرد، خبرهایی از این قبیل دیگر کاهش پیدا کرده است و همه دیگر دارند «آمار رسمی» ایران را در این زمینه میگویند. ملاک من و شما هم بهعنوان خبرنگار همین است. البته جایی مثل «دانشگاه هاپکینز» ایالت متحده دارد کل جهان را رصد میکند و خبرهایش را هم از نهادهای رسمی ایران میگیرد؛ آن هم میتواند ملاک من و شما باشد. بقیهی موارد میرود در بخش رنگهای خاکستری مثل مرگومیرهای معمولی که به کووید-۱۹ مشکوک هستند. اینها دیگر ملاک من وشما نیست. ملاک، آمار رسمی است که وزارت بهداشت میدهد و کاملا باید مورد تایید و مورد استفاده قرار بگیرد.»
این متخصص رسانه در پاسخ به این سوال که آیا جزییات روشهایی که برای راستیآزمایی استفاده میکنند مشخص است، گفت: «بله، در سایت بیبیسی چگونگی انجام این راستیآزمایی موجود است. همان روشی است که سیستمهای ژورنالیستی مدرن مثل سیانان، فاکس نیوز و … دارند. الجزیره هم اخیرا راه انداخته است. راستیآزمایی یک سیستم اطلاعاتی است (نه امنیتی)؛ اطلاعات مربوط به یک پدیده است که از روشهای گوناگون برای دستیابی به کانون حقیقت جمعآوری میشود.»
«وقتی رسانهها «غوغا» میکنند»
این متخصص رسانه در پاسخ به این سوال که آیا مشخص نکردن روش راستیآزمایی و چگونگی به دست آوردن نتیجه در داخل خبر از نظر حرفهای مشکلی ندارد، گفت: «اینجا مسالهی «اعتبار» یک رسانه مطرح است. اگر یک رسانه بتواند اعتماد افکار عمومی و حوزهی مخاطبانش را جلب کند «غوغا» میکند. همه میگویند چون فلان رسانه گفته است، دیگر کفایت میکند. اما اگر مورد اعتماد نباشد همچنان این خبر نهتنها شایعات را زائل و زدوده نمیکند بلکه بر ابهامات میافزاید. درنتیجه رسانهها باید خیلی تلاش کنند تا اعتماد افکار عمومی را جلب کنند. در این صورت است که میتوانند منبع نهایی راستیآزمایی یک خبر باشند.»
این متخصص رسانه درمورد تاثیری که تعویض مدیر بیبیسی میتواند روی رویکرد این شبکه بگذارد، گفت: «رقابتی بین بیبیسی و ایران اینترنشنال راه افتاده و ایران اینترنشنال تبدیل به ستاد جنگ نرم علیه ایران شده است. بیبیسی احساس کرد که در این میدان تنها است و مخاطبانش را بهزودی از دست خواهد داد. لذا اخیرا کمی سیستم خبریاش را رادیکالیزه کرده است و دارد تندروی میکند. البته خیلی از همکارانمان از جمله آقای بهنود و آقای کهندوست از این موضوع ناراحتند و از آن ایراد میگیرند.
«رقابت بین بیبیسی و ایران اینترنشنال»
لذا حتی اگر مدیر بیبیسی هم عوض شود؛ تهش یادتان باشد که «رقابت بین دو رسانه» همچنان هست؛ بین ایران اینترنشنال -رسانهی آمریکا، اسرائیل و عربستان سعودی- و بیبیسی -رسانهی انگلیسی- یک رقابتی به این صورت وجود دارد. شعار اول که ایران اینترنشنال دنبال میکند «سرنگونی جمهوری اسلامی» و «تهیهی مقدمات افکار عمومی» است. شعار دوم که بیبیسی دنبال میکند و خیلی هم دراز مدت است، «بهدست گرفتن مدیریت افکار عمومی برای دورههای بحران» است. عوض شدن مدیر شاید اندک تغییراتی ایجاد کند؛ ولی به نظر من رویکرد کلیشان هرگز تغییر نخواهد کرد.»
انتهای پیام
درود واحترام
چراراه دور میروید
تقریبا ۱۰۰٪ خبر ها وگزارشها وافشاگریهای جریده وزینه کیهان در خصوص مخالفان فکری باعبارت (( گفته میشود )) آغاز میشود .